امام خمینی:
این سال بد بود براى اینكه حمله به اسلام زیاد شد، حمله به قرآن زیاد شد، مراكز علم را كوباندند به حسب توهم خودشان ، بچه هاى ما را، عزیزهاى ما را زدند، سرهایشان را شكستند، پاهایشان را شكستند، بعضى شان را كشتند، ازپشت بام ها انداختند. اگر اینها دهقان ها بودند پس چرا این دستگاه انتظامى كمكشان مى كرد؟ اینكه دیگر مخفى نبود، این را صدهزار جمعیت از توى خیابان ها و از توى شهر و از توى مدرسه خوب مى دیدند كه دستگاه شهربانى دارد كمك مستقیم مى كند، این دهقان ها را كمك مى كرد بر ضد اسلام . اگر راست مى گویند كه دهقان ها بودند، پس چرا وقتى كه مرضاى ما را بردند در مریضخانه ها، شهربانى و اینها فرستادند گفتند: (دشمن هاى اعلیحضرت رامى برید در مریضخانه ؟ پدرتان را در مى آوریم ، اینها باید بروند.)
اگر دهقان ها بودند، به اعلیحضرت چه كار دارند؟ اگر كماندوها بودند و آنهایى كه مربوط به خود ایشان است و از دستگاه خود ایشان هست ، با قول ایشان بوده ؟ با فرمان ایشان بوده است و یا بدون اطلاع و بدون فرمان ؟ اگر با اطلاع هست ، خوب بگویند ما تكلیفمان را با ایشان بفهمیم ، خوب بفهمیم ما طرفمان كى هست ؟ یك نفر است اصلا؟ اگر اینطور نیست خوب بگویند تا ما بفهمیم كه این كماندوها سرخود آمدند و همین طور بیخود، بیخودى آمدند یا سازمان امنیت اینها را آورد، یا شهربانى ها آوردند، یا نخست وزیر امر كرد، یا فلان وزیر فلان امیر امر كرد؟ خوب بگویند چه كسى این كارها را كرده ، چرا حاشا مى كنند، پیش هر كسى مى روى ، گردن دیگرى مى گذارند. به هر كسى اعتراض مى كنى ، به دیگرى نسبت مى دهد. دستگاه شهربانى مى گوید كه سازمان امنیت ، سازمان امنیت مى گوید شهربانى ، دوتاى آنها مى گویند امر اعلیحضرت . راست مى گویند كه امر اعلیحضرت است ؟ اعلیحضرت با دیانت اسلام مخالف است ؟ واقعا با قرآن مخالف است اعلیحضرت به حسب قول اینها؟ اگر مخالف هست آن حرفها چى هست دیگر؟ آنهمه كسب و كرامت كجاست ؟ اگر مخالف نیستند پس چرا جلوگیرى نمى كنند از این وحشیگرى ها؟ چرا تو دهنى نمى زنند به این شهربانى ها، به این سازمان ها، به این نخست وزیرها؟ ایشان كه فعال مایشائند، مى توانند یك همچو كارى را بكنند. حالا كه دیگر مطلبى نیست ، برگرد به عصر سابق و قبل از صد سال پیش از این ، حالا كه مطلب اینطورى است ، خوب بزنند تو دهنى به اینهایى كه كار بد مى كنند، كارهاى خلاف اسلام مى كنند، كارهاى خلاف دیانت مى كنند و نسبت مى دهند به ایشان ، تبرئه كند خودش را. آقا، نمى شود سلطان اسلام با اسلام مخالف باشد، نمى شود این . اگر نیستند بگویند،اظهار كنند، اظهار تاسف كنند به اینكه مردك آمده است ریخته مدرسه فیضیه را خراب كرده است . بنده باز مسایل این جوان هاى خودمان را ندیدم و بعد از مباحثه مى روم مى بینم ، اول وقتى است كه مى روم مى بینم ، بروم آنجا یك فاتحه اى بخوانیم براى آنهایى كه كشته شدند، یك اظهار تاثرى بكنم براى آنها، اینها كه نمى گذارند ما فاتحه هم بگیریم . اگر دهقان ها كردند، پس چرا نمى گذارید، فاتحه بگیریم ؟ چرا فاتحه تهران را به هم مى زنید؟
http://www.imam-khomeini.com/ShowItem.aspx?id=13485&cat=0&lang=Fa