روش دسترسي به پاسخ درست بر اساس احتمالات
كشورهاي ضعيف وقتي ميخواهند تكنولوژي ساخت يك محصول پيشرفته را به دست آورند ، از مجموعه روش هايي استفادهميكنند كه تحت نام دانش مهندسي معكوس دسته بنديميشوند. مثلا اگر بخواهند دانش ساخت و توليد يك مدل تلويزيون ديجيتالي جديد را پيدا كنند ، ابتدا با حسابگري و دقت بي نظير از تك تك اجزاي تلويزيون اطلاعات برداريميكنند و به تدريج شروع به دمونتاژ يا باز كردن تك تك واحدها و نهايتا تك تك عناصر سازنده واحدهاميكنند و از اين مسير و با كمك آزمايشات متعدد سعي ميكنند مسير طي شده توسط سازنده اصلي براي رسيدن به اين محصول پيشرفته ( در مثال ما تلويزيون ديجيتالي) را كشف كنند.
در اين جزوه ما قصد داريم با استفاده از اصول مهندسي معكوس و استفاده از ابزارهاي قدرتمند آمار و احتمالات و بحث هاي روانشناسي نحوه كاهش ترديد بين جوابهاي چهار گزينه اي به سه گزينه اي و نهايتا تك گزينه اي و كشف گزينه صحيح با درصد احتمال صحت بالا را براي شما تشريح كنيم. كارآيي خارق العاده اين روشها هنگامي آشكارميشود كه شما نتايج آن را روي كنكورهاي برگزار شده دوره هاي قبل تست و ارزيابي كنيد. با كمي حوصله و پشتكار و دقت متوجه خواهيد شد كه ديگر نيم ساعت آخر جلسات آزمون كنكور سراسري براي شما نيم ساعت نااميدي نيست ، بلكه نيم ساعتي است كهميتواند سرنوشت قبولي شما را به شدت تحت تاثير قرار دهد و جايگاه و رتبه علمي شما را تا حد خارق العاده اي جابجا كند. در زماني كه فقط با زدن دوعدد تست بيشتر دانشگاه محل تحصيل و رشته و مقطع تحصيلي شما تعيينميشود ، بديهي است كه اگر روشي بتواند رسيدن به بيش از ده تست صحيح را تضمين كند، ارزشي هم سنگ طلا خواهد داشت. اين درحالي است كه هيچ كس حاضر نيست كارآيي و اثر بخشي اين روشها را بپذيرد و براساس آنها اقدام به زدن گزينه ها نمايد.
قبل از اينكه وارد بحث اصلي شويم لازم است نخست روي چند نكته اساسي با هم به توافق برسيم. تنها به اين شرط است كه ادامه مطالب زير معنا دارميشود وميتواند منجر به نتيجه گردد:
نكته اساسي 1: روش مهندس معكوس زماني جوابميدهد كه فرد حداقل دانش مهندسي مورد نياز براي تكنولوژي مورد نظر را در اختيار داشته باشد. هر چه دانش فرد از موضوع بيشتر باشد ، احتمال خطاي او كمتر و امكان توفيق او در رسيدن به نتيجه مطلوب بيشترميشود. به همين دليل هر چه دايره اطلاعات درسي شما وسيع تر و تسلط شما به مفاهيم بنيادي دروس بيشتر باشد، ميزان اثر بخشي اين روشها بيشتر است. بنابراين در نظر داشته باشيد كه اين جزوه شبيه اسلحه اي است كه شما هر چه ورزيده تر باشيد بيشتر به كمك شماميآيد و و در كارزارها و ميدان هاي آزمون بيشتر به دردتانميخورد. بنابراين تا آخرين لحظه بايد سعي كنيد بيشترين حجم اطلاعات ممكن رادر ذهن خود جاي دهيد. دربخش مربوط به تند يادگيري در اين رابطه بحث شده است.
نكته اساسي 2: وقتي بحث احتمالات به ميانميآيد هرگز نبايد روي اطلاعات مقطعي و موضعي نتيجه گيري كرد. بلكه بايد ديدي كل نگر داشت و نتيجه نهايي را مد نظر قرار داد. براي مثال وقتيميگوئيم احتمال عبور ماشين هاي قرمزرنگي كه در هر ساعت از خيابان خاصيميگذرند. 30 درصد است. منظور اين نيست كه 30 اتومبيل قرمز رنگ حتما پشت سر هم و به صورت قطاري از اين خيابان عبورميكنند. بلكه منظور اين است كه در هر ساعت از هر صد عدد ماشين ، به احتمال قوي 30 تاي آنها قرمزميباشند. به همين ترتيب وقتي ادعا ميكنيم كه با روش تشريحي در اين جزوه شماميتوانيد نسبت به كسي كه از اين روش هيچ نمي داند، 30 درصد بيشترجواب درست بزنيد، الزاما به اين معنا نيست كه حتما و دقيقا 30 تاي اين تست ها درست و بقيه نادرست خواهند بود. چه بسا تعداد جوابهاي درست شما بيشتر از 30 تا بشود و اين بستگي به دقت و شانس و احتمالات دارد. اما نكته مهم اين است كه شما حتما بيشتر از بقيه امتياز خواهيد آورد و عدد تضميني براي توفيق شما در جوابدهي به اين تست ها (نسبت به فردي كه از آنها بي اطلاع است )حداقل 30 درصد بالاتر است.
نكته اساسي 3: اگر فقط يك روز به آزمون باقي مانده است ، هرگز نگوئيد مطالعه ديگر بي فايده است و شما شانسي براي قبولي در آزمون نداريد. فراموش نكنيد كه اگر قرار باشد همه سوالات درست جواب داده شوند و همه شركت كنندگان زمان كافي براي جوابدهي به سوالات در اختيار داشته باشند ، ديگر كنكور و مبارزه معناي خود را از دستميدهد . در حقيقت بايد زمان كنكور بسيار كمتر از زمان لازم براي پاسخگويي به همه سوالات باشد و سختي و مشكل بودن برخي از سوالات بسيار بيشتر از حدي باشد كه بتوان همه آنها را در مدت تعيين شده جوا ب داد. در حقيقت در آزمون هاي استاندارد همگاني مانند كنكور سراسري ، طراحان سوال سعيميكنند بيشترين تعداد سوالات ممكن را در حداقل زمان ارائه دهند تا مسابقه معناي واقعي خود را پيدا كند. در اين حالت ديگر استفاده از واژه " بي فايده" براي مطالعه بي معناست ، چرا كه حتي يك نيم نگاه به يك صفحه كتابميتواند در رساندن شما به جواب يك تست تعيين كننده باشد.
نكته اساسي 4: ما خيلي وقتها مطالعه نمي كنيم كه چيزي را ياد بگيريم، بلكه بسياري اوقات مطالعهميكنيم تا چيزهايي را فراموش كنيم. به عبارت ديگر شايد مطالعه بيشتر و وقت گذاشتن براي مرور سريع مطالب باعث نشود كه ما مطلب جديدي را ياد نگيريم ، اما لااقل اين فايده را دارد كه به ماميآموزد مطلب و گزينه نادرست كدام است. همچنانكه در ادامه خواهيد ديد ، همين كه شما بدانيد كدام گزينه نادرست استميتواند كمك بسيار زيادي براي رساندن شما به گزينه درست باشد. به اين بيانديشيد كه در بين چهار گزينه ارائه شده فقط يكي از گزينه ها درست است. و سه تاي ديگر نادرستميباشند. شايد تشخيص جواب درست زياد هم ساده نباشد ، اما بسياري اوقات تشخيص جواب نادرست بسيار راحت تر است و شماميتوانيد با استفاده از دانش "نادرست شناسي" به راحتي روي گزينه درست فرود آئيد و آن را در جا و بدون اينكه دليل درستي اش را بدانيد! شكار كنيد. اين در حالي است كه با كمك روشهاي آماري ارائه شده در اين جزوه ، همين دانستن جوابهاي نادرست هم خود يك راهنماي بزرگ براي رساندن شما به گزينه درست محسوبميشود. از اين به بعد هر وقت خواستيد درسي را بخوانيد و وقت كافي براي يادگيري مباحث اصلي در اختيار نداشتيد، بلافاصله ميدان را واگذار نكنيد. به خاطر داشته باشيد كه هدف از مطالعه فقط يادگيري نيست و بسياري اوقات ما مطالعهميكنيم تا افكار و ايده هاي انحرافي و نادرست را فراموش كنيم !
نكته اساسي 5: گول ايده هاي آرماني و صفات توافقي بهترين و بالاترين و باهوش ترين را نخوريد و هرگز تصور نكنيد كه دنيا بر اساس اصل درست و نادرست و يا همه چيز يا هيچ چيز آفريده شده است! به بيان ديگر گمان نكنيد كه براي تسلط به يك كتاب درسي مثلا رياضي يا زيست شناسي يا عربي بايد حتما از اول تا آخر آن را كاملا مسلط باشيد و تمام نكات و جزئيات آن را به طور دقيق مطالعه و تمرين كرده باشيد. بر خلاف ايده هاي آرمان گرايانه و مطلق نگر ، دنيا به جاي تقسيم شدن به درست و نادرست ، از اتفاقاتي پر شده است كه معمولا " كمي درست " و " تا حدودي نادرست " و ….ميباشند. به عبارت ديگر اين تصور كه چون مدرسه خوبي نداشتهايد و يا در زمان دبيرستان خوب درس نخوانده ايد پس نمي توانيد هم پاي شاگردان ممتاز وارد ميدان رقابت شويد و به ناچار بايد ميدان را واگذار كنيد ، تصوري موهومي و باطل است كه اگر همين الآن آن را از مخيله خود خارج نسازيد براي هميشه و در تمام صحنه هاي زندگي شما را وادار به عقب نشيني و زمين گير شدنمينمايد. هميشه با خود بگو ئيد كه شاگردممتازها و محصلين مدارس نمونه اي "كمي تا حدودي بيشتر از شما مسلط"اند و اين مقدارتفاوت نسبي با كمي تلاش و پشتكار از سوي شما به راحتي قابل حصول است.