• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 3735)
شنبه 12/8/1386 - 0:4 -0 تشکر 16239
قرآن قرن 21

سلام

نمی دونم می دونید یا نه چون این یک بحث جدید نیست اما گفتم بگم تا برای کسانی که نمی دونن گفته باشم و برای اونها که می دونن یادآوری و البته تلنگر.

واون اینکه آیا قضیه قرآن قرن 21 یا فرقان الحق رو شنیدین یا نه؟

 

 

البته من دوباره به اینجا سر می زنم واگر دیدم هیچکس چیزی نشنیده یا نگفته خودم یه چیزهایی اضافه می کنم پس حتما(حتی اگه چیزی نمی دونید) یه چیزی بنویسید تا من دفعه بعد سرفرصت که سری زدم بدونم که این موضوع مهمه ودلم بیاد که یه چیزهایی اضافه کنم

اینها رو نوشتم برای بیداری بیشتر و البته ...

پس فعلا

اگه شنیدین که یه چیزهایی بگین واگر نشنیدین اول گوش کنید و بعد یه چیزهایی بگین

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
چهارشنبه 23/8/1386 - 13:42 - 0 تشکر 16836

سلام به تمامی دوستان از کوچیک تا بزرگ

بازم منم. دوباره اومدم تا ادامه مطالب قبلی رو بذارم ،واین هم ادامه مطلب...

ریشه یابی

پيش از آنكه به جزئيات بيشتر و تحليلي جامع تر از اين توطئه ي احمقانه بپردازيم لازم است اين نكته بيان شود كه همواره و در طول تا ريخ پرفراز و نشيب بشريت ، معاندان و مخالفان اديان الهي با ترفندهاي گوناگون سعي در خاموشي نداي حق و براندازي و اضمحلال حركت هاي حق جويانه و ظلم ستيزانه ي پيام آوران الهي داشته اند .

قرآن در جاي جاي خود، به افشاي انواع اين تو طئه ها و شيوه ها پرداخته است. اما در اين ميان، عمده ترين و آخرين راه حل مخالفان را ابتدا كشتار ، جنگ و ترور و سپس تحريف حقايق مي شمارد.

جالب است كه قرآن كريم اين دو شيوه، يعني كشتار و تحريف را بيش از همه به بني اسرائيل نسبت مي دهد؛ چنان كه گويي اينان حرفه اي ترين و كار آزموده ترين دشمنان در اين نوع ستیزه جویی ها بوده اند.

قرآن كريم در بيان شيوه ی اول يعني خونريزي و قتل پيامبران خدا و پيروانشان، درباره ی بني اسرائيل مي فرما يد:

... و ضربت عليهم الذلة و المسكنة و باؤوا بغضب من الله ذلك بأنهم كانوا يكفرون بآيات الله و يقتلون النبيين بغير الحق ذلك بما عصوا و كانوا يعتدون (بقره / ۶۱)

یعنی: بر آنان خواری و ذلت مقرر گردید و به خشم خداوند گرفتار آمدند. زیرا به آیات خدا کفر می ورزیدند و پیامبران را به ناحق می کشتند. این به خاطر آن بود که نا فرمانی کردند و ستمکاری پیشه می ساختند.

و لقد آتينا موسي الكتاب و قفينا من بعده بالرسل و آتينا عيسي بن مريم البينات و ايدناه بروح القدس افكلما جائكم رسول بما لا تهوي انفسكم استكبرتم ففريقاً كذبتم و فريقاً تقتلون ( بقره / ۸۷ )

یعنی: به موسی کتاب (تورات) دادیم و پیامبرانی بعد از او فرستادیم و به عیسی حجت های روشن دادیم و او را به وسیله ی روح القدس تائید کردیم. آیا هر پیامبری که از طرف خدا چیزی بیاورد که هوای نفس شما نمی پسندد گروهی از آنان را تکذیب و گروهی دیگر را به قتل می رسانید؟

و اذا قيل لهم آمنوا بما انزل الله قالوا نؤمن بما أنزل علينا و يكفرون بما ورائه و هو الحق مصدقاً لما معهم قل فلم تقتلون انبياء الله من قبل ان كنتم مومنين ( بقره / ۹۱ )

یعنی: و چون به آنان یهودیان گفته شد به آنچه خدا نازل کرده ایمان بیاورید گفتند ما به آنچه بر خودمان نازل شده ایمان می آوریم و ـ از این رو ـ به آنچه بعد از تورات آمده (قرآن) که حق است کفر می ورزند در حالی که ـ قرآن ـ کتاب آنان را تصدیق می کند. بگو ـ اگر به تورات ایمان دارید ـ پس چرا پیامبران را می کشتید؟

فبما نقضهم ميثاقهم و كفرهم بآيات الله و قتلهم الانبياء بغيرحق... ( نساء / ۱۵۵ )

یعنی: به خاطر پیمان شکنی آنان و کفر ورزیدن به آیات خدا و کشتن پیامبران ...

و در ادامه ي همين آيات، به اعتراف بني اسرائيل به قتل حضرت مسيح عليه السلام اشاره مي كند. هر چند كه از نظر قرآن آن حضرت كشته نشده است و آنكس را كه بر صليب كشيده اند، فردي شبيه وي بوده است. اما یهودیان بر این باورند که آنان آن حضرت را کشتند و به صراحت قتل او را به گردن می گیرند .

و بكفرهم و قولهم علي مريم بهتاناً عظيماً و قولهم انا قتلنا المسيح عيسي بن مريم رسول الله وما قتلوه وما صلبوه و لكن شبه لهم وما قتلوه يقينا (نساء / ۱۵۶ و ۱۵۷ )

یعنی: به خاطر کفر ورزیدن آنان و بهتان بزرگی که به مریم زدند و نیز گفته ی ایشان که مسیح عیسی بن مربم رسول خدا را کشتیم در صوورتی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند ولی امر بر آنان مشتبه شده... و به یقین او را نکشته اند .

و در آياتي از سوري مباركه غافر، به رسالت موسي مي پردازد و مقاومت بني اسرائيل را در برابر وي به تصوير مي كشد:

فلما جائهم بالحق من عندنا قالوا اقتلوا ابناء الذين آمنوا معه و استحيوا نسائهم .. ( غافر /۲۵)

یعنی: چون (موسی) حق را از ناحیه ی ما بر آنان عرضه کرد گفتند فرزندان کسانی را که با وی ایمان آورده اند بکشید و زنانشان را زنده نگه دارید ...

و پس از آن نظر فرعون را براي كشتن رهبر مؤمنان یعنی حضرت موسي نقل می کند:

و قال فرعون ذورني اقتل موسي وليدع ربه اني اخاف ان يبدل دينكم ( غافر / ۲۶ )

یعنی: فرعون گفت بگذارید من موسی را بکشم و ـ بگذارید ـ او خدایش را بخواند. من از آن می ترسم که دین شما را تغییر دهد ...

و آنگاه به اعتراض مؤمن آل فرعون اشاره مي كند:

و قال رجل مؤمن من آل فرعون يكتم ايمانه أتقتلون رجلاُ أن يقول ربي الله و قد جائكم بالبينات من ربكم ( غافر / ۲۸)

یعنی: و مرد با ایمانی از فرعونیان که ایمانش را پنهان می کرد گفت آیا کسی را به جرم اینکه می گوید الله پروردگار من است می کشید در حالی که برای شما دلایل روشنی از ناحیه ی پروردگارتان آورده است ...

اما شيوه ي دوم و خطرناك تري را كه قرآن بدان توجه مي دهد و پرده از آن بر مي دارد، موضوع تحريف، واژگون كردن حقايق و آميختن حق و باطل است.

يعني از آنجا كه كشتن پيامبران و پيروان آنها تأثيري در كنترل حق طلبي آنان نداشت و اتفاقاً بر مبناي اصل پيروزي خون بر شمشير و بيدارتر شدن ملت ها، موجب شعله ورتر شدن شعله ی نهضت هاي الهي مي گشت، توطئه ی تحريف واردميدان مي شد. شيوه اي كه دين خدا و حقايق رباني چنان با باطل و اهواي شيطاني در هم مي آميخت كه ديگر جز پوسته اي از دين حقيقي باقي نمي ماند و در نتیجه، خداي متعال براي هدايت مردم، از نو رسولي جديد و آئيني جديد به سوي مردم روانه مي كرد.

يا أیها الرسول لايحزنك الذين يسارعون في الكفر من الذين قالوا آمنا بأفواههم و لم یؤمن قلوبهم من الذين هادوا سماعون للكذب سماعون لقوم آخرين لم يأتوك يحرفون الكلم من بعد مواضعه .. ( مائده / ۴۱ )

یعنی: ای پیامبر تو را غمگین نکند ـ رفتار ـ آنان که به سوی کفر می شتابند و گروهی که به زبان گفتند ایمان آوردیم ولی دلهایشان ایمان نیاورده است و همین طور یهودیان که سخن دروغ و سخن کسانی که نزد تو نیامده اند (ایمان نیاورده اند) را گوش می دهند که کلام خدا را پس از استقرار آن، تحریف و تبدیل می کنند...

در سوره ی بقره پس از يادآوري بهانه هاي بني اسرائيل در پيروي از دستور خداوند

متعال، خطاب به مؤمنان مي فرمايد:

أفتطمعون أن يؤمنوا لكم و قد كان فريق منهم يسمعون كلام الله ثم يحرفونه من بعد ما عقلوه و هم يعلمون ( بقره / ۷۵ )

یعنی: آیا انتظار دارید که آنان به شما ایمان بیاورند در حالی که گروهی از ایشان کلام خدا را می شنیدند و با اینکه آنها را فهمیده بودند با آگاهی تحریف می کردند.

و درچند آيه ي بعد ادامه مي دهد:

فويل للذين يكتبون الكتاب بأيديهم ثم يقولون هذا من عندالله ليشتروا به ثمناُ قليلاً فويل لهم مما كتبت أيديهم و ويل لهم مما يكسبون ( بقره / ۷۹ )

یعنی: پس وای بر کسانی که کتابی به دست خود می نویسند و آنگاه می گویند این از ناحیه ی خداست تا آن را به قیمتی ناچیز بفروشند پس وای بر آن ها به خاطر آنچه نوشتند و وای بر آنها از آنچه به دست می آورند.

و باز در سوره ي بقره پس از ياد آوري نعمت هاي الهي به بني اسرائيل مي فرمايد:

و لا تلبسوا الحق بالباطل و تكتموا الحق و انتم تعلمون ( بقره / ۴۲ )

یعنی: و حق را با باطل مشتبه نکنید تا حقیقت را بپوشانید در حالی که به حق بودن آن واقف هستید.

و ان منهم لفریقاً یلوون السنتهم بالکتاب لتحسبوه من الکتاب و ما هو من الکتاب و یقولون هو من عند الله و ما هو من عند الله و یقولون علی الله الکذب و هم یعلمون ( آل عمران / ۷۸۷ )

یعنی: همانا برخی از اهل کتاب، کتاب را ـ به نفع خود ـ تحریف می کنند و به عنوان کتاب خدا می خوانند در حالی که از کتاب نیست. و می گویند این از جانب خدا نازل شدهاست، در صورتی که چنین نیست. و با آنکه ـ به کرده ی خود آگاهی دارند _ به خدا دروغ می بندند.

اذا خذ الله ميثاق الذين اوتوا الكتاب لتبيننه للناس و لا تكتمونه فنبذوه وراء ظهورهم و اشتروا به ثمناً قليلاً فبئس ما يشترون ( آل عمران / ۱۸۷ )

یعنی: چون خداوند از کسانی که کتاب به آنها داده شده پیمان گرفت که آن را برای مردم بیان کنید و پنهانش نکنید، پس آن را پشت سر انداختند و به بهای ناچیزی فروختند و چه بد معامله کردند.

 از نگارینا عزیز بازهم ممنون که توجهی به این متن دارند.

خانم ها و آقایونی که میاید و این مطلب رو می خوند، شمارا به خدا یه چیزی به عنوان پاسخ بنویسید،هرچه قدر هم کوتاه حتی چند نقطه خشک و خالی ،باعث دلگرمی من برای ادامه این بحثه.

تا دفعه بعد خدانگهدارتان

مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
چهارشنبه 30/8/1386 - 1:34 - 0 تشکر 17208

سلام به همه ، چه اتفاقی ویا از روی اشتباه از اینجا رد شدن وچه اونایی که اصلا از اینجا بی خبرن

نمی دونم چی بگم، والا فکر نمی کردم این بحث اینقدر بی اهمیت باشه، ولی مثل همیشه اشتباه کردم.این آخرین مطلب من در این بحثه (البته برای تازگی داغ دید و بازدیدی از دور دارم تا ببینم چی می شه)وبرای اینکه اگه احیانا کسی بعد اندی هوس کرد یه نگاهی به این مطلب بیاندازه ،این مطالب ناقص نباشه ، آخر بحث رو اول می یارم و از سایر قسمت ها می گذرم. در هر صورت خیلی سخت گذشت اما خیلی هم خوش گذشت( فکر کنم).هرجا رفتم و هرجور که بفکرم رسید برای این مبحث تبلیغ کردم ولی نشد که نشد... خوب،قطعا خدا همونطور که گفته می تونه از قرآنش محافظت کنه اما خواستم منم یه گوشه ای باشم که مثل اینکه نمی خواد.

خیله خوب اینم از سخن آخر...

سخن آخر

گفتنی است که غالب کشورهای اسلامی با بی تفاوتی از کنار این موضوع گذشته و نسبت به آن حساسیتی به خرج نداده اند. شاید این بی تفاوتی یا عدم حساسیت، به خاطر بی اهمیت انگاشتن و اطمینان به بی تأثیر یودن آن باشد که خدای متعال در باره ی قرآن کریم فرمود: " انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون " ( حجر / ۹ ) و شاید به خاطر پرهیز از حساس کردن دیگرانی که از آن اطلاعی ندارند باشد که مبادا هر گونه واکنشی، موجب توجه بیشتر مردم و ترویج ناخواسته ی آن باشد.

اما آیا جای این سؤال وجود ندارد که اگر نماد ملی یکی از این کشورها و یا نقشه ی جغرافیایی آن و ... در یک گوشه ی جهان ــ حتی توسط مؤسسه های غیر رسمی و غیر دولتی ــ مورد خدشه قرار می گرفت، چنین سکوتی روا شمرده می شد؟ اگر یک نشریه ی محلی در دور دست ترین نقاط عالم به یکی از مقامات این کشورها توهینی می کرد، آیا باز هم موضوع به همین راحتی مسکوت می ماند؟

آیا اطمینان به وعده ی خدا مبنی بر حراست و پاسداری از قرآن کریم، می تواند توجیه گر سکوت مسلمانان باشد؟ اگر چنین است مگر وقتی پرچم یک کشوری دستخوش تغییراتی در یک کشور دیگر و توسط سازمان های غیر رسمی می شود، تأثیری در اصل پرچم دارد؟ پس چرا تمام دستگاه دیپلماسی آن کشور به کار می افتد و تا طرف مقابل را به عذر خواهی رسمی واندارد، آرام نمی گیرد؟

اگر هر حرفی، اهمیت پاسخ دادن و موضع گرفتن ندارد، پس چرا امام راحل با آن غیرت دینی و اسلامی در برابر سلمان رشدی و آیات شیطانی او موضع گرفت؟ آیا اینکه موضع امام باعث می شد تا سلمان رشدی بیشتر مطرح و مشهور شود، مانع از انجام تکلیف شرعی آن عزیز گردید؟

اگر یکی از امامان جمعه که صاحب منصب رسمی هم به حساب نمی آیند، در هر یک از کشورهای اسلامی، علیه یکی از ادیان رسمی دنیا مثلاً مسیحیت یا یهودیت، سخنی بگوید؛ آیا باور می کنیم که دنیا را علیه او و کشور متبوعش نشورانند؟

جدای از موضع گیری سیاسی که ضرورت روابط دیپلماسی کشورهای اسلامی است، اگر متفکران و اندیشمندان جوامع اسلامی به این بهانه ها سکوت پیشه کنند و به راحتی از کنار این تهاجمات فکری و فرهنگی بگذرند و نسبت به حلاجی، تحلیل و رد کردن مبانی فکری دشمنان تلاش نکنند، چه اطمینانی وجود دارد که مردم و به ویژه غالب نسل جوان ــ به عنوان جستجوگران هویتی جدید ــ با هر نسیمی به این سو و آن سو متمایل نشوند؟

نکته ی پایانی و بسیار پر اهمیت دیگر که نباید مورد غفلت قرار گیرد این است که نه تنها ما بلکه طراحان این افسانه نیز باور دارند که با این کار، نه می توانند اصل قرآن کریم را دستخوش تغییر و تحریف کنند و نه بر اندیشه و اعتقادات مسلمانان تأثیری مطلوب بگذارند و ذره ای از میزان پایبندی آنان به آموزه های دین مبین اسلام بکاهند.

اما یکی از عمده ترین هراس های آنان در کنار دغدغه هایی که از ناحیه ی مسلمانان فعلی دارند، موج شدید اسلام خواهی و گرایش غیر مسلمانان و پیروان مکاتب فکری دیگر به اسلام است. امروز ملت های مظلوم و عناصر آزادیخواه در سراسر گیتی، اسلام را به عنوان تنها راه نجات خود و تنها وسیله ی مقاومت و پیروزی بر دشمنان بشریت می شناسند و به صورت فردی و گروهی به آن روی می آورند.

بنابر این اصل اسلام و مسلمانان از یک سو و اسلام خواهی ملت های مستضعف و ستمدیده از سوی دیگر، کافران سلطه گر را چنان به وحشت انداخته است که همه ی این تلاش ها در مقابل آن ناچیز است.

در این صورت آیا می توان اعتمادکرد که با این کتاب، اسلام عزیز و متعالی را نزد دیگر ملت ها و پیروان ادیان دیگر که گوش چشمی به اسلام دارند، چنان جلوه ندهند که خود می خواهند؟

من بر این باورم که مهمترین راهبرد طراحان این توطئه، همین است. و از این روست که در تبلیغات این کتاب، آن را به عنوان پدیده ای نو در شناخت اسلام و تحت عنوان آموزه های مشترک ادیان بزرگ الهی و کتابی آسمانی برای ادیان سه گانه یعنی اسلام، یهودیت و مسیحیت معرفی کرده اند.

بنابر این به همه ی آنانی که از روی اطمینان به مصون بودن قرآن؛ و یا به خاطر بها ندادن به این کار ــ که مبادا موجب مطرح شدن بیشترش شود ــ یا از روی بی تفاوتی سکوت کرده اند، متواضعانه عرض می کنم که هدف شوم آنان هرچه باشد، چیزی نیست که ما بتوانیم دست روی دست بگذاریم و شاهد رواج بدون مقاومت این کتاب و آثار مخرب آن باشیم. اندیشمندان و دولت های اسلامی باید با عزمی دینی و ملی، حرکتی هماهنگ و جهانی را بنیاد نهند و به دفاع از کتاب آسمانی شان چنان عرصه را بر متهتکان تنگ و جهان را بر آنان سیاه کنند که نه آنان دیگر به چنین راههایی فکر کنند و نه خود، مشمول شکایت نبی اکرم در قیامت باشند که خواهد گفت:

.. یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا ( فرقان / ۳۰ )

والسلام

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
شنبه 3/9/1386 - 19:26 - 0 تشکر 17421

سلام...
چه جالب بود...
ممنونم ازتون...
چه طور من تا به حال هیچی نشنیده بودم ازش...
وای...
موفق باشید
علی یارتون
------------------------------------------
خدایا به داده و نداده ات شکر...

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
دوشنبه 5/9/1386 - 1:17 - 0 تشکر 17591

سلام

حالتون خوبه؟

از زحماتتون ممنون.اجرتون با خدا.

به نظر من هم این سکوت و پاسخ ندادن به این کار جای تعجب داره.

حالا علت چیه را نمیدونم. ولی نباید اینقدر راجع به این موضوع کوتاهی بشه. معمولا آگاه نمودن مردم در رابطه با اینگونه موضوعات و حرکتهای منافقان بهترین شیوه برای نقش بر آب کردن نقشه های شوم آنهاست. حالا چرا در این مورد موضع سکوت را اختیار کردن را نمیدونم.

ولی این موضوع چیزی نیست که بخواهیم دست رو دست بذاریم و اعتراض نکنیم.

خدا بزرگه . توکل بر خودش...

شما هم خودتون رو ناراحت نکنید از اینکه کسی این مبحث رو بخونه یا نخونه. سعی کنید هر کار و قدمی که بر میداری برای رضای خدا باشه که البته حتما هست ولی دیگه ناراحت نمیشین که کسی اومد یا نیومد.البته آدم دلش میسوزه که همچین مباحثی کمتر مورد استقبال قرار میگیره ولی چاره ای نیست.

شما اجر خودتون رو گرفتین .باقی کار رو به خدا واگذار کنید.

باز هم از اطلاعاتی که در اختیارمون قرار دادین ممنون وسپاسگذارم.

اجرتون با خدا

موفق باشید و التماس دعا

دوشنبه 5/9/1386 - 2:8 - 0 تشکر 17596

سلام

واقعا جای تشکر داره از شما به خاطر این مطلب ... خیلی جالبه والبته تاسف باره

باورم نمیشه اینقدر مردمان پست شده باشند

فقط باید گفت:

لعنت الله علی قوم الظالمین

لعنت الله علی قوم الکافرین

لعنت خدا به هر چی آدم ضد اسلام و مذهب تشیعه

التماس دعا

علی علی

آقا نمي آيي؟؟

دوشنبه 5/9/1386 - 8:49 - 0 تشکر 17598

سلام
من یه چیز بگم؟؟؟البته من کوچیک تر از اونیم که بخوام یه چیز بگم اما میگم!!

ببینید آقا مجتبی نگارینای عزیز من خودم به شخصه بحث کردن با کسی رو که چشاشو میبنده و
فقط و فقط از حرف خودش دفاع میکنه رو اشتباه میدونم...
هیچ وقت با کسی که در مقابلم گارد گرفته جبهه گیری کرده وارد بحث نمیشم اونم خصوصا در مورد مسائل دینی...
به خاطر اینکه اون ادم اصلا فکر نمیکنه و برای دفاع از حرف خودش هر حرفی رو حاضره بزنه و حتی گاهی پیش اومده برای خودم که توهینی هم شده...
خب من نمیخوام و نمیتونم ببینم کسی داره به مقدسات من توهین میکنه بنابراین اون آدمو فقط و فقط به خدا میسپارم...
و من مطمئنم(حالا نه خیلی)که این سکوت به خاطر بی توجهی و بی اهمیتی نبوده
بالاخره از بین این همه کشور و این همه مسلمان برای یکی اهمیت داشته دیگه...
من فکر میکنم جنگیدن و موضع گرفتن در مقابل این ادمها فقط و فقط باعث میشه اونا همچنان ادامه بدن...
و نمیگمم هم که سکوت کنیم و بذاریم هر ...دلشون میخواد بکنن اما به شیوه درست...
با صبر کردن و توکل کردن و درست فکر کردن و پیدا کردن بهترین شیوه برای مبارزه...
که البته این جز با وحدت جهان اسلام میسر نمیشه...
و اینکه دعا کنیم هر چه زودتر مولامون ظهور کنه ...
اللهم عجل لولیک الفرج
الهی آمین...
-------------------------------------------
بازم معذرت میخوام اگه بی ربط گفتم و اگر اشتباه میگم خوشحال میشم متوجهش بشم و اصلاحش کنم...

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
چهارشنبه 7/9/1386 - 5:6 - 0 تشکر 17760

سلام

با اینکه گفته بودم که دیگه نمی خوام مطلبی رو به این مبحث اضافه کنم ولی بخاطر لطفی که عزیزان نگارینا،یلدا عشق و کنیز امام زمان در حق من کردند باز آمدم تا مطلبی را به مبحث اضافه کنم. البته (در حقیقت من دنبال بهانه ای برای ادامه این بحث می گشتم که پاسخگویی به لطف این بزرگواران بهترین بهانه برایم است، من خودم هم علاقه به ادامه این بحث دارم.)

واین هم قسمتی دیگر از مطلب که منبع آن هم ذکر شده است؛

bidaryislamy@yahoo.com

فرقان الحق،جوك قرن 21

فرقان الحق، جوك قرن 21
به تازگي يكي از مجلات اسلامي كه در كشور كويت منتشر مي شود خبر از ظهور كتاب خطرناكي نموده كه توسط انجمن هاي تبشيري و براي مبارزه طلبي با قرآن به چاپ رسيده است.
انتشار اين قرآن دروغين كه به نام «فرقان الحق» چاپ شده توسط دو انتشارات آمريكايي به نامهاي Omega2001 و Wine press صورت گرفته است.
اين كتاب داراي مقدمه اي است از دو عضو كميسيون نشر آن به نامهاي مهدي و صفي. آنها در اين مقدمه اعلام كرده اند كه اين كتاب را براي جهان اسلام و مخصوصا اعراب نوشته اند!
كتاب ساختگي فرقان الحق از366 صفحه تشكيل شده و در قطع متوسط به چاپ رسيده است و مشتمل بر زبان عربي و انگليسي مي باشد.
مقدمه اين كتاب فراخواني است به اختلاط عقايد و آزادي اديان و مؤلفان آن گمان برده اند كه اين كتاب براي انسانهايي است كه به دنبال نور و هدايت بوده واعتقادي به تبعيض نژاد،رنگ، جنس، امت و يا دين ندارند.
در ضمن دعوت به مسيحيت تحريف شده و سه گانه پرستي بصورت آشكار در آن مشاهده مي شود.
اين كتاب شامل 77 سوره مي باشد. كه ا ز جمله اين سوره هاي ساختگي : الفاتحه – المحبة- المسيح- الثالوث- المارقين- الصلب- الزني- الماكرين- الرعاة- الانجيل- الأساطير- الكافرين- التنزيل- التحريف- الجنة- الأضحي- العبس- الشهيد.... الخ مي باشند.
در اين كتاب شيطاني، به جاي بسم الله الرحمن الرحيم با چنين عبارتي مواجه خواهيم شد:
بسم الأب الكلمة الروح الإله الأوحد... مثلث التوحيد..موحد التثليث ما تعدد.
سپس با سوره فاتحه روبرو خواهيم شد كه در واقع تقليدي است از قرآن جهت فريبكاري و به دنبال آن سوره هاي نور سپس سلام و غيره..
همچنين در سوره ساختگي سلام كه كه دستكاري در آيات قرآن مي باشد و تلفيق آن به نحوي است كه مطابق با اهداف مؤلفان اين كتاب است، به چنين دروغ پردازيهايي بر مي خوريم:
و الذين اشتروا الضلالة و أكرهوا عبادنا بالسيف ليكفروا بالحق ويؤمنوا بالباطل أولئك هم أعداء الدين القيم و أعداء عبادنا المؤمنين.
و كساني كه گمراهي را براي خويشتن خريده و بندگانمان را با شمشير مجبور كرده اند تا به حق كفر ورزند و به باطل ايمان بياورند اينان دشمنان دين استوار و دشمنان بندگان مؤمن ما هستند.
و در همين سوره بر خداوند دروغ بسته شده كه:
يا ايها الناس لقد كنتم أمواتا فأحييناكم بكلمة الإنجيل الحق... ثم نحييكم بنور الفرقان الحق.
اي انسانها ما شما را با انجيل حق زنده گردانيديم... سپس شما را با نور فرقان الحق زنده مي گردانيم.
و بدين ترتيب تحريف و دستكاري در آيات خداوند در تمامي آيات به چشم مي خورد.
سپس در افتراء بر خداوند متعال گستاخي را به نهايت رسانده و اينچنين گفته اند:
لقد افتريتم علينا كذبا بأنا حرمنا القتال في الشهرالحرام ثم نسخنا ما حرمنا فحللنا فيه قتالا كبيرا!!
يقينا كه برما دروغ بسته ايد كه ما جنگ در ماههاي حرام را حرام نموده ايم سپس ما اين حرمت را نسخ نموده و در اين ماهها جنگهاي بزرگي را حلال نموده ايم.
مي بينميم كه چگونه جنگ در ماههاي حرام را برخود حلال كرده اند و شايد مقصودشان جنگي است كه خود اخيرا در رمضان و ماههاي حرام به پاكرده اند!!
و كفر و بهتانشان را در سوره اي كه گمان كرده اند توحيد است ادامه داده و اينچنين ساخته اند:
ما كان لكم أن تجادلوا عبادنا المؤمنين في ايمانهم و تكفروهم بكفركم فسواء تجلينا واحدا أو ثلاثه أو تسعة وتسعين فلا تقولوا ما ليس لكم به من علم و إنا أعلم من ضل عن السبيل.
شما را چه كه با بندگان مان در ايمانشان به مجادله مي پردازيد و با كفر خويش آنها را كافر انگاشته ايد. زيرا براي ما فرقي ندارد كه به صورت تك يا سه يا نه و يا نود متجلي شويم پس درباره آنچه كه بدان علم نداريد سخن نگوييد و ما خود بهتر مي دانم كه چه كسي راه را گم كرده است.
و به دنبال آن به مسلمانان تهمت نفاق زده اند كه:
وقلتم آمنا بالله و بما أوتي عيسي من ربه، ثم توليتم منكرين... و من يبتغ غير ملتنا دينا فلن يقبل منه... و هذا قول المنافقين!!
و گفتيد كه به خدا و آنچه كه از سوي خدا به عيسي داده شده ايمان داريم و سپس آنرا انكار نموديد... و(سخن شما كه) هر كس كه غير از ملت ما ديني را برگزيند از او قبول نخواهد شد ... سخن منافقان است !!
اينها با اين اراجيف خود در واقع اتباع دين اسلام و سخن خداوند را انكاركرده اند كه مي فرمايد:
﴿ و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه و هو فى الاخرة من الخاسرين ﴾
(( و هر آنكه به غير از اسلام براي خويشتن ديني برگزيند از او قبول نخواهد شد و در آخرت از جمله زيانكاران مي شود)).
و در سوره صلب اينچنين گفته اند:
إنما صلبوا عيسي المسيح ابن مريم جسدا بشرا سويا و قتلوه يقينا..
براستي كه بدن عيسي بن مريم را مانند ديگر انسانها به صليب كشيدند و به طوريقين او را كشتند.
كه ردي است بر قول خداوند متعال كه مي فرمايد: ﴿ و ما قتلوه و ما صلبوه ولكن شبه لهم ﴾
((
و او را نه كشتند و نه به صليب كشيدند و ليكن كار بر آنها مشتبه شد( و متردد گرديدند كه آيا عيسي يا ديگري را كشتند و دراينباره با يكديگر اختلاف پيدا كردند)
و درسوره ثالوث گمان برده اند كه :
و نحن الله الرحمن الرحيم ثالوث فرد إله واحد لا شريك لنا في العالمين.
و ما خداوند رحمان و رحيمي هستيم.، سه گانه اي يگانه!! معبود واحدي كه شريكي در جهان براي ما نيست.
و در همين سوره با نهايت سفاهت اسماء الحسني و صفات علياي خداوند را انكارنموده اند:
إن أهل الضلا ل من عبادنا اشركوا بنا شركا عظيما فجعلونا تسعة و تسعين شريكا بصفات متضاربة و أسماء‌للانس و الجان يدعونني بها و ما أنزلنا بها من سلطان... و افتروا علينا كذبا بأنا الجبار المنتقم المهلك المتكبر المذل ، و حاشا لنا أن نتصف بإفك المفترين و نزهنا عما يصفون..
همانا اهل گمراهي از بندگان ما، به ما شركي بس بزرگ ورزيده و ما را نود و نه شريك قرار داده اند. با صفات متناقض و اسمهاي انس و جن كه مرا با آنها مي خوانند در صورتي كه هيچ دليلي از ما ندارند... و به دروغ بر ما افتراء بسته اند كه ما جبار و منتقم و هلاك كننده و متكبر و خواركننده مي باشيم و حاشا كه ما خود را به بهتان درغگويان متصف كرده باشيم و ما ازآنچه كه اينان وصف مي كنند پاك و مبراء مي باشيم.
پس بنگريد كه اين چه قراني است كه سخن خداوند عزوجل را در معجزه جاويد خويش انكار نموده كه:
﴿ و لله الأسماء الحسني فادعوه بها ﴾
((
خداوند نامهاي نيكو دارد پس او را با اين نامها بخوانيد))
و سخن خداوند عزوجل كه مي فرمايد: ﴿ هو الله الذي لا اله إلا هو الملك القدوس السلام المؤمن المهيمن العزير الجبار المتكبر سبحان الله عما يشركون ﴾
و طولي نكشيد كه اسرار سينه ها و حيله هاي درونشان را در سوره موعظه آشكارساختند.
ترسشان ازجهاد و رغبتشان در نشر فرهنگ تسليم ،‌ترس ،‌ ضعف و بردگي در سرزمينهاي اسلامي. چنين گفتند:
وزعمتم بأنا قلنا قاتلوا في سبيل الله و حرضوا المؤمنين علي القتال و ما كان القتال سبيلنا و ما كنا لنحرض المؤمنين علي القتال إن ذلك إلا تحريض شيطان رجيم لقوم مجرمين.
و گمان كرده ايد كه ما گفته ايم در راه خدا بجنگيد و مؤمنين را بر جهاد تشويق كنيد . و جهاد راه ماه نيست و ما مؤمنين را براي جهاد تشويق نمي كنيم . براستي كه اين كار مگر تشويق شيطان رانده شده براي قوم مجرم نيست.
و مي بينيم كه دشمنان خدا دست از كارهاي بيهوده خويش در مورد كتاب خدا بر نمي دارند، ولي خداوند نورش را كامل خواهد كرد ، اگر چه كافران ناراحت شوند.
و پاك و منزه است آنكه فرموده:
﴿ إنا نحن نزلنا الذكر و إنا له لحافظون ﴾
ما خود قرآن را فرستاده ايم و خود ما پاسدار آن مي باشيم

در پناه حق تعالی

مجتبی


در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
پنج شنبه 8/9/1386 - 17:34 - 0 تشکر 17872

سلام
ممنون آقا مجتبی
شما مطمئن باشید که ما خوشحال میشیم در این رابطه بیشتر بدونیم
البته برای من خیلی جالبه که عکس العمل های دو طرف رو هم بدونم...
یعنی همچنان سکوت...
اگر خبری در این رابطه به دست آوردید خوشحالم میشم بذارید که ما هم بخونیم
ما هم علاقه مندیم برای ادامه بحث...
موفق باشید
علی یارتون
-------------
خدایا به داده و نداده ات شکر...

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
پنج شنبه 8/9/1386 - 23:31 - 0 تشکر 17902

بسم الله الرحمن الرحیم

عزیزان من اطمینان کامل دارم به اینکه اگر تمام دانشمندان جهان گرد هم ایند هرگز نمی توانند قران را تحریف کنند آن کس که قران را وحی نموده آن را معجزه جاوید قرار داده و تا ابد جاوید خواهد ماند.

البته نفس سرکش هر انسان او را به ورطه سقوط می کشاند چه خوش ان کسی که راه راست را در پیش گیرد.

الهی در راه خود اول زخودم بی خود کن

                                     بی خود چو شدم زخود به خود راهم ده

 

شنبه 10/9/1386 - 0:20 - 0 تشکر 17973

سلام به همه

اینطور که معلومه خوشبختانه وشکر خدا متقاضی زیاد شده؛ برگشتم تا باز هم لطف عزیزان را پاسخ دهم( درحد توانم). حقیقت اینکه وقتی متن قبلی رو داشتم می نوشتم نازه از حرم امام رضا به خونه رسیده بودم؛ وقتی تو حرم بودم یک دفعه ( نمی دونم چرا و چطوری) یاد این مبحث افتادم، نخواستم اون دفعه اینو بگم ولی مثل اینکه امام رضا از این عملم خوششون اومده، منم اومدم تا باز هم مطلبی رو اضافه کنم به امید رضایت خدا و خلق عابد و مسلمونش.

  منبع این مطلب: www_yahova_ir.htm

هشدار آيت‌الله جوادی آملی نسبت به تحريف قرآن

گروه سياسی: آيت‌الله جوادی آملی در ديدار شماری از طلاب و اساتيد حوزه علميه بناب، نسبت به جعل و تحريف قرآن كريم هشدار داد.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) آيت‌الله عبد‌الله جوادی آملی در اين ديدار از تعرض جديد دشمن به ساحت مقدس قرآن كريم ابراز نگرانی كرد و هشدار داد: استعمار پير، استكبار پليد و صهيونيسم جهانی به طور رسمی برای مبارزه با دين خدا به ميدان آمده‌اند و قرآن جعلی و تحريف شده را به جامعه مسلمين عرضه كرده‌اند.

وی با انتقاد از حكام كشورهای خليج فارس در كمك به توزيع و ترويج اين قرآن جعلی افزود: در برخی كشورهای عربی كتابی به نام «الفرقان الحق» عرضه كرده‌اند كه در آن بسياری از آيات قرآن را جا‌به‌جا، تحريف و به عنوان قرآن ارائه كرده‌اند. شيوخ عرب هم راه را برای ترويج اين قرآن تحريف شده باز كرده‌اند.
اين استاد دروس تفسير حوزه علميه قم، رسالت طلاب علوم اسلامی را در اين دوران بسيار سنگين دانست و خاطر نشان كرد: طلاب و روحانيون بايد از مسائل روز آگاه باشند و زبان دشمنان و راه دفاع از اسلام را بشناسند.
وی خطاب به حوزه‌های علميه افزود: شما نمی‌توانيد در فضای بسته درس بخوانيد ولی در فضای باز رسالت خود را انجام دهيد؛ زيرا طلبه مدار بسته، مدار بسته هم زندگی خواهد كرد.
اين مفسر قرآن كريم يادآور شد: طلبه‌ای كه از مسائل روز جهان آگاهی نداشته باشد و نداند چگونه و چه كسانی نسبت به ساحت مقدس قرآن كريم هتك حرمت می‌كنند، كاری نمی‌تواند بكند.
اين گزارش به نقل از رسا حاكيست:آيت‌الله جوادی آملی در پايان مسئولان و حوزه‌های علميه را به هوشياری در برابر ترفند‌های فرهنگی و تأمين نيازهای فكری جوانان فراخواند.

چندی پيش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) خبری را مبنی بر انتشار نسخه‌ای آمريكايی از قرآن منتشر كرد كه مشروح آن چنين بود:
گفته می‌شود به‌تازگی نسخه‌ای تحريف شده از قرآن به نام«الفرقان الحق»(
The True Furqan) در كويت توزيع شده كه قرآن قرن بيست‌ويكم خوانده شده است.
كتاب فرقان‌الحق به شخصی به نام الصفی الهام (!) منسوب شده است و توسط فردی به نام المهدی به انگليسی ترجمه شده است.
اين كتاب توسط اعراب مسيحی مقيم آمريكا منتشر شده‌است و در هر صفحه متن عربی و ترجمه انگليسی آن در مقابل هم قرار دارند.
اين كتاب كه توسط دو شركت انتشاراتی آمريكايی به نام
Omega ۲۰۰۱ و wine press چاپ شده شامل ۷۷ سوره از جمله سوره‌هايی به نام الفاتحه، الجنه و الانجيل است و بسياری از عقايد اسلامی در آن مردود شمرده شده‌اند يا وارونه جلوه داده شده‌اند.
اين به اصطلاح قرآن
۳۶۶ صفحه‌ای كه به زبان‌های انگليسی و عربی چاپ و منتشر شده‌است در مدارس خصوصی كويت در دسترس دانش‌آموزان قرار گرفته است.
در اين كتاب به جای بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم در ابتدای هر سوره بسم‌الله آمده كه در برگيرنده عقايد مسيحيان در مورد تثليث است.
در مقدمه اين كتاب چنين آمده است: «تقديم به ملت عرب و همه مسلمانان جهان. در عمق وجود هر انسانی اشتياق فراوانی برای رسيدن به ايمان حقيقی، آرامش درونی، آزادی معنوی و زندگی ابدی وجود دارد. اين متن (كتاب فرقان‌الحق) می‌تواند به اشتياق سمت‌وسو ببخشد.
در برخی نظرات ارائه‌شده درباره اين قرآن چنين می‌خوانيم:
ـ در طول
۱۴۰۰ سال گذشته هيچ اثر ادبی خلق نشده كه بتواند مانند فرقان‌الحق با قرآن مقابله كند(Bapt.it press).
ـ ... كتابی بهتر از قرآن كه به زبان عربی فصيح و زيبا و انگليسی قوی نوشته است (دكتر مايكل براون، استاد زبانهای سامی).
ـ پيام انجيل به روشنی در اين كتاب ديده می‌شود (يكی از مجلات پروتستان).
ـ فرقان‌الحق روشی نوآورانه و منحصر به فرد برای انتقال حقايق انجيل به مسلمانان است (رئيس يكی از مدارس مسيحی در خاورميانه).
در پايگاه اينترنتی آمازون، فرقان‌الحق اين‌گونه معرفی شده است:
اگر می‌خواهيد با اسلام يا مسيحيت آشنا شويد اين كتاب را بخوانيد، زيرا اين كتاب قرآن جديدی به نام
پيام قرآن و انجيل را با هم پيوند می‌دهد.
در يكی از پايگاههای اينترنتی مسيحی به نام (
messiah Gifts) كه ستاره‌ داود نيز بر بالای صفحه اصلی آن خودنمايی می‌كند(!؟) آمده است:
ـ كتاب فرقان‌الحق هديه‌ای به مسلمين است كه پيام صلح عيسی مسيح را به زبان عربی و انگليسی صحيح بيان ‌می‌كند. اين كتاب كه سوره‌هايش شبيه سوره‌های قرآن است موضوعاتی مثل عشق، نور، ازدواج، صلح، روزه‌داری و نماز را به شيوه جديدی توضيح می‌دهند.
پايگاه اينترنتی آمازون كه آخرين عناوين كتاب‌ها در موضوعات مختلف را به فروش می‌رساند به تبليغ اين كتاب پرداخته است و آن را قرآنی نوشته شده به شيوه جديد و منحصر به فرد خوانده است.
در يكی از آيات آن ازدواج با بيش از يك زن برابر با زنا دانسته شده و در آيات ديگر طلاق و جهاد حرام و غيرشرعی خوانده شده‌اند. همچنين در مورد ارث مطالبی در آن آمده كه مغاير با دستورات اسلامی ا

به امید ظهور منجی، خوش باشید

مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.