سلام و عرض ادب
به شکل درستی دو بحث 32 صفت مدیران و اخلاق در مدیریت به همگرائی مناسبی رسیدند که اگه اونارو مطالعه کنید کاملا می فهمید.
در تمام جوامع امروز اصول مدیریت داره به صورت بی سابقه ای به گذشته باز می گرده. روزگاری که بدون این همه پیچیدگی مدیران بر سازمانهای خودشان حکم فرمائی می کردند. نه به زبان قدرت که به زبان حکمت.
زبان حکمت ترکیبی از تمام صفات همگون و متضاده که در زمان خودشون بروز می کنند تا منابع انسانی سازمان را به عنوان بخشی از حیات سازمان و نه به عنوان قطعه ای از ابزار، در مسیر درست تعالی سازمان قرار بدهند.
اینجاست که به دور از محتوای دین، ملیت، رنگ و ... اخلاق مفهومی متفاوت در مدیریت سازمان به خودش می گیره. این اخلاق همان نگاه به منابع انسانی از منظر انسان است.. و نه ابزار. انسان در چنین سازمانی به دلیل انسانیتش و توانمندی انسانیش دارای کرامت (فراتر از احترام و امتیاز) است. تاکید بر افزایش توانمندیهاست و نه نابودی کاستیها.
متاسفانه با وجود دستیابی ما به دو منزلت ایرانیت و اسلامیت، به عنوان دو خواستگاه تمدن بشری و مکتب الهی، جامعه غرب خیلی بیشتر و عمیقتر به این موضوع پرداخته است و مدیران ایرانی ناچار به پسماند رو به پایان مدیریت غربی که مدتهاست جای خود را به تفکر جدید داده قناعت کرده اند.
رویکرد افراط و تفریطی، نگرش پدرسالارانه، بی توجه به مظاهر انسانی، نمایه هائی از این رویکرد اشتباه در سازمانهای ایرانی است.