سلامی به طراوت بهار قرآن
عرض تبریک و شادباش جاده دوستی را به مناسبت سالروز ولادت کریمه اهل بیت« امام حسن مجتبی علیه السلام » پذیرا باشید.
از اینکه باز هم برای قدم زدن ، جاده دوستی را انتخاب کردید از شما سپاسگزارم.امیدوارم از خواندن این شعر طنز لذت ببرید وسراینده را غرق دعای خیر خود گردانید.
سحرگشت و ز شــــــــوق روزه داری
ز جــــــــــــــــــا برخاستم با بی قراری
***
به زحمت چشم خــــــــود را باز گشتم
ز خــــــــــــــواب ناز خود بیدار گشتم
***
ولیکن داشتـــــــــــــم بس تنبلی ها
به خـــود گفتم:خداییش هم شُلی ها
***
دلــــم می گفت: نماندست جان کافی
پاشــــــو دیگر، نماندست وقت کافی
***
خدایـــــــــا این سحر نیکوست لیکن
به خواب نــــــــاز،محتاجم بسی من
***
خدایا روزها یک ســــــــال گشتست
سحرخوردم ،ولی جان زار گشتست
***
خودت گفتی توانم می دهی کـــــو؟
توان رفتست و جانـــــم آمدست رو
***
همش اینقدر در اینقدر جثه ،لیکــن
واسه چند پرس غذا آماده ام مــــن
***
ز سستی جـــــــــان کاری هم ندارم
بجز ایــــــــــن شعر گفتن غم ندارم
***
چو اکنون موســــــــــــم افطار گشته
و سوی چشم من هم تـــــــــار گشته
***
همین جا شعر و مــــن اتمام گردیم
چون در این جاده ، پی افطار نگردیم
***
شعر : جاده دوستی
شعر می خوانی نظر یادت نره
گهگاه گذر از جاده ام یادت نره
مطالب نامرتبط :
یک کلوم ختم کلوم بنده فداتم، تبیانم !
*ای كه بردی جزوه ام را اشتباهی، پس بده*
عاقبت این مهر آخر را همین هفته زدند
* ای خواهرم بیا کمی حیـــــا کن (1) *
* ای خواهرم بیا کمی حیـــــا کن (2) *
*************************************
دوستان عزیز و مهربان اگر ازمتن لذت بردید، با نظری یادم کنید
جاده دوستی پایانی ندارد، اگر بیایی و همسفرم باشی
jade2oosti@gmail.com