کل آیتم ها 237
جاده ی متروک و مسافرِ منزوی، همدیگر را پیدا می کنند.
ماهی ساده لوح، روی آب می آید تا از توجه گربه، تشکر کند.
ای کاش نبودنت را هم با خودت برده بودی!
آبشار، رودخانه ی عمودی است.
کابوس خشکسالی، صدای پای آب است.
راه راستی از تونل وحشت واقعی می گذرد.
قبرستان، جامعه ی بی طبقه ی همیشه ی تاریخ است.
مرگ، همه را لخت میکند.
سیل و مرداب، افراط و تفریط جریان آبند.
سگ گله، چنان هار شد؛ که گله به گرگ پناه برد.