تبیان، دستیار زندگی

با سلام دوستان عزیز

با توجه به اینکه سن ازدواج در کشورمان به تاخیر افتاده است . مثلا" پسرها 16 سالگی بالغ و 26 به بالا ازدواج میکنند یا دختر خانم ها 12 سالگی بالغ و 22 به بالا ازدواج میکنند این فاصله بین بلوغ تا سن ازدواج را چطور از نظر روانی و ... کنترل کنند؟

عده ای میگویند باید خواسته هایشان را سرکوب کنند که به نظر من خیلی اثر روانی میگذارد

عده ای میگویند باید ازدواج موقت انجام شود

عده ای میگویند باید ازدواج دایم صورت پذیرد؟

نظر شما چیست؟

سلام

اطلاع دقیقی ندارم ولی اگه منظورت بلوغ کامل باشه که شامل بلوغ عقلی و فکری با هم میشه فکر کنم بلوغ پسرا 18 یا یه چیزی بالاتر باشه و بلوغ خانم ها هم کمتر از 16-17 نیست!!!!!!

اما!!!!! ازدواج که یه جیب پر از پول و کار و خونه و ماشین و هزار چیز دیگه می خواد که اگه درست فکر کنی می بینی تو 18 سالگی آدم هیچی نداره!!!!! اگه خوش شانس و آدم کار کن و زحمت کشی باشی همون 26 واسه ازدواج خوبه!!!!

سرکوب احساسات و حالات روانی و جسمی هم یه جور شکنجه و خودفریبیه!!!!!!

ازدواج موقت رو موافقم 100% ولی!!!!!! نمیشه خب!!!!! به اصطلاحی به فرهنگ جامعه نمی خونه!!!! اگه کسی بفهمه انگ بی ظرفیتی و ... به آدم میزنن!!!!!! بعدش هم پیدا کردن طرف مناسب به این راحتی ها نیست!!!!!!!!!!

دیدی؟؟؟؟ هیچ راهی نداره!!!! باید سوخت و ساخت!!!!!!!!! البته یه میونبر هم میشه زد که خب از لحاظ شرعی مشکل داره!!!! منظورم روابط نامشروع بود !!!!!! البته هر دو تاشون تو جامعه ی امروز تبدیل به یه معضل بزرگ شدن!!!!!!(اساتید منو ببخشن چون املای معضل رو نمی دونم!!!!!)

خودت نظری نداری؟؟؟؟؟؟

MasOud RaD, tHe ConfuSed MaN!!!!! 

سلام دوست عزیز و ممنون از پاسخت

من خودم با ازدواج موقت موافق هستم ولی متاسفانه ازدواج موقت سختی های خودش رو دارد . از یک طرف چقدر میتونی مطمئن باشی طرف مقابلت بیماری خاصی نداره و با چند نفر رابطه داشته . از طرف دیگر بحث وابستگی هستش که امکان داره به ازدواج دائم ختم بشه در صورتی که امکان داره طرف یک بچه داشته باشه و چند سال هم ازت بزرگتر باشه.

من معتقد هستم باید با توجه به اینکه یک جوان تا 24 و 25 سالگی شرایط ازدواج را ندارد باید شرایط خود را برای ازدواج تسریع ببخشد مثلا" میتواند تحصیلات خود را با جدیت ادامه دهد و پشت سر آن خدمت را هم برود . بعد کسی را که دوست دارد انتخاب کند و مدت عقد را بیشتر کند . البته بعضی ها معتقد هستند که طولانی بودن دوره عقد خوب نیست ولی بین 2 تا 3 سال خیلی خوبه به نظر من.

البته این به همکاری نامزد آدم بر میگردد .

البته به نظر من جوان ها دارند که رو به روابط نامشروع میروند برای همین سن ازدواج بالا رفته چون نیازهایشان به راحتی و بدون هیچ مسئله و سختی برآورده میشود که من این را هم تایید نمیکنم.

نظر شما چیست؟

به نام خدا

سلام

من مخالفم با حرفتون

اگه قرار باشه دختر که تو سن 12 سالگی میرسه به بلوغ مثلا تو سن 16 یا 17 سالگی ازدواج کنه عمرا اگه خوشبخت بشه چون بازم تو دوران بحرانی قرار داره و طبق احساساتش تصمیم میگیره و پسر هم همین طور پس شاید بهتر باشه تو همون سن 22 یا 23 سالگی دختر ازدواج کنه در این صورت عاقلتر هست و بهتر میتونه تصمیم بگیره اما من ازدواج تو سن 16 یا 17 سالگی رو کاملا غلط میدونم چون تو این سن کاملا خام هستن چندتا از دوستام هستن که الان نامزدن و من دقیقا این بچگی و خامی رو توی رفتاراشون حس میکنم و خیلی وقتا از رفتاراشون خندم میگیره .

shadasma عزیز

من نگفتم به محض بلوغ ازدواج کنند منظورم این بود که باید فاصله رو کم کرد مثلا " برای پسر 24 و 25 سن خوبیه و برای دختر 19 و20 سن خوبی هست.

البته قبول دارم که شرایط اقتصادی هم ایجاب نمیکند برای همین من این تاپیک را ایجاد کردم تا راه حل مناسبی پیدا بشود .

فکر کنم بهتر باشه بهش فکر نکنیم

و جوونای عذببه درس و کنکور و ارشد و کار و ... فکر کنند

با سلام

اگر شرایط ازدواج فراهمه كه بهتره خانواده‌ها زودتر بچه‌هاشونو مزدوج كنن

اگر هم اصلاً موردی مناسب (بدون زیاده‌خواهی و ایده‌ال نگری) نبود، باید دندون روُ جیگر گذاشت و عفت پیشه كرد

 ان‌شاءالله همه جوُونامون زودتر به خونه‌ی بخت برن، صلوات بفرست

یا علی

سلام مرسی از پاسخ تون ازدواج با قناعت

قدیمتر جوونا که به سن 18 سالگی میرسیدن دیگه برا خودشون مردی شده بودن و توقعات مثل الان اینقدر زیاد نبود معمولاً پسر ادامه‌ی راه پدر رو میرفت و مثلاً اگه پدرش تو کار نجاری بود پسر هم اوقات بیکاری میرفت پیش پدر و با حرفه‌ی پدر کاملاً آشنا میشد و همون مسیرو میرفت! چون عقاید دو نسل پشت سر هم باهم یکی بود و همه تلاش میکردند شرایط رو برای ازدواج زودتر فراهم کنند

نمیشه گفت الان شرایط ازدواج نیست! یا گرون بودن خونه و نبود کار رو بهوونه میکنیم! ولی با یکم فکر کردن متوجه میشیم که این توقعات ما هست که بالا رفته نه قیمت خونه یا کارو اینطور چیزا!

قدیم یه زوج جوون زندگیشون از یه اتاق 12 متری شروع میکردن با کمترین اسباب اثاثیه‌ی لازم الان هم اگه بخوایم با این شرایط دنبال ازدواج بریم خیلی راحت و سریع میتونیم به نتیجه برسیم! ولی چند تا مشکل هست:

 1-فاصله‌ی عقاید پدرانمون با عقاید ما! (اینطور که ما فکر میکنیم تا همه‌ی شرایط فراهم نشه نمیشه ازدواج کرد، خونه باید باشه ماشین باید باشه سرمایه اولیه باشه)

2-قبول نداشتن شغل پدرانمون! (مگه میشه من برم نجاری کنم، یا برم کفاشی کنم یا برم سر زمین کار کنم، عمراً) البته این امری طبیعیه چون داریم به سمت توسعه و پیشرفت و دنیای مدرنیته پیش میریم و کاملاً با دنیای سنتی پدرانمون فاصله داریم!

3- قبول نکردن به زندگی تو یک اتاق 12 متری ( که البته اینم طبیعیه چون اولاً دختر خانم موافق نیستن و حق هم دارن چون فلان دوستشون تو خونه‌ی 120 متری داره زندگی میکنه، و البته جدای از این حرف مردم که ای داد از حرف مردم، جالبه که همون پدر مادرای سنتی ما هم جزو همون مردمی هستند که اولین نفر با خونه‌ی کوچیک برای زوجای جوون مشکل ندارن)

حالا فکر کنید خونه باشه، ماشین باشه، یه سرمایه‌ی اندوخته هم باشه! این به نظر من برای شروع زندگی ایده‌ال هست ولی کافی نیست! حتی بهتره بگیم لازم هم نیست چرا!؟ چون اصلاً جای تلاشو پیشرفت نمیمونه، ساختن زندگی معنی پیدا نمیکنه، برای حرکت به سمت جلو هیچ انگیزه ای نیست چون همه‌ی ملزومات زندگی همه‌ی چیزایی که باید بدست بیاری بدست اومدن! و این یکم پایه‌های زندگی رو شل میکنه! حالا اینطور فکر کنید: شمار با یک کار و اندکی اندوخته یک زندگی رو شروع میکنید. زن و مرد دوش به دوش هم تلاش میکنند و یکی یکی ملزومات زندگی رو فراهم میکنن. خونه، اثاث، ماشین، بچه، و و و اگه بدونید چقد لذت بخشه که یکی یکی و دوش به دوش هم به این چیزا دست پیدا میکنید! حالا محاله که پایه های این زندگی شل بشه چون با هم زن و مرد دوش به دوش هم این پایه هارو محکم کردند و از جون هم مایه گذاشتند و این زندگی رو ساختن و هرگز هم از دست نخواهند داد!

شاید بگید یکم رویاییه ولی رویا هم روزی دست یافتنی میشه، و بهتره که ما تو زندگی تلاش کنیم که به رویاهامون برسیم

زندگی به ما همان چیزی را می‌دهد که تو از او می‌خواهی پس بخواه تا برسی!

خیلی سرتونو درد آوردم معذرت

یه پسر تو سن نوزده سالگی بیست سالگی اونقدر تو سری می خوره میره دنبال عشق الکی اینا واقعیته، شعار میدن ازدواج رو آسان بگیرید ! کدوم خانواده ی دختری به یه پسری که دانشجو و سربازی نرفتست اجازه میده وارد خونشون بشه برای خاستگاری ، جوان های کشورمون الان سه دسته اند ، دسته ی اول بچه پولدارایی که عشق و حال می کنند ، دسته ی دوم بچه پولدارایی که سر به راهن با پول باباشون زن می گیرن ، دسته ی سوم بدبختایی هستند که یا باید دنبال و عشق الکی باشند و خودشونو به دسته ی یک بچسبونن یا اینکه بچه مثبت باشند تو سری بخورند که چرا ندارند . اشکم در اومد !!! خواسته یا ناخواسته الان پوله که حرف اول رو میزنه و باعثش توقعات بیجا خانواده ها و بی اعتمادی نسبت به جوان هاست .

سلام بروبچه های مجرد* باmohsenkhosro موافقم به نظر من الان پول بهتر از علم است. توی این دنیا اگر سه چیز داشته باشی برنده ای (البته اگه از پشتیبانی خدا فاكتور بگیری) پول/ پارتی / پرویی/. البته انگار شما پسرا از ازدواج موقت خیلی خوشتون اومده. خدا وكیلی چطوری می تونید خاطره ی كسی رو كه باهاش ازدواج موقت می كنید به همین راحتی فراموش كنید. یه دعا می كنم امین بگید: خدایا همه ی جوانان مجرد را سر و سامان بده.)**الهی امین**