بسم الله
سلام بر دوستان عزیز
نظر به اینكه از اول دوره تا حال قرار بود متن های طنزمون رو قرار بدیم تا توسط بقیه نقد بشه ولی این كار انجام نشد!!!! لذا گفتم حداقل این آخر دوره ، آخرین مطلب طنزمون رو كه همون طنز مطبوعاتی بود بذاریم برای نقد بواسطه ی بقیه ی اعضا
منتظر متن ها و نقد هاتون هستم
این هم متن من :
توضیح 1: شخصیت مرحوم اخوی كاملا خیالی (!) و ساخته و پرداخته ی ذهن نگارنده است
توضیح 2:این متن رو پس از شنیدن خبر فرار كردن شهرام جزایریدر ذم نیروی انتظامی و قوه ی قضاییه نوشتم : از سری شرح احوال مرحوم اخوی است !!
خبر :
اختصاصی فارس- فوری//
شهرام جزایری فرار كرد
خبرگزاری فارس: شهرام جزایری از زندان فرار كرد وگفته می شود به خارج از كشور رفته است.
اندر افاضات مرحوم اخوی(علیه و علی آلاف امثاله آلاف ... و...)!!!
به قول یکی از مرافقانو دوستان مرحوم و مفقود! ما:
یک زبان دارم ،دو تا دندان لق میزنم تا می توانم* حرف حق
بابُ المُحالات
اندر احوالات مرحوم اخوی ما گفته اند که چونایشان را به سن جوانی رسید،آماده ساختند جهت اجباری.پس ایشان را سر بتراشیدند وجامه ی سربازی به تن همی کردندی و روانه دیهی در ناکجاآباد
...و ایشان هم بسوختی و بساختی تا آن که در یوم آخر خدمت،سارقی ر ِندبه جناب ایشان همی دادندی که او را به نظمیه ببرند...
پس ایشان سارق را در غل همی کردندی وببردندی،تا آن که در میانه ی راه سارق مرحوم اخوی را گفته که مرا جرمی بزرگ افتادهو چون به زندان روم مرا حبسی طویل در پیش باشد و رهایی از آن نتوان! که چون بهزندان درآیم در آنجا هفت بار بَل کم هشت بار!! کفن بپوسانم و فسیل گردم و در غم وحسرت دیدار دوباره ی اهل و عیال جان به جان آفرین همی سپارمی!!!!!
پس احوال مباک جناب اخوی فقید ما را مضمحلکردندی و هر دو بر سر این غم بزرگ! بسیار گریستندی
و جناب ایشان بر حال وی دل بسوزاندی و سارق رابه جهت تجدید دیدار اهل و عیال و خداحافظی ِ آخر به خانه بردندی ... سارق متعهدشدی که دیدار اهل و عیال لختی بیش نباشد و پس از آن بهمراه اخوی ما به نظمیهبرفتندی!!پس در خانه شد و جناب مکرم اخوی ما بر سر ِ در منتظر بودی تا آن که ساعتیبگذشت و خبری از وی نشد! وچون حضرت ایشان به اندرون خانه رفتندی ملتفت گشتندی کهجناب سارق ترک تعهد همی کردی و گریختی!!!
به جهت شجاعت و لیاقت ِ مرحوم اخوی،ایشان را چندماهی اضافه خدمت کردندی! تا از وجود ایشان بیشتر استفاده همی کنند!!!!.....
از قضا در آخرین روزهای اضافه خدمت! ایشان راسارقی دادندی تا او را به نظمیه ببرند! و از ایشان نقل کرده اند که چون نیک نگریستآهی کشید که چقدر این دنیا کوچک است!آری سارق همان سارق بود!!! در راه نظمیهبرفتندی که بار دگر سارق ابراز استیصال و سیه بختی کرد و تمنای دیدار اهل و عیالهمی کردندی که مرا رخصت دهید آخرین خداحافظی را از ایشان به عمل آورم، و جنابزیرک!اخوی ما (با IQی49 توضیح نگارنده:دقتشود این IQدر آن سالهای دور خیلیبوده!!!)که یک بار تجربه ی بدعهدی ِ ایام! و حیلت سارق را داشتندی او را همیگفتندی"که این بار فریب مکر تو را نخواهم خوردن همی واین بار خود به جای توخداحافظی ات را به گوش اهل و عیال خواهم رساند!!"پس این بار سارق را بر سر ِدر بگذاشتی و به داخل رفتندی و........
و اندر باب زیرکی و دهای فراوان اخوی ما نقل هابسیا گفته اند که از آن جمله شیخُنا مَشَنگ السلطنه در وصف ایشان فرمود:که ایشان(مرحوم اخوی ما) از نوادر!!! است و تا کنون کسی چون ایشان ظهور نکرده و احتمالاًظهور نخواهد کرد!! ونیز من بعد این ماجرا در اکرام مقام ایشان همی فرمود:هذا شیٌعُجاب!!!
اینها را از این جهت گفتیم که گمان می کردیماخوی ما در نبوغ و درایت بی همتا باشد! تا آن که ... دوش داشتیم اخبار شیرین!! 20 ونیم را استماع می کردیم ،خبری شنیدیم که حالمان را دگرگون ساخت وآن اینکه سارقیکه همراه محافظان به سوی خانه روان بوده با اغفال ایشان گریخت!!!
وما را در دل تردید افتادی که آیا مرحوم اخوی مامقام بلا معارض! خود را به دیگری واگذار کرده یا اشکال از خبر است!!!!!!!! و پس ازتامل بسیار به این نتیجه رسیدیم که بهتر است!! باور کنیم که برای اخوی ما همتاییپیدا شده است نه....
والسلام علی من التبع هذا میرزا قلم الدوله
* می گذارند!