سلام عزیزان من
ضمن احترام به نظر شما دوستان گرامی.
در کتاب "خاطراتی از شهید رجایی" به نکته ای برخوردم که اون رو عینا براتون نقل می کنم:
ماجرا از این قرار بود که کمیته ملی المپیک دومین نشریه خود را همراه نامه ای برای شهید رجایی ارسال کرده و درخواست کرده بود که انتقادات و پیشنهادات و نظریات ایشان را دریافت نماید تا موجب بالا بردن کیفیت مطالب نشریه و نحوه ارائه آن گردد.
شهید رجایی در کنار نامه نوشت:
بسمه تعالی. برادر ....
در این حکومت هیچ چیز مستقل از مکتب و مذهب و ایدئولوژی تعریف نمی شود. باید کسانی که خواننده مجله المپیک (دوره جدید) هستند، بدانند چرا دوره جدید؟ چرا من و تو که در زندان بودیم (دوره قدیم) در موقع اظهار نظر قرار گرفته ایم؟ ما چه می گوییم و آن ها چه می گفتند. شهیدان، امام، اسلام، این ها مفاهیمی هستند که باید از آن ها همه جا یاد کرد. خدا رحمت کند استاد مجاهد طالقانی را، مثل این که بعضی در این کشور زندگی می کنند ولی نه می بینند و نه می شنوند.
آیا باز هم منطق پوچ ورزش برای ورزش را دنبال می کنیم. برای من خجالت آور است که روزی خروارها بمب بر سر مردم بریزند و من در 44 صفحه خبرنامه سکوت اختیار کنم. لابد می گویید ورزش جای این حرف ها نیست.
این همان منطق جبهه ملی است که می گفت مذهب از سیاست جداست. به هر حال لازم دانستم شما را از عقیده خود مطلع کنم.
رجایی.
متن نامه و دستخط ایشون پیش روی منه. اگه لازم شد بفرمایید تا اونو مستند و مستدل اسکن کنم تا شما هم رویت کنید.
من هم نظرم اینه که نمیشه این قبیل موارد رو از هم جدا کرد. و اینو هم قبول دارم که شما میتونید نظرات خودتونو داشته باشید. من نظرم اینی بود که تا حالا بیان کردم. در مورد گواهی پزشکی آوردن هم نظر میلادی عزیز درسته. حتما باید دلیلی برا عدم حضور ارائه بشه.
بازم ممنون که باعث شدید به یه کتابی که 10 سال پیش خونده بودم رجوع کنم.