تبیان، دستیار زندگی

تو این تاپیک مواردی که توسط یه دوست بهم میل شده رو میخوام بذارم.

این مقدمه اش.

بقیه اش هم کم کم می بینید!!

آخرین متدهای روز جهان در زمینه ی نحوه ی محبت و نفوذ دانشجو به دل استاد (برگه ی امتحان):


این حرفهای  مرسوم که در برگه ی امتحان مینویسند و از بیماری مادر تا اینکه اگر این درس را نمره نیاورم مشروطم میشوم و ... هم، خیلی قدیمی شده و هم، حتی یک بچه ی 5 ساله باور نمیکند؛ چه برسد به یک دکتر! کمی نوآوری و خلاقیت داشته باشید. جناب استاد به اندازه ی کافی خودش مشکلات و بدبختی دارد، دیگر نیاز نیست شما با آن خط زیبای منحصر به فردتان یک صفحه ی آچار برایش از مشکلاتتان بگویید. حالا باز ای کاش فقط یک نفر چنین خزعبلاتی می نوشت. یکهو می بینی از 30 نفر دانشجو، بیست و هشت نفر عینا نوشته اند که اگر این درس را نمره نگیریم مشروطیم و مادرمان مریض است و پدرمان زندان است و فلان و بهمان. انگار این مشکلات را هم از روی دیگر تقلب کرده اند.

سلام
این جور شیرینیارو فردا از پس کلمون میکشن بیرون:-)
البته این شعر و رو شاعری هم خوبه

حالا اینوگوش کنیدتقلب معلم به دانش اموز !!!!
ریانباشه من توخونم تقلب نرفته بودازکوچیکی زیادی تودرس به خودم مینازیدم که یجورجا افتاده بودافت برامون تقلب
یادمه گاهی وقتاازبعضی معلماسرجلسه که سوال میپرسدم اونا یواشکی یاهمون غیرمستقیم جوابومیگفتند بهم اولش مینوشتم جوابو ولی بعدش که حریفه عذاب وجدان نمیشدم خوب اخرجلسه خط میزدم جوابو
اندکیم نه این عذاب وجدانه وقتی تاثیرنداشت که نیازشدیدبه نمره داشتم !!!!!!

خیلی تقلب کردن جیگر میخواد که من ندارم D:

یادمه سر یکی از امتحانات دانشگاه برگه ام رو نوشته بودم داشتم دوره می کردم که چیزی از قلم ننداخته باشم که یه دفعه دیدم یه دستی عین باد اومد و برگه من رو از روی میزم کش رفت. چشمام شد چهارتا. داشتم سکته می کردم که اگه مراقب بفهمه کارم زاره (البته مراقب پشتش بود) هی به بغل دستی ام که دوستم هم بود اشاره می کردم که برگه ام رو بده. اونم اصلا اینگار نه اینگار اخر از جاش بلند شد که برگه اش رو بده با کمال ارامش و خونسردی اومد جلوی من ایستاد و گفت: برگه ات رو بده من ببرم. من هم برگه سوال رو دادم بهش و داشتم می مردم که رفت برگه من رو هم داد و اومد بیرون. خلاصه برای اینکه از دست کتک های من در امان باشه به محض خارج شدن از کلاس پا به فرار گذاشت.

من برای آزمون استخدامی تقلب کردم چند تاسوال از جلویی چند تا از دست راستی ،چند تا از دست چپی دیدم و یا پرسیدم بعدش هم بین 1200 نفر جزو 12 نفر رفتم مصاحبه و بعدش هم جزو 2 نفر استخدام شده بودم البته بقیه مراحل بدون هیچ تقلب و پارتی بازی

ایول

امضاشو ببینید بداموزی داره اقا زشته ولی ایول خیلی باحالهههههههههههه
ولی من موندم چرا استادا خامه این دانشجوها میشن گاهی وقتا عجیبه
خدایا همیگیمونو ببخش!!!!!!!

سلام ..... قصد تعریف ندارم ولی همیشه نخواسته تو چشم معلما بودم. از دفتر گرفته تا آبدارخونه منو می شناختن.....خداییش نمی دونم چراشاید بخاطر این بود که معدلم خیلی بالا بود و بقول بچه ها واسه خودم سرشناس بودم . حتی الان که دانشگام اگه یکی از استادا کارم داره دست یکی از بچه ها پیغام میده برید خانوم فلانی و بگید بیاد....ولی خوب منم یکبار تقلب رسوندم. دوران دبیرستان آخرای ترم.. معلمم رو نیمکت من نشسته بود و پشتش به من بود که دیدم یکی از دوستام داره با التماس نگام میکنه....اشاره کرد سوالی رو بگم...منم دلم سوخت چون این آخرین امتحانی بود که کنار بچه هابودم و قرار بود بعد از هم جداشیم . به هر بدبختی بود از پشت معلم با کلی شکلک رسوندم. این یکی که تمام شد دیدم چشمای دوست بعدیم برق زد...خلاصه بعد که اومدم بیرون بچه ها دست گرفته بودن و نحوه ی جواب رسوندن منو و همراه با شکلکام ترجمه میکردن. ولی خدایی دوران دانشجویی هیچ وقت تقلب نکردم. و ولی بازم معدلم از 17 پایین نیومد.