تبیان، دستیار زندگی

تا لب ز لب وا می كنی ، عالم هماهنگ می كنی

هستی هماهنگت شود ، من از چه رو پروا كنم!

سلام بر مهدی...

سلام بر تو هنگامى كه نماز مى‌خوانى و قنوت می‌گیری...

سلام بر تو هنگامى كه ركوع و سجده بجاى می آورى...

سلام بر تو در هر زمان و هر حالتی...

سلام بر تو همین حالا...

و سلام بر خوبانی كه تو را دوست دارند...

تو این وادی آخرالزمان گروهی با خوب تر شدن و گروهی با بدتر شدن زمینه ساز ظهورت می شوند.

اماما ، من دوست دارم در گروه اولت باشم...دوست ندارم با بدتر شدن ناراحتی و آه دلت را درآورم...

كمك كن.

این دستان خالی تر از خالیم را بگیر...

بگذار مهر و عطوفت و مهربانیتت را بار دیگر اما بهتر از همیشه حس كنم...

آن چنان بگیر مرا كه دیگر جدا نشوم...دوست ندارم قدر این توجه و عنایتت را با از دست دادنت بفهمم...

اصلن اعتمادی به گرفتن خودم ندارم...خودت مهربانی كن و با الطاف خفیه ات بگیر و ولم نكن.

مرا از گناهان بگیر...

مرا از روزمره شدن جداییت بگیر...

وای بر روزی كه این فراق برایم عادت شود!

به خوبی خودت قسم ، اصلن دوست ندارم لحظه ای بودنت را بصورت نبودن حس كنم

اگر نبودی كه اصلن حس دوریت الان بی قرارم نمی كرد

اگر بودنی وجود نداشت ، این دل از فراقت اشك شرم و خجالت بر چشمانم نمی نشاند

شرم بر مثل منی كه دوست داشتن تو را در دل دارد و صدایی برنمی آورد

فریــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد...

مهدی جـــــــــــــــــــــــــان دوستت دارم

هرچند كه یار خوبی برایت نیستم اما خوبیت آنچنان است كه چون منی هم زیر چتر عطوفت و مهربانیتت جای بگیرد

من بد رو هم بپذیر.

دل به غم تو بسته ام

ز غیر تو گسسته ام

مستم و سرخوش از ازل

زباده ی ولای تو

مولای من...

در این كویر بی كسی

تو تنهایم نگذار

گلی در این كویر به عشقت می كارم

به امید آنكه روزی تو از كنارش گذر كنی

و به عطر وجودت سر مست و سیرابش كنی

و بدان فقط به امید آرامش دوران ظهورت این دوران بی آرامشی را سپری می كنم

خدایا فرجش را بر ما برسان

التماس دعا

یا علی