• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
فرهنگ پایداری (بازدید: 3652)
چهارشنبه 26/8/1389 - 19:35 -0 تشکر 251745
با شهید مهدی زین‌الدین

با سلام

امروز 26 آبان ماه مصادف است با سال‌روز شهادت سرلشگر پاسدار «مهدی زین‌الدین» فرمانده لشكر 17 علی‌بن ابی‌طالب(ع) در سال 1363

ان‌شاءالله توفیق داشته باشم هر روزی كه میام، 5 خاطره كوتاه از این شهید قرار می‌دم- امیدوارم لذت ببرید

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

سه شنبه 2/9/1389 - 21:59 - 0 تشکر 253570

با سلام

19- همه دور تا دور سفره نشسته بودیم ؛ پدر و مادر مهدی ، خواهر و برادرش . من رفتم توی آشپزخانه ، چیزی بیاورم وقتی آمدم ، دیدم همه نصف غذایشان را خورده اند ، ولی مهدی دست به غذایش نزده تا من بیایم.

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

سه شنبه 2/9/1389 - 21:59 - 0 تشکر 253571

با سلام

20- اولین عملیات لشکر بود که بعد از فرمانده شدن حاج مهدی انجام می دادیم . دستور رسید کنار زبیدات مستقر شویم . وقتی رسیدیم ، رفتم روی تپه ی کنار جاده . قرار بود لشکر کربلا ، سمت راست ما را پر کند. عقب مانده بودند و جایشان عراقی ها ، راحت برای خودشان می رفتند و می آمدند.رفتم پیش حاج مهدی . خم شده بود روی کالک عملیاتی . بی سیم کنارش خش خش می کرد. موضوع را گفتم. نگاهم کرد . چهره اش هیچ فرقی نکرد. لب خند می زد. گفت « خیالت راحت. برو. توکل کن به خدا. کربلا امشب راستمونو پر می کنه » از چادر آمدم بیرون . آرام شده بودم.

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

جمعه 5/9/1389 - 12:38 - 0 تشکر 254433

با سلام

21- عملایت محرم بود . توی نفربرِ بی سیم ، نشسته بودیم آقا مهدی ، دو سه شب بود نخوابده بود. داشتیم حرف می زدیم . یک مرتبه دیدم جواب نمی دهد. همان طور نشسته ، خوابش برده بود. چیزی نگفتم . پنج شش دقیقه بعد ، از خواب پرید . کلافه شده بود. بد جوری . جعفری پرسید « چی شده ؟ » جواب نداد. سرش را برگردانده بود طرف پنجره و بیرون را نگاه می کرد. زیر لب گفت « اون بیرون بسیجی ها دارن می جنگن ، زخمی می شدن، شهید می شن، گرفته م خوابیده م.» یک ساعتی ، با کسی حرف نزد.

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

جمعه 5/9/1389 - 12:39 - 0 تشکر 254434

با سلام

22- نزدیک صبح بود که تانک هایشان ، از خاکریز ما رد شدند. ده پانزده تانک رفتند سمت گردان راوندی. دیدم اسیر می گیرند.دیدم از روی بچه ها رد می شوند.مهمات ِ نیروها تمام شده بود. بی سیم زدم عقب . حاج مهدی خودش آمده بود پشت سرما. گفت « به خدا من هم این جام . همه تا پای جان . باید مقاومت کنین . از نیروی کمکی خبری نیس. باید حسین وار بجنگیم . یا می میریم، یا دشمنو عقب می زنیم. »

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

جمعه 5/9/1389 - 12:40 - 0 تشکر 254438

با سلام

23- موقع انتخابات ، مسئول صندوق بودم . دست که بلند کرد ، آقا مهدی را توی صف دیدم تازه فرمانده لشکرشده بود. به احترامش بلند شدم. گفتم بیاید جلوی صف. نیامد. ایستاد تا نوبتش شد. موقع رفتن ، تا دمِ در دنبالش رفتم پرسیدم « وسیله دارین ؟ » گفت « آره » . هرچه نگاه کردم ، ماشینی آن دور و بر ندیدم رفت طرف یک موتور گازی. موقع سوار شدن . با لبخند گفت « مال خودم نیس. از برادرم قرض گرفته م.»

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

جمعه 5/9/1389 - 12:40 - 0 تشکر 254440

با سلام

24- داشت سخن رانی می کرد، رسید به نظم . گفت « ما اگر تکنولوژی جنگی عراق را نداریم ، اگر آن هواپیماهای بلند پرواز شناسایی را نداریم ، لااقل می توانیم در جنگمان نظم داشته باشیم. امروز کسی که سپاهی ست و شلوار فرم را با پیراهن شخصی می پوشد ، یا با لباس سپاه کفش عادی می پوشد، به نظم جنگ اهانت کرده . از این چیزای جزئی بگیر بیا تا مهم ترین مسائل.»

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

جمعه 5/9/1389 - 12:41 - 0 تشکر 254442

با سلام

25- تهران جلسه داشت. سرراه آمده بود اردوگاه ، بازدید نیروهای در حال آموزش . موقع رفتن گفت « نصفِ ان ها ، به درد جبهه و سپاه نمی خورن.» حرفِ عجیبی بود. آموزش دوره ی سی ویک که تمام شد، قبل از اعزام ، نصفشان تسویه گرفتند و برگشتند.

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

چهارشنبه 17/9/1389 - 7:22 - 0 تشکر 259370

با سلام

26- سال شصت ودو بود؛ پاسگاه زید . کادر لشکر را جمع کرد تا برایشان صحبت کند. حرف کشید به مقایسه هی بسیج ها و ارتشی های خودمان با نظامی های بقیه ی کشورها. مهدی گفت « درسته که بچه های مادر وفاداری واطاعت امر با نظامی هیا بقیه ی جا ها قابل مقایسه نیستند ، ولی ما باید خودمونو با ششیعیان ابا عبدالله مقایسه کنیم . اون هایی که وقت نماز ، دور حضرت رو می گرفتند تا نیزه ی دشمن به سینه ی خودشون بخوره و حضرت آسیب نبینه .»

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

چهارشنبه 17/9/1389 - 7:23 - 0 تشکر 259371

با سلام

27- توی خط مقدم . داشتم سنگر می کندم. چند ماهی بود مرخصی نرفته بودم . ریش و مویم حسابی بلند شده بود.یک دفعه دیدم دل آذر با فرمان ده لشکر می آیند طرفم،آمدند داخل سنگر . اولین باری بود که حاج مهدی را از نزدیک می دیدم . با خنده گفت « چند وقته نرفته ای مرخصی ؟ لابد با این قیافه ، توی خونه رات نمی دن. » بعد قیچی دل آذر را گرفت و همان جا شروع کرد به کوتاه کردن موهام. وقتی تمام شد، در گوش دل آذر یک چیزی گفت و رفت.بعد دل آذر گفت « وسایلتو جمع کن . باید بری مرخصی .» گفتم« آخه ...» گفت « دستور فرمانده لشکره. »

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

چهارشنبه 17/9/1389 - 7:23 - 0 تشکر 259372

با سلام

28- او فرمانده بود و من مسئول آموزش لشکر. قبلش ، سه چهار سالی با هم رفیق بودیم . همه ی بچه ها هم خبرداشتند، با این حال ، وقتی قرار شد چند روز قبل از عملیات خیبر، حسن پور و جواد دل آذر برای شناسایی بروند جلو ، مرا هم با آنها فرستاد ؛ سیزده کیلومتر مسیر بود روی آب . دستورش قاطع بود جای چون و چرا باقی نمی گذاشت. از پله پایین رفتیم و سوار قایق شدیم. چشمم به ش افتاد بغض کرده بود، از همان بغض های غریبش.

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.