در این تاپیک اطلاعاتی در مورد شخصیت های بنفش براتون می ذارم. امیدوارم مفید باشه.
بنفش در هاله ترکیب قرمز فعال و گرم با آبی آرام و سرد است. در چنین حالتی
غالباً مقدار زیادی نیروی الکتریکی درونی وجود دارد که با یک سردی در رفتار ظاهری
همراه است.
بنفش روشن نشان از
ذهنی والا با دانش روحی و ظرفیت های شهودی است. بنفش شفاف و سرخ فام نشان از حس
قوی بشر دوستی است. بنفش تیره احساسات درونی عمیق و گرایش های کمال گرا را نشان می
دهد. در این جا یک عشق به رمز و راز، آموزش های نخستین و تمایلات عرفانی وجود دارد
که بنفش را در یک مسیر روحی قدرت مند نگاه می دارد.
ذهن/ بدن
بنفش ها، پویا، فرمند،
اهل بصیرت و قدرتمند هستند. مأموریت آنها در زندگی الهام بخشی و هدایت گری بشریت
است، تا او را به سوی عصر جدید اتحاد، فراوانی نعمت و کل نگری، هدایت نماید. بیشتر
بنفش ها نیرویی درونی دارند که آنان را به سوی اهم مسایل در زندگی می راند.
بنفش ها دارای خرد و
شهودی قدرتمند هستند. آنان همچنین قدرت جسمانی و منابع لازم را برای اعمال تغییرات
در زندگی خود و دیگران دارند. بنفش ترکیب ویژگیهای آبی و قرمز است و سطح جدیدی از
وجود و ارتعاش را به وجود می آورد.
بنفش ها بصری و آینده
شناس هستند و امیدها و ایده های متعالی برای آینده دارند. آنها معمولاً می توانند
"کل" تصویر یک موقعیت را بدون درگیری با جزئیات، ببینند و تشخیص دهند.
آنها معمولاً می توانند آینده را ببیند.
آنها عمدتاً زندگی را
از طریق چشم سوم یا بصیرت درون ادراک می کنند. از آن جا که آنها، گرایش ها و وقایع
آینده را تجسم سازی می کنند، در زمان خود، سرآمد هستند. بنفش ها نیازی به دانستن جزئیات، حقایق و اطلاعات
برای حصول و دستیابی به اهداف ندارند.
آنها به کل مطلب و
نیروی رانشی علاقه مندند. ایده های بدیع غیرمتداول آنها و ادراکات اسرار آمیزشان
اغلب اوقات از دیدگاه دیگران غیرواقعی و همچنین غیرمعمول است. به بیان دیگر، بنفش
ها تئورسین ها هستند.
برای آنها بسیار مهم
است که پروژه هاشان متجلی شود. بصیرت آنها به آنها این امکان را می دهد که علت یا
اساس پنهان یک تکنولوژی، موقعیت یا واقعه را ببینند. بنفش ها به آسانی قوانین و
علل مربوطه را می یابند و از طریق شهودشان مراحل کار را می فهمند.
انگیزش آنها ابراز و
زندگی با بصیرت به واسطه ی خلاقیت هنری و ابداعانه است. هر چه بیشتر بصیرت درونشان
را اغنا کنند، بیشتر خرسند و قانع می شوند. شخصیت انعطاف پذیر بنفش، زندگی را
همچون یک جادو تجربه می کند و دوست دارد دائماً در حال دگردیسی و تحول باشد و نیز
به سرعت و به آسانی سازش می یابد.
از آن جا که شخصیت های
بنفش ویژگیهای آبی و قرمز را توأماً دارند، برای آنها زندگی با جنبه های مختلف
بسیار مهم است. جنبه های پویایی ذاتی آگاهی، شهود، احتیاط، عشق بلاشرط و شفقت آبی
با تحرک جسمانی، قدرت، شور و شوق و توان قرمز، با هم درآمیخته می شوند. غالباً
بنفش ها بدن فیزیکی قوی و پرانرژی دارند. آنها نیاز به رهایش قدرت جسمانی شان از
طریق ورزش یا دیگر تمرین ها دارند. چون آنها ذهن قدرتمندی نیز دارند، ریلکسیشن
فعال معمولاً راه مناسبی برای آزاد سازی انرژی در تمامی سطوح است. بنفش ها
تشعشعاتی تأثیر گذار و گیرا دارند. آنها دارای عمق عاطفی هستند و دیگران را شیفته ی
خود می سازند. آنها خوب می دانند که چگونه رؤیاها را به واقعیت تبدیل کنند. ذهن
آنها مکانی جادویی است. جایی که آرزوها حقیقی می شوند. جایی که اتحادی عرفانی بین
خالق و مخلوق وجود دارد. برخی از آنها، اکثراً در آینده زندگی می کنند. آنها می
توانند ذهن شهودی شان را بسط دهند و احساس کنند که در آینده چه پیش می آید یا آنکه
چه آرزوهایی به تحقق خواهد پیوست. آنها قادرند با جریان انرژی، خود را تنظیم کنند
و از طریق شهودشان حس کنند که چه چیز را در پیش رو دارند. علاوه بر این، آنها
توانایی آن را دارند که بصیرت هایشان را رفعت مثبت و آگاهانه ببخشند، تا به بشریت
و گذر او به عصر روشنگرانه ی صلح و صفا و قدرت، یاری دهند.
آنها عاشق موسیقی
هستند. آنها ارتعاش و قدرت، انرژی زایی افزاینده موسیقی، و ملودی های آرام و
هماهنگ آن را احساس می کنند. موسیقی منفی و مخرب، بنفش ها را منزجر، برافروخته و
ناراحت می سازد.
برای بنفش ها موسیقی
یک زبان جهانی است که انسان ها را با جهان هستی به هم مرتبط می سازد.
بنفش ها مستقل هستند و
نیاز به فضایی بسیار، برای خودشان دارند. آنها نیاز به خانه ای بزرگ با فضاهای باز
دارند. بعضی اوقات یک قصر نیز برای میدان انرژی وسیع آنها بسیار کوچک است. آنها
نیاز به فضایی هوشمند عاطفی و فیزیکی دارند. اگر آنها در یک شهر یا جامعه ی کوچک
باشند، ناصبور می شوند، چراکه تجسم هایشان را باید در بُعد جهانی بیان کنند.
بنفش ها ممکن است از
بیرون به نظر سرد و پرده نشین آیند، اما در درون بسیار عاطفی احساساتی و سرشار از
اشتیاقند. آنها مراقب عواطفشان هستند، زیرا عمق احساسات و حساسیت های آبی و شور و
اشتیاق قرمز را دارا هستند. آنها به راحتی صدمه می بینند و در نتیجه ممکن است چهره
ای سرد به خود بگیرند، تا بدین وسیله تاکتیک حفاظتی، اتخاذ کرده باشند. اعمال فشار
بر دیگران مبنی بر داشتن عزت نفس، قدرت و اعتماد به نفس بدین معنی نیست که خود
دارای این ویژگیها هستند. بنفش ها معمولاً شکی همراه با احساس تزلزل دارند.
بزرگترین چالش بنفش ها اعتماد به شهود و بصیرت درونی شان است. گرایش قوی آنها به سمت خود انتقادی و کمال، آنها
را دچار احساس گناه و بی ارزشی می کند. بخشی از ذهن بنفش ممکن است فکر کند که می
توانسته است همه چیز را بهتر، سریعتر و مؤثر انجام دهد. حتی بعد از اتمام موفقیت
آمیز یک پروژه، ممکن است اشتباهاتی جزئی را ببینند که پیش از آن متوجه نشده بوده
اند. این امر، باعث به وجود آمدن احساس پشیمانی می شود.
بنفش های غیرمتعادل
معمولاً از خود می پرسند که چرا چنین احساس قوی برای انجام چنین کار مهمی دارند.
برخی، متحریند که چرا آنها همچون دیگران نیستند و وجودی مشتعل برای خلق آثار ویژه
دارند. برخی اوقات احساس می کنند که برای انجام این کار ناسزاوارند. شخصیت های
موفق و معروف، کسانی که اهداف و تجسماتشان را محقق می سازند، معمولاً با چنین
تزلزلاتی در طی راه مواجه می شوند.
بنفش های بی قدرت، خود
بزرگ بین، پرطمطراق و خود شیفته می شوند. آنها فکر می کنند از بقیه بهترند. یک
بنفش خود خواه خصلت های دیکتاتورها را به خود می گیرد و در پرستش و ستایش خویش، می
آرامد. بسیاری از بنفش های ضعیف به ایده ها و بصیرت های خود اعتماد نمی کنند. آنها
امکانات متعددی را می بینند اما سردرگم و مبهوت می شوند. یک چالش رایج برای بنفش
های ضعیف این است که پروژه های متعددی را یکجا متقبل می شوند، و آنگاه بهانه تراشی
می کنند.
آنها غیرواقع گرا و
بسیار دور از واقعیت هستند و همین باعث می شود که مغلوب، شکسته و بی توان شوند.
اگر بنفش ها بصیرتشان
را درنیابند و با شهودشان در اتصال نباشند، از تأثیر گذاریشان برای کسب ثروت یا
موقعیت برتر اجتماعی استفاده می کنند. آنها ممکن است با دست یازیدن به قدرت موفقیت
و ثروت، فقدان روحانیتشان را جبران کنند.
روحانیت برای بنفش ها
حیاتی است. آنها خدا را در هر چیزی که وجود دارد، من جمله خودشان، می بینند. دیدگاه آنها از روحانیت، آگاهی جهانی یا کیهانی است
که مستقیماً به آنها و نیز به درون وجود آنها متصل است. بنفش ها می فهمند که خدا
درون همه چیز هست و ما به عنوان ابناء بشر، باز خودمان را توسط واقعیت مان خلق می
سازیم. ما مخلوقات قدرتمند الهی هستیم. سرنوشت مطلوب آنها زندگی در روحانیت است.
آنها در این وضعیت جادویی
ذهن، راضی و خرسند، زندگی می کنند، جایی که جهان هستی آنان را در برمی گیرد و تمام
آنچه مورد نیاز آنهاست، را برایشان مهیا می سازد.