• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 3565)
دوشنبه 24/10/1386 - 16:5 -0 تشکر 24248
بیا جمله بسازیم !

بیا تو یک کلمه یا جمله اضافه کن!

 بیا تو هم یه کلمه یا جمله اضافه کن

دوستای گلم من با یه کلمه شروع میکنم ، بعد هرکسی در ادامه کلمه من یه کلمه یا نهایتا یه جمله کوتاه که روش فکر کرده باشه رو مینویسه در نهایت یه متن جالبی از آب در میاد .
متنی یادگاری میشه از این تاپیک که از تفکر تک تک ما درست شده .این بازی در خقیقت خیلی چیزا رو میتونه نشون بده.مثلا مهارت شما در انتخاب کلمه ها یا خیال پردازی شما و... اگر شروع کنین خودتون متوجه میشین چه بازی جالبی هست .

فقط چند تا چیز رو رعایت کنید :
1- نفر بعدی کلمه یا جمله نفر قبل رو بنویسه و بعد کلمه یا جمله خودش رو بنویسه
2- اگه دوست داشتین هر کسی یه رنگی رو برای خودش انتخاب کنه و با همون رنگ بنویسه
                                                        

                                                   
    من شروع میکنم  ... با آبی مینویسم .

  

      میدونی خیلی ...                                     

باران باش که در باریدنش علف هرز و گل سرخ از برایش یک
معناست.
دوشنبه 8/11/1386 - 10:21 - 0 تشکر 27111

می دونی که من عاشق طبیعتم چون طبیعت منو به یاد خدا می اندازه . راستی ببینم آخرین باری که به دامن طبیعت رفتی ، چقدر به منظره های اطرافت توجه کردی ؟! چند تا گل رو بوییدی چند تا قاصدک خوشکل پیدا کردی و فوتش کردی برا اونی که دلت براش یه ذره شده بود .

اما تو اون شهر شلوغ ، که نمی شد راحت و بدون دغدغه خاطر ، بدون مزاحم های همیشگی ، بدون هر چی نامهربونی و نارفیقیه ، بهش بگی که چقدر دلت میخواسته بهش بگی دوستت دارم ! اما هر بار که تو چشاش نگاه می کردی دستپاچه می شدی و تمام کلماتی که از پیش حاضر کرده بودی از ذهنت می پرید مثل همون قاصدکهایی که فوتشون می کردی توی هوا ولی اینبار فرق داشت...

سه شنبه 9/11/1386 - 0:27 - 0 تشکر 27250

سلام

ببخشید اگه جملات قبلی رنگی نیست...

می دونی که من عاشق طبیعتم چون طبیعت منو به یاد خدا می اندازه . راستی ببینم آخرین باری که به دامن طبیعت رفتی ، چقدر به منظره های اطرافت توجه کردی ؟! چند تا گل رو بوییدی چند تا قاصدک خوشکل پیدا کردی و فوتش کردی برا اونی که دلت براش یه ذره شده بود .

اما تو اون شهر شلوغ ، که نمی شد راحت و بدون دغدغه خاطر ، بدون مزاحم های همیشگی ، بدون هر چی نامهربونی و نارفیقیه ، بهش بگی که چقدر دلت میخواسته بهش بگی دوستت دارم ! اما هر بار که تو چشاش نگاه می کردی دستپاچه می شدی و تمام کلماتی که از پیش حاضر کرده بودی از ذهنت می پرید مثل همون قاصدکهایی که فوتشون می کردی توی هوا ولی اینبار فرق داره ، باید بهش بگی؛ درسته که زمونه فرصت عشق ورزیدن رو دریغ نمیکنه اما

یاحق

مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
چهارشنبه 10/11/1386 - 13:14 - 0 تشکر 27480

می دونی که من عاشق طبیعتم چون طبیعت منو به یاد خدا می اندازه . راستی ببینم آخرین باری که به دامن طبیعت رفتی ، چقدر به منظره های اطرافت توجه کردی ؟! چند تا گل رو بوییدی چند تا قاصدک خوشکل پیدا کردی و فوتش کردی برا اونی که دلت براش یه ذره شده بود .

اما تو اون شهر شلوغ ، که نمی شد راحت و بدون دغدغه خاطر ، بدون مزاحم های همیشگی ، بدون هر چی نامهربونی و نارفیقیه ، بهش بگی که چقدر دلت میخواسته بهش بگی دوستت دارم ! اما هر بار که تو چشاش نگاه می کردی دستپاچه می شدی و تمام کلماتی که از پیش حاضر کرده بودی از ذهنت می پرید مثل همون قاصدکهایی که فوتشون می کردی توی هوا ولی اینبار فرق داره ، باید بهش بگی؛ درسته که زمونه فرصت عشق ورزیدن رو دریغ نمیکنه اما

بدون كه یكی هنوز به یادت هست و می خواد با تو بمونه اما دلش توی تنهایی دراه میمیره و به كسی نیاز داره كه....


گر مرد رهی ، غم مخور از دوری و دیری / دانی که رسیدن هنر گام زمانست
جمعه 12/11/1386 - 11:6 - 0 تشکر 27758

می دونی که من عاشق طبیعتم چون طبیعت منو به یاد خدا می اندازه . راستی ببینم آخرین باری که به دامن طبیعت رفتی ، چقدر به منظره های اطرافت توجه کردی ؟! چند تا گل رو بوییدی چند تا قاصدک خوشکل پیدا کردی و فوتش کردی برا اونی که دلت براش یه ذره شده بود .

اما تو اون شهر شلوغ ، که نمی شد راحت و بدون دغدغه خاطر ، بدون مزاحم های همیشگی ، بدون هر چی نامهربونی و نارفیقیه ، بهش بگی که چقدر دلت میخواسته بهش بگی دوستت دارم ! اما هر بار که تو چشاش نگاه می کردی دستپاچه می شدی و تمام کلماتی که از پیش حاضر کرده بودی از ذهنت می پرید مثل همون قاصدکهایی که فوتشون می کردی توی هوا ولی اینبار فرق داره ، باید بهش بگی؛ درسته که زمونه فرصت عشق ورزیدن رو دریغ نمیکنه اما بدون که ممکنه دیر بشه و یه روز برا همیشه از دستش بدی .

دست هایم بوی خاک می داد  .  مرا به جرم چیدن گل گرفتند  .  کسی فکر نکرد که شاید گلی کاشته باشم .  .:. چگوارا .:.

من سالهای سال مردم ، تا یک دم زندگی کردم  .  تو می توانی یک ذره ، یک مثقال ، مثل من بمیری ؟؟؟ < قیصر امین پور > 

شنبه 13/11/1386 - 13:24 - 0 تشکر 27946

سلام

می دونی که من عاشق طبیعتم چون طبیعت منو به یاد خدا می اندازه . راستی ببینم آخرین باری که به دامن طبیعت رفتی ، چقدر به منظره های اطرافت توجه کردی ؟! چند تا گل رو بوییدی چند تا قاصدک خوشکل پیدا کردی و فوتش کردی برا اونی که دلت براش یه ذره شده بود .

اما تو اون شهر شلوغ ، که نمی شد راحت و بدون دغدغه خاطر ، بدون مزاحم های همیشگی ، بدون هر چی نامهربونی و نارفیقیه ، بهش بگی که چقدر دلت میخواسته بهش بگی دوستت دارم ! اما هر بار که تو چشاش نگاه می کردی دستپاچه می شدی و تمام کلماتی که از پیش حاضر کرده بودی از ذهنت می پرید مثل همون قاصدکهایی که فوتشون می کردی توی هوا ولی اینبار فرق داره ، باید بهش بگی؛ درسته که زمونه فرصت عشق ورزیدن رو دریغ نمیکنه اما بدون که ممکنه دیر بشه و یه روز برا همیشه از دستش بدی.

برای عاشق موندن ، عاشق شدن کافی نیست.باید ...

One is never too old to learn .

يکشنبه 14/11/1386 - 2:13 - 0 تشکر 28059

سلام

می دونی که من عاشق طبیعتم چون طبیعت منو به یاد خدا می اندازه . راستی ببینم آخرین باری که به دامن طبیعت رفتی ، چقدر به منظره های اطرافت توجه کردی ؟! چند تا گل رو بوییدی چند تا قاصدک خوشکل پیدا کردی و فوتش کردی برا اونی که دلت براش یه ذره شده بود .

اما تو اون شهر شلوغ ، که نمی شد راحت و بدون دغدغه خاطر ، بدون مزاحم های همیشگی ، بدون هر چی نامهربونی و نارفیقیه ، بهش بگی که چقدر دلت میخواسته بهش بگی دوستت دارم ! اما هر بار که تو چشاش نگاه می کردی دستپاچه می شدی و تمام کلماتی که از پیش حاضر کرده بودی از ذهنت می پرید مثل همون قاصدکهایی که فوتشون می کردی توی هوا ولی اینبار فرق داره ، باید بهش بگی؛ درسته که زمونه فرصت عشق ورزیدن رو دریغ نمیکنه اما بدون که ممکنه دیر بشه و یه روز برا همیشه از دستش بدی.

برای عاشق موندن ، عاشق شدن کافی نیست. شمع از عشق فقط نمیسوزه، باید ...

یاحق

مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
دوشنبه 22/11/1386 - 11:11 - 0 تشکر 29518

می دونی که من عاشق طبیعتم چون طبیعت منو به یاد خدا می اندازه . راستی ببینم آخرین باری که به دامن طبیعت رفتی ، چقدر به منظره های اطرافت توجه کردی ؟! چند تا گل رو بوییدی چند تا قاصدک خوشکل پیدا کردی و فوتش کردی برا اونی که دلت براش یه ذره شده بود .

اما تو اون شهر شلوغ ، که نمی شد راحت و بدون دغدغه خاطر ، بدون مزاحم های همیشگی ، بدون هر چی نامهربونی و نارفیقیه ، بهش بگی که چقدر دلت میخواسته بهش بگی دوستت دارم ! اما هر بار که تو چشاش نگاه می کردی دستپاچه می شدی و تمام کلماتی که از پیش حاضر کرده بودی از ذهنت می پرید مثل همون قاصدکهایی که فوتشون می کردی توی هوا ولی اینبار فرق داره ، باید بهش بگی؛ درسته که زمونه فرصت عشق ورزیدن رو دریغ نمیکنه اما بدون که ممکنه دیر بشه و یه روز برا همیشه از دستش بدی.

برای عاشق موندن ، عاشق شدن کافی نیست. شمع از عشق فقط نمیسوزه ، باید پروانه شدن رو یاد بگیری . باید یاد بگیری به خاطرش بسوزی و هیچی نگی . باید ...

دست هایم بوی خاک می داد  .  مرا به جرم چیدن گل گرفتند  .  کسی فکر نکرد که شاید گلی کاشته باشم .  .:. چگوارا .:.

من سالهای سال مردم ، تا یک دم زندگی کردم  .  تو می توانی یک ذره ، یک مثقال ، مثل من بمیری ؟؟؟ < قیصر امین پور > 

پنج شنبه 25/11/1386 - 12:48 - 0 تشکر 29933

سلام به همه !
ببین !‌بهتر نیست خودت آخرش رو یه جوری بنویسی تا تموم بشه ؟! بهتر یه متن جدید رو شروع كنیم ! پیشنهادم اینه كه آخرش رو بنویس و اسم و رنگ اونایی كه همكاری كردند رو پایینش بنویس !

دست هایم بوی خاک می داد  .  مرا به جرم چیدن گل گرفتند  .  کسی فکر نکرد که شاید گلی کاشته باشم .  .:. چگوارا .:.

من سالهای سال مردم ، تا یک دم زندگی کردم  .  تو می توانی یک ذره ، یک مثقال ، مثل من بمیری ؟؟؟ < قیصر امین پور > 

پنج شنبه 25/11/1386 - 17:10 - 0 تشکر 29965

می دونی که من عاشق طبیعتم چون طبیعت منو به یاد خدا می اندازه . راستی ببینم آخرین باری که به دامن طبیعت رفتی ، چقدر به منظره های اطرافت توجه کردی ؟! چند تا گل رو بوییدی چند تا قاصدک خوشکل پیدا کردی و فوتش کردی برااونی کهدلت براش یه ذره شده بود .
اما تو اون شهر شلوغ ، کهنمی شد راحت و بدون دغدغه خاطر ، بدون مزاحم های همیشگی ، بدون هر چی نامهربونی و نارفیقیه ، بهش بگی که چقدر دلت میخواسته بهش بگی دوستت دارم ! اما هر بار که تو چشاش نگاه می کردی میدیدی كه داره به یكی دیگه نگاه میكنه اما...

جمعه 9/1/1387 - 18:7 - 0 تشکر 34975

می دونی که من عاشق طبیعتم چون طبیعت منو به یاد خدا می اندازه . راستی ببینم آخرین باری که به دامن طبیعت رفتی ، چقدر به منظره های اطرافت توجه کردی ؟! چند تا گل رو بوییدی چند تا قاصدک خوشکل پیدا کردی و فوتش کردی برااونی که دلت براش یه ذره شده بود .
اما تو اون شهر شلوغ ، که نمی شد راحت و بدون دغدغه خاطر ، بدون مزاحم های همیشگی ، بدون هر چی نامهربونی و نارفیقیه ، بهش بگی که چقدر دلت میخواسته بهش بگی دوستت دارم ! اما هر بار که تو چشاش نگاه می کردی میدیدی كه داره به یكی دیگه نگاه میكنه اما شادی در نگاهش نمی دیدی و نمی دونستی كه واقعا دوستت دارد یانه كاش...

=======

=================

 =================================

  ماویوندایلریندا

 پرانتز باز بنویسید پرنده.پرانتز رو نبندید بگذارید پرنده آزادانه حركت كنه. (wwwhite- crowww..............

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.