تبیان، دستیار زندگی

سلام

دوستان عزیز دختر خانم های محترم لطفا پاسخ بدید.

اگه تو دانشگاه از یه شخص شخیصی خوشتون بیاد

به طوری كه از خورد و خوراك و درس و زندگی بیفتید چی كار می كنید؟!؟!؟!؟؟!

بهش میگید؟!؟؟!؟!؟!

واسطه می فرستید!؟؟!؟!؟!؟!

مخصوصا اگه اون شخص یه استاد باشه!؟؟!؟!؟!؟!؟!

كمك كنید.

به نام خدا - سلام .

منم با علی موافقم .

ولی از کجا بفمیم که  mohager722 کی ازدواج می کنه یا نمی کنه ؟ :D

سلام
امیدوارم خوب باشین
من تو دوران دانشجویی با چندمورد اینجوری مواجه شدم البته تجربه خودمو میگم
همه سال هایی كه دانشجو بودم حالا یا از سر اتفاق یا اصلا چون من این جور صحنه هارو دوست داشتم دیدم كه دختری به استادی نظر مثبت داره و برا جلب توجهش همه كاری انجام میده
اینا اشتباهه با یه بزرگتر از اعضای خانواده خودت مث برادر یا داماد مشورت كنن كه بیان واسطه بشن وگر نه هر چقد زمان بگذره این حس بیشتر میشه وتو مجبوری برا ابراز كارای اشتباهی رو انجام بدی كه دست آخر بیشتر به ضرر خودته
الان كه گفتی یاد یكی از بچه ها افتادم كه برا ابراز محبت خودش وقت آنتراك میومد وامیستاد روبه روی اتاق اساتیدوهی به استاد بنده خدا نگاه میكرد وبعدش با یه سوال بیجا میرفت سراغش كه بچه ها هم از دور متوجه رفتارهاشون بودن تا دست آخرا كه برای استاد گل میگرفت و... دست اخر استاد بیچاره مجبورشد وسط ترم درسای دانشگاه رو بسپاره به دوستش ودیگه دانشگاه نیاد
خیلی اسخته ولی با خانواده در میون بزار

در مورد استادت چی میدونی ؟
چقدر میشناسیش ؟
آدم باجنبه ای هست ؟
تحقیرت نمی كنه ؟چون بعضی ها فكر می كنن چون استادن از همه بالاترند و خاص هستند
اخلاق هر فردی ممكنه با توجه به محیط تغییر كنه آیا استاد شما اخلاق درون دانشگاه با بیرون دانشگاهش یكیه؟
بین دوست من اگه این سوالارو كردم به خاطر این هست كه دوست خود من به همین بلا دچار شده بود نمی دونم چی شد كه اومدم تو این تاپیك شاید به خاطر اینكه بتونم كمكی بهت كنم وضع دوست من از شما خیلی بدتر بود اون بدجور عاشق شده بود و اگه یه روز استاد رو نمی دید دیوونه میشد خیلی باهاش حرف زدیم ولی فایده نداشت همه افرادی كه تو این وضع هستند یعنی عاشق میشن احساسات جای عقل رو میگیره و نمیتونن درست تصمیم بگیرند خلاصه دوست من از طریق یكی از مسئولهای دانشگاه كه با هم آشناتر بودند پیشنهادش رو به استاد رسوند البته اون مسئول نگفته بود كه این دختر میخواد از طرف خودش گفته بود و اتفاقا استاد هم قبول كرد و باهم ازدواج كردند ماه اول خیلی خوب بودند ولی ذره ذره رفتارها عوض شد و اخلاق واقعی استاد رو شد آدمی بدبین و متاسفانه چون خوش تیپ بود با دخترا گرم میگرفت و كم كم فهمید كه با افراد دیگه ای ارتباط داره و... آرزوهای دوست من به سراب تبدیل شد و مجبور به طلاق شد دوست من به عنوان یه خواهر و كسی كه اشكای روز و شب دوستشو دیده ازت خواهش میكنم خیلی فكر كن بی گدار به آب نزن واقعا كسی كه میخوای همین فرده؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام
ببین عزیزم باید واقعا احساستو بگذاری کنار و با خودت فکر کنی ببینی آیا واقعا این همون کسی هست که آرزوشو داشتی و با ازدواج باهاش خوشبخت می شی یا نه.
من یه جا یه خاطره خوندم که یه شخصی مثل شما از همکارش خواستگاری کرده بود وبا روی باز قبول کرده بود و ازدواج کرده بودن. تا اینجا ی قضیه خوبه ولی خانواده یهمسرش سه بلایی سزش آورده بودن که مجبور شده بود طلاق بگیره
ممکننه خود طرف با جنبه باشه ولی اون خانواده ای که تو شما می خوای عروسش بشی اینطور نباشند. ا
به نظ رمن باید ارتباطت رو با خدا وائمه قویتر کنی !
برای درد دلو دوستی چه کسی بهتر از امام زمانی که دلش برای شیعه هاش می تپه؟
موفق باشی عزیزم -مارم در جریان بذار-

به نام خدا

باسلام دوست خوبم. به نظر من این کار ریسک بزرگیه حالا اومدیمو استادم از شما خوشش اومد و باهم ازدواج کردید ولی مشکلات آینده رو چی پیشبینی کردید مشکلاتی که از این بخواد منشا بگیره. در هر حال من پیشنهاد میکنم خیلی کم تر با این شخص روبه رو بشید کمتر ببینیدش و در معرض دیدش باشید چون نگاه گاهی وقتها خیلی کارا میتونه بکنه

سلام
به نظر من عاشق این استاد شدن عیب نیست.فقط دختر باید مراقب متانتش باشه.میشه با بهترین شدن در درس این استاد و فعال شدن در کلاس او و در کل بهترین بودن در مفابل او علاقه خود رو نشون داد البته درسته که شاید او شما رو از منظر د انشجوی خوب ببینه اما اینکه ارام ارام بهترین شی و مهمتر در اخلاق و رفتار ارام ارام درهها باز میشه و خودت میدونی چه راهی درسته.
دوست من اینجوری حالا به سرحد عشق رسیده و هرچیزی که میخواست درکنار خودش داره با وجدانی خوشحال و قلبی سراسر شوق و رضایت

سلام به همه دوستان ببخشید نیومدم جواب سوالاتتون رو بدم فکر می کردم این تاپیک رو بستن!!!!!
راستش من خیلی وقته استادم رو ندیدم
بچه های شیمی میگن رفته المان ولی مطمئن نیستم راستش من جرات این که بهش بگم یا خدایی نکرده کاری کنم که برای ایشون و برای خودم بد بشه رو ندارم
سعی کردم هیچ کسم نفهمه من ازش خوشم میاد
راستش ترسیدم تو دانشگاه براش بد بشه
یه وقتایی تو facebook شیطون گولم میزنه فقط عکساشو نگاه میکنم
ولی....
نمیدونم من از خدا خواستم اگه به صلاح من و ایشونه کارم درست بشه در غیر اینصورت>>>
امیدوارم هرجا هست موفق و خوشبخت باشه که خوشبختی ایشون برام خیلی مهمه
خدایی استاد خیلی عالی بود دور از همه ی این حرفا همیشه براش دعا میکنم
شمام برای من دعا کنید
موفق باشید

دقیقا با صدای بابا اتی خواندم!!!!!

خوب میبینم چه بحث داقی بوده و من نبودم............
عاشقی قشنگه میدونم ولی خوب باید از عواقبش ترسید...خیلی خوبه که به فکرشی......گاهی رسیدن فقط قشنگ نیست......گذشتن قشنگه
خوشبختی تونو آرزومندم