• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
ایران سرای من (بازدید: 2932)
سه شنبه 20/11/1388 - 14:38 -0 تشکر 181236
ماد


به نام یزدان پاک

ماد نام قومی هندواروپایی مرتبط با پارس‌ها بود که در سده ۱۷ پیش از میلاد در سرزمینی که بعدها به نام ماد شناخته شد نشیمن گزدید.

شواهد زبان‌شناسی نشان می‌دهد که زبان‌های ایران مرکزی بازمانده مستقیم زبان مادها است.

شماری از مورخان باستان، به صراحت، مادها را «آریایی» خوانده‌اند. واژگان بازمانده از گویش مادی [مانند: Farnah (= فر)؛ Paradayda (= پردیس)؛ Vazraka (= بزرگ)؛ Vispa (= همه)؛ Spaka (= سگ)؛ Mitra (= مهر)؛ Xshayathia (= شاه) ؛ در زبان پارسی باستان، و نیز تصریح «استرابون» به «آریایی» بودن زبان مادها و پیوند و همسانی آن با زبان‌های پارس و بلخ و سغد و نیز کلام داریوش بزرگ ـ که زبان مادها و پارس‌ها را در یک گروه قرار می‌دهد ، نشانه‌ی از «آریایی» بودن زبان مادهاست.

بناهای مذهبی (معابد) یافته شده در سکونت‌گاه‌های مادها و نیز نام‌های خاص مادی که با اسامی دینی آریایی ترکیب شده‌اند (مانند: Mazdakku, Bagparna, Auraparnu, Artasiraru, Bagdatti, Bagmashda) به آشکارا تعلق مذهبی قوم ماد را به اندیشه‌ها و آیین‌های دینی هندوایرانی (آریایی) و شاید زرتشتی، نشان می‌دهد.

نام شاهان و سرداران ماد که در متون آشوری و یونانی و پارسی‌باستان ذکر گردیده‌اند (مانند: فْرَوَرتی، اوُوَخْشَترَ، اَرشْتْی‌وَییگَ، شیدیرپَرنَ، تَخمَ‌سپادَ و…) همگی به آشکارا «آریایی» هستند.

برخی مدعی هستند بر پایهٔ نظریهٔ "حضور دیرین مردم آریایی در خاور نزدیک و میانه" که توسط جمعی از تاریخدانان به ویژه جهانشاه درخشانی ارائه شده‌است، واژهٔ "مَدَه" در نوشتارهای میانرودان به نادرست به معنای عام سرزمین ترجمه شده‌است که با برخی از اسناد باستانی سازگار نمی‌باشد. بر پایهٔ این نظریه دست کم از هزارهٔ سوم پیش از میلاد مادها در بخش‌های غربی ایران حضور داشته‌اند.

بر پایه برخی منابع مادها هیچگاه حکومتی یکپارچه برای سرزمینهای مادی‏ تشکیل ندادند و در این رابطه برخی معتقدند که به نظر می‌رسد آن چه در باره‌ی نهادهای تمدنی و حکومتی مادها در متون تاریخی (هردوت و پس از وی) روایت شده است، تصویری متعلق به هخامنشیان و پارس‌ها باشد که سپس به تن و قامت مادهایی که روزگارشان گذشته بود، پوشانده و بازسازی شده است. آن چه از متون آشوری - که اسنادی معاصر با دوران مادها هستند - برمی‌آید، آن است که مادها از سده‌ی نهم تا هفتم پ.م. نتوانسته بودند چنان پیش‌رفتی بیابند که سبب هم‌گرایی و اتحاد و سازمان‌یافتگی قبایل و طوایف پراکنده‌ی ماد بر محور یک رهبر و فرمان‌روای برتر و واحد - که بتوان وی را پادشاه کل سرزمین‌های مادنشین نامید؛ آن گونه که هردوت «دیوکس» را چنین می‌‌نماید - شده باشد. پادشاهان آشور در ضمن لشکرکشی‌های پرشمار خود به قلم‌رو سکونت مادها، همواره با شمار فراوانی از «شاهان محلی» (حاکمان مستقل شهرهای مختلف) روبه‌رو بوده‌اند و نه یک پادشاه واحد حاکم بر کل سرزمین‌های مادنشین.


شاهنشاهی ماد در زمان هووخشتره به بزرگ‌ترین پادشاهی غرب آسیا حکومت می‌کرد و سراسر ایران را آن چنان که در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای نخستین بار در تاریخ به زیر یک پرچم آورد. هوخشتره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود. پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه وحدت اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهم‌ترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.

مجموعه لشکرکشی‌های آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. و خطر حمله از غرب به‌وسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودند بوجود آورد.

هرودوت می‌نویسد:« آشوریها در آسیا پانصد سال حکومت کردند، اول مردمی که سر از اطاعت آن‌ها پیچیدند مادها بودند اینان برای آزادگی جنگیدند، رشادتها کردند و از قید بندگی رستند.

سه شنبه 20/11/1388 - 23:51 - 0 تشکر 181398


به نام یزدان پاک


شکست آشور و فتح شرق لیدیه

در آغاز قرن ۶ پ. م. با شکست آشور و فتح شرق لیدیه پادشاهی ماد تبدیل به شاهنشاهی بزرگی در آسیا شد. خاورمیانه بین دو پادشاهی نیرومند تقسیم شد: یکی دولت بابل و دیگر دولت ماد.



صعود پادشاهی ماد به شاهنشاهی آسیایی

در این زمان، هووخشتره به بزرگ‌ترین شاهنشاهی غرب آسیا حکومت می‌کرد. ماد، اورارتو، آشور و سوریه زیر حکومت او قرار داشتند. پادشاهی عیلام که نیم قرن قبل به دست آشوربنی پال نابود شده بود، در دروازه‌های شرقی اش را به روی قبایل پارس باز کرده بود. پادشاه انشان، پایتخت شرقی عیلام، در این زمان یک پارسی بود و پارسیان دیگر کم کم با جامعه نوعیلامی آمیخته می‌شدند، اما هم انشان و هم بقیه پارس، خراجگذاران پادشاه ماد بودند.

دولت ماد در کار ایجاد سازمانی گسترده و دقیق و متکی بر نهادهای قدرتمند در زمینه‌های سیاسی– اقتصادی– نظامی توفیق یافت. دیاکونوف با توجه به سنگ‌نبشته بیستون می‌گوید که سازمان دولتی و سازمان اجتماعی پارس تحت نفوذ شدید نظامات مادها بوده‌است.

هووخشتره در کشورش دست به اقدامات عمرانی زد و هم‌زمان قلمرو خود را در شرق به رود جیهون رساند و به زودی پارس و کرمان را نیز ضمیمه کشورش کرد و سراسر ایران را آن چنان که در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای اولین بار در تاریخ به زیر یک پرچم اورد. مردمانی که امروزه از تبار مادها به شمار می‌آیند عبارت‌اند از مردم سرتاسر ایران. هوخشثره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود.

منبع:ویکی پدیا

سه شنبه 20/11/1388 - 23:54 - 0 تشکر 181400


به نام یزدان پاک


وحدت اقوام مختلف سراسر ایران

پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه «وحدت ملی» اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهم‌ترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.

منبع:ویکی پدیا

سه شنبه 20/11/1388 - 23:57 - 0 تشکر 181402


به نام یزدان پاک


تمدن مادها

رتمدن ماد توانست در بنای مدنیت سهم بزرگی داشته باشد؛ پارسیها زبان آریایی، و الفبای سی و شش حرفی خود را از مردم ماد گرفتند، و همین مادها سبب آن بودند که پارسیها، به جای لوح گلی، کاغذ پوستی و قلم برای نوشتن به کار بردند و به استعمال ستونهای فراوان در ساختمان توجه کردند. قانون اخلاقی پارسیها که در زمان صلح صمیمانه به کشاورزی بپردازند، و در جنگ متهور و بی‌باک باشند، و نیز مذهب زردشتی ایشان و اعتقاد به اهورمزدا و اهریمن و سازمان پدرسالاری، یا تسلط پدر در خانواده، و تعدد زوجات و مقداری قوانین دیگر پارس که از شدت شباهت با قوانین ماد سبب آن شده‌است که در این آیه کتاب دانیال نبی: «تا موافق شریعت مادیان و پارسیانی که منسوخ نمی‌شود» ذکر آنها با هم بیاید همه ریشه مادی دارد.

معماری مادی که بعد از آشور تحت تأثیر معماری باشکوه اورارتو بود، با وارد کردن عوامل ایرانی، پایه گذار آثار درخشان دوران هخامنشی نظیر پارسه تخت جمشید و شوش شد. بسیاری دیگر از نشانه‌های تمدن‌های بین النهرین نیز از طریق مادها به هخامنشیان انتقال پیدا کرد، به طوری که تا قرنها بعد، نظم دربار ایران و تقریباً بیشتر جنبه‌های باشکوه و فرهنگی جامعه ایران، از طرف نویسندگان یونانی به مادها نسبت داده می‌شود. سلطنت ایشتوویگو موقعیت ماد را از یک حکومت قدرتمند برمبنای قدرت نظامی به مرکزی برای فرهنگ تغییر داد. آثار این نفوذ فرهنگی را در توجه بسیار شاهنشاهان هخامنشی به ماد، علاقه آنها به فرهنگ و آداب مادی، نفوذ دین مادی بین مردم ایران از طریق قبیله مغ، و با توجه به سنگ‌نبشته بیستون موقعیت ماد به عنوان مرکز فکری برای نیروهای مخالف دولت هخامنشی می‌توان دید.

منبع:ویکی پدیا

سه شنبه 20/11/1388 - 23:59 - 0 تشکر 181403


به نام یزدان پاک


دین مادها

فرهنگ معین در مورد دین مادها چنین می‌گوید:

از مذهب ماد نیز اطلاع درستی در دست نیست ولی از تصویر برجسته‌ای که در «قیزقاپان» از دوره ماد پیدا شده و آن پادشاه و روحانی را در دو طرف مشعل آتش‌ نشان می‌دهد، برمی‌آید که مادها هم میتراپرست بوده‌اند و اگر گفته تاریخ نویسان راست باشد که زردشت از کنار دریاچه «چیچست» برخاسته باید گفت مادها نیز به دو نیروی آهورامزدا و اهریمن عقیده داشتند، بنابر عقیده همین محققان مغ‌ها که طایفه روحانی مادها بودند، مذهب را با سحر و جادو آلوده ساختند و زردشت چون خواست دین را پاک گرداند مغ‌ها بر او شوریدند و وی به ناچار به باختر رفت و در آنجا دین خود را گسترد".

در زمان مادها (یا شاید بسیار پیش از آن) زردشت از میان ایرانیان برخاست و به دین و آئین کهنی که از زمان‌های پیش میان این قوم معمول بود خرده گرفت و راه و روشی نو در پرستش خداوند بنیاد کرد. زردشت به راهنمائی مردمان پرداخت اما بزرگان و پیشوایان دین کهن با او ستیزگی کردند و زردشت ناچار از زادگاه خود که شاید سرزمین مادها یعنی آذربایجان بود به سوی خاور ایران گریخت. آنجا فرمانروائی بود ویشتاسپ یا (گشتاسپ) نام، که به دین نو زردشت گروید و همه مردمان را نیز بذیرفتن این آئین خواند. کم‌کم دین زردشت در سراسر ایران رواج یافت و شاید آخرین شاهان خاندان هخامنشی هم آنرا پذیرفته بودند. این دین خاص ایرانیان بود و تا غلبه اسلام در سراسر ایران رواج داشت.

منبع:ویکی پدیا

چهارشنبه 21/11/1388 - 0:3 - 0 تشکر 181404


به نام یزدان پاک


نابودی پادشاهی ماد

با شکستی (۵۵۰ پ م) که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو (دوره حکومت: ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ. م) واپسین پادشاه ماد وارد ساخت شاهنشاهی ماد منحل شد. شاهنشاهی بزرگ ماد دورانی طولانی (۷۲۸-۵۵۰ پ.م.) برپایید و جای خود را به شاهنشاهی هخامنشی سپرد، که چیزی جز تداوم دولت و تمدن ماد با همان اقوام نبود.


ظهور و صعود هخامنشیان

هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند با شکست مادها (۵۵۰ پ م) و تشکیل شاهنشاهی هخامنشی و سپس فتح کامل لیدیه و بابل پادشاهی هخامنشیان تبدیل به بزرگ‌ترین شاهنشاهی شناخته شده جهان شد. دولت ماد را می‌توان پیشاهنگ دولت بزرگ هخامنشی دانست.

منبع:ویکی پدیا

سه شنبه 24/1/1389 - 16:46 - 0 تشکر 194580

"پادشاهی هخامنشیان تبدیل به بزرگ‌ترین شاهنشاهی شناخته شده جهان شد."
فکر نمی کنید که غلو کردید چرا که بزرگترین امپراطوری و با دوام ترینش متعلق به مغولهاست.در ضمن چرا زیاد بر پارس بودن ایران در ان زمانها تاکید شده؟

چه خوشبخت است كسي كه با افتخار بگويد من يك تورك هستم

ne mutlu turkum diyene

يکشنبه 12/2/1389 - 23:14 - 0 تشکر 198412

 این مقاله توسط اقای عادلی فر نوشته شده و از دوستان میخوام که اگه مشکلی توش هست با دلیل ثابت کنن یا از مقالات دیگه هم استفاده کنن:

منابع آشوری، اورارتویی، بابلی و ایلامی اطلاعات جامعی را راجع به تعلقات تباری و زبانی ساكنین ماننا-ماد تا اواخر قرن هفتم قبل از میلاد را به ما میدهند و طبق این منابع، كه معتبرترین اسناد تاریخی بشمار میروند، درسرزمین پر جمعیت و ثروتمند آذربایجان از حداقل 4 هزار ق . م. تا حوالی قرن 7 ق . م فقط اقوام التصاقی زبان ( ترک های باستان، اجداد ترکهای آذری امروزی) زندگی میکردند و  تنها مهاجرت جدید و ثبت شده در تاریخ، به سرزمین آذربایجان در اواخر قرن 7 ق.م نیز، مهاجرت اقوام ایشغوز بود، و طبق اسناد معتبر تاریخی که در بخش مربوط به ایشغوزها ذکر شد، آنها نیز اقوامی ترک تبار بودند.

در بخش های قبلی دیدیم که در آذربایجان (ماننا - ماد مركزی، اورارتو ) تا قرن 6-7 ق . م هیچ اثری از اقوام ، "تات، تاجیک" ( کرد،فارس و..)، که از اواخر قرن 19 با نام هندوایرانی ( آریایی) شناخته میشوند؛ دیده نمیشود، پس ادعای کسانی که مادها را آریایی معرفی میکنند کاملأ بی اساس و مغرضانه میباشد. پروسه تشکیل امپراطوری "ماد" کار 10-20 ساله نبود، بلکه نتیجه حداقل 1000 سال تلاش و زحمت قوتتی ها، لولوبی ها، سابیرها، آذها و...بود.

در لوحه های آشوری به مبارزات سرسخت، شجاعانه و خستگی ناپذیر مردم ماننا و ماد مرکزی ( قوتتی ها، سابیرها، توروک ها و دیگر خلقهای التصاقی زبان، بارها اشاره شده است. مردم آذربایجان نزدیک به هزار سال در مقابل تجاوزات امپراطوری آشور، یعنی قویترین و قدارترین قدرت آن زمان، ایستادگی و مقاومت کردند، هر چند که بارها در جنگها باختند و موقتأ مجبور به پرداخت خراج شدند، ولی هیچوقت دولت آشور نتوانست آذربایجان را مثل بابل، ایلام، مصر، فلسطین و غیره زمیمه خاک امپراطوری خود بکند.

حالا با توجه به این حقایق مستند تاریخی، آیا منطق و عقل قبول میکند که تصور کنیم که، این مردم شجاع که در مدت چند هزار سال در آن سرزمین زیسته، بارها دولتهای مقتدری تاسیس کرده؛ با دادن دهها هزار قربانی از آن خاک دفاع کرده و مدنیت های درخشانی را در آنجا آفریده بودند؛ یکدفعه سرزمین خود را تحویل اقوام بدوی و مهاجر آریایی  تازه از راه رسیده، بدهند تا آنها در آنجا امپراطوری ( ماد )تشکیل بدهند؟ و خودشان هم یکدفعه از صحنه تاریخ ناپدید بشوند؟ آیا این آریایی های  از کجا بیک باره در آنجا پیدا شدند؟ چونکه تاریخ از آمدن آن موجودات خیالی خبری ندارد. آیا آریایی ها هنگام ورود به آذربایجان با مقاومتی روبرو نشدند؟ اگر شدند؛ پس چرا هیچ سند آشوری، بابلی و ایلامی به آن اشاره نکرده است؟ این در حالی است که لوحه های آشوری، بابلی و ایلامی به کوچکترین حوادث آذربایجان در آن زمان دقیقأ اشاره کرده اند.   آریاپرستشان از جواب دادن به این سوالها و دهها سوال دیگر کاملا عاجز هستند، لذا  همیشه سعی کرده اند آذربایجان را تا قبل از تشکیل امپراتوری ماد خالی از سکنه نشان بدهند.

آنهائی که فقط بخاطر منافع سیاسی خود، سعی میکنند تا مادها را آریایی؟ نشان بدهند، تنها منبعی که با آب و تاب بدان استناد میکنند، نوشته ای از "هرودت" میباشد، که شش قبیله تشکیل دهنده امپراتوری ماد را بین ترتیب ذکر کرده است: بوس ـ بوسای، موغ، بودی، پارتاکئن، آریزانت و ستروخات. و ادعا میکنند که جهار قبیله آخری اسمهای هندواروپایی میباشند.

البته تاریخدانان دیگری ثابت میکنند که تمام این اسامی، ترکی قدیم میباشند. از جمله پروفسور ذهتابی در صفحات 528-531 در کتاب "تاریخ دیرین ترکان ایران ، جلد 1" با استناد به "دیوان لغات الترک" ثابت میکند که هر شش تای این اسامی ، کلماتی از ترکی قدیم است که در 1000 سال پیش محمود کاشغری در لغت نامه اش آورده است. البته "هرودت" هیچ اشاره ای به نژاد و زبان مادها نکرده است.

ضمنا در کتیبه ها و لوحه های آشوری، بابلی، ایلامی و اورارتویی، هم زمان با دوره تشکیل دولت ماد، هیچ نشانه ای از شش قبیله ای که هرودت ذکر کرده، وجود ندارد. از آن گذشته، بر فرض محال، اگر هم آن اسامی ( شش قبیله هرودت )، اسامی ترکی نبودند، حالا کسانی که با استناد به نوشته یک سطری "هرودت"، سعی در آریایی نشان دادن مادها میکنند، پس چرا به دهها کتیبه و لوحه آشوری، بابلی، اورارتویی و ایلامی که قدم به قدم پروسه تشکیل امپراطوری ماد را میتوان در آنها دید، و همچنین صدها اسامی قلعه ها، رهبران، کوهها، منطقه ها و غیره که به تصدیق همه زبانشناسان و تاریخ دانان، کاملا اسامی غیر آریایی و مربوط به اقوام آلتایی میباشند، بی توجه بوده و به آنها اصلا اشاره هم نمیکنند؟

آقای "ناصر پورپیرار" در جلد اول، کتاب "تاملی در تاریخ ایران " با آوردن قسمتهایی از نوشتجات "هرودت"، ثابت میکند که "هرودت" تاریخدان نبود، بلکه یک نقال بود و نوشته های او ارزش تاریخی ندارد. همچنین در نوشته های او که برای اولین بار در 200 سال پیش پیدا شدند، دستکاری های زیادی صورت گرفته است بطوری که در چاپ های مختلف، فرقهای فاحشی در محتوای آن وجود دارد. امروزه در محافل علمی، اکثر نوشتجات هرودت را افسانه و قصه حساب میکنند.

"هرودت ( 420-486 )" تقریبا 200 سال بعد از قیام سراسری ماد به رهبری " خیشتریتی" (سال 673 ق . م ) زندگی می کرد، و نوشته هایش درباره تمدن های قبل از زمان خودش را، بر اساس افسانه هایی که در زمان او رایج بود، نوشته است. اقوام پارس که در افسانه بافی و وارونه نشان دادن حقایق استاد هستند، "شاهنامه نمونه آن است"، در آنزمان نیز برای محو تاریخ ماد، افسانه های زیادی در باره مادها ساخته بودند. "هرودت" در این باره مینویسد که در زمان او چهار افسانه کاملا مختلف در باره مادها رایج بود، و مینویسد که "من هر چهارتا را شنیدم و یکی را که به نظرم، به حقیقت نزدیک می نمود، انتخاب کرده و به قلم در آوردم". البته آن را هم که "هرودت" انتخاب کرده و بدست ما رسیده است، افسانه ای بیش نیست.

"هرودت" در آن زمان هیچ اطلاعی از نوشتجات مستند لوحه های آشوری، بابلی و غیره که اطلاعات دقیقی را راجع به حوادث ماد و ماننا به ما می دهند، را نداشته است و نوشته هایش را فقط بر اساس افسانه های رایج در زمانش نوشته است، لذا برای شناخت امپراطوری ماد و هویت تباری اقوام تشکیل دهنده آن، تنها منابع مستند و قابل اطمینان، لوحه های آشوری، اورارتویی، بابلی و ایلامی همزمان میباشد، و همه آنها تائید میکنند که تشکیل دهندگان امپراتوری ماد همان قوتتی ها، لولوبی ها، ایشغوزها و دیگر اقوام آلتایی بومی سرزمین ماد ماننا را بودند.

سه نفر از شاهان آشوری، "تیقلت پیله سر سوم"، "سارگون دوم" و "سنخریب" در بین سالهای 673-744 ق . م بارها به ماد مركزی (همدان، ساوه، زرند، سنقر، كاشان، غرب قم، قزوین و زنجان ) و ماننا لشكركشی كرده و با اردوی خود اقصی نقاط آنجا را گشتند و اسامی تك تك قلعه ه، شهره،روده، كوهه، قبایل، رهبران و سركردگان آنها را در كتیبه ها و سالنامه هایشان نام برده اند و در بین آنهمه اسامی ذكر شده هیچ اسم به اصطلاح آریائی دیده نمیشود. و این اسناد ثابت می کنند که، ساكنین ماننا - ماد فرزندان همان قوتتی-لولوبیه، سابیر ه، هوری ه، توروك ها ودیگر قبایل التصاقی زبان بودند كه از 4000 ق . م در كتیبه های سومری-اككدی نیز بارها به آنها اشاره شده بود و آنها بودند که امپراطوری ماد را ایجاد کردند. و اگر به نقشه امروزی آذربایجان جنوبی هم نگاهی بكنیم، باز میبینیم كه امروزه نیز اکثریت عمده ساكنین این مناطق، تركها میباشند، كه وارثین و فرزندان آن اقوام التصاقی زبان باستانی و دیگر اقوام التصاقی زبان (اوغوز ه، قبچاقها و ... ) كه بعدها به این سرزمین آمدند، میباشند. هند و ایرانیها ( کردها، فارسها ) ساکن در آذربایجان امروزی، در مدت یک صد سال اخیر بدانجا آورده شده اند؛ برای مثال، کردهای مکری که اکثریت کردها در شهرهای جنوبی استان آذربایجان غربی ( سویوخ بولاخ، بوکان، اشنویه، خانا، ساری داش) امروزی را تشکیل میدهند، در زمان صفویان از سیستان بلوچستان که مسکن آنها بود، به شمال عراق کوچانده شدند و در بین سالهای 1900-1930 با اقدامات و سازماندهی انگلیس و دولت دست نشانده ایران از عراق به آذربایجان آورده شدند. زبان آنها بیشترین شباهت را با زبان بلوچی دارد.

چه خوشبخت است كسي كه با افتخار بگويد من يك تورك هستم

ne mutlu turkum diyene

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.