• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن اجتماعي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
اجتماعي (بازدید: 4270)
جمعه 13/12/1389 - 10:35 -0 تشکر 294038
نشانه‌های کامل بودن ایمان

بسم الله الرحمن الرحیم

از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) روایت شده که فرمودند:

ایمان مومن کامل نمیشود تا اینکه دارای 103 خصلت در فعل و عمل و نیت و باطن و ظاهر گردد.

(بحار جلد 67 صفحه 310)

1- اندیشه‌اش بسیار متحرک و پویاست

2- ذاتا متذکر و به یاد خداست

3- علم و دانشش فراوان

4- بردباریش بزرگ

5- خوش برخورد در کشمکش

6- بزرگوار در بازگشت و پذیرش

7- سعه صدرش از همه مردم بیشتر و نفسش از همه خاکسارتر

8- خنده‌اش تبسم

9- گردهمائیش برای تعلم و یادگیری

10- تذکر دهنده به غافل

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
شنبه 7/8/1390 - 21:27 - 0 تشکر 381180

16نکته برای تقویت ایمان


خیلی از ما آرزومندیم که انسانی پاک و وارسته باشیم ،گناه نکنیم ،در مقابل امر خداوند تسلیم مطلق باشیم و... در این مسیر گام هایی بر می داریم و حس سبکی و آرامش به ما دست می دهد وقتی که مقابل نفس اماره و شیطان با صلابت ایستاده و نه می گوییم به خودمان و انسان بودنمان افتخار می کنیم ، اما افسوس که دیری نمی پاید و با عقب گردی سریع به نقطه آغاز باز می گردیم...


ایمان
با وسوسه های شیطان نرم می شویم و کم کم از خود بیخود شده عنان اختیار را به دستش می سپاریم و باز گناه باز لغزش باز حس تلخ پشیمانی و باز ...

یاد روزهایی که خوب بودیم می افتیم و حسرت می خوریم داستان تکرار می شود بلند می شویم می ایستیم راه می افتیم و چند قدمی نگذشته باز زمین می خوریم .

گاهی اوقات خسته می شویم و دردمندانه از خداوند طلب یاری می کنیم ،می خواهیم کاری کند که ما تا نهایت مسیر تا پاک شدن همراهمان بماند .

خوب می دانیم که این لغزش ها به خاطر ضعف ایمان ماست و خوب می دانیم که کسانی با تمرین با زحمت با خون دل خوردن این راه را رفتند و رسیدند و تا ابد سعادتمند شدند پس ما هم می توانیم  اما راه دارد باید راهش را بدانیم .

راهکارهایی برای تقویت ایمان  

رسول خدا در این باره فرموده اند : الْمُؤْمِنُ أَشَدُّ فِی دِینِهِ مِنَ الْجِبَالِ الرَّاسِیةِ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْجَبَلَ قَدْ ینْحَتُ مِنْهُ وَ الْمُؤْمِنُ لَا یقْدِرُ أَحَدٌ عَلَى أَنْ ینْحَتَ مِنْ دِینِهِ شَیئاً وَ ذَلِکَ لِضَنِّهِ بِدِینِهِ وَ شُحِّهِ عَلَیهِ (بحار الأنوار ج‏64 ص 299 ) ؛« مؤمن در دینش از کوه‏هاى بلند هم سخت‏تر و پابرجاتر مى‏باشد زیرا کوه‏ها را با کندن و تراشیدن مى‏توان در آن نقصان پدید آورد، ولى از مؤمن نمى‏توان چیزى کاست، زیرا او نسبت به دینش بخل مى‏ورزد و به دیگران نمى‏دهد.»

لذا اگر بخواهیم ما نیز به چنین مرتبه و جایگاهی از ایمان نائل گردیم ، باید راه های رسیدن به این قله رفیع شناخته و در متن زندگی خود پیاده نمائیم .

امام حسین( علیه السلام) هر که ترک کرد مجادله را، پس به تحقیق که محکم کرده است ایمان خود را

تقویت عواملی که باعث استقرار و تثبیت ایمان در وجود انسان می گردند :

1- تقویت ایمان با بالا بردن علم و یقین

حضرت علی علیه السلام فرموده اند : قوّوا ایمانکم بالیقین فانّه افضل الدّین ؛ قوى و محکم گردانید ایمان خود را بیقین پس بدرستى که آن افزونترین دین است، و منظور از «یقین» اعتقاد ثابت جازمى است که از روى دلیل و برهان باشد.

به این معنا که اعتقاداتى که انسان در دین باید داشته باشد همه بمرتبه یقین برسد و بتقلید و دلایلى که افاده یقین نکند اکتفا مکنید، زیرا که أفضل دینها آنست که از روى یقین باشد. (شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم، ج‏4، ص: 512)

2- تلاوت قرآن

خداوند متعال در این خصوص می فرماید : «إنّما المؤمنون ... إذا تلیت علیهم ءایته زادتهم إیمنا ....» (أنفال / 2) مؤمنان، تنها کسانى هستند که ...هنگامى که آیات او بر آنها خوانده مى‏شود، ایمانشان فزونتر مى‏گردد....

3- عمل به احکام و مواعظ الهى، مایه افزایش ایمان:

خداوند متعال در این خصوص می فرماید : اگر(همانند بعضى از امتهاى پیشین،) به آنان دستور مى‏دادیم: «یکدیگر را به قتل برسانید»، و یا: «از وطن و خانه خود، بیرون روید»، تنها عده کمى از آنها عمل مى‏ کردند! و اگر اندرزهایى را که به آنان داده مى‏شد انجام مى‏دادند، براى آنها بهتر بود؛ و موجب تقویت ایمان آنها مى‏شد. (نساء /66 )

4- ترک بحث و جدل باعث تحکیم و تقویت ایمان است

امام حسین( علیه السلام) هر که ترک کرد مجادله را، پس به تحقیق که محکم کرده است ایمان خود را (مصباح الشریعه-ترجمه عبد الرزاق گیلانى ص 308)

امیر المؤمنین علیه السّلام به اصحابش فرمود:... خوشا بحال کسى که محبّت ما اهل بیت در قلب او رسوخ داشته باشد، ایمان در قلب چنین کسى ثابت‏تر از کوه احد در مکانش خواهد بود

5- پرهیزکاری مایه ثبات و پایدارى ایمان می گردد

امیر المؤمنین على (ع) فرموده است، پارسایى و پرهیزکاری مایه ثبات و پایدارى ایمان است (روضة الواعظین-ترجمه مهدوى دامغانى ص 682 )

6- محبت اهل بیت علیهم السلام انسان را در دینداری همچون کوه احد ثابت قدم می کند

امیر المؤمنین علیه السّلام به اصحابش فرمود:... خوشا بحال کسى که محبّت ما اهل بیت در قلب او رسوخ داشته باشد، ایمان در قلب چنین کسى ثابت‏تر از کوه احد در مکانش خواهد بود. (اسرار آل محمد علیهم السلام ص 516 )

7- کتمان اسرار و رازدارى (ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج‏1 ص 362 )

8- عفو و چشم پوشى از عیب مردم (ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج‏1 362 )

9- صبر در خوشی ها و ناخوشی ها (ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج‏1 362 )

10 – نهادینه نمودن صفات مومنین در خود

در این خصوص تنها به یک روایت از پیامبر گرامی اسلام اکتفا می نمائیم که فرمود: در مؤمن بیست خصلت باید باشد و هر که همه را ندارد ایمانش کامل نباشد اى على اخلاق مؤمن اینها است.

- در صف نماز حاضرند- در پرداخت زکاه شتابانند- مستمندان را خوراک دهند- دست لطف بر سر یتیم کشند- ناخن خود را پاکیزه کنند- کمر خود را ببندند- اگر حدیث گویند دروغ نگویند- اگر وعده دهند، تخلف نکنند- اگر سپرده ستانند خیانت نورزند- اگر سخن گویند راست گویند- در شب خداپرستند- در روز مردان نبردند- روزها را روزه‏اند- شبها را زنده دارند و عبادت کنند- همسایه را نیازارند- همسایه از آنها آزار نکشد- آرام روى زمین راه روند- بسوى مساجد گام بردارند- و بخانه بیوه زنان بروند (برای کمک و مساعدت آنها ) - و بگورستانها سر بزنند، خدا ما و شما را از پرهیزکاران سازد « گنجینه معارف شیعه-ترجمه کنز الفوائد و التعجب ج‏1 ص 117 »

11- طلب یاری خواستن از خداوند متعال جهت شعله ور ماندن ایمان در وجود انسان

ائمه اطهار (علیهم السلام ) در همین زمینه دعاهایی را توصیه نموده اند که از جمله آنها دعای عدیله می باشد ( مفاتیح الجنان فصل ششم ) (1)

امام صادق علیه السّلام فرمود: و هر گاه به برادر مومن خود تهمتى بزند ایمان از قلبش مى‏رود همان طور که نمک در میان آب ذوب مى‏شود

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
شنبه 7/8/1390 - 21:29 - 0 تشکر 381182

ریشه کن نمودن عواملی که باعث از بین رفتن ایمان می شوند

در این زمینه روایات متعددی از پیامبر اکرم و اهل بیت ایشان (علیهم السلام ) نقل شده که برخی از آنها به شرح ذیل می باشد .

1- نداشتن محبت اهل بیت پیامبر علیه السلام ایمان را ذوب می کند.

امیر المؤمنین علیه السّلام به اصحابش فرمود:... و هر کس که دوستى ما در قلب او جاى‏ نگیرد ایمان در قلب او مانند ذوب شدن نمک در آب ذوب مى‏شود. ( اسرار آل محمد علیهم السلام، ص: 515)

2- هرگز دوستى با دشمنان خدا و رسول (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) با داشتن ایمان قابل جمع نیست (2)

3- دروغ گو مزه ایمان را درک نمی کند

امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند: بنده‏اى مزه ایمان را درک نمى‏کند مگر اینکه از دروغ چه جدى و یا شوخى دست باز دارد. (بحار الأنوار ، ج‏69، ص: 250)

4- خیانت کننده به امانت ایمان ندارد

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: کسى که امانتدار نیست ایمان ندارد، (نوادر راوندى-ترجمه صادقى اردستانى ص 168 )

5- خندیدن بیش از حد ایمان را محو می کند

رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: خندیدن زیاد ایمان را محو مى‏کند (ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ج‏2 ص 467 )

6- حرام خواری ایمان را دور می کند

پیامبر اکرم فرموده اند : حرام خوردن ایمان را دور مى‏کند (نصایح ص 219 )

7- زنا کردن موجب می شود تا روح ایمان از انسان جدا گردد (اصول کافى-ترجمه مصطفوى ج‏3 ص 388 )

8- عمل ننمودن به دستورات دینی موجب تزلزل در ایمان می گردد

امام صادق علیه السّلام فرمود: ایمان بدون عمل ثبات ندارد و عمل از ایمان مى‏باشد.( ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ج‏1 ص 408) لذا از محوری ترین برنامه هایی که باید داشته باشید انجام واجبات و ترک محرمات می باشد .

9- حسادت ورزیدن به برادر مومن ایمان را در دل آب می کند

امام صادق علیه السلام در این خصوص فرموده اند : هر کس بر مؤمنى حسادت کند، ایمان در دلش همچون نمک در آب ذوب شود.( تحف العقول-ترجمه جعفرى ص 284 )

10- تهمت زدن به برادر دینی ایمان را ذوب می کند

امام صادق علیه السّلام فرمود: و هر گاه به برادر مومن خود تهمتى بزند ایمان از قلبش مى‏رود همان طور که نمک در میان آب ذوب مى‏شود (مشکاة الانوار-ترجمه هوشمند و محمدى متن ص 197 )

11- بی صبری ایمان را می برد

حضرت صادق علیه السّلام که فرمود: نسبت صبر بایمان نسبت سر است به تن همچنان که با رفتن سر تن هم از بین میرود با رفتن صبر هم ایمان دوامى نخواهد داشت.( بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68 ج‏2 )

12- شوخی نمودن نور ایمان را از بین می برد (3)

ابو الربیع گوید: از امام علیه السّلام پرسیدم چه کلماتى مرد را از ایمان خارج مى‏گرداند فرمود: هر گاه نظریه‏اى داد و آن نظریه بر خلافت حق بود اگر او در اجراى آن کوشش کند از ایمان بیرون مى‏شود

امام موسى بن جعفر(ع) به یکى از فرزندان خود فرمود پسرم، از شوخى بپرهیز که موجب از بین رفتن نور ایمان و شخصیت تو مى‏شود (مواعظ امامان علیهم السلام-ترجمه جلد هفدهم بحار ص 276 )

13- بی حیاء ایمان ندارد

امام صادق علیه السّلام فرمود: ایمان ندارد آن کس که شرم و حیاء ندارد. الحدیت-روایات تربیتى ج‏1 ص 277 )

14- بخل از محو کننده ایمان است

امام صادق «ع»: هیچ چیز به اندازه بخل در محو کردن (کاستن و برانداختن) ایمان کارگر نمى‏شود. سپس فرمود: این بخل را (در نفس انسان) حرکتى است آرام و پیوسته مانند

راه رفتن مورچه ؛ و آن (بخل) را شاخه‏هایى است مانند شاخه‏هاى شرک. (الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج‏6، ص: 99)

15- طمع ورزی انسان را از ایمان بیرون می کند

امام صادق (ع) فرموده اند: چیزى که انسان را از ایمان بیرون مى‏کند طمع است. (خصال-ترجمه جعفرى ج‏1 21 )

16- عمل کردن بر خلاف حق انسان را از ایمان بیرون می کند

ابو الربیع گوید: از امام علیه السّلام پرسیدم چه کلماتى مرد را از ایمان خارج مى‏گرداند فرمود: هر گاه نظریه‏اى داد و آن نظریه بر خلافت حق بود اگر او در اجراى آن کوشش کند از ایمان بیرون مى‏شود. (ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار ج‏1 405 )

پی نوشت :

1- در همین زمینه دعایی نیز از شیخ طوسی نقل گردیده که در همان فصل ششم مفاتیح ذکر شده است .

2- «لا تَجِدُ قَوْماً یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ یوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ ...» ( آیه 22 سوره مجادله )

3- به نظر می رسد مراد از این روایت در خصوص کسانی است که شوخی و لودگی را سرلوحه زندگی خود قرار داده اند و اهل شوخی های بی مورد می باشند چرا که اسلام خود به شادابی و مزاح و ایجاد نشاط در بین اطرافیان تاکید فراوان دارد .

 فرآوری : محمدی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

منبع : وبلاگ آموزه

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=184443

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
دوشنبه 16/8/1390 - 19:21 - 0 تشکر 384536

ایمان

در ساختار اخلاق اسلامی، ایمان به عنوان عالی ترین صفت نفسانی هدایت گر مورد تأكید فراوان واقع شده و به همین دلیل تحصیل مبادی و مقدمات آن همانند علم و یقین نیز به شدت مورد ترغیب و تشویق قرار گرفته است و ابزارها و راه هایی كه می تواند آدمی را به این صفات نفسانی ارزشمند برساند، همانند تفّكر و خواطر و الهامات پسندیده، جایگاه ویژه ای در نظام اخلاقی اسلام دارند. در مقابل صفات نفسانی معارض و مانع پیدایش ایمان در آدمی، از قبیل «جهل» اعم از بسیط و مركب، «شك و حیرت»، «جُربزه» و «خاطرات نفسانی نكوهیده» و «وسوسه های شیطانی» همواره مورد مذمّت و نهی واقع شده اند.
در باب حقیقت ایمان و شرایط آن از دیرباز گفت وگوهای دامنه داری در میان پیروان مكاتب الهی ـ به ویژه متكلمان مسلمان ـ صورت گرفته است.[1] در قرآن كریم و روایات كه دو منبع اصلی اخلاق اسلامی اند، در بیان اهمیت و جایگاه ایمان گفته های فراوانی وجود دارد كه خلاصه ای از آن در زیر می آید.


1 .
ارزش ایمان
در بیان منزلت و جایگاه رفیع ایمان همین بس كه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ در نصایح خویش به ابوذر می فرماید:
ای ابوذر، هیچ چیز در نزد خداوند، محبوب تر از ایمان به او و خودداری از آنچه نهی می كند، نیست.[2]
روشن است كه خودداری از نواهی خداوند فقط در سایه ایمان به او مقدور است و در واقع از بركات ایمان به خداوند است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز در این باره می فرماید:
خداوند دنیا را هم به كسانی كه دوستشان دارد و هم به كسانی كه بر آنها غضبناك است، می دهد ولی ایمان را نمی دهد مگر به آنان كه دوستشان می دارد.[3]
و هم ایشان در توصیف منزلت و جایگاه مؤمن می فرمایند:
هر گاه حجاب از چشمان مردم برداشته شود و به وصل میان خداوند و بنده مؤمن او نظر كنند، آنگاه گردن های آنها در مقابل مؤمنان خاضع، امور مؤمنان برای آنان آسان و اطاعت از مؤمنان برایشان نرم و لطیف، خواهد شد.[4]
این همه منزلت و جایگاه بلندی كه در روایات برای ایمان بیان شده است، به دلیل نقشی است كه ایمان در سعادت و كمال آدمی دارد. ایمان از یك سو آخرین حلقه وصل به مقام خلیفه الهی و جوار قرب معنوی است و از سوی دیگر بر اساس آنچه در قرآن و روایات آمده است، مبدأ و مفتاح همه‌صفات پسندیده نفسانی و نیكی های رفتاری، ایمان است.


2 .
ماهیت ایمان
اگرچه در باب حقیقت و ماهیت ایمان، اختلاف نظرهایی در میان متكلمان مسلمان وجود دارد، ولی ویژگی های مهم آن بدین قرار است: اولاًَ، ایمان عبارت است از تصدیق و اذعان قلبی كه نوعی صفت و حالت نفسانی نسبت به یك امر است. بنابراین با صِرفِ شناخت و معرفت، متفاوت است.[5]ثانیاً، جایگاه تحقق ایمان نفس و قلب است و اگرچه آثاری قولی و فعلی دارد، تحقق حقیقت آن متوقّف بر قول یا عمل نیست. ثالثاً، نسبت میان اسلام و ایمان عام و خاص مطلق است؛ یعنی هر مؤمنی مسلمان است، ولی ممكن است برخی از مسلمانان فقط در ظواهر تسلیم حق باشند.


3 .
اصناف و درجات ایمان
اوّلاً، در یك تقسیم ایمان به دو نوع «مستقرّ» و «مستودع و عاریه ای» تقسیم می شود. قرآن كریم می فرماید:
«
وَ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَهٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ»
و او همان كسی است كه شما را از یك تن پدید آورد. پس (برای شما) قرارگاه و محل امانتی (مقرّر كرد). بی تردید، ما آیات خود را برای مردمی كه می فهمند به روشنی بیان كرده ایم.[6]
امام كاظم ـ علیه السّلام ـ در تفسیر این آیه می فرماید:
ایمان «مستقر» ایمانی است كه تا روز قیامت ثابت و ماندگار است و ایمان «مستودع» ایمانی است كه قبل از مرگ، خداوند آن را از انسان باز می ستاند.[7]
امام علی ـ علیه السّلام ـ نسبت به انواع ایمان می فرماید:
برخی از ایمان ها در دل ها برقرار است، و برخی دیگر میان دل ها و سینه ها عاریت و ناپایدار؛ تا روزگار سرآید ـ و مرگ درآید‌ ـ پس اگر از كسی بیزارید، او را واگذارید تا مرگ بر سر او آید، آنگاه از او بیزار بودن یا نبودن شاید.[8]
ثانیاً، حقیت ایمان، دارای مراتب و درجات و قابل نقصان و كاهش است. قرآن كریم و روایات علاوه بر تأكید بر این حقیقت، سرشارند از عباراتی كه اسباب زیادی یا نقصان ایمان را بیان می دارند. از جمله در قرآن كریم آمده است:
«
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناً وَ عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَكَّلُونَ»
مؤمنان، همان كسانی اند كه چون خدا یاد شود، دل هاشان بترسد، و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید، و بر پروردگار خود توكّل می كنند.[9]


و امام صادق ـ علیه السّلام ـ به یكی از پیروان خود فرمود:
ای عبدالعزیز، به راستی كه ایمان ده درجه است، به مانند نردبان كه می بایست پله پله از آن بالا رفت، پس كسی كه دارای دو درجه از ایمان است به آنكه دارای یك درجه است، نباید بگوید تو را ایمانی نیست و همین طور (دومی به سومی) تا به دهمی برسد و آن را كه در درجه پایین تر از تو است نباید ساقط از ایمانش پنداری (كه اگر چنین باشد) آنكه در درجه بالاتر از تو است می بایست تو را ساقط پندارد. بلكه پایین تر از خود را كه دیدی با مهربانی به درجه خودت برسان و آنچه را كه تواناییش را ندارد بر او بار مكن كه كمرش خواهد شكست و به حق، كسی كه دل مؤمنی را بشكند بر او لازم است كه جبرانش كند و بهبودش بخشد.[10]
شیخ صدوق دركتاب خصال در پایان این روایت می افزایند كه مقداد در درجه هشتم، و ابوذر در درجه نهم و سلمان در درجه دهم از ایمان بودند. البته باید توجه داشت كه تعیین ده درجه برای ایمان در این روایت به مفهوم انحصار در ده مرتبه نیست، بلكه مراد صرفاً بیان بسیاریِ درجات ایمان است. از همین رو، در روایات دیگر درجات كمتر یا بیشتری نیز برای ایمان شمرده اند.[11]

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
دوشنبه 16/8/1390 - 19:32 - 0 تشکر 384542

4 . متعلّقات ایمان
در نظام اخلاقی اسلام، ایمان به چیزی موجبات هدایت و زمینه آراستگی به فضایل اخلاقی و سیر معنوی را فراهم می سازد؟ اصلی ترین متعلقات ایمان بر پایه آنچه در قرآن و سنّت معصومان ـ علیهم السّلام ـ آمده به قرار زیر است.
یك. ایمان به عالم غیب: قرآن كریم یكی از شروط بهره مندی و هدایت یابی از كتاب الهی را ایمان به غیب و قوای غیبی یعنی ملائكه می داند و در این باره می فرماید:
ذلِكَ الْكِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدیً لِلْمُتَّقِینَ (2) الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ...
این كتابی است كه در (حقانیت) آن هیچ تردیدی نیست، (و) هدایت تقوا پیشگان است؛ آنان كه به غیب ایمان دارند، و ... .[12]
مراد از عالم غیب، حقایقی است كه با حواس ظاهری قابل ادراك نیستند، بلكه با سیر عقلانی و یا شهود باطنی می توان به آنها دست یافت. اصولاً شرط ورود به سراپرده دیانت و گذار از منجلاب الحاد و مادیت، باور به غیب و حقایق و قوا و امدادهای غیبی است[13] «لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ...» نیكی ,(تنها) این نیست كه (به هنگام نماز,)روی خودرابه سوی مشرق یا مغرب كنید؛(وتمام گفتگوی شما؛درباره قبله وتغییرآن باشد؛وهمه وقت خودرامصروف آن سازید)بلكه نیكی (ونیكوكار)كسی است كه به خدا و روز رستاخیز و ... ایمان دارد. و تنها با چنین پیش فرضی می توان الفبای كتاب هدایت را خواند و در پرتو نور آن به سرمنزل رستگاری رسید.
دو. ایمان به خداوند و یگانگی او: قرآن كریم در طی آیات متعددی ضرورت ایمان به خداوند را یادآور می شود؛ از جمله می فرماید:
«
فَامِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ »
پس به خدا و پیامبر او و آن نوری كه ما فرو فرستادیم ایمان آورید، و خدا به آنچه می كنید آگاه است.[14]
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در پاسخ كسی كه از علامت های ایمان پرسید، فرمود:
نشانه های ایمان چهار چیز است: اقرار به یگانگی خداوند، و ایمان به او، و ایمان به كتاب او، و ایمان به رسولان الهی.[15]
سه. ایمان به معاد و چگونگی آن: ایمان به معاد و چگونگی آن نقش ضمانت اجرا برای میزان كارآمدی اخلاق اسلامی را ایفا می كند. قرآن كریم نیز پس از ایمان به خداوند و یگانگی او بیشترین تأكید را بر معاد و چگونگی آن از قبیل ایمان به سؤال در قبر، عذاب در قبر، روز رستاخیز، حسابرسی در قیامت، وجود میزان برای سنجش اعمال، عبور از صراط و باور به بهشت و دوزخ، دارد. در زیر به بعضی آیات و روایات اشاره می شود؛ قرآن كریم در این باره می فرماید:
إِنَّ الَّذِینَ امَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا و الصّائبون و النّصاری مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ
كسانی كه ایمان آورده و كسانی كه یهودی و صائبی و مسیحی اند، هر كس به خدا و روز بازپسین ایمان آورد و كار نیكو كند، پس نه بیمی برایشان است و نه اندوهگین خواهند شد.[16]
امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
ایمان آن است كه آدمی دین حق را به دل بشناسد و به زبان اقرار كند و به اعضای تن وظایف آن را انجام دهد و به عذاب قبر و منكر و نكیر و زنده شدن پس از مرگ و حساب و صراط و میزان اقرار داشته باشد و اگر بیزاری از دشمنان خدای ـ عزّوجلّ ـ نباشد، ایمانی وجود ندارد.[17]

در سخن دیگری از پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ ایمان به بهشت و جهنم نیز دو ركن مهم معاد ضروری دانسته شده است.[1] بنابراین ایمان به معاد و اركان اساسی آن از مهم ترین پایه های هدایتگر در اخلاق اسلامی است.
چهار. ایمان به رسالت انبیا و كتب آسمانی: یكی از مبانی بهره مندی از تعالیم دینی و رویكرد به دین، به ویژه اخلاق اسلامی، باور به عجز و قصور آدمی در شناسایی درست كمال و سعادت خویش و گزینش ابزار و روش های صحیح برای راهیابی به آن است. به حتم كسی كه در این حقیقت تردید دارد، نمی تواند به رسالت انبیاء و محتوای دعوت آنان ایمان و اطمینان داشته باشد و بدون اعتماد و اطمینان، از خیراندیشی هیچ خیرخواهی نمی توان بهره چست.
بر همین مبنا در اخلاق اسلامی تكیه فراوانی بر ایمان به رسالت رسولان و كتب ایشان شده است. از طرفی چون همه آنان رسالت و هدف واحدی را جست وجو می كرده اند، ایمان به مجموعه آنان توصیه شده است. در قرآن كریم آمده است؛
«
آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ... »
پیامبر (خدا) بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است، ایمان آورده است، و مؤمنان همگی به خدا و فرشتگان و كتاب ها و فرستادگانش ایمان آورده اند (و گفتند:) «میان هیچ یك از فرستادگانش فرق نمی گذاریم» و گفتند: «شنیدیم و گردن نهادیم. پروردگارا، آمرزش تو را (خواستاریم) و فرجام به سوی تو است[2]
پنج. ایمان به امامت و امامان ـ علیهم السّلام ـ : براساس مبانی كلامی شیعه ایمان به جریان امامت، شرط رستگاری و از پایه های اخلاق اسلامی است. روایات فراوانی در منابع حدیثی شیعه در این باره وجود دارد. علاوه بر این روایات، این امر را با استفاده از قرآن و بهره گیری از حوادث مسلّم تاریخی در تفسیر آن می توان اثبات كرد. در قرآن كریم آمده است:
« ...
الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ دِینِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِیناً... »
امروز كسانی كه كافر شده اند، از (كارشكنی در) در دین شما نومید گردیده اند. پس، از ایشان مترسید و از من بترسید. امروز دین شما را برایتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را برای شما (به عنوان) آیینی برگزیدم.[3]
دو پرسش اساسی درباره این آیه مطرح است: اولاًَ: روز مورد نظر چه روزی است؟ ثانیاً حادثه ای كه در آن روز اتفاق افتاد و موجب كمال دین و تتمیم نعمت خداوند بر بندگانش شد، چه بوده است؟ براساس شواهد تاریخی غیرقابل انكار ومورد قبول همه فرق اسلامی، آن روز، روز هجدهم ذی الحجه سال دهم هجری است و حادثه ای كه در آن روز در غدیر خم اتفاق افتاد، انتخاب امام علی ـ علیه السّلام ـ از سوی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به جانشینی خویش و شروع جریان امامت بود.[4] اكنون باتوجه به آنچه درباره ضرورت ایمان به رسالت انبیا و محتوای كتاب آنها كه در اصطلاح از آن به «دین» یاد می كنیم، و با عنایت به مفاد آیه پیش گفته مبنی بر این كه جریان امامت جزء كامل كننده دین است و دین بدون آن ناقص خواهد بود، از منظر قرآن كریم ایمان به امامت نیز امری لازم بوده و از پایه های مستحكم اخلاق اسلامی محسوب می گردد.


5 .
شرط ایمان
براساس آنچه در قرآن و روایات وارد شده است، انجام عمل نیك عمده ترین شرط ایمان است. در بسیاری از آیات قرآن، ایمان در كنار عمل نیكو مطرح شده است و در اكثر آنها بلافاصله پس از ایمان، علم صالح و پسندیده مطرح شده است. اگرچه عمل نیك از عناصر گوهرین ایمان نیست، ولی ایمان بدون عمل نیكو، سود و بهره مطلوب را در پی نخواهد داشت. بنابراین انجام عمل شایسته را می توان شرط بهره وری ایمان دانست. در قرآن كریم آمده است:
«
وَ أَمَّا مَنْ أمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُ جَزاءً الْحُسْنى وَ سَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنا یُسْرا. »
و اما هر كه ایمان آورد و كار شایسته كند، پاداشی (هرچه) نیكوتر خواهد داشت، و به فرمان خود،‌او را به كاری آسان وا خواهیم داشت.[5]
قرآن ادعای مؤمن بودن را بدون عمل نیك، ادعایی دروغین می داند:
«
وَ یَقُولُونَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ أَطَعْنا ثُمَّ یَتَوَلَّی فَرِیقٌ مِنْهُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ ما أُولئِكَ بِالْمُؤْمِنِینَ. »
و می گویند: «به خدا و پیامبر (او) گرویدیم و اطاعت كردیم.» آنگاه دسته ای از ایشان پس از این (اقرار) روی بر می گردانند، و آنان مؤمن نیستند.[6]
امام علی ـ علیه السّلام ـ نیز با همین بیان می فرماید: «كسی كه به دستورات الهی عمل كند، فقط او است كه مؤمن است[7]
بنابراین از نظرگاه اخلاق اسلامی ادّعای ایمان بدون پایبندی به دستورات الهی، گزاف و دورغین است؛ مگر آنكه فرد مؤمن قدرت و فرصت عمل را نداشته باشد.


6 .
اسباب ایمان
در متون دینی از عوامل مختلفی به عنوان موجبات پیدایش، ثبات و كمال ایمان نام برده شده است. بخشی از آنها ماهیت معرفتی دارند؛ مانند علم، عقل و فقاهت در دین كه مقدمات نظری ایمان را فراهم می سازند و در علم كلام فراهم می آیند. دسته ای دیگر نوعی صفت و ملكه نفسانی هستند؛ مانند تقوا، دوستی و دشمنی در راه خدا، صبر،‌حلم، توكّل، رضا و ... .
پاره ای نیز مربوط به حوزه رفتار آدمی اند؛ مانند انفاق، اهتمام به نماز، احسان به دیگران، خودداری از گناهان و ... .
این كه معارف نظری خاص ـ مانند فقاهت در دین، صفات مختلف نفسانی و اعمال و رفتارهای شخصی انسان ـ می تواند در ایمان آفرینی و تثبیت و تكمیل آن مؤثر باشد، منافاتی با این حقیقت ندارد كه ایمان به نوبه خود زمینه انجام عمل صالح را فراهم می‌آورد و موجبات پیدایش بسیاری از صفات و ملكات نیكوی نفسانی است، و حتی باعث پیدایش برخی معارف نظری در انسان می گردد؛ زیرا میان حوزه های سه گانه وجود آدمی، تأثیر و تأثر متقابل برقرار است. بنابراین ایمان به عنوان یك حالت نفسانی روشنگر، هم بر روی حوزه های دیگر تأثیر می گذارد و هم از آنها تأثیر می پذیرد.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
دوشنبه 16/8/1390 - 19:38 - 0 تشکر 384546

7 . آثار و فواید ایمان


این آثار و فواید همانند اسباب و موجبات ایمان، هم ماهیت علمی دارند،‌ هم حالات نفسانی اند و هم برخی از مقوله اعمال و رفتارند. در این جا به پاره ای از مهم ترین آنها اشاره می شود.


یك. آرامش روحی: یكی از بالاترین لذت ها برای انسان سكینه و آرامش روانی است. اضطراب و نگرانی از بزرگ ترین دردهای بنی آدم و منشأ بسیاری از انحرافات و ناكامی ها است. تلاش های بشری برای خلاصی از این درد جانكاه گویای تجربه های تلخی در این باره است. خداوند رسیدن به ساحل آرامش و سكون را در سایه ایمان میسّر می داند؛ در آن جا كه می فرماید:
«
هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّكِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمْ... »
او است آن كسی كه در دل های مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند.[8]
«
أَلا إِنَّ أَوْلِیآءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ... »
آگاه باشید كه بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می شوند؛ همانان كه ایمان آورده و پرهیزگاری ورزیده اند.[9]
در بیانی رساتر آرامش و اطمینان خاطر را در پرتو زندگی با ذكر و یاد خود قابل تحصیل می داند و اعلام می دارد:
«
الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ »
همان كسانی كه ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خدا آرام می گیرد. آگاه باش كه با یاد خدا دل ها آرامش می یابد.[10]


دو. روشن بینی: از نظر قرآن ایمان موجب روشن بینی و بصیرت انسان در مقام تشخیص حق از باطل می گردد. آن جا كه می گوید:
«
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً... »
ای كسانی كه ایمان آورده اید، اگر از خدا پروا دارید، برای شما (نیروی) تشخیص (حق از باطل) قرار می دهد.[11]
از سوی دیگر افراد فاقد ایمان را كور و نابینا می داند:
«
إِنَّ الَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ »
كسانی كه به آخرت ایمان ندارند، كردارهایشان را در نظرشان بیاراستیم (تا هم چنان) سرگشته بمانند.[12]
از مقایسه دو آیه بالا می توان فهمید كه ایمان و تقوا از یك سو موجب زدودن خودپسندی ها و خودخواهی ها است و از سوی دیگر با اتصالی كه به نور الهام و هدایت الهی دارد، به روشن بینی می انجامد.[13]


سه. توكل به خداوند: یكی از ملكات نفسانی نادر و ارزشمند كه از اركان زندگی سعادتمند و لذت بخش است، توكّل و اعتماد به پروردگار است. در سایه این حالت، بسیاری از دغدغه ها از وجود آدمی رخت بر می بندد و طوفان های سهمگین حوادث سر فرود می آورند.
امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
ایمان بنده راست نباشد، جز آنگاه كه اعتماد او بدانچه در دست خدا است بیش از اعتماد وی بدانچه در دست خود او است، باشد.[14]


چهار. بركات دنیوی: در قرآن كریم آمده است: «و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً بركاتی از آسمان و زمین برایشان می گشودیم[15]

یعنی ایمان نه تنها آثار و فواید مثبت آخروی در پی دارد، بلكه موجبات نعمت ها و بركات دنیایی را نیز فراهم می سازد. اگر كسی در پی بهره مندی از نعمت های دنیوی از طریق صحیح است، باید در مقام جست وجوی ایمان برآید.
پنج. انجام اعمال نیك: علاوه بر این كه انجام عمل صالح شرط اساسی ایمان است، از آثار و فواید ایمان نیز می باشد؛ چرا كه ایمان آبشخور عمل و عملِ نیكو ثمره و نمود ایمان درونی است. به گفته‌ علامه طباطبایی(ره):
ایمان زمینه ساز عمل و شرط لازم آن است و سهولت یا دشواری عمل صالح، به شدّت و ضعف ایمان انسان بستگی دارد و متقابلاً عمل صالح و تكرار آن به تعمیق ایمان و افزایش آن مدد می رساند و این هر دو به نوبه خود به وجود آمدن ملكات اخلاقی كه باعث صدور اعمال صالحه از فرد بدون تردید و تأمل می شود، كمك می كنند.[1]


شش. محبوبیت در بین مردم: یكی دیگراز فواید دنیوی ایمان،‌محبوب دل های مردم شدن است. همه دوست دارند كه محبوب قلوب دیگران باشند و دیگران آنها را به دیده محبت بنگرند و شاهد بروز آثار محبت دیگران نسبت به خود باشند. لذتی كه انسان ها از اظهار محبت دیگران نسبت به خود می برند آن قدر شیرین است كه هرگز حاضر نیستند آن را با هیچ چیز سودا كنند. بدون تردید محبت ارزشمندترین مواهب دنیایی است كه هر مشكلی را آسان و هر تلخی را شیرین و هر خاری را به گُل مبدّل می كند. خداوند می فرماید كه اگر جویای محبت بی شائبه هستید، در كوی مؤمنان در‌آیید.
«
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا »
كسانی كه ایمان آورده و كارهای شایسته كرده اند، به زودی (خدای) رحمان برای آنان محبّتی (در دل ها) قرار می دهد.[2]


هفت. فلاح و رستگاری اخروی: غایت و نهایت همه‌آن آثار و بركات و فواید ایمان،‌فلاح و رستگاری مؤمنان است و چه پایانی از این خوش تر. خداوند در پرسشی معنادار از مؤمنان، می فرماید:
«
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلی تِجارَهٍ تُنْجِیكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ... »
ای كسانی كه ایمان آورده اید، آیا شما را بر تجارتی راه نمایم كه شما را از عذابی دردناك می رهاند؟ به خدا و فرستاده او بگروید و در راه خدا با مال و جانتان جهاد كنید. این (گذشت و فداكاری) اگر بدانید، برای شما بهتر است.[3]
لقمان حكیم در نصیحتی خیرخواهانه به فرزند خویش می گوید:
ای فرزندم، به درستی كه دنیا دریای ژرفی است كه عالمان فراوانی در آن هلاك شده اند، پس كشتی نجات خویش را در آن، ایمانِ به خداوند قرار ده.[4]

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
دوشنبه 16/8/1390 - 19:41 - 0 تشکر 384547

8 . آفات و موانع ایمان


با توجه به آنچه در باب اسباب وموجبات ایمان بیان شد، عوامل تأثیرگذار بر روی ایمان فراوانند كه فقدان هر یك از آنها می تواند آفت و مانع ایمان باشد؛ ولی مراد ما از آفات و موانع ایمان در این جا تنها عواملی است كه با جوهره هدایتگری ایمان در تعارض اند و در منابع متعارف اخلاق اسلامی در گروه صفات مربوط به قوه عاقله جای گرفته اند. شاخص ترین این قبیل آفات به شرح زیر است:


یك) جهل: جهل اعم از بسیط و مركب از موانع بزرگ ایمان است. مراد از جهل بسیط آن است كه انسان فاقد علم باشد و بر عالم نبودن خویش نیز اذعان داشته باشد. این نوع جهالت در ابتدا مذموم و نكوهیده نیست؛ زیرا مقدمه تحصیل علم است و تا آدمی خود را جاهل نبیند به جست وجوی علم بر نمی خیزد. اما ثبات و استمرار بر این جهالت از زشتی های اخلاقی و بسیار نكوهیده است.[5] ولی جهل مركب عبارت از آن است كه آدمی عالم نبوده و بهره ای از واقعیت در ذهن ندارد؛ ولی معتقد است كه او واقعاً به حقیقت دست یافته است. او در واقع نمی داند كه نمی داند و به دو امر جاهل است و به همین دلیل به آن جهل مركب گفته اند. این نوع جهالت از شدیدترین رذیلت های اخلاقی است؛ زیرا فرد اصولاً به بیماری خویش آگاه نیست، بلكه خود را سالم می پندارد. حال آنكه اولین قدم در راه اصلاح، باور به فساد است.[6] به همین دلیل عیسی ـ علیه السّلام ـ فرمود:
به درستی كه من از معالجه كور مادرزاد و بیماری پیسی عاجز نیستم، ولی از درمان بیماری فرد احمق عاجز می مانم.[7]


دو) شك و حیرت: شكِ ابتدایی می تواند شروع مباركی برای رسیدن به علم و یقین باشد. آدمی تا چیزی را مسلّم می پندارد و هیچ زاویه پنهان و مجهولی نمی یابد، در پی كنكاش بیشتر بر نمی آید. بسا حقایق گرانسنگی كه تنها پس از یك شك و تردید اولیه به دست آمده اند. بنابراین، شكْ گذرگاهی ارزشمند و گاه بی دلیل به سوی علم و یقین و در نهایت ایمان است و در این شكل خود نامطلوب و رذیلت اخلاقی نیست. ولی شك و تردید هیچ گاه نمی تواند منزلگاه شایسته ای باشد. شك به عنوان مقصد و منزل قطعاً یك رذیلت اخلاقی و از آفات بزرگ یقین و ایمان است و مفهوم آن این است كه نفس آدمی ناتوان از تمییز حق از باطل و در میان حق و باطل سرگردان است. بر همین اساس است كه امام علی ـ علیه السّلام ـ به شدت از شك و حیرت نهی می كند و از آن را نافی ایمان و موجب كفر می داند: لاترتابوا فتشكّوا، و لاتشكّوا فتكفروا.[8] «تردید و دودلی به خود راه ندهید تا به شك افتید و شك نكنید تا كافر شوید


سه) خاطرات نفسانی و وسوسه های شیطانی: مراد از خاطره آن چیزی است كه بر قلب انسان عارض می شود و اگر انسان را به سوی شرّ دعوت كند، وسوسه و هر گاه او را به سوی خیر رهنمون شود الهام نامیده می شود. وسوسه های شیطانی كه از آفت های ایمان است، انواع و اسباب گوناگونی دارد كه مبارزه با هر یك از آنها نیز شیوه های خاص خود را طلب می كند و باید در اخلاق علمی یا تربیت اخلاقی مورد بررسی قرار گیرد.[9] قرآن كریم درباره وسوسه های شیطانی از زبان خود شیطان می گوید:
« ...
لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِیمَ... »
من نیز بندگانت را از راه راست گمراه گردانم؛ آنگاه از پیش روی و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان در می آیم.[10]


چهار) وسواس علمی: نوعی افراط گری در دقت، كنكاش و عقلانیت است كه از آفات ویرانگر ایمان محسوب می گردد. این امر گاهی تحت عنوان دقت عقلی باعث می گردد كه در اوّلی ترین بدیهیات نیز خدشه وارد شود و حتی انسان را تا وادی سفسطه و انكار واقعیت نیز سوق دهد. بدیهی است كه چنین وسوسه هایی هلاك و نابودی را در پی خواهد داشت و با هر گونه ایمان و اطمینان در ستیز است.[11]


پنج) كفر وشرك: این دو كه در مقابل ایمان و توحید قرار دارند، از موانع و آفات ایمان اند. درباره ماهیت و ابعاد دیگر كفر و شرك، مباحثی وجود دارد كه برخی در متون كلامی مورد گفت و گو قرار می گیرد، و پرداختن به همه آنها از حوصله این مختصر خارج است.

http://www.andisheqom.com/Files/fazael.php?idVeiw=1217&level=4&subid=1217

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
دوشنبه 16/8/1390 - 21:19 - 0 تشکر 384585

بحث پربار و مفیدی هست

چقد نشونه هاش زیاد بود.... راهی بس طولانـــی برای آدم شدن....

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
سه شنبه 24/8/1390 - 18:11 - 0 تشکر 388135

ایمان از دیدگاه حضرت على (ع)

در كتاب شریف نهج البلاغه كه حاوى سخنان نغز و حكیمانه حضرت على علیه‏السلام مى‏باشد، مساله ایمان از جایگاه و اهمیت ویژه‏اى برخوردار است و به جهات گوناگون آن پرداخته شده است كه در این نوشتار به نمونه‏هایى از آن اشاره مى‏شود:

الف) فضیلت ایمان

«همانا بهترین چیز كه نزدیكى خواهان به خدا سبحان بدان توسل مى‏جویند ایمان به خدا و پیامبر ... است‏» (1)

ب) اقسام ایمان

«برخى ایمان در دلها برقرار است، و برخى دیگر میان دلها و سینه‏ها عاریت و ناپایدار» (2)

ج) پایه‏هاى ایمان

ایمان بر چهار پایه استوار است‏: شكیبائى، یقین، عدالت، جهاد

صبر خود بر چهار شعبه است: 1. شوق (علاقه‌مندی نسبت به كمال مطلوب) 2. شفق (ترس و دوری از عوامل بازدارنده) 3. زهد (پارسایی و برداشت كم برای بازدهی زیاد) 4. ترقب (مراقبت و آمادگی همیشگی)

آن كس كه مشتاق بهشت باشد، از شهوات چشم می‌پوشد و آن كس كه از آتش بیم داشته باشد از كارهای حرام اجتناب می‌كند و آن كس كه در دنیا زاهد باشد مصیبت‌ها را به راحتی تحمل می‌كند و آن كس كه منتظر مرگ باشد در انجام كارهای خیر پیشی می‌گیرد.

و یقین بر چهار شعبه است: بر بینائى زیركانه، و دریافت عالمانه و پند گرفتن از گذشت زمان و رفتن به روش پیشینیان. پس آن كه زیركانه دید حكمت ‏بر وى آشكار گردید، و آن را كه حكمت آشكار گردید عبرت آموخت، و آن كه عبرت آموخت چنان است كه پشینیان زندگى را در نوردید.

و عدل بر چهار شعبه است: بر فهمى ژرف نگرنده، و دانشى پى به حقیقت‏برنده و نیكو داورى فرمودن، و در بردبارى استوار بودن. پس آن كه فهمید به ژرفاى دانش رسید و آنكه به ژرفاى دانش رسید از آبشخور شریعت ‏سیراب گردید و آن كه بردبار بود، تقصیر نكرد و میان مردم با نیكنامى زندگى نمود.

و جهاد بر چهار شعبه است: به نیك وادار نمودن و از كار زشت منع فرمودن و پایدارى در پیكار با دشمنان، و دشمنى با فاسقان. پس آنكه به كار نیك واداشت، پشت مومنان را استوار داشت، و آن كه از كار زشت منع فرمود بینى منافقان را به خاك سود؛ و آن كه در پیكار با دشمنان پایدار بود، حقى را كه برگردن دارد ادا نمود؛ و آن كه با فاسقان دشمن بود و براى خدا به خشم آید، خدا به خاطر او خشم آورد و روز رستاخیز وى را خشنود نماید» (3)

و در جاى دیگر درباره حقیقت ایمان فرمودند

«ایمان، شناختن به دل، و اقرار به زبان و فرمان بردن با اندامها است‏» (4)

د) نشانه‏هاى ایمان

1 - «ایمان بنده راست نباشد، جز آنگاه كه اعتماد او بدانچه در دست‏خداست‏بیش از اعتماد وى بدانچه در دست‏خود اوست‏بود(5)

2 - كلمه 333 كلمات قصار ص 420 نهج البلاغه:

(در صفت مؤمن فرمود:) شادمانى مؤمن در رخسار اوست و اندوه وى در دلش. سینه او هر چه فراختر است و نفس وى هر چه خوارتر. برترى جستن را خوش نمى‏دارد، و شنواندن نیكى خود را به دیگران دشمن مى‏شمارد. اندوهش دراز است، همتش فراز. خاموشى‏اش بسیارست، اوقاتش گرفتار؛ سپاسگزار است، شكیبایى پیشه است، فرو رفته در اندیشه است، نیاز خود به كس نگوید، خوى آرام دارد، راه نرمى پوید. نفس او سخت‏تر از سنگ خارا - در راه دیندارى - و او خوارتر از بنده - در فروتنى و بى‏آزارى -.

و نیز فرمود: «ایمان آن است كه راستى را برگزینى كه به زیان تو بود بر دروغى كه تو را سود دهد، و گفتارت بركردارت نیفزاید و چون از دیگرى سخن گویى ترس از خدا در دست آید» (6)

ه) آفات ایمان

1 - همنشینى با اهل هوى و هوس

2 - دروغ گفتن

3 - حسد ورزیدن

«همنشینى پیروان هوا فراموش كردن ایمان و جاى حاضر شدن شیطان است. از دروغ دورى گزینید كه از ایمان به دور است ... بر هم حسد مبرید كه حسد ایمان را مى‏خورد چنانكه آتش هیزم را» (7)

و) عوامل تقویت ایمان

1 - اعمال صالح

«ایمان را بر كرده‏هاى نیك دلیل توان ساخت، و از كردار نیك ایمان را توان شناخت‏» (8)

2 - سلامت قلب

«ایمان بنده‏اى استوار نگردد تا دل او استوار نشود و دل او استوار نشود تا زبان او استوار نگردد» (9)

3 - صبر

«صبر و شكیبائى نسبت‏به ایمان مثل سر است نسبت‏به تن، همانطور كه تنى سر ندارد فایده‏اى ندارد، ایمانى هم كه صبر و شكیبائى در او نباشد فائده‏اى ندارد» (10)

4 - حیاء

«هیچ ایمانى مثل حیاء نیست‏» (11)

ز) نتائج ایمان

1 - شهود حق

«دیده‏ها او را آشكارا نتوان دید، اما دلها با ایمان درست‏بدو خواهد رسید» (12)

2 - توان فهم معارف عالى

«دانستن امر ما (ولایت) كارى سخت است و تحمل آن دشوار كسى آن را تحمل نكند جز انسان با ایمانى كه خداوند قلب او رابراى ایمان آزموده باشد» (13)

پى‏نوشت‏ها:

(1)نهج البلاغه، خطبه 110

(2)همان خطبه 189

(3)همان، كلمات قصار، 31

(4)همان، 227

(5)همان 310

(6)همان، 458

(7)همان، خطبه، 86

(8)نهج البلاغه، خطبه، 156

(9)همان، 176

(10)همان، كلمات قصار، 82

(11)همان، 113

(12) همان، خطبه، 179

(13)همان، خطبه 189

نهج البلاغه

دكتر سید جعفر شهیدى

http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/ImamAli/Veladat/87/akhlaghi/acg.aspx

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.