• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 6149)
سه شنبه 23/9/1389 - 10:40 -0 تشکر 262177
همه ی گلستان سعدی توی این تاپیک

با سلام

من قصد دارم که کل گلستان سعدی رو توی این تاپیک بذارم ، امیدوارم که ازش استقبال بشه

اینم از باب اول : در سیرت پادشاهان

 

بازنده نیستم ، که عشق باخته ام ، همین نام تو که برده ام ، فردا برگ برنده من است .

 

 

ایران جوان

.

فوری دانلود

شنبه 27/9/1389 - 12:40 - 0 تشکر 263600

49. خوابیدن تو بهتر از عیبجویى است
به خاطرم هست كه در دوران كودكى ، بسیار عبادت مى كردم و شب را با عبادت به سر مى آوردم . در زهد و پرهیز جدیت داشتم . یك شب در محضر پدرم نشسته بودم و همه شب را بیدار بوده و قرآن مى خواندم ، ولى گروهى در كنار ما خوابیده بودند، حتى بامداد براى نماز صبح برنخاستند. به پدرم گفتم : ((از این خفتگان یك نفر برخاست تا دور ركعت نماز بجاى آورد، به گونه اى در خواب غفلت فرو رفته اند كه گویى نخوابیده اند بلكه مرده اند.))
پدرم به من گفت : ((عزیزم ! تو نیز اگر خواب باشى بهتر از آن است كه به نكوهش مردم زبان گشایى و به غیبت و ذكر عیب آنها بپردازى . ))
نبیند مدعى (1) جز خویشتن را
كه دارد پرده پندار (2) در پیش
گرت چشم خدا بینى ببخشند
نبینى هیچ كس عاجزتر از خویش

1- مدعى : گزافه گو - لاف زن .
2- پرده پندار: حجاب تیره گمان باطل .

بازنده نیستم ، که عشق باخته ام ، همین نام تو که برده ام ، فردا برگ برنده من است .

 

 

ایران جوان

.

فوری دانلود

شنبه 27/9/1389 - 12:40 - 0 تشکر 263601

50. من آنم كه خود مى دانم

یكى از بزرگان را در مجلسى ، بسیار ستودند و در وصف نیكیهاى او زیاده روى كردند. او سر برداشت و گفت : ((من آنم كه خود مى دانم . )) (خودم را مى شناسم ، دیگران از عیوب من بى خبرند.)
شخصم (1) به چشم عالمیان خوب منظر است
وز خبث باطنم (2) سر خجلت فتاده پیش
طاووس را به نقش و نگارى كه هست خلق
تحسین كنند و او خجل از پاى زشت خویش

1- شخصم : پیكر ظاهرم .
2- خبث باطن : پلیدى دل .

بازنده نیستم ، که عشق باخته ام ، همین نام تو که برده ام ، فردا برگ برنده من است .

 

 

ایران جوان

.

فوری دانلود

شنبه 27/9/1389 - 12:40 - 0 تشکر 263602

51. دو حالت عارفان وارسته
یكى از عرفان و صالحان سرزمین لبنان (كوهى در شام نزدیك جبل عامل ) كه در میان عرب به مقامات عالى و داراى كرامات و كارهاى فوق العاده شهرت داشت به مسجد جامع دمشق آمد، كنار حوض كلاسه رفت تا وضو بگیرد، ناگاه پایش لغزید و به داخل آب افتاد و با رنج بسیار از آب نجات یافت . مشغول نماز شد، پس از نماز یكى از اصحاب نزدش آمد و گفت : ((مشكلى دارم ، اگر اجازه هست بپرسم . ))
مرد صالح گفت : ((مشكلت چیست ؟ ))
او گفت : به یاد دارم كه شیخ (عارف بزرگ ) بر روى دریاى روم راه رفت و قدمش تر نشد، ولى براى تو در حوض كوچك حالتى پیش آمد؟ نزدیك بود به هلاكت برسى ؟ ))

مرد صالح پس از فكر و تامل بسیار به او گفت : آیا نشنیده اى كه خواجه عالم ، سرور جهان رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
لى مع الله وقت لا یسعنى فیه ملك مقرب ولا نبى مرسل :
مرا با خدا وقتى هست كه در آن وقت (آن چنان یگانگى وجود دارد كه ) فرشته ویژه و پیامبر مرسل در آن نگنجند.
ولى نگفت ((على الدوام )) (همیشه ) بلكه فرمود: ((وقتى از اوقات )) . آن حضرت در یك وقت چنین فرمود كه جبرئیل و میكائیل به حالت او راه ندارند (1) ولى در وقت دیگر با همسران خود حفصه و زینب ، دمساز شده ، خوش مى گفت : و مى شنید.
مشاهدة الابرار بین التجلى و الاستتار:
مشاهده و دیدار نیكان ، بین آشكارى و پوشیدگى است .
آرى ، انسانهاى ملكوتى گاه تجلى مى كنند و دل عارف را مى ربایند و گاه رخ مى پوشند و عارف را گرفتار فراق مى سازند.
دیدار مى نمایى و پرهیز مى كنى
بازار خویش و آتش ما تیز مى كنى (2)
چنانكه گویند: شخصى از حضرت یعقوب علیه السلام پرسید: ((چطور شد كه تو در كنعان بوى خوش پیراهن یوسف را پیش از رسیدن به كنعان ، از مصر شنیدى ، ولى خود یوسف را در چاه بیابان كنعان ندیدى ؟ ))
یعقوب در پاسخ گفت :
((حال ما مانند برق جهنده آسمان است كه گاهى پیدا و گاهى ناپیدا است . پاى طایر جان ما بر فراز گنبد برین جاى گیرد و همه چیز را بنگریم و گاهى پشت پاى خود را نمى بینیم . (3) اگر عارف همیشه در حال كشف و شهود بماند، هر دو جهان را ترك مى كند و بر فراز بیرون از هر دو جهان دست مى یابد.
یكى پرسید: از آن گم كرده فرزند
كه اى روشن گهر پیر خردمند
ز مصرش بوى پیراهن شنیدى
چرا در چاه كنعانش ندیدى ؟
بگفت : احوال ما برق جهان است
چرا در چاه كنعانش ندیدى ؟
گهى بر طارم اعلى نشینیم
گهى بر پشت پاى خود نبینیم
اگر درویش در حالى (4) بماندى
سر و دست از دو عالم بر فشاندى

1- به گونه اى كه فرشتگان مانند جبرئیل و میكائیل ، بیگانه و نامحرم مى شوند.
2- یعنى : رخ نشان مى دهى و از ما دورى مى كنى ، بازار حسن خود را گرم و آتش اشتیاق ما را برمى افروزى .
3- اشاره به رو حالت قبض و بسط عرفانى .
4- یعنى : در حالت كشف و شهود و بسط عرفانى .

بازنده نیستم ، که عشق باخته ام ، همین نام تو که برده ام ، فردا برگ برنده من است .

 

 

ایران جوان

.

فوری دانلود

شنبه 27/9/1389 - 12:41 - 0 تشکر 263603

52. اثر سخن بر دل پندپذیر و آماده
در مسجد جمعه شهر بعلبك (از شهرهاى شام ) بودم .یك روز چند كلمه به عنوان پند و اندرز براى جماعتى كه در آنجا بودند، مى گفتم ، ولى آن جماعت را پژمرده دل و دل مرده و بى بصیرت یافتم كه آن چنان در امور مادى فرو رفته بودند كه در وجود آنها راهى به جهان معنویت نبود. دیدم كه سخنم در آنها بى فایده است و آتش سوز دلم ، هیزم تر آنها را نمى سوزاند. تربیت و پرورش آدم نماهاى حیوان صفت و آینه گردانى در كوى كورهاى بى بصیرت ، برایم ، دشوار شد، ولى همچنان به سخن ادامه مى دادم و در معنویت باز بود. سخن از این آیه به میان آمد كه خداوند مى فرماید:
و نحن اقرب الیه من حبل الورید:
و ما از رگ گردن ، به انسان نزدیكتریم .
(ق / 16)
دوست نزدیكتر از من به من است
وین عجبتر كه من از وى دورم
چه كنم با كه توان گفت كه دوست
در كنار من و من مهجورم (1)
من همچنان سرمست از باده گفتار بودم و ته مانده ساغرى در دست و قسمتهاى آخر سخن را با مجلسیان مى پیمودم ، كه ناگهان عابرى از كنار مجلس ما عبور مى كرد، ته مانده سخنم را شنید و تحت تاءثیر قرار گرفت ، به طورى كه نعره اى از دل بركشید و آنچنان خروشید كه دیگران را تحت تاءثیر قرار داد. آنها با او همنوا شدند و به جوش و خروش افتادند.
((اى سبحان الله ! دوران باخبر، در حضور و نزدیكان بى بصر، درو!))
(2)
فهم سخن چون نكند مستمع
قوت طبع از متكلم مجوى
فسحت میدان ارادت بیار
تا بزند مرد سخنگوى گوى (3)

1- یعنى : گرفتار دورى و جدایى هستم .
2- یعنى عجبا! كه یاران بیداردل دوردست را بصیرت و حضور قلب است ، ولى نزدیكان كوردل از بساط قرب دورند.
3- یعنى : اگر شنونده ، معنى گفتار را در نیابد، از گوینده انتظار قدرت سخنورى را نتوان داشت . میدان اشتیاق سخنگوى را بگشا تا او با چوگان معنویت ، گوى سخن بزند. به گفته حافظ:
غنچه بشگفته بلبل را بگفتار آورد
مستمع صاحب سخن را بر سر كار آورد

بازنده نیستم ، که عشق باخته ام ، همین نام تو که برده ام ، فردا برگ برنده من است .

 

 

ایران جوان

.

فوری دانلود

شنبه 27/9/1389 - 12:41 - 0 تشکر 263604

53. تلاش براى رسیدن به كعبه مقصود


شبى در بیابان مكه آن چنان بى خواب شدم كه دیگر نمى توانستم را بروم ، سر بر زمین نهادم تا بخوابم ، به ساربان گفتم دست از من بردار.
پاى مسكین پیاده چند رود؟
كز تحمل (1) ستوده شد بختى (2)
تا شود جسم فربهى لاغر
لاغرى مرده باشد از سختى
ساربان گفت : ((اى برادر! حرم در پیش است و حرامى در پس . اگر رفتى ، بردى و گر خفتى مردى . )) (یعنى : برادرم ! كعبه در پیش روى است و رهزن در پشت سر، اگر به راه ادامه دادى به نتیجه مى رسى و اگر بخوابى بر اثر گزند رهزن نابكار مى میرى .)
خوش است زیر مغیلان (3) به راه بادیه خفت
شب رحیل ، ولى ترك جان بباید گفت

(كنایه از اینكه باید ره پیمود و تلاش كرد، چرا كه انسان در غیر این صورت گرفتار خطر نابودى مى شود.)


1- تحمل : بار و رنجش راه .
2- بختى : یك نوع شتر تنومند و چالاك . یعنى پاى ناتوان تا چه اندازه پیاده روى كند كه رنج راهپیمایى شتر چالاك را از پاى درآورد
3- مغیلان : خار بیابان حجاز. یعنى خوابیدن شب در پناه گیاه خار بیابان خوش و دلپذیر است ولى مسافر بازمانده از كاروان ناگزیر باید جان بسپارد.

بازنده نیستم ، که عشق باخته ام ، همین نام تو که برده ام ، فردا برگ برنده من است .

 

 

ایران جوان

.

فوری دانلود

شنبه 27/9/1389 - 12:41 - 0 تشکر 263605

54. شكر به خاطر گناه نكردن ، نه به خاطر مصیبت
مرد پارسایى را در كنار دریا دیدم ، گویى پلنگ به او حمله كرده بود، زخمى جانكاه در بدنش بود و هرچه مداوا مى نمود بهبود نمى یافت . مدتها به این درد مبتلا بود و بر اثر آن رنجور شده بود. در عین حال شب و روز شكر خدا مى كرد، از او پرسیدند: ((خدا را به خاطر چه نعمتى شكر مى كنى ؟ )) در پاسخ گفت : ((شكر به خاطر آنكه خداوند مرا به مصیبتى گرفتار كرد، نه به معصیتى .))
اگر مرا زار به كشتن دهد آن یار عزیز
تا نگویى كه در آن دم ، غم جانم باشد
گویم از بنده مسكین چه گنه صادر شد
كو دل آزرده شد از من غم آنم باشد(1)

1- یعنى : اگر معشوق ، مرا به سختى بكشد، زنهار اى ملامتگر، نگویى كه به خاطر جانم غمگینم ، بلكه با خود مى گویم راستى چه گناهى كرده ام كه معشوق از من رنجید. بنابراین غم جان ندارم ، غم گناه دارم .

بازنده نیستم ، که عشق باخته ام ، همین نام تو که برده ام ، فردا برگ برنده من است .

 

 

ایران جوان

.

فوری دانلود

شنبه 27/9/1389 - 12:41 - 0 تشکر 263606

55. پرهیز از اظهار نیاز در نزد دشمن
یكى از تهیدستان پاك نهاد بر اثر اضطرار و ناچارى ، گلیمى را از خانه یكى از پاك مردان دزدید. قاضى دستور داد تا دست دزد را به خاطر دزدى قطع كنند.
صاحب گلیم نزد قاضى آمد و گفت : ((من دزد را بخشیدم ، بنابراین حد دزدى را بر او جارى نكن . ))
قاضى گفت : شفاعت تو موجب آن نمى شود كه حد شرع مقدس را جارى نسازم .
صاحب گلیم گفت : اموال من وقف فقیران است ، هر فقیرى كه از مال وقف به خودش بردارد از مال خودش برداشته ، پس قطع دست او لازم نیست .
قاضى از جارى نمودن حد دزدى منصرف شد، ولى دزد را مورد سرزنش ‍ قرار داد و به او گفت : ((آیا جهان بر تو تنگ آمده بود كه فقط از خانه چنین پاك مردى دزدى كنى ؟! (اگر ناچار بودى ، در جاى دیگر دزدى مى كردى ، نه در خانه این مرد.)
دزد گفت : اى حاكم ! مگر نشنیده اى كه گویند: ((خانه دوستان بروب ولى حلقه در دشمنان مكوب . ))
چون به سختى در بمانى تن به عجز اندر مده
دشمنان را پوست بر كن ، دوستان را پوستین (1)

1- یعنى : وقتى كه روزگار بر تو سخت گرفت ، تسلیم عجز و ناكامى نشو. براى حفظ جان ، لباس دوستان را برگیر و پوست بدن دشمنان را بكن .

بازنده نیستم ، که عشق باخته ام ، همین نام تو که برده ام ، فردا برگ برنده من است .

 

 

ایران جوان

.

فوری دانلود

شنبه 27/9/1389 - 12:41 - 0 تشکر 263607

56. پارساى خداشناس و باعزت


پادشاهى یكى از پارسایان را دید و پرسید: ((آیا هیچ از ما یاد مى كنى ؟ ))
پارسا پاسخ داد: ((آرى آن هنگام كه خدا را فراموش مى كنم .))
هر سو دود آن كس ز بر خویش براند
و آنرا كه بخواند به در كس نداواند

بازنده نیستم ، که عشق باخته ام ، همین نام تو که برده ام ، فردا برگ برنده من است .

 

 

ایران جوان

.

فوری دانلود

شنبه 27/9/1389 - 12:41 - 0 تشکر 263608

57. علت بهشتى شدن شاه و دوزخى شدن پارسا
یكى از فرزانگان شایسته در عالم خواب پادشاهى را دید كه در بهشت است و پارسایى را دید كه در دوزخ است ، پرسید: علت بهشتى شدن شاه ، و دوزخى شدن پارسا چیست ، با اینكه مردم بر خلاف این اعتقاد داشتند؟!
ندایى (غیبى )به گوش او رسید كه :
((این پادشاه به خاطر دوستى با پارسایان به بهشت رفت و آن پارسا به خاطر تقرب به شاه ، به دوزخ رفت .
دلقت به چكار آید و مسحى (1) و مرقع (2)
خود را ز عملهاى نكوهیده برى دار
حاجت به كلاه بركى (3) داشتنت نیست
درویش صفت باش و كلاه تترى (4)دار

1- مسحى : كفش مخصوص پارسایان .
2- دلق و مرقع : لباس پر وصله پارسایان
3- برك : نوعى گلیم از پشم شتر است كه درویشان از آن كلاه و جامه مى سازند.
4- تترى : كلاه منسوب به تاتار (مغول )

بازنده نیستم ، که عشق باخته ام ، همین نام تو که برده ام ، فردا برگ برنده من است .

 

 

ایران جوان

.

فوری دانلود

شنبه 27/9/1389 - 12:42 - 0 تشکر 263609

58. مرگ توانگر شاداب ، و زندگى فقیر نادار

كاروانى از كوفه به قصد مكه براى انجام مراسم حج ، حركت كردند. یك نفر پیاده سر برهنه ، همراه ما از كوفه بیرون آمد. او پول و ثروتى نداشت . آسوده خاطر همچنان راه مى پیمود و مى گفت :
نه بر اشترى سوارم ، نه چو خر به زیر بارم
نه خداوند رعیت ، نه غلام شهریارم
غم موجود و پریشانى معدوم ندارم
نفسى مى زنم آسوده و عمرى به سر آرم
توانگر شتر سوار به او گفت : ((اى تهیدست ! كجا مى روى ؟ برگرد كه در راه بر اثر نادارى ، به سختى مى میرى .))
او سخن شتر سوار را نشنید و همچنان به راه خود ادامه داد تا اینكه به ((نخله محمود )) (یكى از منزلگاهها و نخلستانهاى نزدیك حجاز) رسیدیم . در آنجا عمر همان توانگر شتر سوار به سر آمد و در گذشت . فقیر پابرهنه كنار جنازه او آمد و گفت : ((ما به سختى نمردیم و تو بر بختى بمردى .))
شخصى همه شب بر سر بیمار گریست
چون روز آمد بمرد و بیمار بزیست
اى بسا اسب تیزرو كه بماند
خرك لنگ ، جان به منزل برد
بس كه در خاك تندرستان را
دفن كردیم و زخم خورده نمرد

بازنده نیستم ، که عشق باخته ام ، همین نام تو که برده ام ، فردا برگ برنده من است .

 

 

ایران جوان

.

فوری دانلود

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.