سلام به همه دوستان عزیز
اینجا کارگاه آموزشی متافیزیک علوم ماورایی هست و میخوایم راه رسیدن به هرچی رو حتی غیر ممکن ها رو براتون ممکن کنیم.
کاملا جدی میگم خیلی ها قبل از خوندن مطالب یه لبخند ملیح با معنی اینکه" خالی نبند مگه میشه" رو تحویل میدن و آخر مطالب دهان باز تحویل میگیرن
با اجازتون به خاطر زیاد بودنش زودتر شروع کردم و همینطور در چند قسمت براتون مینویسم تا با هم این علوم رو بیشتر یاد بگیریم
ولی ماجرا از این قراره که ما قراره در مورد هرچی که ماورای درک ما هست بحث کنیم.در مورد علوم متافیزیک.البته اون قسمتایی که کاربردی و جذاب هستند بحث میکنیم.مثلا در مورد فلسفه ی هیپنوتیسم حرفی نمیزنیم بلکه در مورد چگونگی استفاده ی آسون از اون صحبت میکنیم یا مثلا نمیاییم مثل کتاب پوچ و مسخره ی راز حرف بزنیم بلکه در مورد چگونگی استفاده از ضمیر نا خود آگاه بحث میکنیم تا هر کوهی واسمون موم بشه در کنارش یه نقد اساسی هم با دانش خودمون به کتاب و فیلم راز میزنیم...خوب اول یه فهرست از برنامه هامون میگیم و بعد یه سری توصیه از کوچیکتون داشته باشید تا بهترین نتیجه رو بگیریم...راستی بحثمون خیلی زیاد و جذابه و حتما سوالاتونو بپرسین
فهرست:1-ضمیر خودآگاه 2-ضمیر نا خودآگاه(تو این قسمت هیجانی ترین مطالب کاربردی عمرتونو میخونین)3-قوانین طبیعت اطراف ما
4-چگونگی استمداد از خداوند
حالا هم یه سری توصیه ها از کوچیک همتون:اول اینکه حتما سوالاتونو بپرسین چون خیلی بحث زیاده و من شاید نرسم همه رو اثبات کنم و اگه خواستین حتما بپرسین تا علمی اثباتش کنیم.دوم اینکه ما همه ی حرفامون تا قبل از بخش 4علمی هست و به هیچ دین خاصی مربوط نیست ولی به بخش 4 که رسیدیم سعی میکنم با کمک همه ی شما تمام مطالبی رو که گفتیم به دین مبین اسلام پیوند بزنیم و اطلاعات همه ی شما رو میطلبه.سوما که اگه احساس میکنید زیاد هست واگرازاینترنت پر سرعت دایال آپ استفاده میکیند میتونید چند دقیقه ازاینترنت خارج شید و بخونید و بعد از خوندن این مطالب دوباره آنلاین شید تا پول تلفن زیاد ندید
با نام خدا اولین قسمت که خیلی هم کم هستش رو شروع میکنم
*********بخش اول**********
این قسمت چندان ماورایی نیست ولی مقدمه ای که باید بدونیم و تقریبا میدونیم
ضمیر خودآگاه چیه؟به درد موفقیت یا رسیدن ما به هرچیزی میخوره؟اصلا میشه روی اون مسلط شد؟چقدر تو رسیدن به اون هرچیزمون تاثیرداره؟چجوری بشناسیمش؟چرا اسمش ضمیر خود آگاهه؟چیه؟
خوب ضمیر خود آگاه ما همون مغز ما هست که واسه رسیدن به هرچیز به ما یه جورایی کمک میکنه...یعنی مثلا واسه پولدار شدن به ما میگه باید تلاش کنی درس بخونی یا بری تو بازار فلان کار رو بکنی و غیره که کارش تحلیل همه ی اطلاعات منطقی و عقلی هست و در نتیجه ارائه نتایجی که فقط خودش قبول داره...مثال میزنم.اگه الان به شما بگم یکی ماهیانه 100 میلیون تومان درآمد داره شما کمی به فکر فرو میرین و ساکت میشین و آخرش هم میگین ولش کن بابا یا مثلا میگین خوب خوش به حالش یا هرچی.میدونید واسه چی؟اول وقتی به شما میگم اینقدر پول در 1 ماه در میاره مغز میشینه تحلیل میکنه عظمت پول و چجوری ممکنه بشه و ...و وقتی هم به نتیجه نمیرسه و میبینه از عهدش خارجه این رو انکار میکنه و قبول نداره و اون حرفا رو میگین چون باور نمیکنه یا نمیتونه درک کنه این حرفا رو میگه...منظورم از این روده درازی ها اینه اثبات کنم مغزمون خیلی ضعیفه.حتی نمیتونه پولدار بودن یکی دیگه رو درک کنه اونوقت بخواد بیاد برای ما برنامه ریزی کنه ما رو به اون حد برسونه؟عمرا...پس چیکار کنیم؟چی این وسط کمه؟یه قدرتی که بتونه ما رو به اون حد برسونه و نگه تو که الان مریضی و دکتر ها گفتن فردا میمیری 100 در 100 میمیری...زنده نگهت داره...بتونه خوبت کنه البته بگم فعلا قدرت خداوندی رو وسط نمیاریم و میخواییم در این مورد بحث کنیم که خود انسانها چه نیروهای عظیم خفته ای دارند...اون چیزی که نیازه ضمیر نا خودآگاه هست که خیلیا از اون غافل هستند...خیلیا که یعنی خیلی بیشتر از خیلی...خوب پس به ضعف مغز پی بردیم.حتی امید ما رو هم از ما میگیره و ما فقط میتونیم برنامه ریزی کنیم باهاش .البته برنامه ریزی در حد خودش.که ما با کمک مغز و ضمیر باطنمون و احترام به قوانین مخفی طبیعت و استمداداز خداوند هر چیز نا ممکنی رو ممکن میکنیم.البته مغز 5 درصد تو موفقیت ما تاثیر داره.ایشالله میرسیم زودتر.این قسمت که زیاد سخت نبود؟
مقدمه ای بود که میگفتم بهتر بود.قسمت بعدی میشه ضمیر نا خود آگاه که
تازه معنی خیلی از ضرب المثل ها مثل مار از پونه بدش میاد در خونش سبز میشه و یا هرچی بدت بیاد سرت میاد و یا هرچی سنگه واسه پای لنگه و یا بازم اگه شما از این جور مثل ها میدنید که من فعلا یادم نمیاد هست و دلیل همه ی اینارو هم متوجه میشیم.
************بخش دوم /قسمت اول*************
سلام دوباره به همه ی دوستان عزیز
خوب رسیدیم به بخش دوم بحثمون راجع به رسیدن به همه چیز و برآورده شدن هرچی که میخواییم
بخش اول بیشتر برنامه ریزی کردیم و کمی راجع به ضمیر خودآگاه یا همون مغز صحبت کردیم و باهاش آشنا شدیم
با اجازه شما این بخش رو به چند قسمت تقسیم میکنیم و سعی میکنم به زبانی شیواتر براتون بگم...خوب اگه موافقید
با کمی مرور بخش قبل بخش دوم قسمت اول رو شروع کنیم
ما دوتا ضمیر تو خودمون داریم...اولیش ضمیر خودآگاه یا همون مغز ما و دومیش ضمیر باطن یا ضمیر ناخودآگاه که قراره تو این قسمت باهاش آشنا شیم..دیدیم که مغز ما خیلی عاجز هست و این عجزش به زودی بیشتر مشخص میشه و برای رسیدن به اون چیزایی که مغز ما حتی ناتوان از درکش هست نیاز به یه مکمل قویتر هست که اون ضمیر ناخودآگاه هست مغز یا ضمیرخودآگاه ما خیلی مبتدی و حسابگرانه فکر میکنه.تا جایی که وقتی ما میخواییم حتی به خوشبخت بودن یا سالم بودن یا پولدار بودن بسیار زیاد فکر کنیم هم نمیتونیم و وقتی یکی بهمون میگه فکرشو بکن تو تو بزرگترین خونه ی دنیا باشی و بهترین و بهترین چیزا رو داشته باشی بهش چی میگی؟میگی برو بابا اون موقع که شانس تقسیم میکردن من خواب بودم...مغز میاد میگه خوب تو الان چی داری؟خودش جواب میده هیچی.میگه قراره چی داشته باشی؟مثال میزنم میگه من 2 سال دیگه مهندس و دکتر و هنرمند میشم و متوسط ماهی مثلا پر پرش 2 میلیون در میارم و اگه فلان بشه و فلان قسط و فلان و فلان رو در نظر بگیرم بازم به عمر من قد نمیده حتی بهترین خونه رو هم ببینم..خوب چرا؟رویا و آرزو که مفته..چرا این مغز گیر میده و بعد از این رویا شما رو افسرده میکنه و میگه نمیتونی و نا امیدت میکنه؟چرا؟چون با محاسبات خودش عاجزه و میگه بیخیال شو و تو همین حالت و شرایطی که هستی پایدار بمون.خوب اینجاس که خیلیا رفتن سراغ راه دیگه ای تا بتونن حداقل به رویاهاشون با خیال راحت فکر کنن و این شد که یا شب ها قبل خواب و یا زمانی که ساکت و آروم هستند رو انتخاب کردند چون این زمان ها مثل قبل از خواب هوشیاری به شدت پایین میاد و مغز ما توان حسابگری و گیر دادنش کم میشه و به راحتی میتونیم این کار رو بکنیم...بعد ها متوجه شدن به طرز عجیبی همونی شدند که فکرشو میکردند بعد فلاسفه ی زیادی رفتن سراغ دلایلش که وقتی جواب رو فهمیدن این قدرت نا محدود رو از بقیه مخفی کردند و نذاشتن مردم دیگه از این موهبت استفاده کنن...چندان وارد فلسفش نمیشیم و به کاربردش میپردازیم که فعلا داریم باهاش آشنا میشیم.با ضمیر نا خودآگاه یا ضمیر باطن.خوب این چه ضمیریه؟میشه لمسش کرد؟میشه دید؟چجوری باهاش ارتباط برقرار کنیم؟و مهمترین سوال به چه دردی میخوره؟خوب ضمیر خودآگاه یا مغز که معلومه همینی که ما میتونیم ببینیمش و اگر جمجمه رو بشکافیم بهش میرسیم.اما کاملا منطقی ودشمن اصلی ضمیر ناخودآگاه هست.ولی ضمیر نا خودآگاه قابل رویت به چشم نیست و فقط از نتایج حاصله میشه پی به قدرت عجیب و بی نهایتش برد بی نهایت قدرت..قدرت کل کائنات دنیا..کل کائنات دنیا..یعنی اگر ما به این قدرت مجهز بشیم که به زودی بهتون یاد میدم دیگه غیرممکنی وجود نداره..روش برقراری ارتباط با این هم آسونه فقط کافیه بهش بگیم ولی از اونجا که میدونیم مغز ما به شدت مخالف این ضمیر هست و نمیزاره دستورات لازم رو بهش بدیم و نیازمند فضایی هست که اون فضا رو ما توسط کاهش هوشیاری ایجاد میکنیم که به زودی هیپنوتیسم رو هم بهتون یاد میدم تا بتونید تو کمترین حالت هوشیاری به بیشترین میزان قدرت این ضمیر عجیب و بزرگ دست پیدا کنید..این ضمیر از شما دستور میگیره و به اون اندازه که شما به این ضمیر اعتقاد دارید و از اون انتظار دارین به رسیدن به خواسته هاتون سرعت میبخشه که تکنیکای استفاده از این ضمیر هم جلوتر میگیم..و اینکه میبینید دارم شما رو با این ضمیر آشنا میکنم به خاطر اینه که بعد از چند روز استفاده از تکنیکا سوالای عجیب تو ذهنتون نیاد و نگین چرا با این کارا میشه و چرا فلان کار رو انجام بدم وبه راحتی یه جزء قدرتمند و اسرار آمیز وجودتون رو پس بزنید..خوب تا اینجا کمی با این ضمیر آشنا شدیم..دلیل همه ی تلاش های ما و استفاده از این ضمیر اینه کهبتونیم همه ی اون چیزایی که میخواییم رو تو خودمون نهادینه کنیم وبا یه سری تلقینات حس رسیدن به اون رو در خودمون به وجود بیاریم و به این صورت هست که ما میتونیم همه ی فاز های اطرافمون که با اون حسمون که مثلا سلامتی یا پولداری یاهرچیزی که هم فاز هست رو به سمت خودمون بکشونیم...نگران نباشید کاملا توضیح میدم و با هم بحث میکنیم...بزارید نظر اساتید این بخش رو در مورد ضمیر نا خودآگاه بدونیم به این ضمیر میگن بچه غول بی شعور...بچه هست چون نمیتونه خیلی حرفا رو یه جا بشنوه(به زودی میرسیم به این حرف).غول هست چون میتونه هرکاری رو انجام بده و هیچ محدودیتی نداره.بی شعور هست چون نمیدونه صلاح شما در چیه و اینکه شما بگید من آدم بدبختی هستم بلافاصله برای بدبخت شدن شما اقدام میکنه و بارها حتی وقتی که شما دارین کار دیگه ای میکنین میگرده دنبال راهی برای بدبختی شما..شوخی هم سرش نمیشه پس هیچ وقت حتی به شوخی هم نگید من بدشانس هستم...شک نکنید بد شانس میشید دیدین بچه غول بی شعور چه میکنه؟پس حواستون رو بیشتر جمع کنید.خوب میخواییم بریم سراغ چگونگی استفاده از این قدرت نا محدودآماده این؟
سوال و پاسخ مهم
دوستان یه سوال خوبی dehkade2010 عزیز پرسیدن گفتم جوابشو اینجا بزنم همه بخونیم:
سلام به دهکده عزیز
نکته ی جالبی رو گفتید ...خودشناسی...البته خیلی دوست دارم راجع بع این موضوع و ارتباطش تو ماورا رو با هم بحث کنیم ولی حیف که یه بحث خشک و فلسفی میشه و جاش نیست...به زودی جالبتر هم میشه...
این سوالی که پرسیدی ضمیر ناخودآگاه چیه...ببین اعتقاد نیست...میشه رفتارش رو مثل اعتقاد دونست ولی اعتقاد نیست
ولی این سوال شما فکر کنم از اینجا شکل گرفته که اصلا این ضمیر چجوری این کارهای قدرتمند رو انجام میده:
بشینین من برم پای تخته مفصل بگم
در مورد ضمیر نا خودآگاه تا حدی خرف زدیم و شناخت کوجیکی ازش داریم و اینو که بگم کامل با اصل و وجودش آشنا میشیم و بازم اگه سوالی هست بپرسین دیگه کامل میشناسیمش...ضمیر نا خود آگاه برخلاف ضمیر خود آگاه قابل لمس نیست...شما فرض کنید یه انرژی هست(جلوتر اسمش رو عوض میکنیم)تا اینجا رو داشته باشید
حالا یه موضوعی رو میگم و بعد به راحتی ضمیر ناخودآگاه رو میشناسین
تا حالا شده به یه درخت لگد بزنید از رو عصبانیت؟
خوب واکنش درخت بعد این کارتون چی بود؟هیچی؟ساکت مثل قبل؟خوب جالبه بدونید اگه شما واقعا با عصبانیت به اون این ضربه رو زده باشید و اگر در شب زیر اون درخت بخوابید اون درخت بیشترین میزان دی اکسید کربن رو تولید میکنه خفه بشین...حالا بیایین از ته دل بهش بگین دوست دارم...آنچنان میوه هایی بعدا بهتون بده که حال کنین
حالا دلیل اینکه میان واسه گل و گیاه ملودی پخش میکنن رو فهمیدین؟یا یه مثال بهتر آب...که اگه براش قرآن بخونید مولکول های نظم بسیار زیبایی میگیرن ولی اگه بهش فحش بدین خیلی زودتر از همیشه کدر و گندیده میشن
(نگران نباشید به زودی ضمیر رو هم متوجه میشیم...یه نکته دیگه مونده و خودتون میگیرید قضیه رو)
خوب این درخت یا آب یا سنگ یا هر موجود به ظاهر غیر جاندار از کجا میفهمه ما بهش فحش دادیم یا محبت کردیم؟مثلا فرض کنید تو کشوری که مثلا ok فحش هست اصلا درخت از کجا میدونه ok چیه...تازشم همه میدونیم ok یعنی باشه ولی با این حال اون درخت منظور شخص رو از این کلمه فحش تلقی میکنه و...
خوب اینجاست که بحث روح معنا پیش میاد...همون روحی که با اطراف در ارتباط هست...یعنی سنگ و درخت و آب و هرچیزی اون معنی کارتون رو حس میکنه...از طریق فازهای روح(اون روح مواخضه شونده ما نیستهااااا) شما یا هاله ی شما یا انرژی ای که وارد میکنید و اون درخت هم معنی کار شما رو به این صورت دریافت میکنه یعنی ما در تبادل اطلاعات با محیط معنی ها و اصل ها رو جا به جا میکنیم و اصلا عین کار تبادل نمیشه
خوب حالا برگردیم به ضمیرناخودآگاه
ضمیر نا خود آگاه هم یه چیزی مثل همین انرژی ما هست که با اثر گذاشتن بر روی کل کائنات جهان خودمون همه چی رو سرباز و مطیع ما برای رسیدن به خواسته هامون میکنه...واسه همینه تا این حد قدرتش زیاده چون با روح و انرژی و شعور کل جهان در ارتباط هست و وقتی ما بهش دستور میدیم(به زودی میرسیم)میپذیره و در جهت برآورده شدنش از کل کائنات کمک میگیره...حالا جلوتر اگه در مورد جذب حرفی نزدم بادم بیارین بگم.میخواستم اینجا بگم گفتم باشه بعد هیپنوتیسم
خوب با کمک خدا فردا دوباره یه قسمت دیگه رو میگیم...فکر کنم بشه هیپنوتیسم...باید یه دور ببینم چیزی کم و کسر نباشه..شما که قربونتون برم نمیپرسین باید خودم چک کنم
با آرزوی بهترین ها برای شما بهترین ها.
حتما سوالات و حرفاتونو بگین در بست تمام قد در اختیار شما هستم
لینک قسمت دوم کارگاه آموزشی متافیزیک و علوم ماورایی
در پناه حق
