تبیان، دستیار زندگی

سلام دوستان .

به نظر شما جامعه جوون امروز تا چه اندازه با مسئله ازدواج آشناست ؟

از هر جوونی بپرسی دوست داری ازدواج کنی میگه آره ولی اگر بهش بگی 3 دقیقه در مورد ازدواج صحبت کن نمیتونه ! !

به نظر شما چرا چنین شکاف عمیقی بین ماهیت ازدواج و ظاهر اون برای جوونا وجود داره ؟

عدم آموزش های اجتماعی لازم تو این قضیه چه نقشی داره ؟

با سلام دوست عزیز
ممنون از ایجاد این مبحث.
به نظرم مشکل بر سر آموزش است و حتی به نظرم سامانه ازدواج جوانان هم فایده ندارد. به نظرم باید همراه با درس تنظیم خانواده در دانشگاه ، درس آگاهی ازدواج هم تدریس شود. این برای کسی که دانشگاه میرود که الان اکثرا" دانشجو هستند خیلی خوب است.
برای کسانی هم که دانشگاه نمیروند هم باید در موقع ازدواج آموزش حضوری بگذارند تا جوانان آشنایی لازم را پیدا کنند البته جلسات و کلاسهای چند ماهه نه اینکه بیان 5 دقیقه صحبت کنند و عقد کنند . چون ازدواج و کانون خانواده مبحثش اینقدر زیاده که با یک ساعت صحبت هیچ مشکلی حل نمیشود.
متاسفانه تا زمانی که مسائل و مشاوره های زناشوئی به صورت واضح بیان نشود و سانسور شود این مشکلات حل نمیشودو تازه میروند جوون ها دنبال سایت های مختلف مشاوره که تخصصی هم ندارند و به جای آموزش ازدواج راه اشتباه رو هم یاد میگیرند.
امیدوارم که آموزش های لازم به طور واضح به زوجین گفته شود چه در روابط .... و چه در زمینه آگاهی ازدواج.
به امید خوشبختی تمام جوانان ایرانی.
دوستان دیگر هم امیدوارم در این بحث شرکت نمایند.

به نظر من هم مشکل آموزش خیلی جدیه. هیچ آموزشی در مورد ازدواج و نحوه برخورد با این مساله وجود نداره. همه در ازدواج فقط به فکر خودشون هستن و کمتر به احساسات طرف مقابل فکر میکنند . کلا در ازدواج یکی از مهمترین مسایل از خودگذشتگی و گذشت و صبره ولی روی این مسایل اصلا تاکید نمیشه .

به نام خدا
سلام

من میگم اگه طرز فكر و طرز برخورد زن و مرد یا همون دختر و پسر، مثل 20 تا 30 سال و عقبت تر از اون بود، آموزش لازم نبود. چون پدر و مادر ما و اجداد ما، هیچ جایی آموزش ندیدن، جز همون مقدار سر بسته‌ای كه پدر و مادرشون بهشون گفتند. كه البته همون مقدار كم رو هم مادرا به دختراشون می‌گفتن و پسرا هیچی یاد نمی‌گرفتن. اون چیزی كه اون موقع به دختران آموزش داده میشد، اطاعت محض از مردشون بود، و مهربون بودن با اون
و مرد هم باباش رو میدید و یاد میگرفت فقط فرمان بده
خب این چیزا آموزش نمیخواست. اما حالا اگه قرار باشه زندگی این طوری پیش بره، دو روزه طلاق حتمی هست. در واقع آمار زیاد طلاق در این سالها هم به خاطر همین عدم اموزش هست و اینكه مردها هنوز فكر می‌كنن ده ها سال پیش هست و در عوض زنها یاد گرفتن حقوقی دارن كه باید از زندگی اون حقوق رو بخوان .
این چیزا باید آموزش داده بشه و به نظر من آموزش هم بیشتر باید برای آماده كردن مردها باشه وگرنه بیشتر زنها اون چیزی كه باید بدونن رو كاملاً بهش واقف هستند

به نظر من در یک سنی جوون ها فقط احساس تنهایی می کنن و نمی تونن این تضاد رو در خودشون حل کنن دنبال یه راه میگردن تا از این تنهایی در بیان و فکر می کنن ازدواج تنها چاره ی این کاره؛ ولی متاسفانه یک مدت که از ازدواج می گذره تازه می بینن که راه رو اشتباه رفتن. نتیجه اش هم همینی میشه که الان می بینیم طلاق

قویا با این نظر موافقم .

 به نظر خود من این احساس تنهایی و نیاز عاطفی جوونا که که تا حد قابل توجهی در سنین پایین(زیر 23) نشات گرفته از روابط نا مناسب خانواده با فرزندان هستش جوونا رو به اشتباه میندازه و فکر میکنن ازدواج راه حله مناسبیه .

اما واقعا چطور میشه این دیدگاه رو ایجاد کرد که نسل امروز ازدواج رو راه حل قطعی رفع این نیازها ندونه ؟

و یا اگر ازدواج می کنه با دید باز انتخاب کنه تا بعدا دچار مشکل نشه ؟

آموزش مهارت های زندگی چه جایگاهی بین خانواده های ما و نسل جوون ما داره ؟