تبیان، دستیار زندگی

دنبال کردن ماجرای پرتاب کفش آنگاه جالب و هیجان انگیز می شود که هر بار پرتاب کفش معنای مختلفی می یابد برای برخی رسانه ها‌؛

کفش پرت کن به سوی جرج بوش قهرمان می شود. کفش پرت کن به سوی صفار هرندی بی فرهنگی نامیده می شود که با اقدام سخیف خود میزان مدنیت خویش را اثبات کرده است و پرتاب کفش های پی در پی به سوی مهدی کروبی اقدامی انقلابی در پاسخ به رفتارهای ضد میهنی او تفسیر می شود....

ممنون از توضیحات خوب hsn_meshki گرامی.

واقعاً همینطوره که فرمودید.

خدمت جناب Azhdari گرامی هم عرض می کنم بنده به هیچ وجه در صدد قیاس این دو نفر نبودم و فقط خواستم بگم یه عمل خلاف شرع و خلاف اخلاق نسبت به هرکسی که باشه،یک عمل نکوهیده و مذمومه،چرا که اینگونه اعمال-ولو با دشمن-نه در کتاب آسمانی ما تأئید شده و نه در سیره ی أنبیای إلهی جایگاهی داشته،و ما اگر به واقع-و نه به ظاهر-پیرو کتاب و سنّت هستیم،نباید از اینگونه أعمال ابراز خشنودی کنیم و اون رو با دلایلی ضدّ دین توجیه کنیم.

درباره ی «امر به معروف و نهی از منکر»هم درست فرمودید که ولو با یک اخم باید ناهی از منکر بود.بله!چون اخم کردن ضرر و مفسده ی جانی و حیثیتی برای کسی نداره و فوق فوقش طرف رو کمی ناراحت می کنه و به فکر فرو می بره.

ولی در کتب فقهی ما هست که "از شرایط امر به معروف و نهی از منکر این است که برای آمر به معروف و ناهی از منکر،مفسده و ضرر جانی،مالی،حیثیتی و أمثال آن نباشد".

و حال آنکه خودم دیدم با لنگه کفشی که به طرف آقای کروبی-این پیرمرد-پرتاب شد،پیشانی ایشان زخمی شد و کمی خونریزی کرد.

آیا اینه امر به معروف و نهی از منکر؟

به راستی کسی که چنین کاری کرد آیا خودش محتاج تر نبود تا کسی از این عمل خلاف شرعش او را نهی کند؟

آیا عمل این فرد و أمثال او،امر به منکر و نهی از معروف نیست؟

معیار ما نباید خشنودی دیگرانی که از سر تعصّب و حبّ و بغض سیاسی-و نه روشنفکری دینی- اینگونه اعمال رو تأئید بکنن باشه .معیار فقط قرآن است و سیره ی اولیای إلهی.و چون چنین کارهایی از جانب هیچ کدام از اینها تأئید نشده پس ما باید اینگونه اعمال رو محکوم کنیم و چنین افرادی رو خوار کننده ی اسلام و مسلمین بدانیم.

 با سپاس

البته من خیلی ادم سیاسی نیستم و از بعض از چیزا هم سردر نمی آرم ولی اندازه فهم خودم با صدرا و لاهوت و مشکی موافقم.

به نظر منم کار بد ، بده دیگه چه فرق داره که کی باشه حالا بوش باشه یا کروبی یا ....؟

البته این نه به این معنی باشه که من جنایات بوش رو انکار کنم ها، نه. در اینکه بوش یه جنایکاره اصلا شکی نیستش ولی به زبون ساده اگه بخوام بگم می تونم بگم که اگه اینطوری بود که هر کی که بده و جنایتکاره و ... با این چیزا میشد قصاص کرد که خوب برای چی قوانین شرع وضع میشد. خب هر کسی می اومد از دیدگاه خودش مجرم رو مجازاتش می کرد.

مثال اگه یکی یه شخصی رو کشته باشه ، ولی دم نمی تونه خودش بره و قاتل رو بگیره بزنه یا بکشه بلکه باید به قانون واگذار کنه تا اون رو قصاص کنه.

حالا پرتاب کفش هم همین طوره اگه قرار بود که بوش با پرتاب کفش آدم میشد که خیلی خوب بود تا حالا دیگه آدم شده بود.

اما این راه درست نیست. پرتاب کفش فقط سمبل نفرتی است که یک نفر می تونه از وجود خودش نشون بده .

وگرنه معنایی برای ادب کردن یا قصاص کردن ویا... نداره

پس بهتره که هر خلافکار و مجرمی رو به قانون واگذار کرد تا رسما و شرعا مجازات بشه.

سلام سلام سلام

چه مدی شده پرتاب لنگه کفش

دلتان شاد و لبتان خندان

اوووخ خ خ ..!! آاااخ خ خ خ...!!!! آآآآاایی ی ی..!!!!!!!!!! چه خبرتونه بابا چند نفر به یه نفر کفش پرتاب میکنه!خدا بگم چیکارتون کنه 6تا لنگه کفش از 3 کاربر تبیان!عجب دردیم داشتاا! خوووب،الان نوبت منه که حالتونو جا بیارم پس بگیرید که اومد، اولین لنگه کفش به سوی hsn_meshki:اولا من فکر نمیکنم کسی در امریکا بوش رو نماینده امریکا بدونه پس اونوقت اگه اینطور باشه ملت امریکا شایسته بدترینا هستند.دوما اگه احمدی نژاد هم باعث اصلی و مستقیم کشتار انسانهای بیگناه بشه اولین کسی که به طرفش کفش پرتاب میکنه خودمم.سوما برای ملت عراق زبان اعتراضی هم مگه هست؟ این عمل اقای الزیدی طوری صدای اعتراض مردم عراق رو به جهان رسوند که اگه شونصدتاهم مقاله توی نیویورک تایمز مینوشتن به این اندازه صداش بلندتر نبود.و البته فکر نمیکنم از این ادم توی دنیا به عنوان جانی و خشونت طلب یاد بشه. این رو هم بگم که من با کلیات بند اخر حرفتون(نه در مورد عمل زیدی) موافقم.

دوستان تا جایی که من میدونم زخم سر آقای کروبی به خاطر این موضوع بود که از طبقه بالای نمایشگاه بسته های بروشورهای خبرگزاری ایرنا (دولت) به روی سر ایشان پرتاب میشد.

حالا بماند که بسته های باز نشده در اختیار مردم نبوده بلکه در اختیار خود غرفه ایرنا بوده .

در خصوص آقای بوش هم همونجور که می دونید وقتی یه مقام دولتی به یه ماموریتی میره دیگه اون شخص نیس بلکه یه مقام هست و در اون سفر هم آقای بوش نبود بلکه رئیس جمهور امریکا بود که اگه مردم امریکا قبولش نداشتن دوباره بهش رای نمی دادن 

پس همونجور که وقتی به سوی احمدی نژاد بینی قرمز دلقک پرتاب شدو ایشون خندیدن ایرانی های دلسوز فقط تاسف خوردند که چرا ایران باید اینجور تحقیر بشه

نگید که تحقیر نشدیم که این دیگه از اون حرفاست

بله،اگه ادم دزدکی وارد خونه یه ادم بشه باید منتظر چماق و چاقو هم باشه کفش که چیزی نیست.

بخشید یادم رفت اینم بگم که هرزمان پرتاب سنگ بچه های کافران به طرف پیامبر(ص) مایه تحقیر شدن مسلمانان نامیده شود پس این یکی هم روش.احمدی نژاد کجا و پیغمبر کجا.

پس اگه اینجوره کفش پرت کردن به صفار هرندی هم کار خوبی هست و باعث محکم تر شدن پایه های جنبش سبز میشه؟؟؟؟

دوست عزیز شماها چرا هر موقع کم میارین فوری بحث رو مذهبی میکنین و بر میگردین به صدر اسلام؟؟؟؟؟؟؟

به نظر من کار بد بده دیگه

پس اگه اینجوره کفش پرت کردن به صفار هرندی هم کار خوبی هست و باعث محکم تر شدن پایه های جنبش سبز میشه؟؟؟؟

مثل اینکه شما کل نظرات منو نخوندید پیشنهاد میدم برگردید و با دقت بخونید.من بین پرتاب کنندگان کفش به سوی بوش و کروبی تفاوت قائل شدم و گفتم تا زمانی که میتونیم به راحتی توی رسانه ها همدیگه رو با حرف له کنیم خوب نیست که کفش پرت کنیم.خلاصه اینکه تشبیه عمل پرتاب کننده کفش به سوی بوش با عمل پرتاب کننده به کروبی مثل تشبیه امام علی و معاویه به همدیگه است (البته نه با این غلظت) چرا که هردو هم ادم میکشتند اما یکی برای خدا و دیگری برای شیطان.

دوست عزیز شماها چرا هر موقع کم میارین فوری بحث رو مذهبی میکنین و بر میگردین به صدر اسلام؟؟؟؟؟؟؟

نه دوست عزیز من به نظر شما احترام میگذارم ولی به نظر من علت اصلی دور شدن مردم ایران از دین و دلزدگی آنها از روحانیت همین جمله معروف شما هستش

به نظر من برای اینکه به دین لطمه نخوره به نام دین نباید کار سیاسی انجام بشه

چرا امروزه کوچکترین مشکل سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی یا... که پیش میاد قشر وسیعی از جامعه این مشکل رو از ناحیه روحانیت میبیندو انگشت اتهامشون به سوی اونهاست.

ببین دوست عزیز میدونم این موضوع در خصوص شما و اطرافیان شما صدق نمیکنه ولی ما باید واقعیت جامعه رو در نظر بگیریم