• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 1885)
شنبه 27/6/1389 - 13:33 -0 تشکر 232699
احمدی‌نژاد: مجلس دیگر در راس امور نیست

 احمدی‌نژاد:

اتفاقاً قوه مجریه، قوه اول كشور است، بعضی‌ها یك جمله حضرت امام(ره) را متعلق به زمانی كه نظام ما پارلمانی بوده برجسته می‌كنند، آن‌زمان رئیس‌جمهور مسئول اداره كشور نبوده بلكه نخست‌وزیر مسئول اداره كشور بوده كه از طریق مجلس انتخاب می‌شده است. آن موقع مجلس بالا‌ترین بود. اكنون در قانون اساسی قوه مجریه بار اصلی اداره كشور را بر دوش دارد و قوای دیگر باید كمكش كنند. ضمن این‌كه در قوه مجریه، جایگاهی است به‌نام ریاست جمهوری.

وی افزود: رئیس جمهوری علاوه بر این‌كه رئیس جمهور هست، رئیس دولت هم هست. رئیس جمهور بعد از رهبری بالاترین مقام كشور است، رئیس جمهور مجری قانون اساسی هم هست، این دیگر به استقلال قوا ربطی ندارد. مردم رأی مستقیم می‌دهند، رئیس‌جمهور كه انتخاب می‌شود، رئیس دولت است، رئیس قوه مجریه است، این یك قوه مستقل است. علاوه بر این‌ها رئیس‌جمهور مجری قانون اساسی هم است، مسئول امور اداری، برنامه، بودجه و استخدامی كشور شخص رئیس جمهور است. یعنی سایر قوا هم اگر بخواهند كار برنامه، بودجه، استخدامی و اداری داشته باشند مسئولش رئیس‌جمهور است. معنای این موضوع، دخالت در قوا و نقض استقلال قوا نیست.

 

http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=120555

 

 


بني الاسلام علي الکلمتين,کلمة التوحيد و توحيد الکلمة

شنبه 27/6/1389 - 15:55 - 0 تشکر 232745

سلام
به نظر من وظایف سه قوه در راستای هم قرار دارد و هیچ کدام نمی توانند بگویند ما در راس هستیم
مجلس تا قوانین را تصویب نکند که رییس جمهور نمی تواند اجرا کند.

 

  به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند          كه برون درچه كردي، كه درون خانه‌آئي

 

                                    

يکشنبه 28/6/1389 - 12:53 - 0 تشکر 233034

روزنامه جمهوری اسلامی:

آقای رئیس‌جمهور هر جا را که خودشان قرار دارند رأس می‌دانند

جایگاه نخست وزیر قوی تر از رئیس جمهور فعلی،قویتر بود ،اما امام گفت : مجلس در راس امور است



آقای احمدی‌نژاد رئیس جمهور، در مصاحبه با روزنامه ایران گفته‌اند "بعضی‌ها استقلال قوا را فقط برای قوه مقننه و قوه قضائیه می‌خواهند. اتفاقاً قوه مجریه قوه اول کشور است. بعضی‌ها یک جمله حضرت امام را متعلق به زمانی که نظام ما پارلمانی بوده برجسته می‌کنند. آن زمان رئیس‌جمهور مسئول اداره کشور نبوده بلکه نخست‌وزیر مسئول اداره کشور بوده که از طریق مجلس انتخاب می‌شده است. آن موقع مجلس بالاترین بود. اکنون در قانون اساسی قوه مجریه بار اصلی اداره کشور را بردوش دارد و قوای دیگر باید کمکش کنند، ضمن اینکه در قوه مجریه، جایگاهی است به نام ریاست جمهوری. " (روزنامه ایران، شنبه 27/6/89). 

منظور آقای رئیس‌جمهور از جمله‌ای که از حضرت امام خمینی برجسته می‌کنند جمله معروف "مجلس در رأس امور است" می‌باشد. بدین ترتیب، آنچه از مصاحبه آقای رئیس‌جمهور با روزنامه ایران که در سطور بالا نقل شده خواندید، بدین معنی است که اکنون دیگر مجلس در رأس امور نیست. 

در زمان امام، قوه مجریه که به ریاست نخست‌وزیر اداره می‌شد، نخست‌وزیر توسط رئیس‌جمهور به مجلس پیشنهاد می‌گردید و با رأی اعتماد مجلس به ریاست دولت انتخاب می‌شد. با توجه به اینکه رئیس‌جمهور با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شد و نمایندگان مجلس نیز با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شدند، نخست‌وزیر توسط دو نهاد مهم که هر دو مستقیماً منبعث از آراء مردم بودند به ریاست دولت برگزیده می‌شد و به همین جهت از جایگاهی قوی‌تر از رئیس‌جمهور بعد از تجدیدنظر در قانون اساسی که فقط از یک جهت دارای پشتوانه مستقیم رأی مردم می‌باشد برخوردار بود. 

در دوران حیات حضرت امام خمینی نیز قوه مجریه، به معنای مجموعه‌ی رئیس جمهور، نخست‌وزیر و هیأت دولت، مسئولیت اداره امور کشور را برعهده داشت و آنچه امروز برعهده قوه مجریه است در آن زمان نیز همین امور را برعهده داشت . 

قوه مجریه به شخص رئیس‌جمهور اطلاق نمی‌شود. برخلاف نظر آقای رئیس جمهور، رمز فرمایش امام که فرمودند "مجلس در رأس امور است" در اینست که مجلس تصویب کننده قانون است و دو قوه دیگر یعنی قوه قضائیه و مجریه اجرا کنندگان آن هستند. علاوه بر این، مجلس مسئولیت نظارت بر اجرای قانون توسط دو قوه دیگر و حتی تحقیق و تفحص از آنها را نیز دارد. 

علاوه بر اینها، اگر معیار در رأس امور بودن، انتخاب مستقیم توسط مردم است، کلیه نمایندگان مجلس با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شوند. بنابراین، مجلس در رأس امور است. مهمتر آنکه طبق قانون اساسی موجود مجلس و قوه قضائیه حق عزل رئیس‌جمهور را دارند درحالی که رئیس‌جمهور حق انحلال مجلس یا دخالت در قوه قضائیه را ندارد. 

نوع سخن گفتن آقای رئیس‌جمهور نشان می‌دهد ایشان تصور می‌کنند هر جا خودشان قرار دارند، آنجا رأس است! بنابر این، حق اینست که ایشان یکبار بطور کامل قانون اساسی را بخوانند و با توجه به واقعیت‌های قانون اساسی سخن بگویند. 

ضمناً توجه آقای رئیس‌جمهور را به فرموده رهبر معظم انقلاب که بعد از بازنگری قانون اساسی تأکید کرده‌اند: "همانطور که امام (رضوان الله علیه) فرمودند "مجلس در رأس امور است" (14/11/74 و 6/3/83) جلب می‌کنیم.

رونامه جمهوری اسلامی

28 شهریور1389

 

 


بني الاسلام علي الکلمتين,کلمة التوحيد و توحيد الکلمة

يکشنبه 28/6/1389 - 17:20 - 0 تشکر 233119

این هم از آن حرفهای روزنامه جمهوری اسلامی است چطور نخست وزیری که غیر مستقیم وتوسط رییس جمهور معرفی می شد با رای مجلس تایید می شد وزیر نظر رئیس جمهور کار می کرد از ریاست جمهوری فعلی مقامش بالاتر بود ؟؟؟

يکشنبه 28/6/1389 - 17:36 - 0 تشکر 233121

4siamak گفته است :
[quote=4siamak;423165;233034]

روزنامه جمهوری اسلامی:

آقای رئیس‌جمهور هر جا را که خودشان قرار دارند رأس می‌دانند

جایگاه نخست وزیر قوی تر از رئیس جمهور فعلی،قویتر بود ،اما امام گفت : مجلس در راس امور است



آقای احمدی‌نژاد رئیس جمهور، در مصاحبه با روزنامه ایران گفته‌اند "بعضی‌ها استقلال قوا را فقط برای قوه مقننه و قوه قضائیه می‌خواهند. اتفاقاً قوه مجریه قوه اول کشور است. بعضی‌ها یک جمله حضرت امام را متعلق به زمانی که نظام ما پارلمانی بوده برجسته می‌کنند. آن زمان رئیس‌جمهور مسئول اداره کشور نبوده بلکه نخست‌وزیر مسئول اداره کشور بوده که از طریق مجلس انتخاب می‌شده است. آن موقع مجلس بالاترین بود. اکنون در قانون اساسی قوه مجریه بار اصلی اداره کشور را بردوش دارد و قوای دیگر باید کمکش کنند، ضمن اینکه در قوه مجریه، جایگاهی است به نام ریاست جمهوری. " (روزنامه ایران، شنبه 27/6/89). 

منظور آقای رئیس‌جمهور از جمله‌ای که از حضرت امام خمینی برجسته می‌کنند جمله معروف "مجلس در رأس امور است" می‌باشد. بدین ترتیب، آنچه از مصاحبه آقای رئیس‌جمهور با روزنامه ایران که در سطور بالا نقل شده خواندید، بدین معنی است که اکنون دیگر مجلس در رأس امور نیست. 

در زمان امام، قوه مجریه که به ریاست نخست‌وزیر اداره می‌شد، نخست‌وزیر توسط رئیس‌جمهور به مجلس پیشنهاد می‌گردید و با رأی اعتماد مجلس به ریاست دولت انتخاب می‌شد. با توجه به اینکه رئیس‌جمهور با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شد و نمایندگان مجلس نیز با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شدند، نخست‌وزیر توسط دو نهاد مهم که هر دو مستقیماً منبعث از آراء مردم بودند به ریاست دولت برگزیده می‌شد و به همین جهت از جایگاهی قوی‌تر از رئیس‌جمهور بعد از تجدیدنظر در قانون اساسی که فقط از یک جهت دارای پشتوانه مستقیم رأی مردم می‌باشد برخوردار بود. 

در دوران حیات حضرت امام خمینی نیز قوه مجریه، به معنای مجموعه‌ی رئیس جمهور، نخست‌وزیر و هیأت دولت، مسئولیت اداره امور کشور را برعهده داشت و آنچه امروز برعهده قوه مجریه است در آن زمان نیز همین امور را برعهده داشت . 

قوه مجریه به شخص رئیس‌جمهور اطلاق نمی‌شود. برخلاف نظر آقای رئیس جمهور، رمز فرمایش امام که فرمودند "مجلس در رأس امور است" در اینست که مجلس تصویب کننده قانون است و دو قوه دیگر یعنی قوه قضائیه و مجریه اجرا کنندگان آن هستند. علاوه بر این، مجلس مسئولیت نظارت بر اجرای قانون توسط دو قوه دیگر و حتی تحقیق و تفحص از آنها را نیز دارد. 

علاوه بر اینها، اگر معیار در رأس امور بودن، انتخاب مستقیم توسط مردم است، کلیه نمایندگان مجلس با رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شوند. بنابراین، مجلس در رأس امور است. مهمتر آنکه طبق قانون اساسی موجود مجلس و قوه قضائیه حق عزل رئیس‌جمهور را دارند درحالی که رئیس‌جمهور حق انحلال مجلس یا دخالت در قوه قضائیه را ندارد.

نوع سخن گفتن آقای رئیس‌جمهور نشان می‌دهد ایشان تصور می‌کنند هر جا خودشان قرار دارند، آنجا رأس است! بنابر این، حق اینست که ایشان یکبار بطور کامل قانون اساسی را بخوانند و با توجه به واقعیت‌های قانون اساسی سخن بگویند. 

ضمناً توجه آقای رئیس‌جمهور را به فرموده رهبر معظم انقلاب که بعد از بازنگری قانون اساسی تأکید کرده‌اند: "همانطور که امام (رضوان الله علیه) فرمودند "مجلس در رأس امور است" (14/11/74 و 6/3/83) جلب می‌کنیم.

رونامه جمهوری اسلامی

28 شهریور1389

در رابطه با ادعای روزنامه جمهوری اسلامی و مخالفتهای جناحی با جناب دکتر احمدی نژاد نظر شما را به نکات زیر جلب مینمایم :

1- روزنامه جمهوری اسلامی بر خلاف نام زیبایش از ابتدای انقلاب تا به الان روزنامه ای به شدت جناحی و چپی است و فقط از مسئولین روی کار آمده ایراد میگیرد حال چه ایراد درست باشد چه غلط!!

2- اتفاقاً این فرمایش امام (ره) در زمان نخست وزیری آقای مهندس موسوی و بهانه گیریهای ایشان به مجلس وقت و تبعیت نکردن ایشان بر اساس قانون اساسی از مجلس و شخص رییس جمهور بوده است.

3-فرمایش جناب دکتر احمدی نژاد مبنی بر اینکه : « رییس جمهور بالاترین مقام کشور بعد از رهبری است و کلیه امور برنامه و بودجه و اداری واستخدامی کشور به عهده شخص رییس جمهور است و در این رابطه سازمانی تحت عنوان « سازمان مدیریت و برنامه ریزی » زیر نظر رییس جمهور مشغول بکار است و کلیه قوا بایستی در این رابطه با شخص رییس جمهور هماهنگی و همکاری داشته باشند » نص صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است.

4- رییس جمهور رییس هیأت دولت و رییس قوه مجریه نیز هست. اینکه روزنامه جمهوری اسلامی گفته قوه مجریه به شخص رییس جمهور اطلاق نمیشود از همان جملات جناحی و مغرضانه همیشگی این روزنامه است ، چون رییس جمهور رییس قوه مجریه بوده و تصمیم گیرنده و دستور دهنده نهایی به این قوه میباشد.

5- برخلاف گفته خنده دار روزنامه جمهوری اسلامی هیچگاه جایگاه نخست وزیر از جایگاه رییس جمهور بالاتر و به تعبیر روزنامه قویتر نبوده است ، چون :

اولاً در آن زمانها طبق قانون اساسی نخست وزیر به پیشنهاد رییس جمهور انتخاب میشد.

ثانیاً نخست وزیر از رییس جمهور دستور میگرفت ، البته بماند که آقای مهندس موسوی در زمان نخست وزیری از فرمایشات رهبری که در آن زمان رییس جمهور بودند امتناع میکردند و جالب اینجاست شکایت معظم له را پیش حضرت امام (ره) میبردند و امام (ره) به نخست وزیر ایراد میگرفت که چرا از رییس جمهور و مجلس تبعیت نمیکند.

ثالثاً رییس جمهور را مردم انتخاب میکردند و عزل یا قبول استعفای ایشان طبق قانون اساسی فقط توسط رهبری امکانپذیر است ، ولی نخست وزیر را رییس جمهور انتخاب میکرد و مجلس رأی اعتماد میداد و عزل یا قبول استعفای وی توسط رییس جمهور امکانپذیر بود و البته مانند وزرای دیگر در صورت استیضاح مجلس و ندادن رأی اعتماد به وی بعد از جلسه استیضاح توسط مجلس ، نخست وزیر عزل میگردید و بایستی رییس جمهور شخص دیگری را انتخاب و به مجلس معرفی میکرد.

پس چطور ممکن است به گفته روزنامه جمهوری اسلامی ، جایگاه نخست وزیر از جایگاه رییس جمهور بالاتر و قویتر باشد ؟؟!!!

6- باز هم به گفته مضحک این روزنامه دلیل اینکه « مجلس در رأس امور است » اینست که آنها با رأی مردم انتخاب میشوند!!

مگر رییس جمهور با رأی غیر مردم انتخاب میشوند؟؟!! بعلاوه رأی کل مردم ایران با رسیدن به حدنصاب و اکثریت آرا تعیین کننده رییس جمهور کشور است و سپس فیلتر تنفیذ رهبری نیز برای تأیید صلاحیت ایشان وجود دارد ، در صورتی که هر نماینده مجلس با رأی مردم یک شهر یا چند روستا انتخاب میشوند بدون هیچ فیلتر تأیید صلاحیتی بعد از انتخاب آقایان!!

پس به نطر شما کدامیک در الویت اداره امور کشور ارجحیت دارند : نماینده کل ایران یا چند نماینده یک شهر از ایران که همواره در همه امور با یکدیگر اختلاف نظر دارند ؟!!

7- باز هم یک گاف دیگر از گفته های ناپخته روزنامه جمهوری اسلامی که گفته : « مجلس و قوه قضاییه حق عزل رییس جمهور را دارد »

طبق نص صریح قانون اساسی تنها کسی که حق تنفیذ ، عزل یا قبول استعفای شخص رییس جمهور را دارد ، مقام معظم رهبری است.

من مانده ام که بر چاپ این روزنامه سر دبیر و مدیر مسئول روزنامه نظارتی ندارند یا اینکه قانون اساسی را نخوانده اند؟؟!!!

البته فکر میکنم هیچکدام از موارد بالا دلیل این گفته غیر قانونی نیست بلکه همان تعصب شدید جناحی و چپ بودن با هرکس که بر سر کار می آید ، دلیل این صحبت از سر تعصب و عناد است.

دوست من شما هم زیاد به حرف این روزنامه ها اعتماد نکنید.

موفق و پیروز و سربلند باشید.

دوشنبه 29/6/1389 - 7:48 - 0 تشکر 233276

سلام
قابل توجه جناب مهدی امیری عزیز

1-در ابتدای انقلاب رییس جمهور یک مقام تشریفاتی بود وتمام کارها توسط نخست وزیر انجام میشد از طرفی هم رییس جمهور وهم مجلس در انتخاب آن نقش داشت لذا جایگاهی قویتر داشته است
2-زمان رییس جمهوری بنی صدر اول مجلس رای به عدم کفایت داد بعد امام خمینی آن را امضاء فرمودند

اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

جانم فدای رهبر

لبیک یا خامنه ای

دوشنبه 29/6/1389 - 12:49 - 0 تشکر 233378

mohammad_majed گفته است :
[quote=mohammad_majed;364121;233276]

سلام
قابل توجه جناب مهدی امیری عزیز

1-در ابتدای انقلاب رییس جمهور یک مقام تشریفاتی بود وتمام کارها توسط نخست وزیر انجام میشد از طرفی هم رییس جمهور وهم مجلس در انتخاب آن نقش داشت لذا جایگاهی قویتر داشته است
2-زمان رییس جمهوری بنی صدر اول مجلس رای به عدم کفایت داد بعد امام خمینی آن را امضاء فرمودند

برادر عزیز :

1- برعکس ادعای شما و همانطور که در پست قبلی عنوان کردم در ابتدای انقلاب رییس جمهور یک مقام تشریفاتی نبود و نخست وزیر زیر نظر و تحت دستور رییس جمهور کار میکرد نمونه اش نخست وزیر شهید باهنر که زیر نظر رییس جمهور شهید رجایی فعالیت مینمود و همگان شهید رجایی را بیشتر و مهمتر از شهید باهنر میشناسند (البته اطاعت پذیری و خدمات شهید باهنر هم کم نبوده است)

فقط یک نفر از این قاعده قانون اساسی درست پیروی نمیکرد و آن هم مهندس موسوی که نخست وزیر یک رییس جمهور کارآمد به نام حضرت آیت الله خامنه ای بود و نخست وزیر همیشه بدنبال حاشیه و دور زدن قانون اساسی بودند در صورتی که در شعارهای انتخاباتی اخیر خود را خیلی ملتزم به قانون اساسی میدانستند !!! که البته سوابق ایشان عکس این قضیه را ثابت کرده است.

باز هم به شما دوست گرامی توصیه میکنم مطالب پست قبلی من را دقیقتر بخوانید.

2- از مطلب دوم شما اینطور استنباط میگردد که شما مطالعات سیاسی کمی دارید یا خدای نکرده اینکه از سر تعصب و عناد با شخص خاصی اینگونه  صحبت میکنید:

اولاً مجلس وقتی توانست به بنی صدر رأی عدم کفایت سیاسی بدهد که دیگر او رییس جمهور قطعی نبود و امور توسط حضرت امام (ره) به دست هیأت موقتی به سرپرستی حضرت آیت الله خامنه ای سپرده شده بود و حضرت امام (ره) از مجلس خواسته بود که صلاحیت سیاسی بنی صدر بررسی شود.

در ثانی مجلس بنا به دستور و جهت استحضار امام (ره) رأی عدم کفایت سیاسی بنی صدر را خدمت ایشان عرضه کردند و در نهایت حضرت امام (ره) تصمیم به عزل وی گرفتند و مجلس هیچگونه دخالتی در عزل بنی صدر نکرد.

به شما برادر بزرگوار توصیه میکنم با مطالعات بیشتر در این امور قضاوت و اظهارنظر بفرمایید.

دوشنبه 29/6/1389 - 20:11 - 0 تشکر 233515

مهم اول و دوم بودن نیست مهم مردمی بودن و به فکر مردم بودن است.

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
سه شنبه 30/6/1389 - 12:14 - 0 تشکر 233724

nasimezayanderood گفته است :
[quote=nasimezayanderood;350519;233515]مهم اول و دوم بودن نیست مهم مردمی بودن و به فکر مردم بودن است.

دقیقا

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
جمعه 2/7/1389 - 9:52 - 0 تشکر 234442

رهبر انقلاب: همان‏طور كه امام (رضوان‏اللَّه‏علیه) فرمودند، مجلس در رأس امور است




سایت الف ـ در پاسخ به اظهارات برادر گرامی آقای دكتر احمدی نژاد مبنی بر اینكه جمله مجلس در رأس امور است امام (ره) اختصاص به زمان خاصی داشته است، رهنمودهای رهبر انقلاب در همین زمینه از جمله در سال‌های 74 و 83 كه صریحا تاكیدی بر در رأس امور بودن مجلس است را بازخوانی می‌كنیم. امید كه سوء تفاهم بوجود آمده رفع شود و پایانی بر طرح این بحث‌های غیر ضروری و التهاب آفرین باشد.
پیام رهبر انقلاب اسلامی بمناسبت آغاز بكار هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی
متن پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بمناسبت آغاز مجلس هفتم به این شرح است:
سپاس، خداوند عزیز و حكیم را كه بار دیگر در یكی از برترین آزمونهای تاریخی، ملت ایران را سربلند و پیروز ساخت و با رای روشن آنان، هفتمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی را در موعد قانونی، شكل بخشید.
سلام خدا بر پیامبر مكرم اسلام صلی‌الله علیه و آله و همه‌ی پیامبران الهی و برامامان معصوم بویژه بر امام مهدی موعود ارواحنا فداه، كه الهام بخش ملت ایران و مشعل افروز راه بشریت‌اند.
درود بر روان بنیانگذار جمهوری اسلامی و شهیدان راه آزادگی و سرافرازی ایران كه اسلام را معنا كردند و بندهای اسارت را گسستند و راه استقلال و سربلندی ملت را گشودند، دژ كهن استبداد را ویران ساختند و بنای مردمسالاری دینی را با همت والای ملت عظیم الشان استوار كردند.
بیست و چهار سال قانون‌گذاری در شش دوره‌ی مجلس شورای اسلامی با همه دشواریها و فراز و فرودها، به حول و قوه‌ی الهی، بی‌وقفه طی شده است و مردم ایران در نخستین تجربه‌ی ماندگارخود در طول تاریخ، با همت و پشتكاری ستایش بر انگیز، حتی یك روز تاخیر و تعویق را در این كار بزرگ بر نتافته و خلا حضور مجلس قانونگذار را نپذیرفته اند، و اینك مجلس هفتم در موعد قانونی خود آغاز می‌شود و شما نمایندگان تازه نفس، در خانه‌ی ملت كه كانون اصلی حركت به سوی آینده است گرد آمده ایم.
وظیفه‌ی خود می‌دانم كه تفضل الهی را در برپایی بهنگام مجلس و حضور پرشور مردم در انتخابات اول اسفند از اعماق دل شكر گویم. پیروزی مردم بر توطئه‌ی پیچیده و استكباری "تاخیر مجلس "، پدیده‌ای فراموش نشدنی و سرشار از عبرتها برای امروز و فردای نظام اسلامی است و جز با تفضل ویژه‌ی پروردگار به دست نیامد. كمك و همراهی مسئولان و دست اندركاران انتخابات در وزارت كشور و شورای محترم نگهبان و تلاش مجاهدت آمیزی كه مبذول داشتند، زمینه ساز این عنایت معنوی و الهی بود، وتشكر از یكایك آنان وظیفه‌ی حتمی و همیشگی اینجانب است.
همچنین خود را موظف می‌شمرم كه برای یكایك اقداماتی كه در مجلس ششم در جهت پیشرفت و توسعه‌ی كشور و با نیت خدمت به مردم انجام یافته، از نمایندگان آن مجلس تشكر كنم و بویژه از مدیریت پرتلاش و طاقت فرسای جناب آقای كروبی ریاست محترم مجلس ششم صمیمانه قدر دانی نمایم.
اكنون كه شما برادران و خواهران با گزینش ملت ایران در انتخاباتی سالم و آزاد و از میان رقابتی پرشور، به مجلس شورای اسلامی راه یافته و بر مسند نمایندگی این ملت مومن و آزاده نشسته اید، لازم می‌دانم نكاتی را به عرض برسانم:
1- نمایندگی در مجلس، حضور در عرصه‌ی خدمتگزاری به مردم است. این توفیق بزرگ را عطیه‌یی الهی بدانید و خداوند را بر آن شكر گزارید و به شرط الزامی آن كه غفلت نورزیدن از وظیفه‌ی خدمتگزاری است پایبند بمانید. مجلس را حقیقتا - و نه تنها در زبان - خانه‌ی مردم بدانید.
2-شما گزیده‌ای مردمی می‌باشید كه دلبستگی خود به نظام اسلامی و ارزشهای والای آن را به اثبات رسانده‌اند. تعهدی كه از این گزینش بر ذمه‌ی شما است، در اصول قانون اساسی و بویژه در سوگند نمایندگی بروشنی تبیین شده است. به اهمیت و عمق و ابعاد این سوگند در همه حال پایبند باشید.
3- مردم همیشه طرفدار نمایندگانی با ایمان، خدمتگزار، عدالتخواه، امین، و تلاشگر در راه عزت و استقلال كشورند، و در هر دوره كسانی را كه دارای این ویژگیها دانسته اند، به نمایندگی بر گزیده‌اند. به اعتماد مردم ارج نهید و از این ویژگیها در مجلس، پاسداری كنید. 4- هر گفتار و كرداری در مجلس كه به فرسایش نظام و بر افروختن چالشهای جناحی بینجامد؛ همبستگی ملی را سست و دشمن را به نفوذ در صفوف ملت و مسوولان امیدوار كند؛ مردم را از كارگشایی نمایندگان خود نومید و در راست گویی آنان به تردید افكند؛ بیگمان در سمتی مخالف با وظیفه‌ی نمایندگی است. نماینده‌ی مجلس در این صورت، وكیلی بی‌موكل و نشسته بر اریكه‌ای ناسزاوار است.
5- نیازها و مطالبات حقیقی مردم را می‌شناسید؛ اشتغال، مبارزه با فساد مالی، زدودن محرومیت از مناطق محروم، مهار تورم و مقابله با گرانی، روان شدن چرخه‌ی خدمت رسانی، گسترش و اعتلای فرهنگ و اخلاق، رونق یافتن علم و تحقیق، مسوولیت پذیری و پاسخگویی مسوولان حكومتی، در شمار برجسته‌ترین این نیازها است و اینها است كه عدالت اجتماعی را ممكن و پیشرفت و توسعه را محقق میسازد. نیازهای موهوم و ساخته‌ی دست تبلیغاتچی‌های بیگانه و بدخواه، نباید بجای این خواسته‌های حقیقی بنشیند.
6- پیوند حقیقی با مردم، مستلزم حضور در میان آنان و دور نشدن از سطح متوسط زندگی آنان است. ساده زیستی و پرهیز از اسراف و پرهیز از هزینه كردن بیت المال در امور شخصی و غیر ضروری، شرط لازم برای حفظ این پیوند است. ترویج فرهنگ اشرافیگری و تجمل و سفرهای پرهزینه و بیهوده‌ی خرجی از كیسه‌ی مردم، دور از شأن نمایندگی و عامل گسیخته شدن پیوند نماینده بامردم است.
7- نگاه ملی به همه‌ی قوانین و برنامه‌های مصوب مجلس، وظیفه‌ی عموم نمایندگان است. انواع سلیقه‌ها و گرایشهای سیاسی و اقوام ایرانی و پیروان ادیان و اهالی مناطق گوناگون كشور در مجلس حضور دارند. همه‌ی تمایلات منطقه ئی و قومی و بخشی باید در پرتو نگاه ملی برآورده شود، و بجای قوانین كم عمق یا كم عمر و كم اثر یا غیر عملی، قوانینی گره گشا، پرتاثیر، جامع و سنجیده فراهم گردد.
8- استقلال نمایندگان و شخصیت متین و استوار آنان، مورد انتظار همه‌ی موكلان است. هیچ تطمیع و تهدیدی نباید نماینده را تحت تاثیر بگیرد و او را از شأن و وظیفه‌ی نمایندگی باز دارد. شایسته گزینی و ارزشگرایی و شجاعت، معیار درست برای قول و فعل نمایندگان است.
9- ارتباط منطقی با قوای دیگر بر پایه‌ی همكاری و همدلی، وظیفه‌ی مهم دیگر مجلس است. كمال این وظیفه آنگاه تحقق می‌یابد كه با اعمال نظارت قانونی و نهادینه ساختن پاسخگویی در دیگر قوا، كه وظیفه‌ی دیگر مجلس است، همراه گردد. تعامل و تفاهم با شورای محترم نگهبان كه خود، بخشی از قوه‌ی مقننه است، البته در اولویت قرار دارد. ارتباط با صاحبنظران محیطهای علمی و عملی و بهره گیری از تجربه‌ها و اندیشه‌های ارزشمند آنان، نیز به غنای مجلس كه بحمدالله خود دارای تركیبی علمی و كارشناسی و تخصصی است خواهد افزود.
10 - امروز كشور و منطقه‌ی ما در شرایط ویژه ئی به سر می‌برد. حضور نیروهای متجاوز و اشغالگر آمریكایی و انگلیسی در عراق و تحریكات مستكبرانه و ابلهانه‌ی آنان و بخصوص جریحه‌دار ساختن احساسات دینی و غیرت ملی مسلمانان، وضعیت حساسی پدید آورده است. برخی تهدیدها كه تضعیف جایگاه جمهوری اسلامی و كندی یا توقف روند دانش و فناوری را هدف گرفته است، نیز دامن زده می‌شود.
بی شك اینها هیچیك نخواهد توانست خللی در عزم راسخ مسوولان پدید آورد و گام استوار ملت و دولت را سست كند، نمایندگان مردم در مجلس وظیفه‌ی سنگینی در این باره بر عهده دارند. گفتار و عمل آنان باید یكپارچگی ملت، عزت ملی، ایمان و امید و تلاش، بیداری و آگاهی، اخلاق و قضیلت و آزادگی و عزم و اراده‌ی پولادین را برای كشور به ارمغان آورد. چنین مجلسی بیشك، عصاره‌ی فضائل و بطور طبیعی در رأس امور خواهد بود.
توفیق یكایك شما را از خداوند متعال مسالت می‌كنم.
والسلام علیكم و رحمة الله
سید علی خامنه ای
ششم خرداد 1383

اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

جانم فدای رهبر

لبیک یا خامنه ای

جمعه 2/7/1389 - 9:53 - 0 تشکر 234443

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای هیأت نظارت بر انتخابات شورای نگهبان‏
بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحیم‏
آقایان محترم و برادران عزیز؛ خیلی خوش آمدید و زحمت كشیدید. همان‏طور كه فرمودند، روز ماه رمضان و هوای سرد و راههای دور، همّت بلندی را می‏طلبد كه آقایان در این‏جا اجتماع بفرمایند. بنده هم متشكّرم از این‏كه به این‏جا تشریف آوردید و این بار سنگین امانت الهی و انقلابی را بر دوش خودتان پذیرفتید و ان‏شاءاللَّه به سلامت حمل خواهید كرد.
آقایان محترم! مسأله انتخابات، مسأله بسیار مهم و اساسی و تعیین‏كننده‏ای است. اهمیت انتخابات از جهات گوناگونی است. یكی از آنها این است كه نظام ما نظامی است متّكی به ایمانها و عواطف و علایق مردم. اساساً سرِّ شكست‏ناپذیری این نظام این است كه به مردم متّكی است. این چیز مهمّی است. اتّكای به مردم هم آسان به دست نمی‏آید و همه جا حاصل نمی‏شود. اگر یك سرِّ الهی در میان نباشد، توجّه نفوس و دلهای مردم هم ممكن نیست. شما ملاحظه بفرمایید، خدای متعال به پیغمبرِ با آن عظمت می‏فرماید: "هو الّذی ایّدك بنصره و بالمؤمنین(1)"؛ یعنی مؤمنین را در كنار نصرت الهی می‏آورد. هیچ بُعدی هم ندارد كه آدم بگوید كه این "بالمؤمنین"، تفسیر جزئی از مفهوم "بنصره" هم هست كه اصلاً نصر الهی به وسیله مؤمنین تحقّق می‏پذیرد. البته در مواردی هم نصرتهای خارج از مقولات عادی در زمان آن بزرگوار بوده است - مثل ملائكه مسوّمین و غیرذلك - لیكن عمده‏اش مؤمنین‏اند. بعد هم می‏فرماید: "لو انفقت ما فی الأرض جمیعاً ما الّفت بین قلوبهم و لكنّ‌الله الّف بینهم(2)". یعنی ای نبی گرامی ما! این "بالمؤمنین"ی هم كه ما می‏گوییم، خیال نكن كه خودت توانستی آنها را جذب كنی؛ نه - این كار من و ما و كار عوامل مادی و بشری نیست - این سرّ الهی و سرّ معنوی است.
حال آن نكته باریكتر ز مو این‏جاست كه همین سرّ الهی و معنوی هم قابل تعریف است. چیزی نیست كه بگوییم عقل شما مردم نمی‏رسد و سه، چهار نفری هستند كه این چیزها را می‏فهمند؛ نخیر. این امر واضحی است. این سرّ الهی عبارت است از ایمان. وقتی ایمانها در دلهای مردم می‏جوشد و به مرحله عمل سرازیر می‏شود، نتیجه این است كه هر پدیده‏ای كه متّكی به ایمان الهی است، تقویت پیدا می‏كند. این‏جا چون نظام، نظام الهی و نظام قرآنی است و مردم هم معتقد و متّكی به دین و به هرآنچه كه مربوط به دین است، هستند، قهری است كه چنین نظامی را به راحتی می‏شود با این مردم ادامه داد و این مردم بدون این‏كه از كسی طلبكاری كنند؛ بدون این‏كه منّتی بر سر كسی بگذارند و بدون این‏كه برای این همه اخلاصِ خود از كسی جز خدا بهایی بطلبند، وارد میدان می‏شوند. نتیجه این است كه بزرگترین طرّاحان سیاسی و قویترین شبكه‏های جاسوسی دنیا بنا می‏كنند علیه این كشور و این نظام كار كردن؛ اما كارشان بعد از هفده سال به نتیجه نمی‏رسد و ان‏شاءاللَّه دهها هفده سال هم خواهد گذشت، ولی باز به نتیجه نخواهد رسید. پس ببینید نقش حضور مردم چقدر زیاد است. مجلس، مظهر آراء مردم در اداره این نظام است. حال شما ببینید انتخابات مجلس چقدر مهم است! تقدیر امر مجلس و انتخابات باید با چنین همه‏جانبه‏نگری‏ای انجام گیرد. صرف این نیست كه حالا ما یك كشور دارای دمكراسی هستیم و مردم باید رأی بدهند و حضور پیدا كنند؛ نه. این اساس موجودیت نظام است. حضور مردم این‏قدر تأثیر دارد. بنابراین همان‏طور كه امام(رضوان‏اللَّه‏علیه) فرمودند مجلس در رأس امور است، این انتخابات هم انتخاباتی است برای چنین مجلسی؛ لذا هركس به هرنحوی در این انتخابات دخالت دارد، باید به آن اهمیت بدهد.
هر كسی هم وظیفه‏ای دارد. مردم وظیفه دارند در انتخابات شركت كنند و نامزدهای صحیح را پیدا و آنها را انتخاب نمایند. مردم وظیفه دارند به ملاكهای دینی و شرعی و انقلابی نگاه كنند؛ به روابط قوم و خویشی و ایل و طایفه‏ای و این‏طور چیزها نگاه نكنند. ببینند واقعاً چه كسی با معیارهای الهی و انقلابی، مناسبتر و به آن نزدیكتر است، او را برگزینند و با شور و شوق به عنوان یك وظیفه در این كار دخالت كنند. كسانی از مردم وظیفه دارند كه دیگران را تشویق و تحریض كنند. كسانی كه زبان گویایی دارند، قلم توانایی دارند و آبرویی پیش مردم دارند - كه این آبرو هم جزو ذخایر الهی است و خدای متعال به هركس داده است، باید آن را در راه او مصرف كند و به كار ببرد - مردم را توجیه و تشویق كنند و آدمهای خوب را به آنها معرفی نمایند. در معرفیِ نامزدهای نمایندگی باید ملاحظه كنند كه هیچ رابطه‏ای را غیر از رابطه دینی و الهی و وظیفه شرعی دخالت ندهند. فلان كس با ما رفیق است، فلان كس با ما دوست است، فلان كس فایده‏ای به ما می‏رساند؛ ابداً این چیزها را در نظر نگیرند. البته هر كاری هم كه آنها بكنند، مردم باید چشمشان باز باشد؛ خودشان واقعاً بشناسند و بفهمند كه چه كار می‏كنند.
مسؤولان امور انتخابات، اعم از مسؤولان اجرایی كه وزارت كشور است و شورای نگهبان كه كار نظارت را به عهده دارد، وظایف سنگینی دارند. اندك اختلالی در این كار عظیم، حقیقتاً یك گناه و یك جرم است. مبادا بگذارید در این امر مهم، كوچكترین اختلالی به وجود آید. در این خصوص، من دو سه مطلب را یادداشت كرده‏ام كه به آقایان عرض می‏كنم:
اولاً - همان‏طور كه همیشه گفته‏ایم - در امر نظارت باید قانون و موازینْ ملاك و معیار باشد و نه مذاقها و سلایق شخصی. مطلقاً دنبال مذاق شخصی نروید و این‏طور نباشد كه یك وقت انسان خودش تشخیص دهد كه اگر این فرد در مجلس نباشد، برای مجلس خسارتی است؛ اگر این شخص باشد، برای مجلس فایده‏ای دارد؛ آن‏گاه برخلاف موازین و مقرّرات، این مذاق اعمال شود. باید كاری كنید كه بتوانید پیش خدای متعال و بندگان او جوابگو باشید. اگر از شما سؤال شد كه به چه مناسبت این شخص را رد كردید، شما بگویید: پروردگارا! من ملزم بودم طبق مقرّرات عمل كنم. مقرّرات چنین گفت، من هم این شخص را رد كردم؛ یا مقرّرات چنین گفت، من این شخص را تأیید كردم؛ اما این‏كه من این‏گونه تشخیص دادم، من این‏گونه فهمیدم، من این آدم را مضر دانستم، من این آدم را مفید دانستم؛ اینها قابل قبول نیست. اینها را نه خدای متعال قبول خواهد كرد، نه بندگان خدا. باید طبق موازین و مقرّرات عمل كنید. هیچ‏گونه ملاحظه‏ای نباید مانع از اعمال مقرّرات شود.
نكته دوم این است كه اگر شورای نگهبان در این قضیه به یك نتیجه منطبق بر قانون و مقرّرات رسید، باید با قاطعیت اقدام كند. هیچ چیزی نباید مانع از اقدام قاطع قانونی شود. در همه امور، بخصوص در چنین اموری كه با افكار و عواطف و احساسات و عقاید و آراء گوناگونی مواجه است، قاطعیت چیز لازمی است.
نكته سوم این است كه شورای نگهبان نقطه تضمین و تأمین برای نظام اسلامی است. این امر بسیار مهمّی است. من در دوره قبل نسبت به اهمیت كار شورای محترم نگهبان تذكّر دادم؛ حالا هم لازم است مجدّداً این را عرض كنم. شورای نگهبان در مجموعه تشكیلات نظام جمهوری اسلامی، مثل بقیه دستگاهها نیست كه بگوییم ارگانها و تشكیلات مختلفی هستند؛ بعضی مهمترند، بعضی كم اهمیت‏ترند؛ این هم یكی از آنها؛ نه. شورای نگهبان مثل بعضی از پدیده‏های یك نظام - مانند قانون اساسی - وضع ویژه‏ای دارد. شورای نگهبان تشكیلاتی است كه اگر خوب باشد و درست كار كند، این نظام دیگر خطر انحراف از دین نخواهد داشت. این چیز كمی نیست. این چیز قابل مقایسه‏ای با چیزهای دیگر نیست. ببینید از مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی بر اثر انحراف از موازین دینی چقدر ضرر كردیم! دهها سال این كشور خسارت دید؛ به خاطر این‏كه از اصول دینی انحراف حاصل شد. با این‏كه اساس مشروطیت بر پایه دین بنا شده بود؛ اما رعایت نشد و آن قضیه طراز اوّل مورد توجه قرار نگرفت. بعد هم با دین مخالفت شد و پدیده‏های دینیِ آن نظام از بین رفت؛ اما غیردینی‏هایش تقویت گردید و آن چیزی شد كه شما دیدید یك كشور و یك ملت چه خسارتی را در طول این چند ده سالِ دوران مشروطه تا پیروزی انقلاب اسلامی متحمل شد. یكی از بزرگترین خسارتهایش حكومت خاندان پهلوی بود؛ تسلّط آن دیكتاتوریِ عجیب و حقیقتاً كم‏نظیر در تاریخ. شما این را بدانید كه وقتی یك نظام، تضمین بقا بر روال دینی نداشته باشد، این چیزها در انتظارش است.
شورای نگهبان مانع این است كه نظام اسلامی از خطّ دین و اسلام و همچنین از خطّ قانون اساسی - كه این در درجه دوم اهمیت است؛ اما این هم خیلی اهمیت دارد - منحرف شود. قانون اساسی ستون فقرات نظام است؛ در حقیقت مركز اصلی سلسله اعصاب نظام است؛ معیار و ضابطه است و شورای نگهبان نمی‏گذارد كه دستگاههای كشور از قانون اساسی منحرف شوند؛ نمی‏گذارد كه قوانینِ مخالف قانون اساسی، تصویب و اجرا شود. چنین دستگاهی كه این همه اهمیت دارد، باید ابهّت و اقتدار و تكریم و حرمتش حفظ شود. هم خود آقایان محترمی كه در این شورا و یا منتسب به این شورا هستند - مثل شما آقایان - بایستی این ابهّت و احترام و حرمت را حفظ كنند، هم دیگران كه در بیرون شورا هستند. مبادا خدای نكرده كسی از هیأتهای نظّار در گوشه‏ای از كشور كاری كند كه دهان بدخواهی را باز كند و احترام شورای نگهبان هتك شود؛ یا در بیان مطالب طوری حرف زده شود كه احیاناً كسانی به عنوان اعتراض - نه از سر خیرخواهی - حرمت شورای نگهبان را هتك كنند. كسانی هم كه در بیرون این مجموعه هستند، همین‏طور باید رعایت كنند. آنهایی كه قلمی به‏دستشان هست، تریبونی در اختیارشان هست، بفهمند كه اعتراض كردن، بی‏احترامی كردن و هتك حرمت شورای نگهبان، خطای كوچكی نیست. قابل قبول و قابل تحمّل نیست.
البته وظیفه شورای نگهبان خیلی سنگین است. این وظیفه را باید در حدّ مقدور با كمال دقّت و با رعایت حدّاكثر عدل و انصاف انجام دهد و بر كار نظّار نظارت كند. آنچه كه آقایان نظّار انجام می‏دهند، به نام شورای نگهبان تمام می‏شود و از لحاظ مسؤولیت الهی هم علی‏الظّاهر با مسؤولیت بزرگواران این مجموعه انجام خواهد شد. این باید موجب شود كه دقّت و توجّه را مضاعف كنید.
نكته دیگر، حفظ احترام و آبروی اشخاص است. اگر كسانی در پرونده‏هایشان مشكلی دیده شد كه بنا شد به مجلس نروند، مشكل آنها بازگو و پخش نگردد و هتك حرمت آنها نشود. البته ممكن است بعضی كسان بگویند فلان كس را كه رد كرده‏اید، باید علّت آن را صریحاً بگویید. اگر مطلَبی گفتنی است، اشكالی ندارد آن را بگویید؛ اما اگر مطلَبی ناگفتنی است، نباید آبروی اشخاص با این حرفها برود و بیان شود. چون به ما این‏طور گفته‏اند و فشار آورده‏اند، پس ما آبروی این آدمها را ببریم؛ نه. در اسلام حرمت مؤمن خیلی اهمیت دارد و نباید هتك حرمت شود.
نكته آخری كه می‏خواهم عرض كنم، این است كه اگر در معیارهایی كه نسبت به نمایندگی مجلس وجود دارد، واقعاً دقّت شود، همین هم از آب در می‏آید. باید مراقب بود كه آدمهای اهل سوء استفاده و بی‏اعتقاد به رسالت انقلابی و مسؤولیت نمایندگی و كسانی كه می‏خواهند وارد مجلس شوند فقط برای این‏كه سوء استفاده‏ای بكنند یا خدای نكرده خرابكاری‏ای انجام دهند، وارد مجلس نشوند. باید دقّت كنید مجموع شرایطی كه گذاشته شده است، همین نتیجه را بدهد.
البته بعضی وقتها ممكن است در كسی نقطه ضعفی هم باشد؛ اما لزومی ندارد كه انسان هرچیز كوچكی را در اشخاص ببیند و آن را بزرگ كند. مثلاً فلان كس در فلان جا یك وقت حرفی را بر زبان جاری كرده است؛ یا مثلاً قبلاً این‏طور بود - بحمداللَّه حالا كمتر دیده می‏شود - كه تا كسی مختصر حركتی انجام می‏داد كه برخلاف مذاق بعضی بود، فوراً او را به "ضدّیت با ولایت فقیه" متّهم می‏كردند! نه؛ این‏طور نیست كه حالا هر كس یك كلمه حرفی زد، ضد ولایت فقیه محسوب شود. امروز مردم این كشور قانون اساسی و اساس ولایت فقیه را به عنوان یك اصل مهم، بلكه مهمترین اصل پذیرفته‏اند و زندگی می‏كنند. غرض؛ نمی‏شود افراد را به اندك چیزی متّهم كرد. توجه به چیزهای كم‏اهمیت، تنگ‏نظری و دقّتهای بیخودی را باید كنار گذاشت. اساس قضیه همان چیزهایی است كه واقعاً همه را می‏ترساند: آدم پول پرستی؛ آدم پیشكرده خوانین و اشرار منطقه‏ای، از فقد یا ضعف نظارت استفاده كند و وارد مجلس شود و بعد بخواهد برای آن‏گونه افراد كار و تلاش كند؛ یا مثلاً - آن‏طور كه جناب آقای جنّتی در نماز جمعه دیروز اظهار می‏كردند - در هنگام انتخابات به او پول بدهند تا وارد مجلس شود. اگر واقعاً این‏طور كسانی را شناختید، بی‏دریغ ردشان كنید. اگر دیدید كسانی هستند كه برای این‏طور كارها به مردم پول می‏دهند یا دهن مردم را شیرین می‏كنند، بدانید كه این آدمها، آدمهای نامناسبی هستند. وقتی معلوم می‏شود كسانی هستند كه به‏خاطر امور مادّی و در راه كسب متاع دنیوی می‏خواهند مسند باارزشی را كه قانون برای مردم وضع می‏كند، غصب كنند، بایستی جلوشان گرفته شود. معیارها هم ناظر به این است.
بنابراین عمده آنچه كه در یك نماینده لازم است، اعتقاد به این نظام و اعتقاد به اسلام و انقلاب و سعی برای انجام یك مسؤولیت و تعهّد است. البته اعتقاد به اسلام كه می‏گوییم، منظور این نیست كه غیرمسلمانها نمی‏توانند بیایند؛ خیر. اقلیتهای مذهبی هم طبق همان موازینی كه وجود دارد، می‏توانند بیایند، ملاك عمده برای كسانی كه می‏خواهند به مجلس بیایند؛ این است؛ كه اگر این در كسی وجود داشت، بقیه چیزها را می‏شود واقعاً با اغماض نگاه كرد. مگر امری باشد كه خلاف قانون است.
به‏هرحال امیدواریم خداوند به شما كمك كند؛ هم در مقام معرفت و شناخت و هدایت در امور لازم، هم در مقام عمل و اجرا، كه قوّتِ در اجرا چیز مهمی است و كمك الهی را لازم دارد. انتخاباتی كه در پیش داریم، ان‏شاءاللَّه خوب، نظیف، نزیه و پاكیزه - مثل دوره‏های قبل - انجام گیرد و نمایندگان خوب و منتخبان واقعی مردم بتوانند به مجلس شورای اسلامی راه پیدا كنند.
والسّلام علیكم و رحمةاللَّه و بركاته‏

اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

جانم فدای رهبر

لبیک یا خامنه ای

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.