« موسی بن عمران چه کرد ، در زندگی اش چه کرد ، حضرت ابراهیم در زندگی اش چه کرد ، تمام این ها قیام کردند در مقابل جور، در مقابل ظلم،همه، قیامشان این معنا بود.
ما سر مشق باید بگیریم از این ها و ما باید قیام کنیم در مقابل ظلم؛ مسلمان ها باید در مقابل جور ها، در مقابل ظلم ها، در مقابل منکرات، قیام کنند، همان طوری که ملت شریف ایران به حمد آلله قیام کرد و می شود گفت که این انقلاب که در این دعای شریف واقع شده است که « یا مقلب القلوب» ، در جوان های ما واقع شده است؛ این ها الآن برگشتند از یک حالی به حال دیگری و حال نویی پیدا کرده اند.
و در این ماه که ماه شعبان است باید ما توجه به اینمعنا بکنیم که ما باید چه بکنیم، با این طاغوت ها باید چه بکنیم؟
باید همان طوری که سید الشهدا - سلام الله علیه - تمام حیثیت خودش را و بچه هایش را ، همه چیز را در صورتی که می دانست قضیه این طور می شود ، کسی که فرمایشات ایشان را از وقتی که از مدینه بیرون امدند و به مکه امدند و از مکه امدند بیرون حرف های ایشان را می شنود همه را ، می بیند که ایشان متوجه بوده است که چه دارد می کند ، این جور نبوده است ببیند که، بلکه امده بود حکومت هم می خواست بگیرد، اصلا برای اینمعنا امده بود و این یک فخری است که انهایی که خیال می کنند که حضرت سیدالشهدا برای حکومت نیامده ، خیر؛ اینها برای حکومت امدند ، برای اینکه باید حک.مت دست مثل سیدالشهدا باشد، مثل کسانی که شیعه ی سید الشهدا هستند باشد (حکومت) ؛
اصل قیام انبیا از اول تا اخر این بوده است. در طبیعت قیام انبیا - قیام مسلحانه یا غیرمسلحانه - در مقابل همه کسانی که به جور داشتند مردم را از بین می بردند باشد.
... و ما امروز مبتلای به این معنا هستیم، مسلمان ها مبتلای به این معنا هستند، مسلمان ها می بینند که این دولت های بزرگ، این قدرت های بزرگ و این کسانی که اذناب انها هستند، کسانی که فرمان بر هستند، الآن مسلمین، با مردم، با مستضعفین، حتی با کسانی که مال خودشان است چه می کنند.
تمام این ها ظاهر می گویند که ما اقامه ی عدل می خواهیم بکنیم، اما چه عدلی؟ عدل امریکایی، عدل امریکایی یعنی چه؟
یعنی هر کس خاضع به من شد، ان یک چیزی است که کا او را قبولش داریم،هر کس منافع مملکتش را به ما داد ما او را قبول داریم!
از ان ور شوروی هم همین است، همه ی این قدرت های بزرگ این طوری هستند و ما باید در مقابل تمام این ها بایستسم، همان طوری که جوان های ما بحمدالله الآن در جبهه ها این پیروزیها را، این پیروزی های بزرگ را به دست اوردند، باید تا اخر این وطلب باشد، باید هیچ درش سستی نشود تا وقتی که ان شاءالله علم را به دست صاحب علم بدهند.بنا براین عید نوروز ما، یک عید نوروزی است که در یک وقتی واقع شده است که حجت بر ماست و او این است که زندگی سیدالشهدا ،زندگی حضرت صاحب -سلام الله علیه- زندگی همه ی انبیا عالم، همه ی انبیا از اول ، از ادم تا حالا همه شان این معنا بوده است که در مقابل جور، حکومت عدل را می خواستند درست کنند - حکومت - و مع الاسف به قدری به گوش ما خواندند ، به قدری به گوش ملت ما خواندند، به گوش ملت های ضعیف خواندند که حکومت به شما چه کار دارد،شما برو نمازت را بخوان ، شما مسجدت را برو، همین! البته، ما اگر فقط مسجد برویم و دعا بکنیم و بعد هم دعا به - عرض بکنم که - ان بزرگان چه بکنیم، همه با ما خوب می شوند! اما وظیفه این است که ما برویم مسجد بنشینیم دعا بخوانیم یا وظیفه این است که باید قیام بکنیم؟
وظیفه این است که ما همه ی ما باید همه چیز خودمان را در راه اسلام فدا بکنیم، چنان چه اولیا ی ما این کار را کردند. و امروز شما می بینید که این صدام را که بحمدالله سیلی خورده است و الآن نمی فهمد دارد چه می کند»
پیام رادیو - تلویزیونی به مناسبت تحویل سال نو، 1 فروردین 1367، صحیفه ی امام، جلد 21،صفحه ی 3
سخنان امام را در ادامه هم بخوانید