هوالمعشوق
دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است.
***************************************************
سلام
زندگی را نمیخواهم و بودن و ماندن را
اگر شمیم عطر حضورت لحظه لحظه اش را نیاكند
بودن را نمیخواهم و ماندن را
اگر وجود تواش معنا نبخشد
من نمیخواهم آن زندگی را كه بی تو سر باید كرد
من نمیخواهم آن بودن را كه دور از توست
من نمیخواهم آن ماندن را كه بركنار از نسیم حیاتبخش حضور توست
من نمیخواهم آن گوش را كه هر بانگی در آن میپیچد و طنین هر زنگی در آن مینشیند
جز صدای دلكش تو ! جز داوود لحن تو !
من نمیخواهم آن دیده را كه بر هر چشمی هست میافتد
همه را میبیند همه را مییابد
جز یك نادیدنی دیدنی
من نمیخواهم آن دست را كه هر كسی را میگیرد
ولی هرگز دامن قبای تو را در نمییابد
آه ! از این زندگی كه بیتوست
آه ! از این ماندن كه دور از توست
آه ! از این جان كه نمیسوزد در داغ تو
و نه خاكستر میشود در سوز تو
ای آسمانی زمینی نشین ! ای پیدای ناپیدا !
ای فرزند قدس ! فرزند مدینه !
اگر یوسف را زلیخا دید و بیقرار شد
تو را ندیده بیقراریم
**یا علی از تو مدد**