• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 1769)
يکشنبه 16/8/1389 - 17:21 -0 تشکر 248819
نقش امام جواد(علیه السلام) در نظام ولایی

 

بی  گمان بازخوانی  جایگاه  و نقش امام  جواد(علیه السلام) در نظام  ولایی  برای پاسخ گویی  به برخی از پرسش ها و شبهاتی  كه از سوی مخالفا ن  و حتی  دوستان مطرح  می شود امری  ضروری  و بایسته است.

هدف نویسنده از بررسی جایگاه و نقش آن حضرت در نظام ولایی درمقاله حاضر از آن روست كه بازخوانی آن به عنوان طرح مسئله و دعوت دیگران به بررسی و تحلیل و تبیین علمی آن می تواند غباری را كه در پس سده ها بر چهره تابناك حقیقت نشسته بزداید و حقیقت مقام و جایگاه ایشان را بازنمایاند.

 

دوشنبه 20/10/1389 - 15:2 - 0 تشکر 272595

سلام

چند تا مناظره از امام جواد پیدا كردم.....

از roshd.ir

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 20/10/1389 - 15:8 - 0 تشکر 272598

مناظره امام جواد با یحیی ابن اكثم

در مجلسی که بنی عباس با اجازه مامون برای آزمایش مقام علمی امام جواد علیه السلام برگزار کرده بودند، یحیی بن اكثم بزرگترین قاضی آن روزگار برای مناظره حضور داشت. امام جواد علیه السلام نیز در حالی که نُه سال بیشتر نداشت وارد مجلس شد و در جایگاه مخصوصی که به سفارش مأمون برایش درست کرده بودند نشست. گروه‌های مختلف مردم نیز در مجلس حضور داشتند.

یحیی بن اکثم پرسید:« آیا امیر المؤمنین (مأمون) اجازه می‌دهد که از ابو جعفر (امام جواد علیه السلام) سوالی بکنم؟»

مامون گفت از خود امام جواد علیه السلام اجازه بگیرد.

یحیی از امام پرسید:« به من اجازه سئوال می‌دهید؟»

امام جواد علیه السلام فرمود:« بپرس.»

یحیی پرسید:« حکم شخص مُحرمی که حیوانی را صید کرده و کشته چیست؟»

امام جواد علیه السلام فرمود:« این صید را در منطقه حَرَم کشته است یا در خارج از حرم؟ حکم کشتن صید را می‌دانسته یا نمی‌دانسته؟ عمداً کشته یا غیر عمد؟ شخص محرم، آزاد بوده یا بنده؟ کودک بوده یا بزرگسال؟ بار اولش بوده یا سابقه داشته؟ حیوان کشته شده، پرنده بوده یا خیر؟ کوچک بوده یا بزرگ؟ آیا شخص محرم به کارش اصرار دارد یا پشیمان است؟ صیدش را در شب کشته یا در روز؟ آیا شخص، در احرام عمره بوده یا در احرام حج؟»

یحیی بن اکثم که از این همه تقسیم‌بندی جا خورده بود، عجز و درماندگی در صورتش پیدا شد و زبانش به لکنت افتاد. همه‌ی حضار متوجه درماندگی‌اش شدند و مجلس به پایان رسید. وقتی فقط عده‌ی کمی از خواص ماندند، مامون از امام جواد علیه السلام پاسخ قسمت‌های مختلف پرسش‌های او را خواست.

پرسش امام و شکست یحیی

در پایان مأمون گفت:« اگر موافقید، شما هم از یحیی سئوالی بکنید.»

امام جواد علیه السلام به یحیی فرمود:« بپرسم؟»

یحیی گفت:« فدایت شوم، هر طور میل شماست. اگر توانستم جواب می‌دهم و گرنه از شما استفاده می‌کنم.

امام جواد علیه السلام پرسید:« مردی در ابتدای روز به زنی حرام بود، پیش از ظهر حلال شد، ظهر حرام شد و عصر حلال شد، هنگام غروب حرام شد، پس از عشا حلال شد، نیمه شب حرام شد و هنگام طلوع فجر حلال شد. حکم این زن چیست؟ و چرا پیوسته حلال و حرام می‌شد؟»

یحیی گفت:« سوگند به خدا جوابش را نمی‌دانم. اگر مایل هستید، پاسخ بفرمایید تا بهره ببریم.»

پاسخ روشن امام

امام جواد علیه السلام فرمود:« این زن یک کنیز بود. مردی بیگانه او را در ابتدای روز خرید و زن بر او حلال شد. هنگام ظهر او را آزاد کرد و حرام شد. وقت عصر با او ازدواج کرد و حلال شد. وقت غروب او را مظاهره کرد و حرام شد. (مظاهره نوعی طلاق است که شرط رجوع به همسر، دادن کفاره است.) وقت عشا کفاره‌ی ظهار داد و حلال شد. نصف شب او را طلاق داد و حرام شد. وقت طلوع فجر رجوع کرد و حلال شد.

در این هنگام مامون به حاضران از بنی عباس رو کرد و گفت:« آیا در میان شما کسی هست که این مسئله را این طور بتواند جواب دهد یا مسئله‌ی قبلی را با آن جزییات بداند؟»

گفتند:« نه! به خدا قسم شما جواد _علیه السلام_ را از ما بهتر می‌شناختید.»

مامون گفت:« اهل بیت رسول صلی الله علیه و آله وسلم در میان مردم فضل و کمال زیادی دارند و کم‌سالی آنان مانع کمالاتشان نیست.»

سپس برخی دیگر از فضایل امام جواد علیه السلام را بیان کرد.

منبع: بحار الانوار، ج 50، ص 74 تا 78، ح 3. منتهی الامال.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 20/10/1389 - 15:13 - 0 تشکر 272601

پاسخ كوبنده امام جواد علیه السلام به مامون

مامون خلیفه عباسی از جایی عبور می‌کرد. سر راهش کودکانی سرگرم بازی بودند و امام جواد علیه السلام نیز در بین آنان به چشم می‌خورد. همه‌ی کودکان با دیدن مأمون گریختند جز امام جواد علیه السلام. مأمون پرسید:« تو چرا فرار نکردی؟»

پاسخ داد:« خطایی نکرده‌ام که بابت آن بگریزم؛ راهت هم تنگ نیست تا لازم باشد کنار بروم. هر جا می‌خواهی برو.»

مأمون پرسید:« تو کیستی؟»

امام جواد علیه السلام فرمود:«من محمد پسر علی پسر موسی پسر جعفر پسر محمد پسر علی پسر حسین پسر علی بن ابی طالب علیهم السلام هستم.»

مأمون پرسید:« از دانش چه بهره داری؟»

فرمود: «از اخبار آسمانها از من بپرس.»

مامون خداحافظی کرد و رفت در حالی که یک باز شکاری در دست داشت و آنرا در آسمانها رها ساخت و پس از ساعتی ماهی صید کرد و آورد در مسیر بازگشت از امام جواد علیه السلام پرسید: «از اخبار آسمانها چه می دانی؟»

امام فرمود:« پدرم از پدرانش از پیامبر خدا و او از جبرئیل و او از خداوند نقل می‌کرد که میان آسمان و هوا فضایی است که امواجش در تلاطم است و در آن ابرهای متراکمی است که بعضی ماهیان با آن بالا رفته‌اند و با شکم‌هایی سبز رنگ در آن زندگی می‌کنند؛ و پادشاهان با بازهای شکاری آنها را صید می‌کنند تا علما را بیازمایند .

مامون گفت: «تو و پدر جدّ و پروردگارت راست گفتید.»

منبع: بحار الانوار، ج 50، ص 56، ح 31.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 20/10/1389 - 15:16 - 0 تشکر 272604

علم امام جواد علیه السلام
روزی امام جواد علیه السلام کنار ساحل رود دجله ایستاده بود که شخصی به او گفت:« شیعیان تو ادعا می‌کنند که تو وزن آب‌های دجله را می‌دانی.»
امام جواد علیه السلام فرمود:« آیا خداوند متعال قدرت دارد این دانش را به پشه‌ای بدهد؟»
شخص پاسخ داد:« بله؛ چنین قدرتی دارد.»
امام جواد علیه السلام فرمود:« مقام من نزد خداوند از پشه و بیشتر مخلوقات دیگرش بیشتر است.»
منبع: بحارالانوار، ج 50، ص 100.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 20/10/1389 - 15:32 - 0 تشکر 272610

تفسیر امام جواد علیه السلام درباره قطع دست دزد
در زمان حکومت معتصم، روزی دزدی اقرار به دزدی کرد و خواستار اجرای حد الهی شد. معتصم علما از جمله امام جواد علیه السلام را جمع کرد و پرسید:« از کدام قسمت دست باید برید؟»
یکی از حاضران گفت:« از مچ.»
معتصم پرسید:« چرا؟»

گفت:« برای این که دست یعنی« انگشت‌ها و کف دست و مچ.» چون خداوند در قرآن درباره حکم تیمم می‌فرماید: « فامسحوا بوجوهکم و ایدیکم »؛ (صورت‌ها و دست‌هایتان را مسح کنید.)»

پس از این استدلال، افراد دیگری نیز با او هم عقیده شدند.

ولی عده‌ای گفتند:« دست دزد باید از آرنج قطع شود؛ زیرا خداوند درباره حکم وضو می‌فرماید:« و ایدیکم الی المرفق »؛ (دست هایتان را تا آرنج بشویید.) پس دست یعنی تا آرنج.»

معتصم رو کرد به امام جواد علیه السلام و پرسید:« تو چه می‌گویی، ابو جعفر؟»

امام فرمود:«دیگران نظرشان را گفتند.»

معتصم گفت:«به نظرات دیگران کاری ندارم. نظر تو چیست؟»

امام جواد علیه السلام فرمود:« مرا معاف کن.»

معتصم گفت:« تو را به خدا قسم می‌دهم نظرت را در این باره برای ما بگو.»

امام جواد علیه السلام فرمود:« حال که به خدا قسم یاد کردی، می‌گویم. این افراد درباره حکم قطع دزد اشتباه کردند و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله را نفهمیدند. دست دزد را باید از آخرین مفصل انگشت‌ها قطع کرد؛ و کف دست را نباید قطع کرد.»

معتصم پرسید:« چرا؟»

امام جواد علیه السلام پاسخ داد:« رسول الله فرموده است سجده بر هفت عضو انجام می‌گیرد: صورت، دو دست، دو زانو، دو پا. و اگر قرار باشد دست دزد از مچ قطع بشود، کف دست برای سجده باقی نمی‌ماند؛ در حالی که خداوند می‌فرماید:« ان المساجد لله »؛ (یعنی اعضای هفت‌گانه‌ی سجده از آنِ خداست » و آنچه برای خداست قطع نمی‌شود.»

معتصم از فرمایش امام جواد علیه السلام شگفت‌زده شد و دستور داد دست دزد را از قسمت انگشت‌ها قطع کنند.

منبع: بحار الانوار، ج 50، ص 5، ح 7.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 20/10/1389 - 15:56 - 0 تشکر 272619

پاسخ امام جواد علیه السلام به سوالات در كودكی

علی بن ابراهیم از پدرش ابراهیم قمی نقل می‌کند که پس از شهادت امام هشتم علیه السلام به منزل امام جواد علیه السلام رفتیم. گروهی از شیعیان از شهرهای مختلف به انتظار دیدار با امام جواد علیه السلام نشسته بودند

در این هنگام عبدالله بن موسی، عموی امام جواد علیه السلام از در وارد شد. عبدالله پیرمردی بزرگوار بود، لباسی خشن به تن داشت و میان پیشانی‌اش جای سجده دیده می‌شد. مدتی بعد نیز امام جواد علیه السلام وارد اتاق شد. امام لباسی از جنس کتان و کفش‌های سفید پوشیده بود.

عبدالله بن موسی برخاست، به استقبال امام شتافت و میان دو چشمش را بوسید. شیعیان حاضر در مجلس نیز به احترامش بلند شدند. امام روی صندلی نشست و مردم که از کمی سن امام جا خورده بودند، با تعجب به همدیگر نگاه می‌کردند.

مردی بلند شد و از عبدالله بن موسی پرسید:« فتوای شما درباره حکم مردی که با حیوانی آمیزش کند چیست؟» عبدالله گفت:« دست راستش قطع و حد زنا برای او جاری می‌شود

امام جواد علیه السلام با شنیدن این پاسخ خشمگین شد و رو به عبدالله کرد و فرمود

ای عمو، تقوای خدا را پیشه کن و مراقب باش. در روز قیامت در پیشگاه خداوند خواهی ایستاد و خدا از تو خواهد پرسید چرا درباره چیزی که نمی‌دانستی، فتوا دادی؟

عبدالله گفت:« آقای من! مگر پدرت چنین حکمی نفرموده بود؟»

امام جواد علیه السلام فرمود:

سؤالی که از پدرم شده بود، درباره کسی بود که قبر زنی را نبش کرده و با او آمیزش کرده بود؛ و پدرم پاسخ فرمود که دست راستش به مجازات نبش قبر، قطع می‌شود و حدّ زنا نیز بر او زده می‌شود زیرا حرمت انسان مرده همانند حرمت انسان زنده است.

عبدالله گفت:« راست فرمودی آقای من! خدا مرا بابت اشتباهی که کردم ببخشد

مردم که شاهد این گفت و گو بودند، تعجب‌شان بیشتر شد و به امام جواد علیه السلام گفتند:آقای ما! اجازه می‌دهید از شما سئوال کنیم؟

پس از آن صدها سئوال مطرح شد و امام، همه را پاسخ فرمود. و آن موقع امام علیه السلام نُه ساله بود.

منبع: بحار الانوار، ج 50، ص 85، ح 1.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 20/10/1389 - 16:6 - 0 تشکر 272622

سخنان امام رضا علیه السلام درباره امام جواد علیه السلام
کلیم پسر عمران می‌گوید: هنگامی که امام جواد علیه السلام چشم به دنیا گشود، حضرت رضا علیه السلام به یاران خود فرمود که این مولود همانند موسی بن عمران، شکافنده دریاهاست و همانند عیسی بن مریم، مادرش مقدس و پاک است.
سپس شهادت فرزندش را پیشگویی فرمود و در طول شب، در کنار گهواره‌اش با او مشغول صحبت بود.
منبع: بحارالانوار، ج 50، ص 15، ح 19.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 20/10/1389 - 16:7 - 0 تشکر 272623

امام جواد علیه السلام و سخن گفتن در کودکی
چون رنگ پوست امام جواد علیه السلام به شدت متمایل به سبزه بود، مردم در فرزندی او نسبت به حضرت امام رضا علیه السلام شک کردند، اما وقتی قیافه شناسان، او را دیدند همگی اقرار کردند که او از خاندان نبی اکرم و امیرالمؤمنین است. در آن زمان، امام 25 ماهه بود.
حضرت جواد در این ماجرا با زبانی برنده تر از شمشیر خودش را این گونه معرفی کرد: سپاس از آن خدایی است که ما را از نورش آفرید و از میان مخلوقاتش برگزید و امین بر مردم و وحی خویش قرار داد. من محمد پسر علی الرضا پسر موسی الکاظم پسر جعفر الصادق پسر محمد باقر پسر سیدالعابدین پسر حسین شهید پسر امیر المؤمنین علی بن ابی طالب و پسر فاطمه زهرا - دختر محمد مصطفی - هستم.
آیا درباره من شک و شبهه می شود؟ آیا بر خداوند متعال و جدّ من تهمت و افترا روا داشته می شود. آیا کسی چون مرا بر قیافه شناسان عرضه می کنید؟ سوگند به خدا من به تمام اسرار و خاطرات مردم آگاهم.
سوگند به خدا من از تمام مردم به آگاه ترم. آنچه می گویم حق اوست و آنچه اظهار می کنم راست است این علم را خداوند متعال قبل از آفرینش هر موجودی به ما خبر داده است.
سوگند به خدا اگر همدستی و گمراهی کافرین و منافقین نبود سخنی می گفتم که تمام مردم گذشته و آینده از آن تعجب کنند.»
پس از آن حضرت جواد علیه السلام دست خویش را بر دهانش نهاد و فرمود: « ای محمد ساکت باش همانگونه که پدرانت سکوت کردند و صبر پیشه کن که فرستادگان بزرگ خداوند صبر کردند. »
منبع: بحار الانوار، ج 50، ص 8، ح 9.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 20/10/1389 - 16:10 - 0 تشکر 272628

 پاسخ به شبهه کم سنی امام جواد علیه السلام

ابراهیم بن محمود می گوید:

در خراسان نزد امام رضا علیه السلام بودم که یکی از اصحاب پرسید:« اگر حادثه ای برای شما رخ دهد، به چه کسی مراجعه کنیم؟»

امام فرمود:« به پسرم، محمد.»

در آن زمان سن امام جواد خیلی کم بود و امام رضا علیه السلام برای رفع شبهه فرمود:« خداوند عیسی بن مریم را در سنی کمتر از سن فعلی محمد من (امام جواد) به پیامبری بر انگیخت و او را مأمور بر پایی شریعتی تازه کرد. من پسرم را در سن بیشتر از عیسی برای اقامه شریعتی که تثبیت شده (اسلام) معرّفی می‌کنم.»

منبع: بحارالانوار، ج 50، ص 34، ح 20.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 20/10/1389 - 16:13 - 0 تشکر 272631

اجتماع سران شیعه در آغاز امامت امام جواد علیه السلام
هنگام شهادت امام رضا علیه السلام، امام جواد علیه السلام حدود هفت سال داشت، به این جهت در بغداد و سایر شهرها مردم دچار اختلاف شدند. برخی از سران شیعه مثل ریان بن صلت، صفوان بن یحیی، محمد بن حکیم، عبدالرحمن بن حجاج، یونس بن عبدالرحمن و عده ای دیگر در منزل عبدالرحمن بن حجاج دور هم جمع شدند تا در این باره صحبت کنند.
همه حضار از مصیبت شهادت امام هشتم علیه السلام می گریستند. یونس بن عبدالرحمن گفت:« گریه نکنید و راجع به این مسئله صحبت کنید که تا ابو جعفر (امام جواد علیه السلام) بزرگ شود، متصدی مقام امامت کیست و ما باید سئوالات خود را از چه کسی بپرسیم؟»
ریان بن صلت با شنیدن این جمله برخاست و یقه‌ی یونس را گرفت و به او گفت:« تو در ظاهر به ایمان تظاهر می‌کنی ولی در باطن اهل تردید و شرک هستی! مگر نمی دانی که اگر کسی از سوی خدا به امامت منصوب باشد، اگر کودک یک روزه هم باشد همانند پیرمردی عالم است و اگر از سوی خدا نباشد، هزار سال هم که عمر کند یک فرد عادی است. راجع به این موضوع باید بحث کرد.»
پس از سخن ریان بن صلت دیگران نیز یونس بن عبدالرحمن را توبیخ کردند.
منبع: بحار الانوار، ج 50، ص 99، ح 12.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.