• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 3743)
پنج شنبه 26/9/1388 - 18:31 -0 تشکر 170228
ترس از مرگ

سلام به همه

آقاجون، دوستای عزیزم می خواستم تو تاپیک "مرگ در همین نزدیکی است" محصولی از شرکت تیردراپ، اینا رو بگم ولی دیدم همه اومدن خاطره تعریف می کنن یا ابراز محبت به خانم تیردراپ می کنن گفتم اینجا یه تاپیک دیگه باشه بهتره!!!

بحث که مشخصه چیه موضوش دیگه!!! ولی چند تا سوال طراحی کردم که شاید بتونه به تاپیک جهت بده!!

آیا از مرگ می ترسید؟؟ چرا آره و چرا نه؟؟؟

فکر می کنید عمر تقریبی شما چقدر باشه؟ (تخمین زدن امید به زندگی)

می خواهید بیشتر تو دنیا باشید یا کمتر؟؟ چرا؟؟

بهشتی هستید یا جهنمی؟؟

فکر می کنید اگه الان جناب ملک الموت تشریف بیارن شما آمادگی سفر رو دارین؟؟

 تعلقات دنیایی شما زیاده یا کم؟؟

تا حالا به مرگ فکر کرده اید؟؟ چرا به این فکر افتاده اید؟؟

هرچیزی که بنظرتون مربوط به مرگ میشه بگید دیگه!!!

MasOud RaD, wiTh tHe wiSh of TeaR DrOP"s HeaLthYneSs!!!!! 

PATH OF SUCCESS: TO REACH TO A BRIGHT FUTURE YOU HAVE TO TAKE YOUR WORKS SERIOUSLY AND ONLY CONSENTRATE ON BRIGHT SIDES OF ALL SUBJECTS ALSO YOU HAVE TO DETERMINE YOUR GOALS & START AS SOON AS POSSIBLE  .

پنج شنبه 10/10/1388 - 8:12 - 0 تشکر 173157

با سلام

شاید ترس از مرگ با آرزوی مرگ كردن خیلی فرق داشته باشه
اگه واقعا امیدمون به رحمت خدا و اطمینانمون به حكمت خدا باشه، از هیچ حادثه‌ای تنگ‌دل نمی‌شیم و آرزوی مرگ نمی‌كنیم

یا علی

 
سیب‌سرخ‌60- غریبی‌آشنا       وبلاگم: ماه تابان من 

جمعه 11/10/1388 - 17:40 - 0 تشکر 173472

نمیدونم چرا هر روز دارم به مرگ نزدیک تر میشم

اخه بین مرگ و زندگی یه پل هست که از غم و دلتنگی و انتظار و تنهایی و .................. ساخته شده

این عنصر ها یکی یکی دارن وارد زندگیم میشن و روز به روز دارن سنگینی شون رو بیشتر رو شونه ام میندازن

واییییییییییی................................ چه کنم؟


و من چه کودکانه
خاکستر سرد زمان را
به اميد سايه اي بر ديوارها
به پرواز مي خواندم 

جمعه 11/10/1388 - 22:16 - 0 تشکر 173561

به نام خدا

سلام

وای سایه جان چرا این قدر اهنگ یاس و امید میزنی یه کم امید توزندگیت باشه بد نیستا ااا

بابا خوش باش

اما جواب جناب مسعود راد

من که از مرگ میترسم خب ترس داره دیگه

فکر کنم بیست یا بیست و پنج سال دیگه زندگی کنم خودم که این طوری دوست دارم تا خدا چی بخواد:)

اینکه چه قدر تو دنیا باشم خواست خداست اگه قرار باشه تو دنیا ادم حسابی نباشم همین که الان بمیرم بهتره

ایاشالا که بهشتی باشیم

نه بابا کجا بیان جناب ملک الموت یه خبر بدن قبلش بعدن بیان

من به چیزی علاقه ی شدید ندارم

فعلا خداحافظ :)

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد * نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهدساخت *

 ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد * به دست کودکی گستاخ و بازیگوش*

و او یکریزو پی در پی دم گرم و چموش خویش را بفشارد برگلویم سخت * و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد *

بدین سان بشکند در من * سکوت مرگبارم را ......

 ***دکتر علی شریعتی ***

شنبه 12/10/1388 - 14:5 - 0 تشکر 173696

سلام
ای بابا چقدر شما تریپ افسرده برمی دارید(منظورم masoud_rad وsayeh74 عزیزه)، نه اصلا منظورم این نیست که نباید درباره مرگ فکر کرد ، حرف زد ... ولی از مرگ باید به عنوان یه مرحله از حیات یاد کرد، مرگ هم یه سیر تکاملی انسانه ، مرگ راه فرار از مشکلات نیست کسی که میخواد برای فرار ازمشکلات بمیره مشکلاتش رو هم با خودش می بره ، نه این که از دست اونا خلاص میشه!!!
چرا فکر می کنید اینقدر مشکلاتتون بزرگه ، باور کنید همه مشکل دارن اما نحوه برخوردشون با مشکلات فرق داره ، اصلا انسان در سختی آفریده شده ، برای دست و پنجه نرم کردن با مشکلات ...
آقا مسعود ، یه نکته جالب تو حرفاتون وجود داره اونم این که گفتید یکی از دلایل زندگیتون تولد یه بچه است ، می دونید این یعنی چی؟ یعنی این که زندگی هنوز هم برای شما دوست داشتنیه (لااقل من این جوری فکر میکنم،بگید که اشتباه نمیکنم!!!)
اما جواب سوالات :
آره از مرگ می ترسم دلیلش هم این که، خوب زندگی نکردم.
من آدم خوش بینی هستم ، امیدوارم90-100 ساله بشم !!! شاید هم رکوردی ، چیزی شکستیم، خدا رو چی دیدین!!!
اگه قراره آدم بشم ، خدمتی به خلق خدا بکنم دوست دارم بیشتر تواین دنیا بمونم اما اگه قراره از این که هست بدتر بشم همینش هم زیاده.
 بهشتی یا جهنمی ؟ لطف خدا بیشتر از جرم ماست
آمادگی که اصلا ولی کاری از دستم برنمیاد باید با جناب ملک الموت برم دیگه
فکر نکنم زیاد باشه ، به چیز خاصی دلبسته نیستم فقط از خدا میخوام اگه من مردم به مامانم صبر بده، فقط نگران مامانمم
خیلی ، مگه میشه آدم به این اتفاق مهم فکر نکنه .

شنبه 12/10/1388 - 15:18 - 0 تشکر 173740

والله بهشتی جهنمیش و نمیدونم، فقط همین و میخوام که خدا بخیر بگذرونه بهم.

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
يکشنبه 13/10/1388 - 0:10 - 0 تشکر 173867

سلامی به روشنی و گرمی روز از سوی شب تاریک و سرد!!

سلام دوستان

ممنون از همگی برای ارسال نظرها...

سیب سرخ: خوب اینم یه حرفیه!!! هرکسی یه نظری داره دیگه...

سایه: سایه جون بابا به زندگی و دور و برت دقت کن امید خودش میاد.... به آخر این پیام توجه کن!!!!

شاداسما: ممنون از ارسال نظرت و همکاری با تاپیک

الما 2009: ممنون واسه پیامت ولی نوبت جوابت!!!::: من خودم صراحتا اعلام کردم دلیلم از قعر ناامیدی هامه!!!!! شما درست میگین... باید نگاهی ظریف و دقیقتر داشت... ولی!!! همین یکی خیلی کمه واسه من!!!!

سروش دهکده: ممنون از پیامت.. ولی یه نصیحت!!!!:::: همیشه تو زندگی حساب شده جلو برو و حساب کارت دستت باشه تا موفق شی!!! یعنی جمع و تفریق کن و حداقل ببین خوبی هات بیشتره یا بدی هات تا اگه خوبیهات بیشتره که ادامه بدی ولی اگه خدای ناکرده بدیت بیشتره مسیر زندگیت رو عوض کنی دیگه!!!

یه چند تا پیام کوتاه ( خداییش اسم " پیام کوتاه" خیلی بلنده ها!!!) برام رسید که باحال بودن گفتم بگم:

If you persue happiness it will elude you but if you focus on your family, your friends,the needs of others, your work and doing your very best you can, happiness will persue you!!!

جواب من این بود: Maybe vice versa!!!!

ترجمه اینه که:" اگر شما دنبال شادی بگردید شادی از شما دور میشه و شما رو ترد میکنه ولی اگر شما روی خانوادتان، دوستانتان، نیازهای دیگران و کار خودتان تمرکز کنید و بهترین تلاشتان را بکنید که بهترین کار را انجام دهید، شادی شما را همراهی و تعقیب می کند!!!"

منم گفتم: شایدم برعکس!!!!

و اما پیام دیگر این بود که:

We never get what we want, we never want what we get

we never have what we like, we never like what we have

still we live, still we love, still we hope, this is life!!!

و ترجمش اینه که:" ما هیچ وقت چیزی را که می خواهیم بدست نمی آوریم، ما هیچ وقت نمی خواهیم آنچه را که داریم!!

ما هیچ وقت چیزی را دوست داریم نداریم، ما هیچ وقت چیزی را که داریم دوست نداریم!!!! 

هنوز ما زندگی می کنیم، هنوز ما عشق می ورزیم، هنوز ما امیدواریم، این زندگیست!!!!"

در پایان باید بگم که با هردوی این دو پیام به صورت 50% موافقم!!! فعلا که نفسی می کشم!!! تا بعد که خواهد دانست!!!!

سایه جون بهت بگم که(اینی که الان می خواهم بگم قبلا جایی خوندم ولی 100% موافقم باهاش!!) این موقعیتی که الان تو در آن قرار داری و فکر می کنی بدترین موقعیت است، آرزوی هزاران نفر دیگست!!!! تو خوشبختی!! تو خوش شانسی!!! باور کن که راست می گم!!! به خدا الان دارم به حالت غبطه می خورم!!! یاد سال های قبل افتادم!! یاد دوستام!!! کاشکی الان اونجا بودم!!!! امیدوار باش!!!

می بینی؟؟؟؟ این موقع شب فقط به خاطر شما و پاسخ به تمامی مباحث بیدارم!!! البته من کلا شبا بیدارم!!!!! معمولا تا 3.5 تا 4 صبح!!! بعد می خوابم تا 7 و بعد ادامه زندگی!!! عصرها هم حدود 1.5 تا 2 ساعت خوابم... پس منتی نیست!!!! 

MasOud RaD, tHe adVisor MaN!!!!! 

PATH OF SUCCESS: TO REACH TO A BRIGHT FUTURE YOU HAVE TO TAKE YOUR WORKS SERIOUSLY AND ONLY CONSENTRATE ON BRIGHT SIDES OF ALL SUBJECTS ALSO YOU HAVE TO DETERMINE YOUR GOALS & START AS SOON AS POSSIBLE  .

يکشنبه 13/10/1388 - 17:58 - 0 تشکر 173988

سلام داداش

و سلام به بقیه ی دوستان

از همتون ممنونم که ان قدر دلداری میدین 

shadasma به خدا من بدم نمیاد اهنگ شادی بزنم دیدین که چن وقت پیش داشتم بر می گشتم اما ..........

alma_2009
 باور کنین من تا چن وقت پیش اینجوری نبودم داشتم با مشکل تنهایی و دلتنگی و غربتم کنار می اومدم

اما یه خنجر قلبمو پاره کرد یه خنجر خیانت که از پشت به من زدن برام قابل باور نبود نزدیکترین دوستم بهم از پشت خنجر زد .

و داداشم masoud_rad
واقعا ممنونم که تا اون موقع نشستین و چرت و پرتای من خوندین با این حرفاایی که میزنین دلم گرم میشه اما تو رو خدا شما قضاوت کنین من اینجا غریب دلم تنگ قلبم شکسته حالا اومدم با اینا کنار بیام  با بچه های تبیان بیشتر انس بگیرم

اون وقت تو همین موقع یکی از بچه ها که خیلی بهش نزدیکم تو دنیای واقعی بهم خیانت کردوقتی اومدم با بودن در کنار

 تبیانی ها زخم دلمو شست و شو بدم انبوهی از اعتراضات از چندین تبیانی به ایمیلم ارسال شده بود .............

که همه رو اگر بزاریم کنار این یه حرف بد جوری داغونم کرد که اتفاقا چند نفر هم تاییدش کرده بودن: سایه تو خیلی ناز میکنی

و تاپیک خداحافظیت هم راهی بود برای جلب کردن توجه ها به خودت ای لوس بازی هات داره حال همه رو بهم میزنه چرا همون موقع نرفتی وما رو راحت نکردی.......................................

خیلی حرفها که به دور از ادب بود برایم نوشتند که جایز نیس اینجا بگم

با وجود این حرف ها نمیخواستم اینجا حرفی بزنم اما محبت برادر و بقیه و  حرف هاشون باعث شد که برای به جا اوردن رسم ادب جواب بدم 

من معذرت میخوام که با این طومار بلند چشم هاتون رو خسته کردم ولی من تصمیم ندارم بمیرم دیگه ..........

خدانگهدار سایه ای پر از اشک و اه


و من چه کودکانه
خاکستر سرد زمان را
به اميد سايه اي بر ديوارها
به پرواز مي خواندم 

يکشنبه 13/10/1388 - 19:7 - 0 تشکر 174007

به نام خدا

سلام

سایه جان من قضیه ی برگشتنت رو نمیدونم :( در کل از همه چی بی خبرم :)

اما حالا اگه قضیه ی برگشتنت جور نشده حتما خیرو مصلحتی توش بوده

بعدشم خدا مارو افریده که تو این دنیا زندگی کنیم نه تا این که با مشکلات مواجه شدیم ارزوی مرگ کنیم

جناب مسعود راد باید بگم که خدا هرکی رو بیشتر دوست داره بیشتر بهش مشکل میده پس بدونید حتما خدا خیلی دوستتون داره که مشکلاتی رو جلوی راهتون میزاره که با توجه به تاپیکی که قبلا زدید من فکر نمیکنم این چیزا مشکلات باشن :)

بعدشم از کجا معلوم که بمیریم وضعمون بهتراز این که هست بشه ؟؟اگه مردیم و از خدا خواستیم بازم به دنیا برگردیم که مطمئنا همچین تقاضایی میکنیم اونوقت چی ؟؟

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد * نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهدساخت *

 ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد * به دست کودکی گستاخ و بازیگوش*

و او یکریزو پی در پی دم گرم و چموش خویش را بفشارد برگلویم سخت * و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد *

بدین سان بشکند در من * سکوت مرگبارم را ......

 ***دکتر علی شریعتی ***

پنج شنبه 17/10/1388 - 21:51 - 0 تشکر 174742

سلام به همه دوستان

بروبچ معذرت خواهی می کنم که نمی تونم زود به زود بیام چون سرم شلوغه شدید!!!! این دانشگاه هم شده یه بدبختی واسه من!!!( امتحانت پایان ترم و...) !!! البته بگم که من از این ایرونی های اصیل هستم!!!! یعنی نمی خونم و نمی خونم و حتی تو فرجه ها هم نمی خونم و دقیقا شب امتحان تمام کتاب رو به بدبختی تا یه نیم ساعت قبل از امتحان می خونم!!!!! البته توهین به جنابان درس خون نشه هااااا!!!!

 سایه جون عزیز تو هم مثه خواهرم!!!! چی بگم؟؟؟؟ داستان منو خودت بهتر می دونی!!!! هر جور خیانتی باشه از خیانت رفیق من که بدتر نیست که!!!!! حالا من عاشق بچشم!!!! منتظرم دنیا بیاد!!!! تو هم گذشت داشته باش!!! در ثانی هر کسی نظری داره دیگه!!!! یکی به موضوعات سطحی نگاه می کنه چون تا حالا همچین مشکلی نداشته!!! یکی منطقی نگاه میکنه چون اگه همچین مشکلی نداشته اطرافیان نزدیکش داشتن!!!! و یکی عمقی نگاه می کنه چون خودش چنین مشکلی رو داشته!!! پس زود از دست کسی ناراحت نشو!!!!! نمی دونم چرا همیشه ما به جنبه بد مسائل نگاه می کنیم!!!!! چرا اونهایی رو نمی بینی که باهات همدردی کردن و ازت دل جویی کردن؟؟؟؟؟ نظرات بد بیشتر بو یا خوب؟؟؟؟ همیشه حتی از هر بدی جنبه ی خوبش رو نگاه کن!!! مثلا گرچه مار یه حیوان خطرناکه ولی سم مار برای خودش خطرناک نیست که هیچ، براش یه نعمته!!!!( اگه مثالم چرت و پرته که هست، گیر نده!!! این یه نمونه دلداریه!!!)!!!!!!!!

این تنها کاری بود که از دستم بر می اومد!!!! انشالله کارای برگشتت هم درست میشه و برمیگردی به وطن!!! عاشق این کلمه هستم!!!! وطن!! خوب سرت رو درد آوردم!!!!!

شاداسما جون!!!!! عزیز اگه بیتش رو میذاشتی بهتر بود شایده بیته یه کاری می کرد!!! فکر کنم یه چیزی تو این مایه هاست!!!::: جام بلا بیشترش می دهند!!!! یادم نیست درست!!! مصرع اولش رو یادم نیست به کل!!!!( مخم چلوصافیه!!!) ولی یه سوال!!!::: چرا خدا منو بین این همه آدم گیر آورده که دوستم داشته باشه؟؟؟؟ این که میشه دوستی خاله خرسه!!!! اگه مشکلی هست مطمئننا خطایی از من سرزده و خدا می خواد تنبیهم کنه!!!! اعتقاد من که اینه!!! از طرفی، میشه لطف کنین بگین در مورد کدوم تاپیک حرف می زنین؟؟؟؟؟ ثالثا از قدیم گفتن:کسی که حسابش پاکه....( بقیش رو بلد نیستم!!!! مخم چلوصافیه!!!) تا اونجایی که من میدونم حسابم پاکه پاکه!!! حداکثرش 2-3 سال جهنم واسم میبرن بعد آزاد میشم!!!! اونم اگر بدی کرده باشم که ندونم!!!! اگه خدا خواست بلیط برگشت بده یادم میمونه که بگم بده به تو!!!! معلومه که خیلی بهش نیاز داری هنوز نرفته!!!!! شما که این قدر می ترسی و مطمئنی که تقاضای برگشت می کنی، برو توبه کن از بدی هات و صراط مستقیم رو پیشه کن!!!!!!( طنز گفتم!!! امیدوارم که ناراحت نشی!!)

MasOud RaD, tHe RespOnsiBlE MaN

PATH OF SUCCESS: TO REACH TO A BRIGHT FUTURE YOU HAVE TO TAKE YOUR WORKS SERIOUSLY AND ONLY CONSENTRATE ON BRIGHT SIDES OF ALL SUBJECTS ALSO YOU HAVE TO DETERMINE YOUR GOALS & START AS SOON AS POSSIBLE  .

شنبه 19/10/1388 - 13:32 - 0 تشکر 175020

سلام به دداش مهربون

میدونی من الان دارم گریه میکنم و پاسخ میدم ، می دونی چرا؟ اخه شما که اون قدر اشنا نیستی این جوری با من تا میکنین و همیشه راهنماییم میکنین و دستم رو تو مشکلات میگیرین ....اما یکی که از چشام بیشتر بهش اعتماد داشتم یکی که بهم خیلی نزدیک بود خنجر توی قلبم فرو کرد ........

یه خیانتی بدتر از اونی که به شما شده ولی نمیتونم بگم ...از بچگی همین جوری بودم هر چی داشتم ریختم تو خودم شما ها اولین کسایی هستین که احساسات قلبیم رو بهتون گفتم .

من کاری به اونایی که تو تبیان بهم توهین کردن ندارم از اون گذشتم واگذارشون کردم به خدا ............

شما فکر میکنین من فقط به بدی های بعضی بچه ها نگاه کردم نه باور کنین اگه به دوستا و برادرایی مث شما نیگا نمیکردم تا الان رفته بودم از تبیان من یه تصمیمی گرفتم میخوام از این به بعد دیگه به مشکلات فک نکنم

همین جا از همه ی دوستان میخوام که دیگه نه منو یاد مشکلاتم بندازن نه دیگه از این که تو خارج زندگی میکنم صحبتی بکنن به خدا نمیخوام دستور بدم فقط خواهشه

حالا نظر شما درباره ی این تصمیم من چیه؟؟؟؟؟؟؟

از دعایی که واسه برگشتنم کردین ممنون ، از مثال های جالبتون ممنون ، از همه چیز به خاطر همه ی حرفایی که باعث شدن من امیدوار بشم ممنونم

راستی امیدوارم امتحانات رو به خوبی بدین .....................

با تشکر سایه ی امیدوار

همین الان میرم وامضام رو هم تغییر میدم و با یه امضای پر از امید میام .....................

فعلا خداحافظ


و من چه کودکانه
خاکستر سرد زمان را
به اميد سايه اي بر ديوارها
به پرواز مي خواندم 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.