ادامه.........
7-3 اثر عرض جغرافیایی بر منظره ی آسمان.
قبلا خوندیم که عرض جغرافیایی همون ارتفاع ستاره قطبی از افقه یعنی وقتی ناظری ستاره قطبی رو تو ارتفاع 35 درجه از افق می بینه میشه گفت عرض جغرافیایی ناظر 35 درجه ی شمالیه.
و همچنین قبلا خوندیم که کره ی آسمون هم به صورت ظاهری حول محور عالم یعنی همون محوری که از قطب جنوب و شمال آسمون میگذره میچرخه. پس، ستاره ها همشون در حال حرکت به نظر میرسن. بجز ستاره قطبی.
بسته به عرض جغرافیایی ناظرتمام دوره حرکت ظاهری برخی ستاره ها به دور محور آسمون و بالتبع به دور ستاره قطبی، دیده میشه و این ستاره ها طلوع و غروب ندارن و دور قطبی به حساب میان.
اینکه چطوری میشه فهمید در فلان عرض جغرافیایی کدوم ستاره ها دور قطبین، خیلی سخت نیست. وقتی میدونیم میل ستاره قطبی نود درجه است، و ارتفاع ستاره قطبی همون عرض جغرافیاییه، میتونیم بفهمیم که هر ستاره ای که فاصله اش از ستاره قطبی کمتر از عرض جغرافیایی محل باشه همیشه اطراف ستاره قطبی دیده میشه و میشه بهش گفت دور قطبی.
یعنی با یه فرمول ساده: در عرض جغرافیایی N، تمام ستاره هایی که میلشون بین 90 درجه و حاصل کسر N از نود هست دور قطبی هستن.
مثال: در عرض جغرافیایی 40 درجه شمالی، تمام ستاره هایی که میل اونا بین 50 تا 90 درجه باشه میشه دور قطبی!
از طرف دیگه، حد جنوبی قابل رویت توسط ناظر هم با کم کردن عرض جغرافیایی از 90 به دست میاد.
یعنی ناظری در عرض جغرافیایی 50 درجه، تا 40 درجه زیر استوای آسمان رو میتونه ببینه.
ببینید همین عرض جغرافیاییه که باعث میشه، خورشیدخانوم (گل-آفتاب) مدت زیادی به راحتی سهیل رو ببینه، من و ونوس (سها) کمتر و تهرانیامون یعنی ژوپیتر اعظم (محاق) و مارس جنگجو (نیما) نتونن ستاره سهیل رو ببینن.
منتظر ادامه باشید.