• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادب و هنر > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادب و هنر (بازدید: 2639)
دوشنبه 24/3/1389 - 9:59 -0 تشکر 205391
زبان های ایرانی

زبان‌هاى ایرانى به گروهى از زبان‌ها و لهجه‌ها اطلاق مى‌شود که از نظر ویژگى‌هاى زبانى وجوه مشترک دارند. در این نامگذارى معیارهاى زبان‌شناختى مورد نظر است و نه مرزهاى جغرافیائى یا سیاسی. از این‌رو مثلاً زبان اسى که در قفقاز به آن سخن گفته مى‌شود یا پشتو در افغانستان، از زمرهٔ زبان‌هاى ایرانى به‌شمار مى‌روند. اما زبان ترکى یا عربى که در بخشى از ایران به آنها سخن گفته مى‌شود، جزءِ زبان‌هاى ایرانى نیست. به‌عبارت دیگر زبان‌ها و لهجه‌هاى ایرانى خانوادهٔ واحدى را تشکیل مى‌دهند که از این اصل مشترک منشعب شده‌اند.
اشتراک بنیادى میان زبان‌هاى ایرانى این‌گونه توجیه مى‌شود که در آغاز یک میراث مشترک وجود داشته و این میراث همان ساخت دستورى و واژگان ایرانى مشترک بوده است.
تفاوت‌هاى میان زبان‌هاى ایرانى مربوط به این امر است که در هر زبان معین، این میراث مشترک آغازین، به‌صورتى واحد تحول نیافته، بلکه در ادوار مختلف براساس قواعد خاص تحول هر زبان و طبق شرایط تاریخى ملموس زندگى قومى که به این زبان گفتگو مى‌کرده است، دگرگون شده است.
بررسى تاریخ این زبان‌ها نشان مى‌دهد که تفاوت‌هاى واژگانی، آوائى و دستورى این زبان‌ها مربوط به اصل و منشأ آنها نیست بلکه در جریان تحول خاص هر یک از این زبان‌ها پیدا شده است.
پاره‌اى از ویژگى‌هاى خاص بعضى از زبان‌ها و گویش‌هاى ایرانى در تعدادى از موارد ناشى از تماس این زبان‌ها و گویش‌ها با زبان‌هاى اقوام مجاور یا با زبان‌هائى است که قبل از ورود زبان‌هاى ایرانى به مناطق کنونى در این نقاط وجود داشته‌اند.
شاخهٔ زبان‌هاى ایرانى در داخل دسته یا خانوادهٔ وسیع‌ترى جاى مى‌گیرد که هند و اروپائى نامیده مى‌شود. این خانواده، علاوه بر زبان‌هاى ایرانی، شامل زبان هیتی، زبان‌هاى هندى و "تخاری" ، یونانی، زبان‌هاى ایتالى (رومیائی)، اسلاو، بالتی، ژرمنی، سلتى و نیز آلبانیائى و ارمنى مى‌شود. بعضى زبان‌هاى باستانى که سابقاً در حوضهٔ دریاى مدیترانه رواج داشته‌اند نیز به هند و اروپائى تعلق دارند.
از تمام زبان‌هاى متعلق به خانوادهٔ زبان‌هاى هند و اروپائی، زبان‌هاى هندى بیشتر از همه به زبان‌هاى ایرانى نزدیک هستند و با این زبان‌ها شاخهٔ هند و ایرانى (آریائی) از زبان‌هاى هند و اروپائى را تشکیل مى‌دهند. زبان‌هاى ایرانى باستان از طریق عناصر مشخصهٔ متعدد آوائی، واژگانی، صرفی، واژه ساختى و نحوى با زبان‌هاى هندى وابستگى پیدا مى‌کنند.
زبان‌هاى هندى و ایرانى نه تنها بعضى عناصر هند و اروپائى را از این زبان به ارث برده‌اند، بلکه آنها را به‌طرز مشابهى مشمول تحول قرار داده‌اند.
خویشاوندى نزدیک زبان‌هاى هندى و ایرانى این فرض را به‌وجود مى‌آورد که زمانى یک جامعهٔ زبانى آریائى وجود داشته که در آن قبایلى که به گویش‌هاى آریائى (هند و ایرانی) تکلم مى‌کرده‌اند هنوز در سرزمین واحدى به‌سر مى‌برده‌اند و آن سرزمین به احتمال قوى آسیاى مرکزى و نواحى مجاور آن بوده است.
پس از مهاجرت یک شاخه از قبایل آریائى زبان به سرزمین هند، تفاوت‌هاى میان گویش‌هاى آنها و گویش‌هاى شاخهٔ دیگر (یعنى قبایلى که در آسیاى مرکزى و سرزمین‌هاى مجاور باقى مانده بودند به‌تدریج افزایش یافت. به این ترتیب شرایط تقسیم زبان‌هاى آریائى به دو شاخهٔ مجزا: گروه هندى (یا هند و آریائی) و گروه ایرانى فراهم گشت.
نقطهٔ آغاز تقسیم‌بندى تاریخ زبان‌هاى ایرانى شروع جدائى آنها از کل زبان‌هاى آریائى (هند و ایرانی) است. این تاریخ که آن را مقارن آغاز هزارهٔ دوم ق م دانسته‌اند آغاز تاریخ تحول گسترش زبان‌هاى ایرانى به‌عنوان یک گروه زبانى خاص است.
زبان‌هاى ایرانى را از دید تاریخى به سه دوره تقسیم مى‌کنند، زبان‌هاى دورهٔ باستان، زبان‌هاى دورهٔ میانه و زبان‌هاى دورهٔ نو.
زبان‌هاى دورهٔ باستان به زبان‌هائى اطلاق مى‌شود که از قدیم‌ترین زمان تا سقوط پادشاهى هخامنشیان کاربرد داشته است. در این دوره چهار زبان مى‌شناسیم که زبان مادی، سکائی، فارسى باستان و اوستائى نامیده مى‌شوند و از این چهار زبان از دو زبان فارسى باستان و اوستائى آثار نوشته شده بر جاى مانده است و تنها فارسى باستان است که آثار کتیبه‌اى دارد.
زبان‌هاى ایرانى دورهٔ میانه، یعنى زبان‌هائى که از پایان دورهٔ هخامنشى تا دوره اسلامى رواج داشته است، از نظر ویژگى‌هاى زبانى به‌دو گروه غربى و شرقى بخش مى‌شوند. از گروه غربى دو زبان پارتى یعنى زبان رایج در دورهٔ اشکانیان (حدود ۲۵۰ پیش از میلاد تا ۲۲۴ میلادی)، و زبان فارسى میانه یعنى زبان رایج در دورهٔ ساسانیان، آثار کتیبه‌اى و کتابى دارند.
زبان پارتی، پهلوى و پهلوى اشکانى براى زبان رایج در دورهٔ اشکانى و فارسى میانه (چون حد فاصل میان فارسى باستان و نو است)، پهلوى ساسانى و گاه پهلوى یا پارسى براى زبان رایج در دورهٔ ساسانیان که اصلاً در جنوب و جنوب غربى ایران گفتگو مى‌شده، معمول است. گروه شرقى زبان‌هاى میانه، بر گروهى از زبان‌ها اطلاق مى‌شود که به‌سبب پاره‌اى تفاوت‌هاى آوائى و دستورى از گروه غربى متمایز مى‌شوند. این زبان‌ها عبارتند از سغدی، خوارزمی، بلخى و ختنى (=سکائی).
آثار زبان‌هاى میانى به خط‌هاى مختلف نوشته شده‌اند که گاه قلم‌هائى از خط آرامى امپراتورى و زمانى به خط‌هاى غیر ایرانى مانند آرامی، یونانی، ایلامى و ... هستند. زبان‌هاى ایرانى نو، زبان‌هاى رایج در دورهٔ اسلامى یعنى زبان درى یا گویش‌هاى آن‌را در بر مى‌گیرد. منبع مجله الکترونیک

دوشنبه 24/3/1389 - 13:23 - 0 تشکر 205425

البته دیگر این نوع تقسیم بندی اعتبار خودش رو از دست داده.این نوع نظریات براساس توهمات کشورگشایانه اشخاصی همچون استالین و هیتلر پایه گذاری شد.چطور میتوان زبان اسلاو و ژرمنی را در یک گروه گنجاند.
یادمه توی مدرسه معلمان نابخرد ما دائم میگفتن که نژاد ما با ژرمنها یکیه!!
درضمن گفته شده زبان فارسی دری هیچ ربطی به زبانهای باستانی ایرانی نداره و دستور زبان موجود در این زبانها هم کلا متفاوت بوده.

چه خوشبخت است كسي كه با افتخار بگويد من يك تورك هستم

ne mutlu turkum diyene

چهارشنبه 26/3/1389 - 14:2 - 0 تشکر 205786

azhdari3 گفته است :
[quote=azhdari3;444196;205425]البته دیگر این نوع تقسیم بندی اعتبار خودش رو از دست داده.این نوع نظریات براساس توهمات کشورگشایانه اشخاصی همچون استالین و هیتلر پایه گذاری شد.چطور میتوان زبان اسلاو و ژرمنی را در یک گروه گنجاند.
یادمه توی مدرسه معلمان نابخرد ما دائم میگفتن که نژاد ما با ژرمنها یکیه!!
درضمن گفته شده زبان فارسی دری هیچ ربطی به زبانهای باستانی ایرانی نداره و دستور زبان موجود در این زبانها هم کلا متفاوت بوده.

دوست عزیز! کی و کجا و در کدام مرجع علمی این تقسیم بندی اعتبار خودش را از دست داده؟

در مباحث زبان شناسی از جمله اولین هایی که هرکسی با آن روبرو می شود بحث خانواده ی زبان ها و پیش از همه خانواده ی زبان های هندواروپایی هست ... کاری که نتیجه ی سال ها تلاش زبان شناسان است و از قرن هفدهم آغاز شده! اونوقت شما با یک ادعای شخصی تمام تلاش های زبان شناسی تاریخی را زیرسوال می برید؟

به علاوه زبان یک موجود زنده و دائما در حال تغییر و تحول است! منشعب شدن زبان های گوناگون از یک زبان و بعد مرگ زبان مادر و تغییر و توسعه و تحول زبان های منشعب شده از ان یک پدیده ی عادی در زبان شناسی است! مگه میشه دستور زبان فارسی دری دقیقا شبیه همون زبانی باشه که پیش از 2500 سال پیش زندگی می کرده؟ 

و مگه میشه برای کشوری با غنای فرهنگی ایران که همواره قدرت های مهاجم را در خودش هضم کرده بتوان به سادگی ادعا کرد که ریشه های زبانی اش با گذشته به کلی گسسته است؟    

این مقاله را هم بخوانید:

http://linguist87.blogfa.com/post-235.aspx

Je suis un etre de dialogue et non point d'affirmation

من گفتگو می کنم ، نه تأیید !  

 

چهارشنبه 26/3/1389 - 22:0 - 0 تشکر 205874

شما بهتره به کتابهای تحریف شده تاریخی موجود در ایران توجه نکنی.تا چند سال اینده خواهی دید که این تقسیم بندیها منسوخ خواهند شد.
کدام زبان را دیده اید که در عرض 1000 سال کل قواعد ثابتش به هم بریزد؟؟؟ زبان پیشرفت میکند نه اینکه کلا متحول شود
برای مثال در زبان اوستا ما با الف نافیه طرف هستیم که این قاعده به کل در دستور زبان دری حذف شده.

چه خوشبخت است كسي كه با افتخار بگويد من يك تورك هستم

ne mutlu turkum diyene

چهارشنبه 26/3/1389 - 22:5 - 0 تشکر 205875

در ضمن کدام قدرتهای مهاجم منظورتان عربها هستند. اینکه مشخصه اعراب در ما ذوب شدند!!
و یا مغولان که بیشترین کمک به ترویج زبان فارسی کردند.
افکار بعضا نژادپرستانه ای در درون ما ایرانیها هست

چه خوشبخت است كسي كه با افتخار بگويد من يك تورك هستم

ne mutlu turkum diyene

شنبه 29/3/1389 - 14:13 - 0 تشکر 206205

azhdari3 گفته است :
[quote=azhdari3;444196;205874]شما بهتره به کتابهای تحریف شده تاریخی موجود در ایران توجه نکنی.تا چند سال اینده خواهی دید که این تقسیم بندیها منسوخ خواهند شد.
کدام زبان را دیده اید که در عرض 1000 سال کل قواعد ثابتش به هم بریزد؟؟؟ زبان پیشرفت میکند نه اینکه کلا متحول شود
برای مثال در زبان اوستا ما با الف نافیه طرف هستیم که این قاعده به کل در دستور زبان دری حذف شده.

دوست عزیز جهت اطلاع شما باید بگویم که منابع من به روزترین منابع موجود در حوزه ی علم زبان شناسی در سطح جهان هست - و نه تاریخ!
و باید بگویم که زبان ها پیشرفت نمی کنند! البته نظریه ای هست مبنی بر اینکه زبان ها تا دوره ای روندی تکاملی را طی می کردند و نمونه ی این زبان های پیشرفته لاتین، اوستای باستان و ژرمن قدیم هستند که وقتی به اوج تکامل رسیدند دوران انحطاط اونها شروع شده و مثلا از لاتین زبان هایی مثل ایتالیایی اسپانیایی پرتغالی و ... منشعب شده که نسبت به لاتین در مرتبه ی پائین تری قرار دادند.اما این نظر مربوط به قرن نوزدهم است.
اتفاقا امروزه زبان شناسان دقیقا واژه ی " تطور" به معنی "تحول" را برای تغییرات زبانی استفاده می کنند ، به خاطر اینکه تحول زبان ها یک سیر فنرمانند هست به طوریکه زبان های تحلیلی که ساده ترین شکل زبان ها هستند یعنی برای هر مفهومی واژه های جداجدا دارند مثل چینی به سمت تبدیل شدن به زبان های ترکیبی یعنی زبان هایی که تمایل به صرف شدن دارند پیش می روند ...( البته ما بین این تحولات ممکن است شکل دیگری به نام زبان های پیوندی هم به خودشان بگیرند مثل زبان های ترکی یا مجاری) ... وقتی آن زبان اولیه ی تحلیلی به مرحله ای می رسد که ترکیبی می شود باز تمایل پیدا می کند که تحلیلی بشود ... این الگوی فنرمانندی است که زبان ها در طول تاریخ بر اساس آن "متحول" می شوند ... ولی هرگز هیچ زبانی به شکل تحلیلی یا ترکیبی که پیش از تحول قبلی خودش داشته برنمی گردد!
شاید در قرن 19 زبان شناسان معتقد بودند که زبان های ترکیبی پیشرفته تر هستند اما در زبان شناسی مدرن هیچ زبان و هیچ دسته بندی زبانی بر دیگری ارجحیت ندارد ...
الف نافیه که سهله، احتمالا خیلی چیزهای دیگر وجود داشته ... مثل مثلا واج ِ " خ ِ لبی" که در واژه هایی که امروزه املای متفاوتی دارند مثل "خواهر" وجود داشته که الان دیگه نیست ...
یا مثلا زبان انگلیسی دختر زبان آلمانی هست ... نمی دونم با آلمانی و انگلیسی آشنایی دارید یا نه اما افعال زبان آلمانی کاملا صرف می شوند برای شخص و زمان و حتی برای اسم ها در این زبان جنسیت مذکر مونث و خنثی وجود دارد ... چرا که زبان آلمانی نسبت به بقیه ی زبان های ژرمانیک شباهت های زیادی را با زبان ژرمن قدیم حفظ کرده ... اما در زبان دختر آن یعنی انگلیسی شاهدیم که کمترین صرف ممکن در افعال صورت می گیره و جنسیت برای اسم ها وجود نداره!
حالا نظرتان چیه؟
آیا این دیدگاه های من نژاد پرستانه است؟
اگه دلسوز زبان و زبان دوست هستید پیشنهاد می کنم با علم زبان شناسی بیشتر آشنا بشوید ...

Je suis un etre de dialogue et non point d'affirmation

من گفتگو می کنم ، نه تأیید !  

 

يکشنبه 30/3/1389 - 11:0 - 0 تشکر 206345

چرا زبانها پیشرفت نمیکنن؟ 300 سال قبل تعداد لغات موجود در انگلیسی 150هزار بوده که حالا به 2میلیون رسیده!


به این میگن پیشرفت نه تحول. شما بحث الف نافیه رو با طرز تلفظ الفاظ یکی کردین . در زبان اوستا با این قاعده میشد حتی اسمها رو هم منفی کرد! مثل:هو به معنی زیبا و آهو به معنی زشت. شاید به خاطر وجود بدون قاعده چنین لغات مشترکی ظن یکی بودن این زبانها بالا رفته. حال حتی اگر این نظریه رو هم قبول کنیم که زبان منشعب میشه پس قواعد این زبان در کدام یک از زبانها موجوده.
کدام زبان در عرض کمتر از 500 سال منقرض میشه. در ترجمه زبان اوستا بخشی هست که تا به حال هنوز هم زبانشناسان قادر به ترجمه کامل اون نشدن.

زبانی همچون عربی که به نظر من کامل ترین زبان جهان هست 1500 سال است که قواعد ان 99% ثابت مانده.اما هیچ گاه متحول نشده. کی مبتوانیم شاهد جدا شدن لهجه مغربی از لهجه یمنی  و متحول شدن ان به زبانی دیگر باشیم.

درسته که برای اثبات بومی بودن زبان ترکی در منطقه، زبان شناسان زبان تورکی رو با سومری مقایسه کردن و سعی کردن که سومری رو زبان باستانی تورکی قلمداد کنن اما ایا واقعا تورکی بازمانده سومری و ایلامی میتواند باشد؟؟

چه خوشبخت است كسي كه با افتخار بگويد من يك تورك هستم

ne mutlu turkum diyene

سه شنبه 1/4/1389 - 15:5 - 0 تشکر 206714

در خصوص همریشه بودن زبان های اریایی مطلبی را ادامه ثبت می کنم که قبلا در وبلاگم ثبت کردم و ترجمه ای هست از کتاب تاریخ اروپا به علاوه ی اطلاعاتی از چند کتاب زبان شناسی. در خصوص سایر موارد انشاالله به زودی خدمت میرسم :

از روزگاری که انسان امروز شواهدی از آن در دست دارد، همواره ملت های مختلفی با زبان های مختلف وجود داشته اند، به این معنا که ملت های مختلف واژه های مختلفی را برای نامیدن مقولات یکسان به کار می برده اند. اما حتی درشرایطی که اقوام مختلف به زبان هایی کاملا متفاوت سخن می گویند، آنچنانکه که امروز آنقدر تفاوت میان زبان آنها وسیع است که زبان یکدیگر را نمی فهمند، اغلب به سادگی می توان نشان داد که زمانی تمامی آنها به یک زبان واحد سخن می گفته اند. 
بدین گونه است که در میان واژه های اصلی چند زبان به گونه های مشابهی می رسیم که در آغاز  یکی بوده اند. بطور مثال آنچه در انگلیسی night  نامیده می شود، در زبان آلمانی nacht، در لاتین noct و در یونانی nykt است و وقتی چنین شباهت هایی را در تعداد زیادی از واژه های دیگر مشاهده می کنیم، تردید نمی کنیم که تمام این زبان ها زمانی تنها یک زبان بوده اند.
با انجام چنین مقایسه ای مابین بسیاری از زبان ها، می توانیم ملل اصلی جهان را در قالب چند گروه بزرگ دسته بندی کنیم. هر یک از این گروه ها امروزه چندین ملت را دربرمی گیرند که به چند زبان سخن می گویند لیکن زمانی همه ی آنها یک قوم بوده اند و به یک زبان سخن می گفته اند.
در اینجا ما به بررسی اقوامی که زمانی در اروپا ساکن بوده اند می پردازیم و نیز به اقوامی از آسیا و افریقا که تاریخ آنها همواره با اروپائیان آمیخته بوده است. بر این اساس این اقوام به سه گروه بسیار بزرگ تقسیم می شوند: اقوام آریایی (Aryan)، اقوام سامی (Semitic) و دسته ی سوم شامل اقوامی که به هیچ یک از این دو گروه تعلق ندارند.  

 دسته ای از اقوامی که اکثر ملل اروپایی از آغاز تاریخ معتبر به آن متعلق بوده اند، به طور کلی دسته ی آریایی نامیده می شود.
تقریبا تمامی زبان هایی که در حال حاضر در اروپا و در دیگر سرزمین هایی که اروپائیان ساکن بوده اند رایج است، و نیز زبان هایی که در بخش وسیعی از آسیا تکلم می شود زمانی همه یک زبان بوده اند. 
مردمی که به این زبان باستانی آریایی سخن می گفتند زمانی همگی در قسمت های میانی آسیا زندگی می کردند و پیش از آنکه آغاز به مهاجرت کنند و به سوی مقاصد مختلف پراکنده شوند، بسیاری از هنرهای مهم و سودمند را اختراع کرده و عقاید مذهبی و حتی تجربه ی حکومت و قانونمداری داشتند. ما از جایی این حقیقت را می دانیم که بسیاری از کلمات اصلی مرتبط با این موضوعات هنوز هم در همه یا اکثر زبان های آریایی یکسان هستند.
اما زمان بسیار دوری قبل از اینکه نوشتن تاریخ آغاز شود این نیاکان آغاز به ترک مسکن قدیمی خود کرده، برخی به سمت غرب و برخی به سمت جنوب شرقی رهسپار شدند.
آن دسته از مهاجرینی که به سمت جنوب شرقی رهسپار شدند در ایران (Persia) و هند شمالی سکنی گزیدند. زبان باستانی هند شمالی، یعنی سانسکریت، کمتر از دیگر زبان ها نسبت به صورت اولیه ی زبان مشترک آریایی دستخوش تغییر شد.
دیگر اقوام آریایی به سمت غرب رفتند، در اروپا و در نزدیک ترین قسمت های اسیا به اروپا ساکن شدند. و بعدها از اروپا افرادی رهسپار امریکا و استرالیا شده و مسکن و  مستعمراتی را تشکیل دادند. حتی در این نواحی هم هنوز زبان مهاجرین اروپایی حفظ شده است.    

تعقیب ردپای واژه های پدر و برادر در زبان های آریایی:

سانسکریت     لاتین     یونانی    انگلیسی   فارسی   

      pedar      father      pater       pater        pitar     

baradar     brother    phrater   frater     bhratar

Je suis un etre de dialogue et non point d'affirmation

من گفتگو می کنم ، نه تأیید !  

 

سه شنبه 1/4/1389 - 15:15 - 0 تشکر 206720

البته این ساده ترین شکل معرفی و بیان این مسئله است ...
انشاالله نمودار خانواده ی زبان های هندواروپایی را هم ثبت می کنم ...

Je suis un etre de dialogue et non point d'affirmation

من گفتگو می کنم ، نه تأیید !  

 

جمعه 4/4/1389 - 17:48 - 0 تشکر 207303

با مراجعه به لینک زیر می توانید مفصل ترین نمودار خانواده ی زبان های هندواروپایی را که من تا به حال دیدم مشاهده کنید:

http://hovsepian.files.wordpress.com/2008/07/language20tree.gif

در خصوص زبان انگلیسی ... این افزایش تعداد لغات به دلیل پشتوانه ی سیاسی و نظامی زبان انگلیسی در قرون اخیر بوده که از طریق آن زبان انگلیسی به قدری فراگیر شده که پرگویش ترین زبان جهان و حتی زبان علمی جهان است. البته نمی توان تلاش هایی را که از قرن 18 برای تدوین کتاب های گرامر و لغت نامه های جامع صورت گرفته نادیده گرفت. این یک امتیاز مثبت از لحاظ جامعه شناسی زبان هست برای انگلیسی اما در حوزه ی زبان شناسی هیچ زبان و هیچ گویشی بر هیچ زبان و گویش دیگری ارجحیت ندارد. چرا که وظیفه ی زبان شناسی فقط توصیف زبان ها و دست یافتن بر قوانین حاکم بر زبان است. 

یک مثال دیگر از الف نافیه: واژه ی "مرداد" در حقیقت "امرداد" بوده به معنی "نامیرا" که در طول زمان الف نافیه آن افتاده و به این شکل ادامه حیات داده ...

خب ... این یک دلیل واضح برای اینکه فارسی دری ارتباطش را با دیگر زبان های ایرانی حفظ کرده! بر همین اساس است که می گوییم زبان ها منشعب می شوند و زبان مادر بتدریج می میره و جای خودش را به دخترانش میده!

اینکه الف نافیه چی شده و در کدام زبان چه نمودی پیدا کرده نیازمند تحقیق و بررسی خاص خودش است. اما کلمات معمولا بهترین میراث هستند ... برای همین هم مباحث واژه شناسی با ریشه شناسی در هم تنیده شده ...

واژه ی "مرداد" یادگاری از الف نافیه است که به مرور زمان تغییراتی پیدا کرده و امروز به این شکل به حیات خودش ادامه میده.

بد نیست سیر تحول چند واژه را براتون مثال بزنم: (مثال های زیر از کتاب دستورزبان پارتی (پهلوی اشکانی) است نوشته حسن رضایی باغ بیدی)

تحول آواشناسی:

واژه ی "اسب":

اوستایی: -aspa   فارسی باستان: -asa      پارتی: asp

واژه ی "من":

اوستایی: mana     فارسی باستان: manaa    پارتی: man

"آب"

اوستایی: aap   فارسی باستان: aapi   پارتی: aab    

(aa همان صدای " آ " است)

پیشوندها:

مثال هایی برای الف نافیه:

-a و -an (از -a و -an ایرانی باستان):پیشوند نفی. -an پیش از واژه هایی که با مصوت آغاز می شوند به کار می روند:

anaazaar : بی آزار

anaryaan: غیرایران

apun: ناصواب، ناراستی

پیشوند -haam (از -hama ایرانی باستان): به معنی "هم". صورت دیگر این پیشوند -han است:

haamband: هم بند

hangoon: همگون، همانند

و مثال های دیگر. 

Je suis un etre de dialogue et non point d'affirmation

من گفتگو می کنم ، نه تأیید !  

 

جمعه 4/4/1389 - 18:19 - 0 تشکر 207313

در خصوص انقراض زبان ها. زبان ها تا وقتی زنده اند که گویشور زنده داشته باشند و البته پشتوانه ی فرهنگی! این پشتوانه ی فرهنگی است که زبانی را زنده نگاه می دارد. برای همین است که آنچه بعد از 1500 سال هنوز تغییر چندانی نکرده است "زبان قران" است و نه زبان عربی! این نکته را اکثر ماها نمی دانیم اما زبان عربی در جوامع عربی عصر حاضر با دوگونه ی کاملا متفاوت زندگی می کند!

گونه ی برتر یا کلاسیک که زبان قران است و سخنرانی و خطابه ها و گونه ی کهتر یا محاوره ای که زبان روزمره ی مردم عرب زبان است. (اصطلاح انگلیسی برای این گونه ها high varietyو low variety است).

کودکان عرب گونه ی محاوره ای را به عنوان زبان مادری می آموزند. گونه ای که انقدر متفاوت از زبان کلاسیک است که گویا زبان دیگری است و برای همین خاطر در مدرسه گونه ی کلاسیک زبان عربی را هم می اموزند! و اتفاقا زبان عربی که در مدرسه های ایران تدریس می شود همان گونه ی کلاسیک عربی است که در واقع زبان قران است. برای همین هم ما وقتی به کشورهای عربی سفر می کنیم چندان قادر به مکالمه ی عربی براساس خوانده هامان در مدرسه نیستیم. این دو گونه ی زبانی حتی تفاوت های نحوی اشکاری همچون ترتیب کلمات در جمله با یکدیگر دارند.

مورد بعدی اینکه اتفاقا زبان عربی یک ایراد خیلی خیلی مهم دارد! و ان هم اینکه شیوه ی واژه سازی در زبان عربی و کلا زبان های سامی از طریق بن و باب است و این مسئله موجب ان می شود که چنین زبان هایی حوزه ی واژه سازی بسیار محدودی داشته باشند! بد نیست بدانید که در زبانی مثل فارسی که سیستم واژه سازی ان از طریق پیشوند و پشوند است 360 هزار روش کلمه سازی وجود دارد که متاسفانه به دلیل آنکه زنگار زبان عربی بر آن سایه افکنده، بخش عظیمی از این ظرفیت را غیرفعال کرده است!

Je suis un etre de dialogue et non point d'affirmation

من گفتگو می کنم ، نه تأیید !  

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.