پیوست1:حضرت استاد محمدرضا شجریان(روحی فداه) در چند دوره ی جشن هنر شیراز شركت نمودند ولی در دوره های آخر به نشانه ی اعتراض به فساد اخلاقی حاكم برا این كارناوال با افتخار از شركت در این مراسم انصراف دادند...!
پیوست2:حضرت استاد محمدرضا شجریان(روحی فداه) یك شخصیت جهانی شناخته شده هستند كه ادب و احترامی كه ریشه در عقاید ایشان دوانده اجازه نمیدهد هیچ یك از افرادی كه در كنسرتهای ایشان شركت میكنند كوچكترین اذیتی ببینند حال آنكه ایشان سفیر فرهنگی ایران در تمام دنیا هستند و به عنوان یك ایرانی وظیفه دارند فرهنگ این ملت شریف را در كل دنیا معرفی نمایند ...!
پیوست3:حضرت استاد محمدرضا شجریان(روحی فداه) در كتاب مذكور هیچ لقبی را به خود نداده اند و نگارنده ی مطالب فوق خلاف واقع سخن رانده اند...ایشان در مصاحبه با جناب صادق صبای عزیز بارها تاكید كردند كه من محمدرضا شجریان هستم نه استادم نه حضرت استاد...عاشق مردمم هستم و برای مردمم جان میدهم...!
پیوست 4:باقی مطالب ذكر شده پاسخ داده میشوند اما مطالبی چون هایده ی اسراییلی و توده ای و فلان و فلان و فلان بی شك اتهامات بی پایه و اساس نویسنده است و نیازی به پاسخ ندارند...!
پیوست5:منافق یعنی فردی كه فاقد شخصیتی ثابت است و در جایگاه های مختلف گرایشات متفاوتی دارد و به عبارتی دیگر نان به نرخ روز میخورد اما من به یاد ندارم كه استاد عزیزمان گرایشات مختلفی داشته باشند و یا تغییر نگرش دهند ایشان شخصیتی شناخته شده هستند و همگان میدانند كه استاد چه نوع گرایشاتی دارند وهیچ گونه وابستگی به هیچ گرایش و طیف و جناحی نداشته و ندارند ...گویا نویسنده ی مطلب فوق معنای واژه ی منافق را نمیدانسته...!
پیوست6:به سبب عشق و ارادت قلبی كه به حضرت استاد داشتم و صدالبته در این برحه از زمان فزون تر گشته و نیز پاسخ به مطالب ذكر شده در ماه مبارك رمضان و تهمت های ایراد شده به یك شخص مسلمان این مطلب را نوشتم ...فقط همین...!
پیوست7:دوستانی كه مطلب جناب صدرا را در انجمن معرف مطالعه كرده باشند درك بهتری از این پاسخ خواهند داشت...!
بسم رب الصدیقین
ضمن عرض سلام
(لطفا این متن را كامل بخوانید تا تمامی شبهات مطرح شده رفع شود...در ضمن من متخصص رفع شبهه نیستم ولی خب تا حدودی در مورد حضرت استاد اطلاعاتم در سطح خوبی است...در نتیجه یا بدون كم و كاست منتشر شود یا منتشر نشود!!!!!!!!!!!...ما اهل دورغ نیستیم)
مطالبی از این دست در مورد حضرت استاد در انجمن های مختلف قرار ذكر شده بود و جالب تر اینكه همگی این مطالب به صورت كلی با پاسخ های جالبی از سوی كاربران مختلف ادامه یافته اما تعجب من اینجاست كه همان مطالب تكراری و به قول جناب سوها نخ نما شده را بارها و بارها تكرار میكنند
پاسخ یك اتهام چند بار باید داده شود؟؟؟
مخصوصا تكرار سخنانی در رد نماد و سمبل هنر ایران در جهان یعنی حضرت استاد محمدرضا شجریان(روحی فداه) كه امیدواریم سایه ی پربركت وجود نازنینشان سالیان متمادی گسترده باشد و ...!
باید خدمتتون عرض كنم اصولا خیل عظیم طرفداران حضرت استاد در سرتاسر جهان رسانه های دولتی ایران را در معنای رسانه نمیدانند كه حالا از پخش نشدن ربنای نور چشمشان ناراضی باشند...!
شبكه ی 1 و 2 و 3 و بیست و سی و نوزده و پانزده و چهارده و غیره و غیره و غیره را سالهاست كه دنبال نمیكنیم
خودتان بنشینید ببینید و لذت ببرید...!
ما سالهاست كه رسانه ای در ایران نمیبینیم كه حال بخواهیم از نبود ربنای عزیز دلمان شكایت كنیم...!
دم غروب سر سفره های افطار هم با موبایلمان این نوای آسمانی را پخش میكنیم و آسمانی میشویم
مثل میلیون ها خانواده ی ایرانی كه نوستالوژی های كودكیشان همین نوای ربناست و دیگر هیچ...!
این كه حضرت استاد علاقه ای به پخش صدایشان بر روی تصاویر خاص ندارند خب حق طبیعی ایشان است
اثری را خلق كرده اند و مالك حقیقی و حقوقی ان هستند
كدام توهین؟؟؟
كدام هتاكی؟؟؟
ملت خود واقفند كه ما و گروهمان و مكتبمان اهل توهین و تحقیر و هتاكی نیستیم و نبوده ایم
كلام بی نظری استاد بیش از نیم قرن است كه جز به ادب و احترام نگردیده
ادب را انهایی زیر پا میگذارند كه انواع و اقسام تهمت ها را نثار شخصیت های مختلف میكنند بی آنكه در مورد صحت و سقم آنها تحقیقی هرچند اندك داشته باشند...!
از نظر شما عدم اعتقاد به سیاسیون اصول گرا یعنی عدم اعتقاد به اسلام و بی دینی و بی ایمانی...این فكر شماست وما این را قبول نداریم...هیچ وقت قبول نداشته ایم
رسانه های دولتی ایران در حدی نبودند و نیستند كه حضرت استاد با آنها مصاحبه كنند
استاد با پر بیننده ترین رسانه ی خبری جهان مصاحبه كردند و به حق كه نیكو انجام دادند و قلبمان را شاد كردند...!
البته خب گویا بعضی ها بی خبرند كه استاد یك شخصیت جهانی هستند و مصاحبه با شبكه ی 1 شبكه ی هر ایرانی كه در داخل ایران هم بیننده ندارد قدری دور از عقل به نظر میرسد گویا...!
اینكه شما سخنان استاد در مصاحبه با جناب صادق صبای عزیز را حمل بر ضد انقلابی بودن و ضد اسلامی بودن و صهیونیستی بودنشان میكنید كه خب ماعادت داریم همواره خطاب اینگونه لغات قرار بگیریم...نگران نباشید عادت كرده ایم
ما عادت داریم به شنیدن مطالبی ... چون ضد انقلاب و ضد دین و ضد اسلام و ضد خدا!!!! و ضد مردم و آمریكایی و اسراییلی و منافق و صد البته صهیونیستی و حزب فلانی...مشكلی نیست...!سالهاست كه این سخنان را میشنویم
شما مطمئن باشید كه صددرصد حضرت استاد خواننده ی خصوصی افراد نیستند كه در مدح او بخوانند یا به گرمی در آغوشش بكشند تا فلان امتیاز را از او بگیرند...دوران این حرفها به سر رسیده
شان استاد اجل از این سخنان است...!
استاد ان تصنیف را تقدیم به ملت ایران كردند
و این موضوع به سادگی قابل درك است...!
هیچ توهینی هم در كار نیست
و تصنیف بیداد در چه جایگاه نیكویی اجرا شد كه...
آری
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
سرها در گریبا است
اما شما نمیتوانید بگویید كه مردم دیگر استاد را نمیخواهند...این مردم همانهایی هستند كه صف دو كیلومتری برای خرد بلیط كنسرت استاد تشكیل میدهند...همان مردمی هستند كه با نوای مرغ سحر استاد اشك میریزند...با نوای ربنایش آسمانی میشوند...مردم عاشق استاد هستند...فراموش نكنید...!
به قول خودتان ریزش هم بوده رویش هم بوده...!
به همین سادگی
اشك شجریان سالهاست كه جاری است شاید زمانی كه من و شما هنوز پا در این دنیا نگذاشته بودیم شجریان بزرگترین موسسه ی خیریه بیماران سرطانی را احیا كرد
شاید زمانی كه هیچ بنیاد خیریه ای در ایران وجود خارجی نداشت شجریان صدها كودك بی سرپرست را پدری میكرد...!
شاید زمانی كه بعضی ها زیر كولرهای گازی روزنامه میخواندند شجریان در بم ویران شده باغ هنر میساخت
و دهها و صدها شاید دیگر كه هنوز زود است برای گفتنشان
او اهل بوق و كرنا و اطلاع رسانی نیست...هیچ وقت نبوده
او اهل تریبون و مرید بازی نیست
او كه صدایشان سروش جاودان قلب های ایرانی است...!
و به قول یكی از دوستان
(بنده فارغ از هر نوع گرایشات سیاسی با تمام وجودم عاشق استاد هستم و از عمق وجدانم از صمیم قلب به حق میگویم که جانف فدای استاد و میدانم انها که به او اهانت میکنند او را نمیشناسند البته شاید حق دارند چون مجموعه خدمات و افتخارات و کارهایی که ایشون انجام دادند منتشر نشده البته به خواست خودشون امثال سهام داری 76 درصد از مجتع خیریه ی محک و نامزدی برترین صدای قرن و کسب رتبه ی دوم بعد از بتهوون در سطح جهان در ردیف موسیقی کلاسیک ملل در حالی که بیش از 85 درصد آرای ایشون از خارج ایران بود و ساخت باغ هنر بم و ساخت بیمارستان های تخصصی در تهران و اصفهان و شیراز و تبریز و اعطای کل درآمد کنسرت های خارج از ایران از المان تا امریکا و تور های اروپا به بیمارستان های تخصصی سرطانی و احداث هنرستان های متعدد موسیقی در سطح کشور ودریافت جایزه ی پیكاسو و نشان مولانا از اكادمی قونیه و یا ترمیم آرامگاه شمس تبریزی در خوی و مجموعه ی اثار ماندگار ایشان در بهبوحه ی انقلاب و البته قبل انقلاب و زندان هایی که رفتند به خاطر برخی تصنیف هاشون وصد البته فریاد مرغ سحر ناله سر کن که هنوز هم با صدای اهورایی استاد در سرتاسر وطن طنین انداز میشه و و و)
که اگر بنا بر سخن راندن باشد مجالی باقی نمی ماند...!
قربان اشكهای استاد بروم
جدایی دین از سیاست هم نظر حضرت استاد است و قابل دفاع
شما هم اگر حرفی دارید ارائه نمایید...!
میدانید كه دنیا دنیای تفكر است
دنیای تفكر و اندیشه ی ازاد فاقد مفاهیم منحصر طلبانه است
چه كسی گفته حضرت استاد یكی از مردان ثروت مند ایران هستند؟؟؟
پس چرا نام مباركشان در بین هزار نفر اول ثروتمند ایران كه توسط سایت تابناك منتشر شد نبود همچون ده ها و صدها فرد دیگر كه من وشما خوب می شناسیمشان و هر از چندگاهی بحثی در موردشان داغ میشود...!
بزرگترین افتخار حضرت استاد در زندگی همین است كه حتی دیناری برای هیچ دولتی در هیچ زمانی كار نكرد
حتی ریالی از دولت هدیه نگرفت
یادتان كه نرفته دعوت همایش چهره های ماندگار را رد كردند...!
زندگی استاد مشخص است
صدها مركز خیریه كوچك و بزرگ تحت پوشش ایشان فعالیت میكنند
بزرگترین سهام دار موسسه ی خیریه محك ایشان هستند و شاید اگر نبودند این موسسه وجود خارجی نداشت
شما فكر میكنید همه مثل آنهایی هستند كه اگر كاری نیك انجام دادند با ده ها و صدها روزنامه مصاحبه كنند و قبل از خودشان صدها عكاس در مراسم تجلیلشان حضور داشته باشند؟؟؟
نه برادر من
بهشت را نمیشود با این كارها خرید...!
بهشت را به بها میدهند نه بهانه
و در قسمتی از همین مستند استاد فرمودند در طول دوران پس از انقلاب یكی از آقایان دستور مصادره ی اموال مرا داده بود كه من نوارهایم را در این دوران 3 مرتبه با سختی تمام جابه جا كردم تاحاصل تلاش شبانه روزی ده ها جوان هنرمند محفوظ بماند و هرانچه كه ماند مصادره شد...!(نقل به مضمون)
وطن فروش ان كسی است كه با پول مردم در دبی و امارات ویلا میسازد(...) و با باند بازی و رانت خواری به فلان پست ... میرسد(...!) و در دانشگاه مملكت اسلامی آبروریزی میكند (...) و درامدهای میلیاردی دارد(...) در حالی كه خیلی ها به نان شبشان محتاجند و یا از سمت خود سوء استفاده میكند و آآآآآآآآه كه دلمان پر است از حرفهای تكراری...!
شجریان را انجایی شناختم كه حضرت استاد كابلی حاصل 9 سال تلاش شبانه روزی خود را با عنوان تابلویی به نام مرغ سحر و با افتخار به استاد هدیه كردند تا در باغ هنر بم به فروش برسد...!
انجایی شناختمش كه احمد عزیزی ان بیماری كه 2 ماه در كما به سر برد با نوای استاد اشك میریخت
و باز هم به قول همان یكی از دوستان
(جناب صدرا آیا شما که فریاد عدالت طلبیتان گوش فلک را کر کرده اصلا متوجه شدید که در کنسرت لندن استاد شجریان چه اتفاقی افتاد؟؟؟
اسپانسر مالی کنسرت فوق متاسفانه به تحریک برخی عوامل ناشناس!!! قرارداد مربوطه رو یک طرفه لغو کردند تا کنسرت استاد لغو بشه در همین حال سرویس فرهنگی شبکه ی بی بی سی ملتماسانه نامه ای به استاد نوشتند مبنی بر اینکه کلیه ی امور مالی این کنسرت رو به عهده ی این شبکه بگذارند (نامه ی اسکن شده در سایت انجمن موسیقی موجوده)و استاد هم در نامه ای پاسخ دادند که مصاحبه ی من با شبکه ی بی بی سی فقط و فقط به دلیل بیان دغدغه های شخصی ام بوده در رسانه ای که در جهان شاید بیشترین مخاطب رو داره و من هیچ گاه به زیر بار این ذلت نمیرم که شما آمریکایی ها اسپانسر مالی کنسرت من باشید...کنسرتی که کل درآمدهاش تخصیص یافته به بیمارستان های تخصصی سرطانی...یکی از معتمدان بازار فرش تهران کل هزینه های مالی این کنسرت رو بر عهده گرفتند و البته گروه دلنوازان هم به احترام استاد درخواست هیچ گونه حقوقی نکردند...این نکته هم جالبه که این کنسرت جزو یکی از پردرامدترین کنسرت ها شد
650000دلار در آمدخالص
جناب صدرا اصلا شما میدونید وطن فروش یعنی چی؟
مگر استاد در قبال مصاحبه ی خود چه چیزی به دست آوردند؟؟؟
پول...قدرت...ثروت؟؟؟
چقدر بی عدالتی...استادی که عمر خود را در راه اعتلای فرهنگ و هنر وطنش صرف کرده اماج این همه تهمت واقعا برای چه؟؟؟
برای چه؟
جناب صدرا تفنگت را زمین بگذار!!!
تخریب استاد یعنی تخریب وطن...یعنی تخریب وطن دوستی...تخریب قلب میلیون ها ایرانی
به خدا بی انصافی است
و البته من هنوز هم منتظر پاسخ شما(جناب صدرا) بر دفاعیات بنده در پست مربوطه هستم)
و خب این انتظار هنوز به پایان نرسیده(لبخند)
من فكر نمیكنم دعای ربنا ارتباطی به نوع انسان داشته باشد چرا كه با شنیدن این دعا انسان به یاد خداوند می افتد فقط... من این قسمت رو متوجه نمیشم لطفا توضیح بدید...!
دایی بنده جانباز است...در بیمارستان شهید پاریاب اردبیل زندگی میكند...اتاق 53 سالن 3...كیلومترها دور از وطن...بدون ربنا افطار نمیكند... عاشقانه استاد را دوست دارد...آقای خمینی را هم دوست دارد...سنتور هم مینوازد...آواز هم میخواند...به اسلام هم اعتقاد دارد... همرزم شهید باكری عزیز هم بوده...در راه اسلام و وطن هم جانبازی میكند...!!!
و به قول جناب استاد اسماعیل خویی
جهان در صدای تو آبی است
صدای تو را دوست دارم
صدای تو را دوست دارم
صدای تو از آن و از جاودان میسراید
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم