مدت زیادی است که اکران عمومی این فیلم تمام شده و مدت کمی است که اکران خانگی آن شروع شده برای همین تصمیم گرفتم تا درباره این فیلم کمی بنویسم .
اولین نکتهای در این فیلم جلب توجه میکند نبودن خودروهای لوکس و خانههای عیان است که در اکثر فیلمها از نقاط اصلی به حسب میآید .
داستان زندگی حول یک خانواده بسیار معمولی اما با مشکلی غیر معمولی شکل میگیرد .
مشکلی که برای خانوادهای اتفاق بیفتد همه چیز را تحت تأثیر خود قرار میدهد .
در این فیلم زهرا سادات نه تنها مادر بچههاست بلکه آقا سید را هم جمع و جور میکند .
و وقتی مشکل او را هدف میگیرد تازه آقا سید متوجه میشود که چقدر زهرا سادات برای پیشرفت تحصیل او موثر بوده و خود این مسئله را فراموش کرده است .
و قسمهای زهرا سادات در بیمارستان به یاد ما میآورد که چقدر به مسئولیت خود واقف است و میداند که نبودنش میتواند چقدر سنگین تمام شود و تمام اینها نشانه محبت او نسبت به خانوادهاش است .
و جای خالی او باعث میشود تا آقا سید بافتن قالی را به جلسه اخلاق استاد ترجیح دهد تا فرزندانش کمتر جای خالی مادر را احساس کنند و با هزینه آن بتواند کمی از مشکلات همسرش بکاهد .
در این فیلم ، حساسترین لحظات در تقابل دو شخصیت اصلی میگذرد ؛
" زمانی که ارباب مادرش را روی ویلچر میبیند ، زمانی که زهرا سادات سعی میکند تا برای دخترش ماکارونی درست کند ، جایی که زهرا سادات شرمنده میشود ، هنگامی که زهرا سادات از احساس ترحم شکایت میکند ، زمانی که سپیده به خانه آنها میآید ، زمانی که آقا سید از زن دوم میگوید و لحظهای که آقا سید میگوید خیلی دوست دارم و آن لبخند زهرا سادات "
در این لحظات خبری از مشت و لگد نیست ، همه چیز در حس بازیگر است ، عمق نگاه اوست که بیننده را به عکسالعمل وامی دارد و این سختترین کار برای یک بازیگر است .
این فیلم دلنشین است زیرا زندگی را به تماشا کشیده است و بیننده با دیدن آن در واقع زندگی میکند و فراموش میکند که در حال دیدن فیلم است .
برخی از فیلمها لیاقت این را دارند که بیش از یکبار دیده شوند و طلا و مس جز این فیلمهاست .
بشوی اوراق اگر هم درس مایی
نوشته شده در تاریخ 15 بهمن 1389