• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 5421)
پنج شنبه 15/11/1388 - 16:21 -0 تشکر 180177
درج مقالات کاربران انجمن برای صفحه اصلی تبیان

با سلام به شما کاربران عزیز انجمن های تخصصی تبیان

همانگونه که در صفحه اصلی سایت تبیان اطلاع داده شد ؛ از این پس قرار است 30 درصد مطالب صفحه اصلی تبیان با قلم و دستان توانای شما تولید گردد .

لذا از شما کاربر گرامی می خواهیم با انتخاب موضوع و انجمن مورد نظر خود ؛ مطلب خودتان را تنها در ذیل همین مبحث مطابق با قالب مندرج در اطلاعیه سایت وارد نمایید .

 

 

نمونه مطلب ارسالی

  

ساختار ورود مقالات باید از الگویی مشابه جدول ذیل پیروی نماید :

  
1 – عنوان یا تیتر مطلب چگونه از بروز بیماری قلبی جلوگیری کنیم ؟
2 – کلید واژه ها بیماری قلبی ؛ چربی ها ؛ فشار خون ؛ تغذیه مناسب و ...
3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی تلفیقی
4 – متن مطلب امروزه بیماری های قلبی از مهمترین عوامل مرگ و میر در جوامع پیشرفته و در حال توسعه محسوب می شوند . ....
5 – نام نویسنده و منبع مطلب 1 – هفته نامه سلامت 2 – انجمن تخصصی پزشکان بدون مرز 3 - ....
 

برای شما عزیزان آرزوی موفقیت داریم

 

پنج شنبه 13/12/1388 - 10:17 - 0 تشکر 187813

تیتر مطلب : وقف هدیه ای ماندگارکلید واژه ها : وقف ، خودسازی

روش تولید : تجمیعی





هرساله با فرا رسیدن ایام هفته وقف (هفته آخر ماه صفرالمظفر) از كنار آن بی تفاوت میگذشتیم .حتی بسیاری از ما اصلاً نمی دانستیم از بین تمام روزها و هفته های سال روزی هم بنام روز وقـف داریم.نمی خواهیم بگوییم مقصر كیست؟ شاید بتوان گفت همه مقصّـریم و در این مورد كوتـاهی كرده ایم.بگذریم!
هرچند با نامگذاری روز و هفته ای در سال بنام وقف نمیتوان حق مطلب را أدا كرد و مسأله ای بدین مهمی را در جایگاه اصلی و واقعی خود قرار داد چرا كه این نامگذاری ها صرفاً جنبه نمادین داشته است و بهانه ای است برای آنكه توجه ویژه ای به امر وقف صورت گیرد. گذشتگان و پیشینیان ما با اینكه در آن زمانها روز و هفته ای هم در سال بدین نام نبود و رسانه های مدرن امروزی هم وجود نداشت بطور خودجوش و براساس احساسات و انگیزه های پاك دینی مال و اموال خود را برای رضای خدا و برای مصارف و امور عام المنفعه وقف می نمودند و از این حیث هزاران هزار انسانهای دیگر بهرمند می شدند.
سابقه وقف در كشورمان به پیش از ورود دین مبین اسلام میرسد و مردمان این سرزمین از دیرباز با توجه به اهمیت وقف دارایی و مایملك خود را در راه خدا وقف می نمودند ولی پس از ورود اسلام به كشورمان، نهاد وقف نیز همچون نهادهای دیگر تحولی دگرباره یافت و با مبانی و انگاره های اسلامی ممزوج و آمیخته گردید تا بجائیكه این نهاد پرخیر و بركت در جهت تقویت باورهای اسلامی قرار گرفت بطوریكه در هر شهر و دیاری و بلكه هر كوی و برزنی مساجد، حسینیه ها، تكایا و حوزه های علمیه و مانند آن برای تبلیغ مكتب اسلام و آیین تشیّع وقف شد.
به جرأت میتوان گفت كه اگر نهاد وقف در ضمن باورهای اسلامی و دینی مردم نبود و یا مردم بدان اهمیت لازم را نمی دادند امروز اثری از اسلام و مسلمانی نبود و این نهاد مهم و تأثیرگذار بعنوان یك بازوی اقتصادی و با كاركرد اقتصادی-اجتماعی سایر نهادهای دینی را تقویت كرده و تا به امروز بدست ما رسانده است. طبیعی است كه برای حفظ و نگهداری آنچه از گذشته بدست ما رسیده و در جهت اجرای دقیق وقفنامه ها و نیّات واقفین تلاش دوچندان و مضاعفی نمود و از سویی دیگر با ترویج فرهنگ وقف بسیاری از مشكلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مردم حل شده و بدانیم كه وقف نهاد كارآمدی است در برابر بسیاری از آسیبهای اجتماعی و فرهنگی.
كوتاه سخن آنكه: امروز باید با رویكرد نوین به مسأله وقف و ترویج این فرهنگ اصیل و بومی در میان مردم آنرا از غربت و مهجوریت به درآورده و با توجه به عواید وقف– كه به چند مورد آن اشاره می كنیم- آب رفته زجوی را به سرچشمه اصلی خود بازگردانیم:

1- اجرا و تامین عدالت در سایه وقف :

یكی از فواید امر وقف و درواقع مهمترین آنها تأمین و تضمین عدالت در جامعه است زیرا مردم(عمدتاً متمكّن) با وقف احوال خود برای مصارف عام المنفعه موجبات برخورداری اقشار فرودست و ضعیف جامعه از عواید موقوفات را فراهم میسازند و بدین ترتیب ایشان از گرداب فقر بیرون آمده و لزوماً رفع فقر و محرومیت از جامعه اسلامی می شود. بی شك اجرای سیاستها و قوانین دولتها و حاكمیت مقدس جمهوری اسلامی هرچه قدر هم كه منطبق باعدالت محوری و رفع تبعیض باشد بدون انضمام نهاد و فرهنگ وقف و جلب مشاركت مردم در امور خیر نمیتواند آن چنان كه باید موفقیت آمیز باشد. واین پدیده وقف است كه در بسیاری از موارد گره های قاونی وحاكمیتی كه از حل برخی مشكلات مردم ناتوانند به مدد آنان آمده و مشكلات را مرتفع می نماید.

2 - توسعه و بالندگی اقتصادی – فرهنگی واجتماعی :

از دیگر فواید وقف علاوه بر اجراء و تأمین عدالت بروز توسعه و رشد كشور در همه حوزه ها و عرصه ها است چرا كه موقوفات عمدتاً در جهت مصارف عام المنفعه است و همین مساله موجب شكل گیری زیر ساخت های توسعه وكاهش هزینه های تولید می شود . ضمن اینكه وجود نهادهای آموزشی نظیر حوزه های علمیه ، مدارس ، دانشگاهها ، كتابخانه ها وسایر موسسات آموزشی موقوفه از فشار هزینه بر دوش دولتها كاسته واین فرصت را بدانها می دهد كه با توجه به محدودیت منابع به سایر امور بپردازند.

3- برخورداری از اجر و پاداش معنوی :

از مهمترین عواید وقف برخورداری واقفین از اجر وپاداش اخروی والهی است كه علاوه بر واقفین عموم مردم نیز قطعاً از آن بی نصیب نخواهند ماند و سایه بركات آن متوجه همه جامعه خواهد بود.

« تعریف وقف»

واژه وقف ومشتقات آن اگر چه به طور مشخص در قرآن كریم استعمال نشده است لیكن دعوت به كارهای خیر نظیر صدقات و زكوات در قرآن به طور فراوان به كار رفته است وپدیده وقف نیز در ذیل همین عناوین می تواند قرار گیرد خصوصاً با توجه به وجه ممیزه وقف از سایر امور خیر كه امری بدیهی است.
در تعریف وقف فقها آنرا تحت عنوان ‹ تحبیس العین و تسبیل المنفعه › بیان نموده اند كه نگهداری و بازداشت نمودن عین (مالكیت) یك شیء و آزادی منافع میباشد از این رو وقف را میتوان از سایز خیرات و مبرّات ممتاز و برتر شمرد.زیرا در دیگر امور خیر نظیر صدقات ،اخماس و زكوات ( اگرچه در فضیلت و ارزشمندی آنها تردیدی نیست ) هم تسبیل العین است و هم تسبیل المنافع.
همانطور كه گذشت سخن از وقف و ارزش آن از حوصله این گفتار بیرون است و هدف ما از بیان این مطالب، آن بود كه از كنار هفته وقف بی تفاوت نگذشته ایم و همانطور كه خوانندگان محترم مستحضرند رخداد این ایام مصادف با انتصاب و اشتغال اینجانب گردید و امید است در ایام سال های آتی جبران مافات كنیم.

منبع : راسخونتهیه و تنظیم برای تبیان : جمشید غضنفری

پنج شنبه 13/12/1388 - 10:18 - 0 تشکر 187814

تیتر مطلب : بستر وقف در خانوادهکلید واژه ها : وقف ، خودسازی

روش تولید : تجمیعی





وقف دارای تصمیماتی است از وقف به اولاد و بستگان گرفته تا وقف به فقرا و مساکین، امور خیریه، مسائل دینی، امور عام المنفعه، امور تعلیمی و امور برجای مانده. درباره وقف به فرزندان و بستگان که جنبه شخصی و خصوصی پیدا می کند و جزء وقف خاص تلقی می شود از آیاتی استفاده می شود که در بخش وقف به اولاد، ریشه در نگرانی های آینده و ظلم و تعدی های فرزندان بزرگ و یا بستگانی دارد که ممکن است در اثر فقدان پدر، موجب اذیت و آزار و از بین بردن حق آنان شود از این رو به افراد توصیه می کند تا برای فرزندان و همسران خویش وصیت کنند: « و لیخش الذین لوترکوا من خلفهم ذریه ضعافاً خافوا علیهم فلیتقوا الله و لیقولوا قولاً سدیدا» ( نساء /9) آنان اگر فرزندانی ناتوان از خود برجای بگذارند و بر آنان بیم دارند باید از ستم بر یتیمان بترسند. پس باید از خدا پروا دارند و سخنی بجا و درست گویند.
یا درباره حق همسران تأکید می کند که آنان را تا یکسال بهره مند سازند و از خانه بیرون نکنند: « والذین یتوفون منکم و یذرون ازواجا وصیه لازواجهم متاعا الی الحول غیر اخراج فان خرجن فلاجناح علیکم فی انفسهن من معروف و الله عزیز حکیم (بقره /240) این آیات، هر چند موضوع خاصی را مطرح می کند تا از تعدی به حقوق زنان پیشگیری کند اما نشان می دهد که هر جا جای نگرانی و احتمال فقر و ضایع شدن حق باشد، باید انسان عاقبت اندیش، چاره و پیش بینی کند. از حقوق همسر یا فرزند و یا بستگان دفاع نماید، و با وصیت، یا وقف نگذارد حق آنان ضایع شود.
چنانکه اصل دستور به وصیت، یکی دیگر از توصیه های قرآن برای آینده نگری است: « کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیرا الوصیه للوالدین و الاقربین بالمعروف حقا علی المتقین» (بقره/180) چنانکه درباره برخی جزئیات و پیشگیری آفت ها فرموده است: « یا ایها الذین آمنوا شهاده بینکم اذا خضر احدکم الموت حین الوصیه اثنان ذوا عدل منکم او آخران من دغیرکم ان انتم ضربتم فی الارض فاصابتکم مصیبه الموت تحبسونهما من بعد الصلاه فیقسمان بالله ان ارتبتم لانشتری به ثمنا و لو کان ذا قربی و لانکتم شهاده الله انا اذا لمن الاثمین» ( مائده /106) ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که یکی از شما را نشان های مرگ در رسید، باید از میان خود و عادل را در موقع وصیت به شهادت میان خود فرا بخوانید؛ یا اگر در سفر بودید و مصیبت مرگ شما را فرا رسید و شاهد غیر مسلمان نبود، دو تن از غیر همکیشان خود را به شهادت بطلبید. و اگر در صداقت آنان شک کردید پس از نماز آن دو را نگاه کنید، پس به خدا سوگند یاد می کنند که ما این حق را به هیچ قیمتی نمی فروشیم، هر چند پای خویشاوندی در کار باشد و شهادت الهی را کتمان نمی کنیم و اگر کتمان حق کردیم در این صورت از گناهکاران خواهیم بود.
بنابراین گرچه از قرآن کریم موضوعات بسیاری از وقف می توان استفاده کرد و محور گسترده و متنوعی دارد اما این کتاب الهی به ابعاد گوناگونی مجال و میدان داده است تا هر کس متناسب با برداشت و احساس خود به صدقات جاریه روی بیاورد. خواه این وصیت و انفاق در حوزه پدر و مادر و بستگان باشد، یا در حق یتمان و مستمدان : « یسالونک ماذا ینفقون قل ما انفقتم من خیر فللوالدین و الاقربین و الیتامی و المساکین وابن السبیل و ما تفعلوا من خیر فان الله به علیم» ( بقره /215) از تو می پرسند: چه چیز انفاق کنند؟ بگو: هر مال و مایه سودمندی که انفاق می کنید باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و نیازمندان و در راه ماندگان باشد، و هر کار نیکی انجام دهید، خدا به آن داناست.
تعبیر خیر از مال بیانگر این است که ثروت از دیدگاه قرآن، خیر و نیکی می باشد و باید از این وسیله در امور خیر و فی سبیل الله و وقف استفاده کرد. و نه در مسیر بیهوده و باطل. همچنان که درباره ترکه و خانواده فرمود: « ولیخش الذین لو ترکوا من خلفهم ذریه ضعافاً خافوا علیهم فلیتقوا الله و لیقولوا قو لا سدیداً ( نساء/9) و آنان اگر فرزندانی ناتوان از خود برجای بگذارند و بر آنان بیم دارند باید از ستم بر یتیمان بترسند. پس باید از خدا پروا دارند و سخنی بجا و درست گویند.


منبع:ستاد خبری روابط عمومی سازمان اوقاف و امور خیریه

نویسنده:ساحل سهیلیتهیه و تنظیم برای تبیان : جمشید غضنفری

پنج شنبه 13/12/1388 - 10:19 - 0 تشکر 187816

تیتر مطلب : وقف قرآنکلید واژه ها : وقف ، خودسازی

روش تولید : تجمیعی





وقف قرآن بر مساجد و آرامگاه ها از رایج ترین انواع وقف است که فی سبیل الله و با نیت تقرب به خداوند متعال و طلب رضا و آمرزش او برای تلاوت قاریان و تالیان کلام مقدس و بهره مندی احیا و اموات از اجر و ثواب دنیوی و اخروی انجام می شود. این سنت خاصه در ایران در طول تاریخ حیات درخشان اسلامی اش رایج و متداول بوده است.
کهن ترین نسخه ی قرآنی موقوفی دنیای اسلام متعلق به قرن دوم هجری و متعلق به جامع کتابخانه ی خدیوی مصر است که در سال 168 هجری در جامع عتیق فسطاط وقف شده است. دومین قرآن از این نظر به خط کوفی اولیه و در زمان حکمرانی امجور (264ـ 265 هـ) در دمش وقف گردیده است.(1)
سومین نمونه، قرآن کوچکی است بر پوست که E.D.ROSS آن را در 1920 میلادی درتونس دیده و دارای وقف نامه ای به تاریخ 275 هجری بوده است. چهارمین قرآن در کتابخانه ی مورگان نیویورک به شماره M217 موجود است که به خط کوفی و دارای وقف نامه ای از سوی « عبدالمنعم» بر مسجد بزرگ دمشق می باشد. در پیشانی صفحات این قرآن عبارت، حبس الله نوشته شده است. (2) ترجمه متن این وقف نامه به این شرح است: عبدالمنعم بن احمد این اجزا را که بالغ بر سی است وقف مسجد جامع اموی دمشق کرد به امید اجر و قبول خداوند در ماه ذی العقده 298. (3)
قرآن دیگری به شماره 336 نسخ عربی موجود در کتابخانه ملی پاریس به خط کوفی اولیه و به سال 329 هجری در مسجد جامع فسطاط وقف شده است.(4)
کهن ترین قرآن موقوفی ایران از قرن چهارم هجری و به شماره ی 3004 موزه ی قرآن و نفائس آستان قدس رضوی ( علیه السلام) به خط کوفی ایرانی است. (5)
قرآن های خطی موجود در بخش اسلامی موزه ی ملی ایران از جمله نفیس ترین مجموعه های نسخه های خطی قرآنی به شمار می آیند. این قرآن ها عمدتاً بر مساجد، مقابر و اماکن متبرکه وقف شده اند.
از آنجا که بیشتر این مجموعه از بقعه ی شیخ صفی الدین اردبیلی به این موزه منتقل شده است. بیشتر این قرآن ها موقوفه این بقعه بوده اند. مجموع وقف نامه های مورد وقف 48 مورد است. از 34 موردی که در آنها « موقوف علیه» قید شده 25 مورد وقف بر بقعه شیخ صفی، 6 مورد وقف بر معابر دیگر، 3 مورد وقف بر مساجد، 4 مورد وقف بر « اهل قریه» 2 مورد وقف بر اولاد ( وقف خاص) و 3 مورد وقف عام می باشد. از 40 وقف نامه دارای نام واقف، 22 مورد مربوط به شاهان، شاهزادگان، وزرا، امرا و بزرگان و 18 مورد مربوط به افراد عامی است. از 6 وقف نامه مربوط به زنان، 4 مورد مربوط به خاندان شاهی و اشرافی می باشد.
کهن ترین وقف نامه (ش1) در میان قرآن های خطی این مجموعه، قرآنی به خط کوفی ایرانی است که بر مشهد ابی منصوربن شیرافراز بن بندار الخاص در شهر بسطام وقف شده است. که بدون وقف نامه است اما از شیوه کتابت آن پیداست که احتمالاً متعلق به قرن 6 هجری است.
پس از آن کهن ترین قرآن وقفی تاریخ دار به تاریخ 654 هجری به وسیله ابوالفتح محمدبن شمس الدین مطهر بر تربت شیخ احمد جامی وقف شده است. جدیدترین آنها نیز قرآنی است که به سال 1337 هجری بر بقعه شیخ صفی الدین وقف شده است. (6)

پی نوشت ها :

1ـ بیانی، مهدی، راهنمای گنجینه ی قرآن در موزه ایران باستان، تهران، 1328، ص18.
2- Milieux: part1, ARS ORIENTALS, vol XX wgelan , Estelle Writing Quran manuscripts and jheir
3
ـ مکی سباعی، محمد، کتابخانه بزرگ اسلامی، ترجمه محمد عباسپور و محمدجواد مهدوی، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1373، ص 86.
4
ـ Whelan, Estelle
5
ـ گلچین معانی، احمد، راهنمای گنجینه قرآن، کتابخانه آستان قدس رضوی، مشهد، 1374، ص 33
6
ـ بوسه، هربرت، پژوهشی در تشکیلات دیوان اسلامی بر مبنای اسناد آق قوینلو و صفوی، ترجمه غلامرضا و رهرام، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، 1367، ص 56. منبع:ستاد خبری روابط عمومی سازمان اوقاف و امور خیریهتهیه و تنظیم برای تبیان : جمشید غضنفری

پنج شنبه 13/12/1388 - 10:19 - 0 تشکر 187817

تیتر مطلب : اسلام معنا بخش وقفکلید واژه ها : وقف ، خودسازی

روش تولید : تجمیعی





وقف با انگیزه کاری و دگراندیشی، سابقه طولانی در تاریخ بشر داشته است. رویکرد انسان به این امر، ریشه در میل او به ماندگاری و جاودانگی دارد، چرا که انسان با صرف بخشی از دارایی اش در امور عام المنفعه نامش را جاودانه می سازد. از سویی وقف به عنوان بارزترین مصداق احسان، تعاون و عمل صالح ماندگار، منشأ خدمات علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه است که از این دیدگاه مورد استقبال دولت ها بوده و هست و از گذشته های دور بخش عظیمی از عمران روستاها، نوسازی راه ها و قنات ها و نیز پیشرفت شهرها بر اثر برکات نهاد وقف صورت می گرفته است.
اسناد و شواهد در ایران باستان نیز گویای این مطلب است که تشکیلات یا از سوی دولت ها در این خصوص ترتیب داده شده بود. هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان به عنوان دولت هایی مقتدر که در پی هم سرزمینی وسیع را اداره می نمودند و از این تشکیلات برخوردار بوده اند، در این زمینه پیش قدم می باشند. ظهور ادیان به ویژه دین مبین اسلام، وقف را معنایی روشن تر بخشیده است. رهنمودهای قرآن کلام آسمانی مسلمانان در تشویق انسان ها به خیرات و نکوهش مال اندوزی و نیز عملکرد پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار در ترویج این سنت حسنه، نقشی عظیم ایفا نموده است. رونق یافتن این امر در شکوفایی اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشورهای اسلامی، تأثیر چشمگیری داشت. موقوفات به عنوان ثروت های عمومی و منبع درآمدی برای عموم مردم مورد توجه حکام و دولت ها قرار گرفته و به صورت نهادین درآمده. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، وقف و اوقاف، فلسفه دیگری یافت و بسیاری از موقوفات احیا گشته و درآمد آنها صرف نیات واقفین با رنگ مذهبی گردیده، چنان که امام خمینی (ره) در این مورد فرمودند:
اگر تبلیغات دولت رایج شود، خواهید دید که از همین نذر و وصیت چه خدمت هایی به کشور و توده مردم می شود و بی شک نیمی از اداره کشوررا این گونه چیزها می چرخاند.

تاریخچه وقف بعد از اسلام

نظر به این که ورزش پهلوانی زورخانه متعلق به اولین امام شیعیان جهان حضرت علی (ع) می باشد. و آن حضرت در مدت عمر شریف خود به امور وقف، اهمیت می داد بر آن شدیم تا سلسله مقالاتی در خصوص وقف ارائه نماییم.
پس از ظهور دین اسلام، وقف با تأثیر پذیری از جهان بینی اسلام و اعتقاد به معاد به صورتی استوار و جهت دار مطرح گردید. بینش اسلامی باعث شدکه روز به روز بر شمار موقوفات افزوده شود، تا جایی که بسیاری از مساجد، مدارس، بیمارستان ها، و... دارای املاک موقوفی شدند، تا از این راه مخارج آنها تأمین شود.
معصومین علیهم السلام که الگوهای عملی در مسیر تکامل بشر می باشند، در عمل به این موضع پیش قدم بودند و اموال زیادی را برای مصارف مختلف وقف می کردند.

اولین واقف در اسلام

ابن هشام می گوید: نخستین صدقه موقوفه در اسلام زمین های "مخیریق" است که آنها را با وصیت در اختیار رسول خدا قرار داد و پیامبر آنها را وقف کرد. شرح جریان بدین قرار است:
مخیریق از عالمان بزرگ اهل کتاب در مدینه بود. وی مردی ثروتمند بود و پیامبر را بسیار دوست داشت؛ از این رو در روز شنبه ای که جنگ احد آغاز شد به یهودیان گفت: شما می دانید یاری دادن محمد بر شما لازم است، پس برخیزید و او را یاری دهید. آنها گفتند امروز شنبه است و طبق عقیده خودمان نباید کاری انجام دهیم . مخیریق گفت شما شنبه ای ندارید سپس اسلحه خود را به دوش گرفت و برای یاری پیامبر به سمت احد حرکت کرد. وی قبل از حرکت، به خویشانش چنین وصیت کرد: اگر من امروز کشته شدم، دارایی من در اختیار محمد (ص) خواهد بود تا بنابر رهنمود خدا، در هر راهی که صلاح می داند صرف کند. هنگامی که جنگ شروع شد، با دشمنان پیامبر جنگید و کشته شد. پیامبر (ص) اموال اورا پذیرفت و وقف کرد. دارایی او هفت نخلستان بود که به "حوائط سبعه" معروف است؛ از این رو اولین واقف در اسلام، پیامبر اکرم (ص) است که اموال مخیریق را وقف کرد.

موقفات حضرت علی (ع)

حضرت علی (ع) نخلستان های زیادی را پس از آباد کردن وقف می کرد، همچنین چاه ها و قنات هایی حفر و سپس آنها را برای مصارف مختلف مسلمانان وقف می کرد.
امام صادق (ع) می فرماید: پیامبر (ع) زمینی از انفال را در اختیار گذاشت و آن حضرت در آن جا قناتی حفر کرد که آب آن را "ینبع" نامید و آن قنات را وقف زائران خانه خدا کرد. در وقف نامه علی (ع) آمده است: «علی بنده خدا، امیر مؤمنان، دو مزرعه "آبی نیزر" و "بغیبغه" را برای فقرای مدینه و در راه ماندگان وقت کرد تا خداوند روز قیامت چهره او را از حرارت آتش مصون دارد، پس فروخته و بخشیده نمی شود.

موقوفات امام علی (ع) در مدینه

با توجه به تحقیقات انجام شده پیرامون موقوفات حضرت علی (ع) در مدینه مشخص گردیده که «نادی المدینه الادبی؛ باشگاه ادبیات مدینه» که مجمعی از ادیبات و فرهنگیان مدینه منوره محسوب می شود، طی کنفرانسی که در اسفندماه سال 86 برگزار گردید، از موقوفات حضرت علی (ع) درمنطقه مدینه منوره در خور توجه می باشد.


منبع:نشریه روشنان، شماره 5

تهیه و تنظیم برای تبیان : جمشید غضنفری

جمعه 21/12/1388 - 11:18 - 0 تشکر 189479

   1 – عنوان یا تیتر مطلب چگونه ازشفاعت پیامبردر آخرت بهره ببریم ؟
2 – کلید واژه ها عظمت شفاعت پیامبر(ص) ؛ شفاعت پیامبر (ص ) در مکانهای مختلف ؛ شفاعت وسیع پیامبر(ص) و ...
3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی تلفیقی
4 – متن مطلب امام صادق (ع)دروصف قیامت وشفاعت پیامبراسلام (ص)چنین فرمود:درروزقیامت مردم ازشدت داغی ورنج آنروز غرق درعرق می شوند. ....
5 – نام نویسنده و منبع مطلب 1. بحار ج8،ص35و36 2.امالی شیخ صدوق،ص166 3.بحار،ج8،ص 38
عظمت شفاعت پیامبر(ص)امام صادق (ع)دروصف قیامت وشفاعت پیامبراسلام (ص)چنین فرمود:درروزقیامت مردم ازشدت داغی ورنج آنروز غرق درعرق می شوند،وباخود می گویند نزدحضرت آدم (ع) برویم تا اودرپیشگاه خداوند ازماشفاعت کند،به محضر آدم (ع) میروندوعرض می کنند: "برای مادرپیشگاه خدا شفاعت کن "حضرت آدم (ع) درپاسخ گوید:برگردن من گناهی (وترک اولی ای ) هست، شما نزد نوح بروید، آنها به حضور حضرت نوح (ع) می آیند، حضرت نوح (ع) آنهارا به پیامبران بعد از خود ارجاع می دهد، تا به عیسی (ع) می رسند، نزد عیسی (ع) می آیند، عیسی (ع) می فرماید:"فَعَلَیکُم بِمُحَمدٍ رَسُولِ اللهِ(ص)؛ برشما باد به محضر رسول خدا محمد (ص) بروید." آنها به محضر پیامبر (ص) می آیند، واز او تقاضای شفاعت می کنند، آن حضرت می فرماید:"با من بیایید، آنها پشت سر حضرت حر کت می کنند، تا به در بهشت نزد باب الرحمن (در رحمن ) می رسند، پیامبر (ص) در آنجا خدا را سجده می کند، وهمچنان سجده را ادامه می دهد، آنگاه خداوند به او می فرماید:"سرت را از سجده بردار، و شفاعت کن که شفاعتت پذیرفته است، و هر چه می خواهی تقاضا کن که برآورده است."1شفاعت پیامبر (ص ) در مکانهای مختلف روزی حضرت زهراء (س) به پدرش رسول خدا(ص) عرض کرد:"در روز سخت وپروحشت قیامت،درکجا باتو دیدار کنم؟"پیامبر: ای فاطمه! در کنار در بهشت، که در آنجا پرچم حمد در دست من است ودر پیشگاه خدا از امتم شفاعت می کنم .فاطمه : ای پدر! اگر در آنجا تو را نیابم در کجا با تو دیدار کنم ؟پیامبر :در کنار حوض کوثر با من دیدار کن، که در آنجا در پیشگاه خدا عرض می کنم :پروردگارا امت مرا سیراب فرما !فاطمه :اگر در آنجا دستم به شما نرسید، در کجا با شما دیدار کنم ؟پیامبر :در پل صراط مرا دیدار کنی، که در آنجا ایستاده ام وبه خدا عرض می کنم :"پروردگارا! امت مرا به سلامت بدار."فاطمه :اگر در آنجا دستم به شما نرسید، در کجا شما را بیابم ؟پیامبر :مرا در پرتگاه دوزخ می یابی، که در آنجا امتم را از افتادن به دوزخ، باز می دارم و داغیزبانه های آتش دوزخ را از آنها دفع می نمایم .دراین هنگام حضرت زهراء (س) شادمان وخرسند گردید.2 شفاعت وسیع پیامبر(ص)شخصی به نام ابوایمن به محضر امام باقر (ع) آمد و عرض کرد :" شما مردم را مغرور می کنید و همواره می گویید شفاعت محمد (ص) شفاعت محمد(ص) ."امام باقر (ع) از سخن او خشمگین شد و به او فرمود : "وای بر تو ای ابوایمن، پرهیزکاری تو از هوی هوس، تو را مغرور ساخته است، اگر وحشت های سخت قیامت را می دیدی، می فهمیدی که نیاز به شفاعت پیامبر (ص) داری، وای بر تو آیا جز برای آن کسی که سزاوار آتش دوزخ است، شفاعت وجود دارد ؟ ما در مورد شیعیانمان شفاعت داریم، شیعیان ما نسبت به بستگانشان شفاعت دارند، مومن(ممکن است) به تعداد افراد دو قبیله ربیعه و مضر شفاعت کند، او حتی ممکن است در مورد نوکر خود شفاعت کند، و به خدا عرض نماید ."پروردگارا !این خدمتکارم، مرا در سرما و گرما حفظ و کمک کرد او را نجات بده ."3    1.بحار ج8،ص35و36   2.امالی شیخ صدوقص166   3.بحار ج8 ،ص38 

چهارشنبه 26/12/1388 - 18:7 - 0 تشکر 190513

تیتر یا عنوان مطلب : اهمیت وقف بر خودسازی

کلید واژه ها : وقف . وقف اموال ، وقف کامل انسان در راه خدا . پرونده باز واقفان مومن

نوع مطلب : تولیدی

منبع و نویسنده :

سید مجتبی مومنیان ( دانشجوی کارشناسی اتاق عمل از مشهد مقدس )

اهمیت وقف بر خودسازی

مقدمه :

اول از هر چیز به شما دوستان تبیانی سلام عرض می کنم ، از اینکه ما را همراهی می کنید ، کمال تشکر و قدر دانی را دارم .

حتما شما هم می دانید ، که معنای وقف چیست ؟

اما اجازه بدهید ، تعریف کوچکی از وقف داشته باشیم : وقف در لغت به معنای: ایستادن ، ماندن  ، و آرام گرفتن است .

ولی در روایت اسلامی این چنین بیان شده است: وقف سنت حسنه ای است که انسان بخشی از اموال خود را برای خوشنودی و رضای خداوند ببخشد .

اهمیت بالای وقف در این است :

پرونده انسان بعد از مرگ بسته خواهد شد ، به غیر از واقفان مومن که پرونده عمل آنها همیشه باز است و از ثواب وقف تا روز قیامت برخوردار خواهند شد .

ائمه اطهار نیز در امور وقفی پیش قدم بوده اند :

به عنوان مثال حضرت علی ابن ابی طالب (ع) زمین ها و باغ های را که به زحمت و با تلا ش زیاد احداث می کردند رو در را خدا و مسلمانان می بخشیدند .

نکته مهم :

سعی کنید چیزهایی که به آنها وابستگی شدید تری دارید را وقف در راه خدا کنید ، که این کار اثرات محکم تری در خودسازی  و تقویت دین می گذارد .

باید توجه داشت که وقف تنها ، در قالب مسائل مالی نیست ، و همه وجود ما ، فکر و اعمال ما هم باید وقف خداوند شود که باعث خودسازی واقعی انسان شود ، کسی که کاملا خودش را وقف خدا می کند ، در واقع با این کار نشان می دهد که به خدا و سرای جاویدان ایمان دارد که همین موضوع باعث تقویت روح انسان و خود سازی در انسان می شود ، از طرف دیگر کسی که خودش را وقف خدا کند ، سعی می کند ، اعمالش به نحوی باشد که شایسته خداوند باشد که این امر نیز، انسان را به خود سازی بیشتر و تقویت ایمان تشویق و پیش می برد .

و در انتها یک نیایش :

خدایا

مرا به گونه ای بساز

و شکل بده

که مایه افتخار تو گردم

نتیجه گیری : اهمیت برتر خود سازی علاوه بر بازنگه داشتن پرونده اعمال و افزوده شدن ثواب وقف در آن ، باعث تقویت دین و خودسازی در انسان می شود .

از همه شما عزیزان التماس دعا داریم .

جمعه 28/12/1388 - 17:51 - 0 تشکر 190841

اخلاق از دیدگاه شهید مطهریکلید واژه ها: اخلاق و فعل اخلاقی- خداشناسی پایه اخلاق- خودشناسی مقدمه خداشناسی و اخلاقمقاله تجمیعی میباشد.اخلاق از دیدگاه شهید مطهری شهید مطهری شخصی بود دارای افکار بلند و نقاد با مایه های علمی زیاد، دارای تفکر عمیق و اندیشمند و توانا و معلم اخلاق و فلسفه و تفسیرو عرفان. ما در این مقاله به اخلاق از دیدگاه ایشان می پردازیم.اخلاق و فعل اخلاقی انسانها افعال گوناگونی انجام می دهند و برخی از این افعال مشترک با کارهای حیوانی هستند مثل غذا خوردن که به آنها فعل طبیعی می گوییم. اما برخی از افعال از حد فعل طبیعی و حیوانی بالاتراند که به آنها فعل انسانی یا اخلاقی گفته میشود. یعنی کارهایی که قابل تحسین و ستایشند و بشر برای آنها ارزش قائل است. اما این که یک کار چگونه و به چه جهت رنگ اخلاقی پیدا میکند و با افعال طبیعی تمایز پیدا می نماید؟ یا به عبارت دیگر معیار و مقیاس اخلاقی بودن چیست؟اکثر مکتبهای اخلاقی دنیا، معیار اخلاق را مبارزه باخود یعنی خود خواهی می دانند. و اسلام نیز در اصول تربیتی و اخلاقی اش با نوعی خود که شخصی و فردی است و خود پرستی نامیده می شود، میارزه میکند. میدانیم که انسان موجودی دارای مراتب است و درجات دانی و عالی دارد. نفس پرستی ، نفع پرستی، و شهوت پرستی، متعلق به درجات دانی نفس انسان است، که باید با این خود مبارزه کرد و از خود پرستی خارج شد. و اما عزت خواهی، شرافت خواهی، و کرامت نفس خواهی، متعلق به درجات عالی نفس انسان است که ریشه اخلاق می باشد و باید آنرا پرورش دارد و تربیت کرد و هرگز نباید تضعیف و منهدم شود زیرا با انهدام او ریشه اخلاق اسلامی بکلی قطع میشود. اهتمام به این خود و زنده کردن این خود (کرامت نفس) و مبارزه با آن خود(هوای نفس) هردو بسوی یک هدف است که همان حق پرستی و خدا پرستی است. خداشناسی پایه اخلاق کار اخلاقی ، کاری است که از دوست داشتن خیر و نفع برای دیگران سرچشمه می گیرد. و کار، وقتی اخلاقی می شود که انسان مرز خود را بکلی بشکند، هر جا دایره خود شکست و حد خودی باقی نماند، اخلاق است. پس کار اخلاقی ، چون هیچ سود مادی برای خود ندارد، کاری معنوی محسوب می شود. اما هیچ امر معنوی بدون اینکه سر سلسله معنویات پایش به میان آید، معنا ندارد. بدون اعتقاد به خدا احساس نوع دوستانه نمی تواند در انسان بروز و ظهور کامل داشته باشد. اساساً ما اگر به یک حقیقت و زیبایی معقول و معنوی به نام خدا قائل نباشیم، نمی توانیم به یک زیبایی معنوی دیگر معتقد شویم. پس بدون شناخت خدا، اخلاق معنا پیدا نمیکند و مانند اسکناسی می ماند که پشتوانه ندارد. و خداشناسی سنگ اول انسانیت و آدمیت است . اما چگونه می توان خدا را شناخت؟خودشناسی مقدمه خداشناسی و اخلاق یکی از قدیمیترین دستورهای حکیمانه جهان که هم بوسیله انبیاء به بشر ابلاغ شده و هم حکیمان بزرگ آن را به زبان آورده اند این جمله معروف است که: ( ای انسان خودت را بشناس). سقراط حدود 2500 سال پیش می زیسته ، و سخن مهمی که از او باقی مانده ، خود شناسی است. و همینطور میبینیم که به خود شناسی در اپانیشادها یعنی کتابهای مذهبی و عرفانی هند نیز اشاره شده است. بر این اساس، مهمترین اندرزی که از هزاران سال پیش، از بشر به میراث مانده است، خود شناسی میباشد.اما این خودشناسی چه اهمیت و ارزشی دارد و برای چه منظوری توصیه شده است. و برای چه گفته اند ، خود را بشناس . انسان از خودشناسی به کجا میرسد؟ یا خود شناسی مقدمه چیست؟ در اخبار و احادیث ما این تعبیر مکرر تکرار شده است. هم در سخنان رسول اکرم و هم در سخنان امیر المومنین، که( من عرفه نفسه، فقد عرفه ربه) هرکس خود را بشناسد، به یقین خدایش را شناخته است. یعنی با خود شنایی به مهمترین مسئله ای که برای بشر مطرح است و راز اصلی جهان می باشد، که همان خداست، پی خواهد برد و دیگر اینکه انسان با خود شناسی، پی خواهد برد که، در زندگی و در جهان چه باید بکند و چگونه باید رفتار کند، یعنی اخلاق و عملش ، چگونه باشد. اگر انسان من واقعی خود را بشناسد ، آن را بصورت یک حقیقت ثابت در این طبیعت سیال میبیند، و بعد میبیند، عالم هم که یک جریان دائم است ، یک حقیقتی وجود دارد که وحدت آنرا حفظ کرده است . اگر به طبیعت خورشید، ماه، و ستارگان، و زمین نگاه کنیم، می بینیم که دائماً در حال عوض شدن هستند، ولی یک حقیقت وجود دارد که حافظ عالم است، و این حقیقت، خداست و به این ترتیب انسان با خودشناسی ، هم خدا را خواهد شناخت و هم، به هدف از خلقت پی خواهد برد و خواهد فهمید که هر فعلی ، از آغاز آفرینش، بسوی کمالی در حرکت است و انسان نیز برای رسیدن به سعات آفریده شده است و سعادت انسان جز قرب و نزدیکی به منبع وجود و سرچشمه لا یزال الهی، چیز دیگری نیست . نتیجهاسلام انسان را به عبادت، حکمت، عدالت، تزکیه نفس ، محبت و اخلاق دعوت کرده است، چون همه اینها انسان را به کمال نزدیک میکند پس تمام اینها، مقدمه ای هستند برای رسیدن به هدفی والا. و آن هدف، خود خداست؟ تمام اوامر، برای آشنایی با خدا و ذکر او می باشد و در اسلام همه چیز بر محور خدا دور میزند و در همه حال او اول الولین و اخر الاخرین است.منابع: فلسفه اخلاق- مطهری مطهر اندیشه ها – هدف زندگی _ مقاله تجمیعی

جمعه 28/12/1388 - 18:4 - 0 تشکر 190842

جاودانگی و اخلاق بحث جاودانگی و اخلاق به لحاظ محتوا و مضمون ، مسئله ای کهن است و دیرزمانی است که حکیمان و جامعه شناسان بسیاری به آن پرداخته اند. شهید مطهری معتقد بود که اخلاق، یک سلسله تعلیمات جاودان است و اگر کسی تعلیمات اخلاقی و انسانی و تعلیمات اجتماعی را جاودان نداند، نتیجه اش این است که اصول اخلاقی و تربیتی و تعلیماتی اسلام هم نمی تواند اعتبار جاودانه داشته باشد.ایشان مسئله جاودانگی و اخلاق را بصورت رابطه جهان بینی و ایدئولوژی، یا رابطه (بایدها) و (هست ها) مطرح کرده اند. ایدئولوژی یعنی ایمان و اعتقاد که همان حکمت عملی است و جهان بینی یعنی علم و دانش که همان حکمت نظری است. حکمت نظری یعنی حکمت و درک صحیح درباره آنچه هست. و حکمت عملی یعنی درک صحیح و واقعی درباره آنچه باید باشد و اینکه، خوب است که انسان چگونه باشد( یعنی اخلاق). و اینچنین (باید ها) نتیجه آنچنان (هست ها) است، مخصوصا آنچنان هست هایی که فلسفه اولی و حکمت ما بعد الطبیعه عهده دار آنهاست. وحکمت عملی به امور کلی مربوط است و به (بایدهای کلی)، باید تفسیر شود و برای مقصد هایی باشد که آن مقصدها، فردی و جزئی نباشند.میدانیم که خوبی و بدی از باید و نباید انتزاع می شود. و ما دو نوع باید و نباید داریم، یک نوع آن که فردی و جزئی هستند که در امور روزمره با آنها مرتبا مواجه هستیم (از قبیل من باید فلان غذا را بخورم، من باید فلان لباس را بپوشم) و نظایر آن، (بایدهای جزئی متغیرند و نسبت به افراد متفاوتند). نوع دوم ، باید ها و نباید های کلی هستند( مانند اینکه من باید به عدالت رفتار کنم ، باید در امانت خیانت نکنم).و اما خوبی ها و بدی های کلی را اینچنین می توان مطرح کرد، یکی اینکه انسان انگیزه هایی دارد که برای تامین نیاز های فردی خود اوست و دیگر اینکه انسان انگیزه هایی دارد که انگیزه های نوعی است. یعنی چیزی را که برای خودش نیست و برای غیر است، دوست دارد. دوست دارد غیر، سیر شود، همانطور که دوست دارد خودش سیر شود. پس مساله باید و نباید و خوب و بد، در واقع بیان کننده رابطه انسان با یک فعل معین است. و ناشی از احساسات انسان است. یعنی طبیعت انسان، غایتی را می خواهد، بعد انسان در دستگاه شعور و ادراکش، متناسب با خواسته طبیعت خود، احساساتی پیدا میکند، و همان چیز که مطلوب طبیعتش است، در احساسات خودش می خواهد، و آخرش برمی گردد به این که من فلان چیز را دوست دارم، پس فلان چیز خوب است. پس خوب و بدها از دوست داشتن ها ناشی می شود که متغیر و مختلفند. اما دوست داشتنها از چه چیز ناشی می شود؟ انسان چیزی را دوست دارد که برای حیات او، ولو از جنبه خاص، مفید باشد. طبیعت انسان همواره به سوی کمال خود می شتابد و برای اینکه انسان را، در آنچه که، اختیارو اراده دارد، وادار به عمل نماید، شوق و علاقه و دوستی را دراو تعبیه کرده است، همچنان که باید و نباید و خوب و بد ، را تعبیه کرده است. و این شوق و علاقه و دوست داشتن، در همه افراد بصورت یکسان وجود پیدا میکند. این دوست داشتنهای مشابه و یکسان و کلی و مطلق، معیار خوبی ها و بدی های کلی هستند.پس خوبی به معنای دوست داشتن است، ولی یک وقت برای خودم دوست دارم و یک وقت برای دیگران دوست دارم . انچه که برای دیگران دوست دارم و خیر و نفع دیگران در آنست، جنبه کلیت می گیرد و دوام پیدا میکند و قهرا براین اساس، نظریه اخلاق امری کلی و دائمی میشود. و کار اخلاقی که از دوست داشتن خیر و نفع برای دیگران سرچشمه می گیرد، یک اصل کلی و جاوید می شود.نتیجه انسان دارای دو شخصیت است، یکی حیوانی، و دیگری انسانی و ملکوتی. که وقتی کار خلافی میکند، شخصیت انسانی و ملکوتی او، شخصیت اولی را مورد عتاب قرار می دهد. و انسان ، بر حسب جنبه ملکوتی خود، دارای کمالاتی است، وآن کمالات واقعی هستند، نه قراردادی، چون انسان تنها بدن نیست، بلکه نفس هم هست. و کاری که متناسب با کمال معنوی انسان باشد، کاری ارزشمند می شود و کاری که با جنبه ملکوتی انسان سرو کار نداشته باشد، کاری عادی و یا مبتذل، محسوب می شود. آنجا که ( جنبه ملکوتی)، چیزی را دوست داشته باشد، میشود اخلاق و ارزش. و اینکه انسان، برای اخلاق ارزش قائل است ، ازآن جهت است که، این جنبه را در وجودش دارد. با این نظر، راستی، درستی، احسان، خیر رساندن به دیگران و غیره، یک سلسله معانی است که مناسب با جنبه ملکوتی انسان می باشد. مثلا من از نان خوردن یک بچه یتیم لذت می برم . چه ربطی بمن دارد؟ او خود لذت ببرد. چرا من لذت ببرم؟ انسان، بالفطره از چیز خوب لذت می برد و از چیز بد ضرر می بیند. این را خدا در وجود انسان قرار داده است. و در واقع در متن خلقت، من و آن بچه یتیم عضو یک پیکر هستیم، . جزو یک نقشه و طرح هستیم و از مشیت الهی پیروی می کنیم. و هدف خلقت و خالق خلقت را تامین می کنیم. اگر پای خدا وخلقت و هدف داشتن خلقت در کار نباشد، این لذت بردن چیز پوچ و بیهوده ای خواهد بود. در اینصورت ایدئولوژی، نیازمند ارزشهای مافوق مادی است. و ارزشها، حتی باید قوی و نیرومند باشد، و دارای نوعی تقدس باشد و نشانه تقدس یک چیز آنستکه، انسان آنرا شایسته این بداند که زندگی فردی خودش را فدای آن کند و آن چیزی جز، سعادت و کمال چیز دیگری نمی تواند باشد. و سعادت انسان جز قرب و نزدیکی به منبع وجود و سرچشمه لا یزال الهی، چیز دیگری نیست . منبع: کتاب هدف زندگی – مقدمه ای بر جهان بینی (جلد دوم) – یادنامه استاد شهید مطهری (بخش جاودانگی و اخلاق) مقاله تجمیعی

شنبه 29/12/1388 - 3:51 - 0 تشکر 190974


عنوان:پس از ایده ساخت کعبه جدید پیشنهاد تخریب مسجدالحرام!

کلید واژه:وهابیت
تجمیعی

پس از ایده ساخت کعبه جدید پیشنهاد تخریب مسجدالحرام!

52688_147.gif
این مفتی‌ها چه از جان اسلام می‌خواهند؟
در متن خبر «القدس العربی»، تأکید شده که بینندگان شبکه ماهواره‌ای «بدایة» که الاحمد این پیشنهاد را از راه آن ارایه داده، جناب شیخ را به ابرهه توصیف کرده و بر این باورند که روح ابرهه پس از چهارده قرن در این شخص حلول کرده است.
سرویس بین‌الملل ـ «یوسف الاحمد»، روحانی وهابی که عنوان مبلغ دینی را در عربستان سعودی یدک می‌کشد در سخنانی موهن و غیرعقلایی ـ که از سوی بیشتر روزنامه‌های عربی منطقه پوشش داده شد ـ پیشنهاد کرد، برای جلوگیری از اختلاط زن و مرد در مراسم حج و سعی صفا و مروه، مسجدالحرام کاملا تخریب تا این مشکل جهان اسلام حل شود!

به گزارش «تابناک» و به نقل از «القدس‌العربی»، این مفتی مدعی است، این پیشنهاد را بنا بر اساس تعالیم امام جماعت مرحوم مسجدالحرام، شیخ عبدالعزیز عبدالباز، صادر و جهان اسلام را از یک مشکل اساسی رها خواهد کرد.

در متن خبر «القدس العربی» تأکید شده که بینندگان شبکه ماهواره‌ای «بدایة» که الاحمد این پیشنهاد را از طریق آن داده، جناب شیخ را به ابرهه توصیف کرده و بر این باورند روح ابرهه پس از چهارده قرن در این شخص حلول کرده است.

فتواهای دیگر این جناب مفتی هم جالب است؛ او در این فتواها برای نمونه گفته است: باید شبکه‌های ماهواره‌ای وابسته به میلیارد سعودی امیر ولید بن طلال و شبکه «MBC» به مالکیت الولید بن ابراهیم نابود شوند، زیرا خطر این شبکه‌ها از مواد مخدر هم بیشتر است.

وی همچنین سینما را ابزار کار منافقین دانسته و گفته باید فرهنگ آن از جهان ناپدید شود و البته در فتوای معقول دیگری گفته است: ساخت دیوار حایل زیرزمینی در مرز مصر و اسرائیل باید متوقف شود، زیرا بر رنج‌های مردم غزه می‌افزاید.

نکته قابل تأمل این است که در همین باره، چندی پیش نیز یک نویسنده مصری، پیشنهاد عجیب دیگری را مطرح کرده بود؛ «سید القمنی» پیشنهاد داده بود که در صحرای سینا، «کعبه»ای دیگر ساخته تا مسلمانان در همه طول سال به زیارت خانه جدید خدا بروند.

او همچنین گفته بود، زیارت کعبه نباید مختص مسلمانان باشد و همه پیروان ادیان الهی و آیین‌های موجود، می‌توانند برای زیارت به مصر آمده و دولت مصر از راه این توریسم مذهبی، سالیانه حدود سی میلیارد پوند مصری را به خزانه خود وارد کند!

با فزونی گرفتن فتواها و اظهارنظرهای شگفت‌‌انگیز و توهین‌آمیزی از این دست از سوی برخی روحانیون و روشنفکران در جهان عرب، به نظر می‌رسد، این موضوع از سرچشمه‌های دیگری آب خورده و به شکل ظریفی در پی تقدس زدایی و پایین آوردن حساسیت مسلمانان نسبت به مقدساتشان برآمده است.

جالب این که عالمان دینی جهان عرب به جای چاره‌اندیشی برای حل مشکلات و بلایایی که جهان اسلام و کشورهای عربی را فرا گرفته است با چنین سخنان سخیفی، خواسته یا ناخواسته در راه کمک به توطئه علیه مسلمین قرار گرفته‌اند.

گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.