• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 3364)
يکشنبه 25/7/1389 - 20:48 -0 تشکر 242949
امام رضا

به نام پروردگار مهربان

بارگاه ملكوتی امام رضا (ع)

  1. خــســتـه از راه كــنــار مـادر
    تــوى مــ اشــیـن پــدر خوابیدم
    پــلــكـهــایــم كـه به هم افتادند
    خــواب یــك صـحـن كـبوتر دیدم
    صـبـح، وقـتـى كـه دو چشمم وا شد
    شـادمـان مـثـل گـلـى خـنـدیـدم
    آخـر از پــنــجــره پـشت اتـاق
    گــنــبــد زرد (رضــا) را دیـدم
    دل مــن مــثــل كـبـوتـر پر زد
    رفــت بــر شــانـه گلدسته نشست
    اشـك در چـشـمــه چشمم جوشیـد
    بـغـضـم آیـیـنـه شـد امـا نشكست
    پـدر آمـاده شـد از مـن پـرسـیـد:
    دوسـت دارى كه تـو را هـم بـبـرم؟
    گـفـتم: آرى ، ولـى آن جا چه كـنـم
    مــادرم گـفـت: زیـارت پـســرم.
    گــرچـه زود آمـده بـودیـم ولــى
    در حـرم جــاى دل مـن كـم بــود
    هـر كـسى بـا او چـیـزى مـى گفت
    گـویـیا بـا هـمـه كـس مـحرم بود
    هـر كجـا رفـتـیـم آن جـا پـر بود
    پــر ز نـجــواى دل و دسـت دعـا
    یــك طـرف قـصـه پـر غـصه درد
    یـك طـرف ذكـر (غـریـب الـغربا)
    در رواق حـــرم پـــر نـــورش
    كـاش دسـت دل مـن رو مــى شـد
    مـى شـدم مـن، آن آهـوى غـریـب
    بـاز او (ضـامـن آهـو) مــى شـد
  2. میلاد نور برهمگان مبارک

 

يا صاحب الزمان داستان يوسف را گفتن و شنيدن به بهانه ي توست

 

شرمنده ايم مي دانيم گناهان ما همان چاه غيبت توست . . .

يا اباصالح المهدي

شنبه 7/12/1389 - 12:9 - 0 تشکر 290805

متشکرم دوست بزرگوارم
انشالله آقا شمارو بطلبه
اجرت با آقا امام رضا (ع)

شنبه 7/12/1389 - 12:36 - 0 تشکر 290834

ایشالله
کاش همه رو بطلبه و دست پر برشون گردونه
اجر شما با ایشون من که کاری نکردم

 

آسمان آبی بودن را به من بیاموز 

شنبه 7/12/1389 - 12:57 - 0 تشکر 290843

انشالله
الهی سلامت باشید

شنبه 7/12/1389 - 14:22 - 0 تشکر 290903

ممنون از لطفتون. پاینده و سرفراز باشید

 

آسمان آبی بودن را به من بیاموز 

شنبه 7/12/1389 - 15:25 - 0 تشکر 290928

اونقده نگات کنم تا که تو هم نگام کنی
پشت در هی میشینم تا درو رو من وا کنی

شنبه 7/12/1389 - 18:54 - 0 تشکر 290990

اومدم تا ببینم لحظه عاشق شدنو
بدلم افتاده بود صدا زدی آقا منو
دل تنهامو آوردم با یه دنیا دلخوشی
کمتر از آهو که نیستم میشه ضامنم بشی
اومدم همسایه های پاپرت رو دون بدم
دلمو رو دست بگیرم تا بهت نشون بدم
روبروی گنبدت سجده کنم سلام بدم
خسته نیستم اگه من از راه دوری اومدم
بگم آفتابیو عاشقم درست مثل جنوب
با همون لهجه دریایی که تو میدونی تو خوب
روبروت بی اختیار دوباره زانو بزنم
میون گریه بگم غریب و در بدر منم
تو رو شاهد بگیرم که با خدا حرف بزنی
میدونم که دست رد باز به سینم نمیزنی
میدونم شفاعت بی منتت زبونزده
به همین امید دلم به مشهد تو اومده
تو که اسمت با غم نقاره ها روی لبهاست
همه صحن طلات رد پای فرشته هاست
دست خالی هیچکسی از در خونت نمیره
یا رضا رضا میگم تا قلبم آروم بگیره
یا رضا رضا میگم تا قلبم آروم بگیره
یا رضا رضا میگم تا قلبم آروم بگیره
یا رضا

 

آسمان آبی بودن را به من بیاموز 

يکشنبه 8/12/1389 - 8:57 - 0 تشکر 291195

یا ضامن آهو!
در بند هواییم، یا ضامن آهو!
در فتنه رهاییم، یا ضامن آهو!
بی تاب و شکیبیم، تنها و غریبیم
بی سقف و سراییم، یا ضامن آهو!
عریانی پاییز، خاموشی پرهیز
بی برگ و نواییم، یا ضامن آهو!
سرگشته‌تر از عمر، برگشته‌تر از بخت
جویای وفاییم، یا ضامن آهو!
آلوده‌ی بدنام، فرسوده‌ی ایام
با خود به جفاییم، یا ضامن آهو!
آلوده مبادا، فرسوده مبادا
این گونه که ماییم، یا ضامن آهو!
پوچیم و کم از هیچ، هیچیم و کم از پوچ
جز نام نشاییم، یا ضامن آهو!
ننگینی نامیم، سنگینی ننگیم
در رنج و عناییم، یا ضامن آهو!
بی رد و نشانیم، از دیده نهانیم
امواج صداییم، یا ضامن آهو!
صید شب و روزیم، پابند هنوزیم
در چنگ فناییم، یا ضامن آهو!
چندی است به تشویش، با چیستی خویش
در چون و چراییم، یا ضامن آهو!
با دامنی اندوه، خاموش‌تر از کوه
فریاد رساییم، یا ضامن آهو!
مجبور مخیّر، ابداع مکرر
تقدیر قضاییم، یا ضامن آهو!
افتاده به عصیان، تن داده به کفران
آلوده‌رداییم، یا ضامن آهو!
حیران شده‌ی رنج، طوفان‌زده‌‌ی درد
دریای بکاییم، یا ضامن آهو!
تو گنج نهانی، ما رنج عناییم
بنگر به کجاییم، یا ضامن آهو!
با رنج پیاپی، در معرکه‌ی ری
بی قدر و بهاییم، یا ضامن آهو!
نه طالع مسعود، نه بانگ خوش عود
زندانی ناییم، یا ضامن آهو!
در غربت یمگان، در محبس شروان
زنجیر به پاییم، یا ضامن آهو!
رانده ز نیستان، مانده ز میستان
تا از تو جداییم، یا ضامن آهو!
سودای ضرر ما، کالای هدر ما
اوقات هباییم، یا ضامن آهو!
دل‌خسته و رسته، از هر چه گسسته
خواهان شماییم، یا ضامن آهو!
روزی بطلب تا، یک شب به تمنا
نزد تو بیاییم، یا ضامن آهو!
در صحن و سرایت، ایوان طلایت
بالی بگشاییم، یا ضامن آهو!
با ما کرم تو، ما در حرم تو
ایمن ز بلاییم، یا ضامن آهو!
چشم از تو نگیریم، جز تو نپذیریم
اصرار گداییم، یا ضامن آهو!
در حسرت کویت، با حیرت رویت
آیینه‌لقاییم، یا ضامن آهو!
مشتاق زیارت، تا جبهه‌ی طاعت
بر خاک تو ساییم، یا ضامن آهو!
گو هر چه نباید، گو هر چه بباید
در کوی رضاییم، یا ضامن آهو!
آیا بپذیری، ما را بپذیری؟
در خوف و رجاییم، یا ضامن آهو!
مِهر است و اگر قهر، شهد است و اگر زهر
تسلیم شماییم، یا ضامن آهو!
فریادرسی تو، عیسی‌نفسی تو
محتاج شفاییم، یا ضامن آهو!
هر چند گنه‌کار، هر قدر سیه‌کار
بی رنگ و ریاییم، یا ضامن آهو!
ما بنده‌ی درگاه، در پیش تو، اما
در عشق خداییم، یا ضامن آهو!
در رنج و تباهی، وقتی تو بخواهی
آزاد و رهاییم، یا ضامن آهو!
ای چشمه‌ی خورشید، مهر تو درخشید
در عین بقاییم، یا ضامن آهو!
ما همسفر شوق، فریادگرشوق
آوای دراییم، یا ضامن آهو!
همخانه‌ی شبگیر، همسایه تأثیر
پرواز دعاییم، یا ضامن آهو!
همراز به خورشید، دمساز به ناهید
در شور و نواییم، یا ضامن آهو!
هم‌صحبت صبحیم، هم‌سوی نسیمیم
هم‌دوش صباییم، یا ضامن آهو!
ما خاک ره تو، در بارگه تو
گویای ثناییم، یا ضامن آهو!
سوگند الستیم، پیمان نشکستیم
در عهد «بلی»ییم، یا ضامن آهو!
یار ضعفا تو، خود ضامن ما تو
ما اهل خطاییم، یا ضامن آهو!
هم مسکنت ما، هر مرحمت تو
مسکین غناییم، یا ضامن آهو!
از فقر سرودیم، یا فخر نمودیم
فخر فقراییم، یا ضامن آهو!
نه نقل فلاطون، نه عقل ارسطو
جویای هداییم، یا ضامن آهو!
هنگامه‌ی وهم آن، کجراهه‌ی فهم این
ما اهل ولاییم، یا ضامن آهو!
از گوهر پاکیم، از کوثر صافیم
فرزند نیاییم، یا ضامن آهو!
چاووش شب رزم، سرجوش تب رزم
شوق شهداییم ، یا ضامن آهو!
ایمان به تو داریم، یونان بگذاریم
تشریک‌زداییم، یا ضامن آهو!
منشور نشابور، سرسلسله‌ی نور
با حکمت و راییم، یا ضامن آهو!
تو راه مجسّم، گر راه به عالم
جز تو بنماییم، یا ضامن آهو!
تا صور قیامت، با شور ندامت
شایان جزاییم، یا ضامن آهو!
همراهی استاد آگاهی‌مان داد
کز تو بسراییم، یا ضامن آهو!
این بخت سهیل است، کش سوی تو میل است
در نور و ضیاییم، یا ضامن آهو!
زین نظم بدایع، وین اختر طالع
اقبال‌هماییم، یا ضامن آهو!


سهِیل محمودی

يکشنبه 8/12/1389 - 9:3 - 0 تشکر 291208

چشمه‌های خروشان تو را می‌شناسند
موج‌های پریشان تو را می‌شناسند
پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
ریگ‌های بیابان تو را می‌شناسند
نام تو رخصت رویش است و طراوت
زین سبب برگ و باران تو را می‌شناسند
هم تو گل‌های این باغ را می‌شناسی
هم تمام شهیدان تو را می‌شناسند
از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
ای که امواج طوفان تو را می‌شناسند
بوی توحید مشروط بر بودن توست
ای که آیات قرآن تو را می‌شناسند
گرچه روی از همه خلق پوشیده داری
آی پیدای پنهان تو را می‌شناسند
اینک ای خوب، فصل غریبی سر آمد
چون تمام غریبان تو را می‌شناسند
کاش من هم عبور تو را دیده بودم
کوچه‌های خراسان تو را می‌شناسند


قیصر امین‌پور

يکشنبه 8/12/1389 - 9:3 - 0 تشکر 291212

عاشقان را کو پناهی غیر توس؟
ای دل! من آتشین آهی بر آر
تا بسوزی دامن ایـن روزگار
روزگـار مـردمی‌ها سوخته
چهره‌ی نامــردمی افروخـته
کینه‌ها در سینه‌ها انباشته
پرچــــم رنگ و ریـا افراشته
دشت سبز اما ز خار و کاکتوس
وز تبر شد هیمـه عود و آبنوس
آب دریا تن به موج کف سپرد
مـوج دریا اوج را از یــاد بـرد
جان‌به‌لب شد از ریاکاری شرف
خوب بودن مرد و بودن شد هدف
آب هم آییــنه را گم کرده اسـت
سنگ در دل‌ها تراکم کرده است
تیرگی انبوه شـد پشت سحـر
صبح در آفاق شب شد دربه‌در
نغمه‌های عشق هم خاموش شد
این قلندر بـاز شولاپوش شد
ارغوان روی او کم‌رنگ شد
پرنیانش هم‌نشین سنـگ شـد
خاک را از خار و خس انباشتند
یاس را در کرت شبدر کاشتنـد
نامرادی را دوا در کـار نیست
مـهر دارو در دل بازار نیـست
گـر دلی مجروح گردد از جفا
نیست گلخندی که تا یابد شفـا
نسخه‌ای نو در فـریب آورده‌اند
بوسه، دارویی که پنهان کرده‌اند
در دل این روزگار پرفـسوس
عاشقان را کو پناهی غیر توس
ای شفابخش دل بـیمار ما!
چاره‌ای کن از نگه در کار ما
خیل صیادان که در هر پشته‌اند
آهوان دشـت‌ها را کـشته‌اند
تا نـهد دل در رهت پا در رکـاب
اشک پیش افتاد و دل را زد به آب


سیدعلی موسوی گرمارودی

يکشنبه 8/12/1389 - 9:4 - 0 تشکر 291215

كاش یك شب باز مهمان دو چشمت می‌شدم
ریزه خوار مشرق خوان دو چشمت می‌شدم
كـاش یك شب می‌گذشتم از فراز چشم تو
گرم گلگشـت خـراسان دو چشمت می‌شدم
كـاش یـك شب می‌سرودم گنبد زرد تو را
فارغ از دنیا، غزلخوان دو چشمت می‌شدم
كاش یك شب می‌نشستم بر ضریح چشم تو
بـاز هـم پـابـند پیمان دو چشمت می‌شدم
صحن و ایوان تو را اى كاش جارو می‌زدم
چـون كـبوترها نگهبان دو چشمت می‌شدم
ضـامن آهـوست چشمان دو شهد روشنت
كـاش آهـوى بـیابان دو چشمت می‌شدم
كاش یك شب معرفت می‌چیدم از چشمان
تو غـرق در دریاى عرفان دو چشمت می‌شدم
كـاش یك شب می‌شدم خیس نگـاه سبز تو
شـاهد اعـجاز بـاران دو چشمت می‌شدم
كاش یك شب نور می‌نوشیدم از چشمان تو
مـی‌درخشیدم، چراغان دو چشمت می‌شدم
سخت شیرین است طعم روشن چـشمان تو
كاش یك شب باز مهمان دو چشمت می‌شدم


رضا اسماعیلی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.