• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 10313)
سه شنبه 30/9/1389 - 11:25 -0 تشکر 264786
اخلاق معاشرت

 

به نام دوست

با سلام خدمت دوستان عزیز . در این تاپیک می خواهم بخشهایی از کتاب اخلاق معاشرت رو قرار بدم که در رابطه با شیوه درست معاشرت با دیگرانه. در این مورد ، مطالب زیادی در قرآن، احادیث و روایات و ... وجود داره . از دوستان میخوام که همراهی کنند تا خیلی از مطالبی که نمیدونیم رو یاد بگیریم یا مروری باشه بر دانسته هامون. دانستن میتونه مقدمه عمل باشه و انشالله که این مبحث رو عملا پیگیری کنیم.

خدا در همین نزدیکی است
شنبه 25/10/1389 - 15:46 - 0 تشکر 274251

امام صادق(سلام الله علیه):


یَجِبُ لِلمؤمنِ علَى المؤمن النَّصیحَةُ لَهُ فی المَشهَدِ والمَغیبِ؛
بر مؤمن واجب است در حضور و غیاب مؤمن خیرخواه او باشد.


الكافی: ج 2، ص 208، ح 2 (میزان الحكمة: ج 4، ص 3279)

شنبه 25/10/1389 - 15:46 - 0 تشکر 274252

قالَ اللَّهُ تبارَكَ وَتعالى:


یا عِبادیَ الصِّدِّیقینَ، تَنَعَّموا بِعِبادَتی فی الدُّنیا؛ فإنَّكُم تَتَنَعَّمون بِها فی الآخِرَةِ؛
خداوند تبارك و تعالى مى‏فرماید: اى بندگان راستین من، در دنیا از نعمت عبادت من برخوردار شوید؛ زیرا در آخرت به وسیله آن از نعمت برخوردار مى‏شوید.


الكافی: ج 2، ص 83، ح 2 (میزان الحكمة: ج 1، ص 433)

شنبه 25/10/1389 - 15:54 - 0 تشکر 274253

امام صادق(سلام الله علیه):

نَفَسُ المَهْمومِ لَنا المُغْتَمِّ لِظُلْمِنا تَسْبیحٌ، وهَمُّهُ لأمْرِنا عِبادَةٌ.
كسى كه براى ما نگران باشد و به خاطر ستمى كه بر ما برود غمگین، نفس كشیدنش تسبیح است و غم خواریش براى ما عبادت.

میزان الحكمة: ح 3983




شنبه 25/10/1389 - 16:23 - 0 تشکر 274270


ashrostaghi عزیز ممنون از همراهیتون .

خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 10/11/1389 - 18:8 - 0 تشکر 278294

حریم خانه و زندگى

مـنـظور، حریم زمینى و جغرافیایى مورد نظر نیست ، بلكه حریم حقوقى و آسایش و آزادى افراد، منظور است .
زندگى شخصى افراد و اوضاع خصوصى داخل خانه و روابط درونى ، حد و حریمى دارد كـه بـایـد پـاس داشته شود، تا روابط دوستى و صفا نیز محفوظ بماند، چرا كه تعدى به این حریم و مراعات نكردن این حق ، كدورتها و دشمنیهایى را در پى دارد.

خانه ، یا محل آرامش و ایمنى


بـه مـحـل مـسـكـونـى هـر فـرد یـا خـانواده اى ، مسكن هم گفته مى شود. یعنى اینكه خانه ، مـحـل قـرار و استقرار و آرامش و سكون نفس و اطمینان خاطر است . از این رو، انسان باید در مـحل سكونت خویش ، احساس امنیت و آرامش داشته باشد. براى تاءمین این احساس ‍ آرامش نیز، اقـدامـهـاى گـونـاگـونى لازم است . از طرز معمارى خانه و نداشتن اشراف بر آن و مناسب بـودن هـمـسـایـه هـا گرفته ، تا نحوه ارتباط دیگران و همسایگان و تردد كنندگان به خانه .
در اتاق خصوصى ، نباید كسى واهمه ورود ناگهانى دیگران را داشته باشد.


در خـانه شخصى هم ، نباید دیگران بى اجازه و بى رضایت یا سرزده وارد شوند. اگر خانه اى مصون از دید زدن دیگران و چشم چرانى نگاههاى آلوده نباشد، مسكن نیست ، بلكه عامل تشنج و اضطراب است .

ایـنـكـه بـایـد بر در خانه یا اتاق ، پرده باشد، براى جلوگیرى از افتادن نگاه ناروا بـه درون خـانـه است . اینكه قبل از ورود به خانه اى باید اجازه گرفت و خبر داد، براى هـمـیـن نـكـته است . البته ، هم صاحب خانه باید در تجهیز خانه اش و تاءمین وسایلى كه بـه این ایمنى و آرامش و آسایش كمك مى كند بكوشد، هم رهگذران ، همسایگان ، طبقات بالا و خانه هاى مشرف باید نگاه خود را كنترل كنند.


اگـر بـر در خانه اى پرده نباشد، باید كنار راست یا چپ ایستاد و در زد و یا صاحبخانه را صدا كرد، تا چشم به درون خانه نیفتد.


بگذارید از اسوه اخلاق بیاموزیم :


پـیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) كه رفتارش مایه درس و الگو براى همگان اسـت ، وقـتى به در خانه كسى مى آمد، روبه روى در نمى ایستاد؛ بلكه سمت راست یا چپ قـرار مـى گـرفـت و مـى فـرمـود: السـلام عـلیكم . با این سلام دادن بلند، اجازه ورود مى گـرفـت . زیـرا آن روزهـا هـنـوز مـعـمـول نـشـده بـود كـه هـمه در برابر خانه شان پرده بیاویزند.


یـك بـار هـم ابـو سـعـید خدرى روبه روى خانه حضرت ایستاد و اذن ورود طلبید. حضرت فرمود: روبه روى در، اجازه ورود مگیر!


وقـتـى اشـخـاص بـه خـانـه شـخـصـى خـود وارد مـى شوند، نوعى پناهگاه امن و آسوده را بـرگـزیـده انـد تـا استراحت كنند و آزاد باشند. این نكته ایجاب مى كند كه حریم و حرمت داخله منزلها حفظ شود و بى اجازه ، كسى وارد خانه ها نگردد.

خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 10/11/1389 - 18:21 - 0 تشکر 278297

ادامه: حریم خانه و زندگى

استیذان

در اینجا با یك واژه قرآنى و حدیثى كه به همین مساءله مربوط مى شود آشنا مى شویم . اسـتـیـذان یـعـنـى اذن طـلبـیـدن ، اجازه گرفتن و رخصت خواستن هنگام ورود به اتاق كسى دیگر.
هـمـچـنان كه گذشت ، خداوند خانه ها را محل آسایش افراد قرار داده و براى آنها حكم ویژه اى مـقـرر كـرده اسـت . چـه بـسـا كـسـى خـسـتـه یـا بـیـمـار یـا بـى حال است و آمادگى پذیرش كسى را ندارد.
یا در خانه اش كسى است كه با وجود او، نمى خواهد دیگرى را پذیرا باشد.
یا اوضاع خانه به نحوى است كه دوست ندارد دیگران ، آن حالت و وضع را ببینند.
یـا از نـظـر لبـاس و وضـع پوشش در شرایطى است كه آماده آمدن كسى نیست ، یا وقت و هـنـگـامـى اسـت كـه لبـاسـهـا را درآورده و بـه اسـتـراحـت نـیـمـروز یـا شـبانه پرداخته و مایل یا مهیاى آن نیست كه كسى مزاحم یا وارد شود یا... یا...
بـه هـر دلیلى ، گاهى شرایط به گونه اى است كه بى اذن وارد شدن ، صاحبخانه را ناراحت مى كند. در چنین مواقعى باید اجازه گرفت .


در چـنـیـن مـواردى وظیفه داریم كه استیذان یا استیناس كنیم و بدون خبر دادن و سرزده وارد نشویم ، تا به حریم امنیت شخصى افراد در درون خانه ، تعدى نكرده باشیم .
نحوه خبر دادن متفاوت و بسته به شرایط و محیطها و اشخاص گوناگون است .
با در زدن ، اجازه گرفتن ، یاالله گفتن ، زنگ زدن ، سرفه كردن ، پابر زمین كشیدن یا به هر وسیله ممكن باید صاحب خانه یا ساكن اتاق و محلى را خبر داد. اگر اجازه ورود داده شد، وارد مى شویم ، وگرنه ، بدون هیچ ناراحتى برمى گردیم . همچنان كه اگر ما در شـرایـط نـامـسـاعـد بـودیـم و بـراى ورود كـسـى بـه خـانـه یـا محل كار، تمایل نشان ندادیم ، انتظار داریم كه نرنجد و این را توهین تلقى نكند.

از پیشوایان بیاموزیم

پـیـامـبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) همواره براى ورود به خانه دیگران ، اجازه مـى گـرفـت . اجـازه گـرفـتـنـش هـم بـه ایـن صـورت بـود كـه بـا صـداى بـلنـد، بـه اهل خانه جواب مى داد و منتظر جواب مثبت مى ماند. حتى براى ورود به خانه دخترش فاطمه زهـرا (سـلام الله عـلیـهـا) نـیـز بـیـرون خـانه مى ایستاد و با صداى بلند سلام مى كرد. شـنـیـدن جـواب از داخـل خـانـه به معناى آمادگى آنان براى ورود پیامبر بود و آن حضرت داخل مى شد.

بـه نـظر برخى فقها، این اجازه گرفتن سه بار لازم است . برخى هم یك بار را كافى مى دانند. ولى رعایت جنبه اخلاقى اقتضا مى كند سه بار، اعلان قبلى شود.

امام صادق (علیه السلام ) مى فرماید:
بـراى ورود بـه خـانـه اى ، اذن گـرفـتـن و اعـلام ، سـه بـار اسـت : بـار اول ، تـا بـشـنـونـد. بـار دوم بـراى آنـكـه خـود را جـمع و جور كنند. در مرتبه سوم اگر مایل بودند اجازه دهند، والا، اذن نمى دهند و اجازه گیرنده برمى گردد: الاستیذان ثلاثة : اولهـن یـسـمـعـون ، و الثـانیة یحذرون والثالثة ان شاؤ وا اذنوا و ان شاؤ والم یفعلوا، فیرجع المستاءذن


در سـیـره پـیامبر نسبت به حضرت زهرا (سلام الله علیها) نوشته اند كه گاهى در خانه آنـهـا مى آمد، سلام مى داد، پاسخ نمى شنید. تا بار سوم ، كه مى خواست برگردد، آنان جـواب مـى دادنـد. حـضـرت مـى پـرسـیـد: چـرا جـواب نـمـى دادیـد؟ مـى گـفـتـنـد: یـا رسـول الله ، دوسـت داشتیم كه صداى تو را بشنویم (این نمونه و شبیه آن در مورد قیس بن سعد بن عباده هم نقل شده است ).

سرزده وارد خانه شدن ، حتى خانه خود نیز ناپسند است . در آداب سفر آمده است كه پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) نهى كرد كه اگر كسى شبانه از مسافرت برگشت ، سـرزده وارد خـانـه شـود، مـگـر آنـكـه قـبـلا اعـلام كـنـد و خـبـر دهـد: نـهـى رسـول الله (صـلى الله عـلیـه و آله و سـلم ) ان یـطـرق الرجل اهله لیلا اذا جاء من الغیبة حتى یؤ ذنهم


از زبان قرآن

گـفـتـیم كه موضوع استیذان ، در قرآن هم آمده است و نشان دهنده اهمیت این مساءله در روابط اجـتـمـاعـى و خـانـوادگـى اسـت . جـایـگـاه ایـن مـسـاءله در آیـات قـرآن ، بـیـشـتـر مـسـایـل جـنـسـى و نـگـاهـهـاى نـاخـواسـتـه اسـت و آیـات قـبـل و بـعدش نیز به كنترل چشم و نگاه مرتبط است . چه بسا سرزده وارد اتاق یا خانه یـا مـحـلى شـدن ، سـبـب مـى شود كه نگاه به چهره یا اندام یا صحنه اى بیفتد كه ابلیس وسـوسـه گـر، انـسـان را بـه دام و كـام فـتـنـه بكشد. از این رو اجازه ورود گرفتن ، یك پـیـشـگـیـرى احـتـیـاطـآمـیـز از هـر نـوع نـگـاه نـاروا یـا دیـدن صـحـنه هاى ناپسند یا غیر حلال است .

از زبان قرآن بشنویم كه مى فرماید:
اى ایـمـان آورده هـا! بـه خانه هایى جز خانه خویش وارد نشوید؛ مگر آنكه قبلا خبر دهید و اذن بـگـیـرید و بر اهل خانه سلام كنید. این برایتان بهتر است ؛ باشد كه پند بگیرید. اگر در خانه ، كسى را نیافتید، وارد خانه نشوید تا آنكه به شما اجازه دهند و اگر به شـمـا گـفتند: برگردید، شما هم برگردید. این برایتان پاكیزه تر (و رشد دهنده تر) است.


اگر اجازه داده نشد، بدون ناراحتى باید برگشت . دلیلى براى ناراحت شدن نیست .  این ادب قرآنى است كه خدا به ما یـادآورى مى كند كه نحوه ورود به خانه دیگران ، هم با اجازه باشد، هم همراه با سلام ، هم بدون ایجاد وحشت و اظطراب ، به نحوى كه آنان احساس انس كنند؛ استیناس !


بـه تـعـبیر مرحوم علامه طباطبایى : این اجازه گرفتن براى ورود به خانه ، كمك مى كند كه ساكن خانه خود را بپوشاند و از خودش ایمن و خاطر جمع باشد و این روش پسندیده ، كـمـك مـى كـنـد تا اخوت و برادرى و الفت و تعاون عمومى در مسیر آشكار كردن خوبیها و پوشاندن ناخوشایندیها استمرار یابد.
ابـو ایـوب انـصـارى از پـیـامـبـر خـدا مـى پـرسـد كـه یـا رسـول الله ، ایـن اسـتـیـنـاس كـه در آیه قرآن مطرح است ، چیست ؟ حضرت پاسخ مى دهد: گـفـتـن سـبـحـان الله ، الحـمـدلله ، الله اكـبـر، سـرفـه كـردن بـراى اهل خانه
.

روایت است كه مردى به رسول خدا عرض كرد: آیا من براى وارد شدن نزد مادرم نیز اجازه بخواهم ؟
پـیـامبر فرمود: آرى . آن مرد پرسید: مادرم خدمتكارى جز من ندارد، آیا لازم است كه هر بار كه بر او وارد مى شوم ، اذن و اجازه بگیرم ؟ حضرت فرمود: آیا دوست دارى كه مادرت را عریان ببینى ؟ مرد گفت : نه . فرمود: پس اجازه بگیر و وارد شو
!

اذن و اجازه


نـهـاد خـانواده ، از مقدسترین نهادهاست . سلامت و استوارى آن نیز، مورد توجه اسلام است . نـوع بـرخوردها نسبت به تحكیم رشته هاى این نهاد، یا گسستن پیوندها و آفت خیز كردن آن مؤ ثر است .
خـانـواده و خـانه ، حد و حریمى دارد كه باید رعایت شود و مورد تعدى و مرز شكنى قرار نـگـیـرد. تـهـاجـم و تـعـدى بـه ایـن حـدود و حـقـوق ، گـاهـى هـم از طـریـق نـگـاه اسـت كه كنترل آن ضرورى است .

چشمهاى بى بها

آنـچـه سـبـب بـى بـهـایى چشمها مى شود، بى محابایى آنهاست ، یعنى شناختن حریمها و مراعات نكردن حقوق شخصى دیگران و ورود به قلمرو ممنوع .
چـشـم ، گـوهـر ارزنـده و نـعـمـت عـظـیـم الهـى اسـت و ارزش آن بـرابـر بـا كـل وجـود و جـان آدمـى اسـت ، تـا آنـجـا كـه اگـر كـسـى دو چـشـم دیگرى را كور كند، دیه كامل یك انسان بر عهده او است . و دیه یك چشم ، به قدر نصف دیه انسان است . امـا هـمین چشم ، اگر نگاه خائنانه كند و به خانه ها و عورات و اسرار و درون خانه مردم و بـه نـوامـیس دیگران نگاه دزدانه كند و در آن حالت ، بزنند و آسیب ببیند، دیه ندارد. این بى ارزشى چشم ناپاك را مى رساند كه بى اذن و به ناروا و حرام ، وارد حریم دیگران مى شود و مرتكب گناه مى گردد.

فتواى حضرت امام قدس سره چنین است :
دیـد زدن بـه خـانـه مـردم و نگاه به نامحرم گناه است و صاحبخانه حق دارد سنگ یا چیزى بـه طرف او پرتاب كند و ضمانى هم بر او نیست . حتى اگر به درون خانه هایى دور، بـا ابزارى (مثل دوربین قوى ) نگاه كند، مثل آن است كه از نزدیك نگاه كند. نگاه به درون خانه كسى از طریق نصب آینه نیز همین حكم را دارد
.

ایـن حـرمـت شـكـنـى بـراى چـشـمـهـاى نـاپاك ، نهایت حرمت گذارى براى حقوق شخصى در زندگى خصوصى آنهاست . در حدیثى از رسول اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) آمده است :
هـر كـس به خانه همسایه اش سرك بكشد تا به عورت مردم یا موى زنى یا بدن او نگاه كند، بر خداوند رواست كه او را همراه منافقان به آتش دوزخ افكند...
و نیز فرموده است :
من اطلع فى بیت بغیر اذنهم فقد حل لهم ان یفقاءواعینه ؛

هركس بى اجازه ، به خانه اى دید بزند، آنان حق دارند كه چشمش را كور سازند. در حدیث دیـگـرى امـام صـادق (عـلیـه السـلام ) فـرموده است : در چنین حالتى اگر چشمش را معیوب كنند، دیه اى بر آنان نیست .

در نـقـلهـاى مـتـعددى آمده است كه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در خانه خویش مشغول شانه زدن خود بود ـ و با یكى از همسرانش بود ـ كسى از شكاف در درون خانه را دیـد مـى زد. پـیـامـبـر اسـلام فرمود: اگر نزدیك تو بودم ، چشمت را با همین شانه در مى آوردم . یـا: بـرخـاسـت و بـه سـراغـش رفـت ...كـه مـرد، گـریخته و صحنه را ترك كرده بود


از این سو، بى اجازه وارد حریم زندگى كسى شدن تا این حد ناپسند است ، از آن سو هم سفارش به اجازه گرفتن براى ورود به خانه دیگرى و استیذان و استیناس شده است .

خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 10/11/1389 - 18:41 - 0 تشکر 278300

ادامه: حریم خانه و زندگى

درسى براى نوجوانان
ادب دیگرى كه قرآن مى آموزد و به سلامت خانوادگى و اخلاقى جوانان نابالغ مربوط مـى شـود، اجـازه گـرفـتـن بـراى ورود بـه اتـاق پـدر و مـادر اسـت . این نكته را، هم خود نـوجـوانـان بـایـد رعـایت كنند، و هم والدین باید به نحوى شایسته و هنرمندانه و بدون بدآموزى و تحریك ، آنان را توجیه كنند.
آمـوزش قـرآن ایـن اسـت كـه هـم غـلامان و خـدمـتـكـاران خانه ، و هم كودكانى كه به سن بلوغ جنسى نرسیده اند، سه بار و در سه هنگام ، اذن بگیرند. این سه وقت عبارتند از:

1 - پیش از نماز صبح
2 - هنگام استراحت ظهر
3 - شب ، بعد از عشاء
ایـن سـه وقـت را قـرآن كـریم به نام راز و سر پوشیدنى (عورت ) یاد مى كند و جز این سـه وقـت را بلامانع اعلام مى كند. متن آیه قرآن چنین است :
یـا ایـهـا الذیـن امنوا لیستاءذنكم الذین ملكت ایمانكم و الذین لم یبلغوا الحلم منكم ثلاث مرات : من قبل صلوة الفجر و حین تضعون ثیابكم من الظهیرة و من بعد صلوة العشاء ثلاث عورات لكم ...
در این آیه ، یك مرحله جلوتر و فراتر از اجازه گرفتن براى ورود به خانه را هم مطرح كرده است ، یعنى ورود به اتاق شخصى در موارد خاص . ممكن است برخى ، تردد كودكان را نـزد بـزرگـتـرهـا امـرى ساده و عادى تلقى كنند و بچه ها از این رهگذر، صحنه هایى بـبـیـنـنـد و بـا مـسـایـلى روبـه رو شـونـد كـه بـر ایـشـان غـیـر قـابـل هـضـم و درك یـا بدآموز باشد و به انحراف بیفتد.

چرا بى اجازه
بـارى ... رعـایـت حـریـم حـقـوق دیگران در معاشرتها ما را به بحث از استیذان و استیناس كـشـانـد. ولى سـخـن اصـلى آن اسـت كه احترام گذاشتن به این حقوق فردى ، شرط اخوت اسـلامـى در یـك جـامـعـه مـكـتـبـى اسـت و پـاى بـنـدى بـه ایـن اصول ، ضامن تداوم دوستیهاست .
این عمل بى اذن و اجازه ، تنها مربوط به ورود به خانه و اتاق اشخاص نمى شود؛ دامنه اى گسترده دارد.
اگر كسى یادداشتى مى كند و نامه اى مى نویسد، نباید دزدانه به آن نگاه كرد.
اگر كسى رازى را به امانت نزد ما مى گوید، نباید خیانت كرد و اسرارش را فاش كرد.
اگر كسى كلید خانه ، كمد، كیف یا سویچ ماشین و موتور را به دست ما داد، نباید بیش از حدى كه یقین به اذن و رضایت او داریم ، در آن تصرف كنیم .
اگر دو نفر با هم صحبت خصوصى مى كنند، چه حضورى ، چه تلفنى ، گوش ایستادن و به نجواها گوش كردن و استراق سمع كردن و شنود گذاشتن ، جایز نیست .
اگر حامل نامه اى به دیگران هستیم ، حق گشودن نامه و مطالعه محتواى آن را نداریم .
اگـر پـاكـتـى بـراى شـخـصـى فـرسـتـاده مـى شـود و تاءكید مى كنند كه شخصا مفتوح فرمایید، دیگرى حق باز كردن و مطالعه آن را ندارد (مگر با اجازه طرف اصلى )
بـى اجـازه نـمى توان سر كمد و كیف و جیب و دفتر كسى رفت و چیزى برداشت یا خواند و تـصـرف كـرد. اگـر روزى جـزوه ، بـولتـن یـا خبر نامه اى مهر محرمانه خورده است ، یا نـقـل مـطلبى از جایى یا كسى منوط به اجازه دانسته شده است ، در همه موارد، بى اذن كار كردن ، نوعى خیانت است و دور از ادب اسلامى و انسانى .
اگر آلبومى خانوادگى است ، دیگرى بى اجازه حق نگاه كردن به آن را ندارد.
اگر گفتند: راضى نیستیم مطالب این دفتر را بخوانى ، یا اگر مطلبى و انتقادى و مقاله اى نـوشـتـند و با نوشتن امضاء محفوظ گفتند كه راضى به افشاى نام نیستند، افشاى آن بر خلاف ادب و قانون و وجدان است .
اگـر كـسـى و طـلبـى را با ما در میان گذاشت و تاءكید كرد كه : راضى نیستم به كسى بـگـویـى ، تـا چـه انـدازه رعـایـت مـى كـنـیـم ؟ آیا حاضریم اینها را هم جزء حقوق و حدود اشخاص به حساب آوریم و مراعات كنیم ؟!
پس ، مجموعه آنچه راز شخصى و اسرار زندگى خصوصى محسوب مى شود، بسیار است . تـنـهـا در خـانـه و اتاق و نامه و راز هم خلاصه نمى شود. ممكن است حتى نوعى از غذا و مـیـوه و خـوراكـى در خـانـه و یـخـچال و... كسى باشد ولى دوست نداشته باشد كه آن را بـدانـنـد. یـا یـك بـیـمـارى یـا نـقـص عضو و جسم در كسى باشد كه نخواهد دیگرى آن را بـدانـد. یـا در شـرایـط بـحرانى خاصى قرار داشته باشد كه نخواهد مردم بدانند. همه اینها در قلمرو حریم شخصى است و ورود به آن اجازه مى خواهد.
گـاهـى در یـك خـانـواده ، یـك اخـتـلاف اسـت ، ولى دوست ندارند كه اقوام و آشنایان از این اخـتـلاف بـا خـبـر شـونـد. وسـوسه شدن براى پى بردن به آن ، و فاش ساختن براى دیگران هم از این مقوله غیر مجاز و غیر ماءذون است .

بـه هـر حـال ، هرچند در نوع ارتباطات ، گاهى با خویشاوندان و دوستان بسیار صمیمى مواجه هستیم ، ولى هرگز این مجوزورود به منطقه ممنوعه از زندگى شخصى آنان شمرده نمى شود، مگر آنكه اذن صریح داشته باشیم .
در روایات ، نگاه همچون تیرى مسموم از تیرهاى شیطان قلمداد شده است . گاهى گناه ، در پـى یـك نـگـاه پـدیـد مـى آیـد. و اگـر كسى نتواند چشمها و پلكهاى خود را تحت اختیار و كـنترل داشته باشد، به روز سیاه مى نشیند. حیف است كه انسان از راه نگاه ، جهنمى شود. بـه فـرمـوده حـضـرت عـلى (علیه السلام ): چشمها شكارگاه شیطان است : العیون مصائد الشیطان .
این سخن نیز از حضرت مسیح (علیه السلام ) است كه :
ایاكم و النظر الى المحذورات فانها بذر الشهوات و نبات الفسق ؛
از نـگـاه بـه آنـچـه ممنوع است بپرهیزید، چرا كه چنین نگاهى بذر شهوت و رویش فسق و گناه است .

بـكـوشـیـم تـا در سـخـن ، نگاه ، رفتار، معاشرت و ارتباط، از آنچه خارج از قلمرو اذن و اجازه قرار دارد، وارد نشویم .

خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 17/11/1389 - 15:16 - 0 تشکر 280202

مزاحمت

طـرح مـزاحـمت در بحث آداب معاشرت ، به این معناست كه این ضد آداب را هم بشناسیم و از مـسـیـر راهمان دور كنیم ، تا شیرینیهاى زندگى ، به تلخكامى و كدورت نیانجامد.

مزاحمت چیست ؟


آنـكـه آسایش دیگران را بهم بزند، مزاحم است . به تعبیر دیگر مى توان گفت : مزاحم ، از دایـره اسلام بیرون است . این كلام صاحب شریعت و رسالت محمدى (صلى الله علیه و آله و سلم ) است ، آنجا كه به اصحاب خویش فرمود:
الا انبئكم من المسلم ؟ من سلم المسلمون من یده و لسانه
آیا شما را خبر دهم كه مسلمان کیست ؟ مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش آسوده باشند.

فـرقـى نـمـى كـنـد كـه ایـن سـلب آسـایـش و آزار رسـانـى ، بـا حـرف بـاشـد یـا عـمـل ، مـادى بـاشد یا روحى ، براى فرد باشد یا جامعه ، از سوى فرد باشد یا جمع ، شخصى باشد یا دولتى ، در خانه باشد یا اجتماع ، یا محیط كار و مطالعه و استراحت ، آگاهانه باشد، یا غافلانه ، با حسن نیت باشد یا سوء نیت .


نمونه ها


شاید به تعداد انسانها بتوان مزاحمت برشمرد. هر كسى به نحوى ، در هر جا به گونه اى . زیـرا رابطه ها متنوع است ، نوع ایجاد مزاحمت و زحمت هم بى شمار و رنگارنگ . ولى بـراى آنـكـه كـسـى تصور نكند مطلقا از مزاحمت براى دیگران دور است ، و...براى هشدار بیشتر، به چند نمونه اشاره مى شود:


ـ دیر هنگام به خانه رسیدن و به جاى زدن زنگ در، با بوق زدن اعلام اینكه : منم ! در را بـاز كـنـیـد. ایـن كـار بـراى هـمـسـایـه هـایـى كـه در حال استراحتند، ایجاد مزاحمت است .
ـ بنایى و ساختمان سازى داشتن و شن و ماسه و آجر و خاك را در مسیر مردم ریختن و راه را بند آوردن و گرد و خاك به حلق و زندگى دیگران رساندن .
ـ آبـهـاى اضـافـى خـانـه (فـاضـلاب ) را از طـریـق لوله اى به كوچه سرازیر كردن و لجنزار پدید آوردن ، نمونه دیگرى از مزاحمت است .
ـ صـداى رادیـو، ظـبـط و بـلنـدگـو را در مراسم شادى و عزا و جشن و سوگوارى تا حدى بلند كردن كه سلب آسایش از دیگران كند. مساجدى كه بلندگوهاى خود را در مجالس ختم یـا شـبـهـاى رمـضـان و مـحـرم تـا دیـروقـت ، بـه بـیـرون از مـسـجـد وصـل مـى كـنـند و همسایگان را از دین و مسجد و عزادارى بیزار مى كنند، مسؤ ولند. فقهاى بزرگوار نیز در پاسخ به استفتا از این گونه مزاحمتها، از آن نهى كرده اند.
ـ پارك كردن ماشین و موتور در جاى نامناسب در كوچه و خیابان و سد معبر كردن ،
ـ دود آب گرم كن حمام ، بخارى و... را به خورد خانه هاى همسایه دادن ،
ـ استفاده از اتومبیلهاى دودزا، كه هواى محیط را آلوده مى سازد،
ـ فرزندان خود را در نیمروز و هنگام استراحت مردم ، براى بازى به كوچه فرستادن ،
ـ در خیابان ، بساط فوتبال و والیبال راه انداختن ،
ـ باز كردن مغازه تراشكارى و آهنگرى و... در همسایگى خانه هاى مردم ،
ـ پـخـش مـداوم نوار نوحه و قرآن و سرود، از مغازه تكثیر نوار و نوارفروشیهاى ثابت و سیار،
ـ در كـتـابـخـانـه یـا خـانـه ، با ایجاد سر و صدا و شكستن سكوت ، مانع مطالعه و درس خواندن دیگران شدن ،
ـ مـزاحمتهاى تلفنى براى دیگران و بى جهت تماس گرفتن ، یا گوشى و تلفن را به عنوان سرگرمى و بازى در اختیار كودكان گذاشتن ،
ـ گـذرگـاهـهـاى عـمـومـى را بـه مـعـبـر یـا پـاركـیـنـگ خـصـوصـى تبدیل كردن ،
ـ پـهـن كـردن كـالا و اجـنـاس در مـقـابـل مـغـازه و پـیـاده رو را گـرفـتـن و بـراى عـابـران مشكل ایجاد كردن ،
ـ سرزده و بى خبر، وارد محل كار یا زندگى دیگران شدن ،
ـ در گـرمـا یـا سـرمـا، بـدون آمادگى صاحبخانه ، به مهمانى و عیادت و زیارت دیگران رفتن ،
ـ و... دهها و صدها نمونه دیگر كه در زندگى و معاشرتهاى اجتماعى پیش مى آید،
هـدف از ایـن فـهـرست بلند بالاى مزاحمتها چه بود؟... اینكه بدانیم مسلمانى در پرهیز از این گونه رفتارهاى خلق آزار نیز جلوه مى یابد.
گـرچـه مـراعـات حـقـوق مـردم و مواظبت بر عدم ایجاد مزاحمت دشوار است لیكن دستور و ادب اسلامى چنین اقتضا مى كند.
گاهى باید تحمل رنج كرد تا دیگران مرفه باشند.
گاهى باید خود را محدود ساخت ، تا سلب آزادى از دیگران نشود.
گاهى باید خویشتن را به زحمت افكند تا سبب مزاحمت براى دیگران نشد.


ایـن نـیـز از اخلاقیات اسلامى و از نشانه هاى مؤمن است . كلام امیرالمومنین (علیه السلام ) در این زمینه چنین است :
المومن نفسه منه فى تعب و الناس منه فى راحة ؛

مـؤ مـن كـسـى اسـت كـه خـودش از دسـت خـودش در سختى و رنج است ولى مردم از دست او در آسایشند.


خدا را برآن بنده بخشایش است كه خلق از وجودش در آسایش است

فرمان دین


فداكارى به صورتهاى مختلف است . اینكه انسان ، خودسوز باشد، تا مردم ساز گردد، ـ طبق حدیثى كه از امیرمومنان گذشت ـ دستور دین است . رنج خود و راحت مردم طلب . سعدى گوید:

من آن مورم كه در پایم بمالند نه زنبورم كه از دستم بنالند
كجا خود شكر این نعمت گزارم كه زور مردم آزارى ندارم

البـته نباید به زیر دست و پا بودن افتخار كرد، چرا كه مسلمان عزیز است . زور را هم نباید تحمل كرد. اما اینكه انسان با زورى كه دارد، به دیگران آزار نرساند و با دست و زبان ، زحمت و مزاحمتى براى دیگران پیش نیاورد، اصلى مهم در ادب اسلامى است .
هر چیزى مالیاتى دارد. مالیات قدرت و نفوذ، پرهیز از مردم آزارى است . در نهایت ، سود این خویشتن دارى هم به خود انسان باز مى گردد.


رسول اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود:
كف اذاك عن الناس فانه صدقة تصدق بها على نفسك ؛آزار خـود را از مـردم بـاز دار، كه این ، صدقه اى است كه بر خویشتن انفاق و تصدیق مى كنى .


یعنى پرهیز از عدم مزاحمت براى دیگران ، بیمه عافیت و سلامت خویش است . آن حضرت در حدیث دیگرى فرموده است :
شـر النـاس مـن تـاءذى بـه النـاس و شـر مـن ذلك مـن اكـرمـه النـاس اتـقـاء شـره ؛

بدترین مردم كسى است كه مردم به خاطر او در اذیت و رنج باشند. بدتر از او كسى است كه مردم به خاطر ترس از شر او، احترامش كنند.


در فـقـه نـیـز نمونه هاى متعددى از احكام شرعى وجود دارد كه در آن موارد، چون مزاحمت یا آزار یـا آسـیـب بـه دیـگـران مـى رسـد، از آن نـهـى شـده اسـت ، از قبیل چاه زدن در كنار دیوار دیگرى ، حفر چاه نزدیك چاه دیگران كه سبب كاهش آب آن گردد، یا ممنوعیت ایجاد بالكن در رهگذر مردم ؛ اگر براى تردد دیگران ایجاد مشقت كند، یا نصب ناودان خانه به كوچه و قرار دادن آبریزگاهها بر سر راه مردم

گرچه این نكات ، جرئى و كوچك است ، ولى رعایت نكردن آنها گاهى مفسده ها و ضایعات بزرگى پدید مى آورد.
نـمـونـه هـاى یـاد شـده ، گـرچـه اغـلب ، مـزاحـمـتـهـاى مالى و اقتصادى بود، ولى به هر حـال ، مـراعـات حـقـوق و آسـایـش دیـگران ، ایجاب مى كند به عنوان یكى از آداب معاشرت اسلامى از هر گونه مزاحمت براى دیگران اجتناب كنیم .
سلب آسایش دیگران ، تعدى به حریم حقوق شخصى آنان است و نارواست .

خدا در همین نزدیکی است
شنبه 30/11/1389 - 10:16 - 0 تشکر 285980

به نام خدا 

 سخنانی چند ازعارف گرانقدر حاج اسماعیل دولابی در این باب : 

المومن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه: مومن شادیش در چهره اش و اندوهش در دلش است.

غصه ها را پنهان کن و تنهایی بخور، خوشی ها را ظاهر کن و با رفیقت بخور. 

----------------------------------------------------------------------------------

هر چه کنی به خود کنی. در حدیث است که کما تدین تدان: با تو همانگونه رفتار میشود که تو با دیگران رفتار میکنی. 

اگر خوبی کنید به خود خوبی کرده اید و اگر بدی هم کنید به خودتان کرده اید. 

خدا در همین نزدیکی است
شنبه 30/11/1389 - 10:28 - 0 تشکر 285986

هر طور که می خواهی خدا و اولیائش با تو رفتار کنند، تو با زیر دستانت رفتار کن. 

باید محبت کرد تا محبت دید. خدا مبدل الحسنات است. شما هم با خلق همین طور باشید.

خدا در همین نزدیکی است
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.