ممنون از توضیحات شما برادر گرامی.
دوست ندارم پرگویی کنم ولی چون بحث به مسائل دینی کشیده شد،صلاح دیدم اندکی مصدّع اوقات بشم.
هممون می دونیم که عمل بد و دور از ادب؛ نزد خدا،پیامبران،امامان و همه ی انسانها زشت و ناپسنده،چرا که:
1-خداوند مؤمنان را بارها به خوشرفتاری با مردم دعوت کرده و در معرّفی مؤمنان فرموده است که "مؤمنان کسانی هستند که هرگاه جاهلان آنها را مخاطب قرار دهند(و با آنها بدرفتاری کنند)گویند سلام علیکم(یعنی جوابِ های رو با هوی نمی دن)".
نیز می فرماید:"قولوا للنّاس حُسناً"(با مردم-و نه فقط با مسلمین-به زیبائی سخن گوئید)
پس مشخّص می شه که خداوند خوشرفتاری و دوری ازهرگونه بی ادبی و زشتی در گفتار و کردار رو دوست می داره و شاید یکی از پرواضح ترین دلیل این امر این باشه که خداوند حتّی به پیامبرش-حضرت موسی علیه السّلام-اجازه نمی ده با فرعون به بدی صحبت کنه و به او توصیه می کنه که:"و قولوا قولاً لیّناً"(و با او-با فرعون-به نرمی سخن بگو"!
خیلی از آیات قران مجید مارو دعوت به خوشرفتاری با مؤمنان(وحتّی غیر مسلمین)کرده که همه ی دوستان بی شک مستحضر هستند و بنده دیگه عارض اونها نمی شم.
2-در سیره ی پیامبران إلهی(از آدم تا خاتم)اگر نگاه بکنیم می بینیم که این بزرگواران در مقابل دشمنان خود نیز،جواب بدی ها رو با بدی ندادن!
در قرآن مجید آمده هرگاه دشمنان ایشان به آنها لقب مجنون و دیوانه می دادن،ایشان در جواب آنها نمی گفتن:خودتان دیوانه اید(چون در منطق اولیای إلهی جواب های،هوی نیست).بلکه می فرمودن:" وما أنا بمجنونٍ"من از دیوانگان نیستم(یعنی إدفع بالّتی هی أحسن)(بدی رو با خوبی دفع کن).
اوج این خوشرفتاری با دشمنان در رفتار بزرگ منشانه ی خود پیامبر اسلام صلوات الله علیه وآله دیده شد که ایشان در زمانی که توانایی بدرفتاری و انتقام گیری داشتن،عفو و گذشت و خوشرفتاری رو پیشه ی خود ساختند و در زمانی که عدّه ای کوته فکر شعار"امروز روز انتقام است،امروز روز انتقام است"را سر می دادن،ایشان فرمودند "نه!امروز یوم المرحمة است"(امروز روز مرحمت است).و با این کارشون سبب ایمان آوردن کافران،مشرکان و قوی تر شدن ایمان مؤمنان شدن.و شأن نزول آیه ی "و رأیت النّاس یدخلون فی دین الله أفواجاً"(و می بینی که مردم فوج فوج به دین خدا داخل می شوند)در همین رابطه است.
3-امامان صلوات الله علیهم أجمعین هم مانند پیامبران إلهی اهل إغماض،گذشت،خوشرفتاری،صبوری و دوری از اسائه ی ادب به دیگران(ولو دشمنانشان)بودن.
نمی خوام در اینجا یکی یکی مثال بزنم،چون می دونم هممون خیلی چیزا در این رابطه خوندیم و شنیدیم.و دراین باره داستان ها بلدیم.فقط دوست دارم به یه نکته اشاره کنم و اون این که «کورت فریشلر"که یک نویسنده ی مسیحی است در کتاب خود به نام "امام حسین و ایران"می نویسد:
"شاید علّت روی گردانیدن حرّ بن یزید ریاحی از دشمنی با حسین، دیدن جوانمردی حسین با او و یارانش بود.حرّ و یارانش زمانی که راه را بر حسین و لشکریانش بستند،بسیار تشنه بودند و در آن کویر آبی پیدا نمی شد تا بنوشند.ولی حسین دستو داد تا هم اسب هایشان و هم خودشان را سیراب سازند"(نقل به مضمون)
او نتیجه می گیرد:
شایدعلّت برگشتن حرّ به سمت حسین؛دیدن این جوانمردی حسین و یارانش در آن صحرای بی آب و علف بود.
یا در مورد مسلم بن عقیل(رضی الله عنه).او نگذاشت زمانی که إبن زیاد به بهانه ی عیادت از هانی بن عروه(رضی الله عنه)،پا در خانه اش گذاشت ترور شود!!!
برخی از تاریخ نویسان نوشته اند:"این از بی کفایتی مسلم بود که إبن زیاد رو در خانه ی هانی نکشت".ولی این تاریخ نویسان خبر ندارن که کسی که الگویش حسین علیه السّلام است همچون او جوانمرد است.وقتی إبن زیاد از خانه ی هانی رفت،به مسلم گفتن چرا کارش را نساختی؟گفت:ای هانی!إبن زیاد میهمان تو بود.دیدم کشتن میهمان دور از جوانمردیست.پس او را نکشتم"
_________________________________________
درسته!بنده هم شنیدم که چاقو فی نفسه ابزار بدی نیست.چون اگر دست جرّاح باشه حیات میده،اگر دست دیوانه باشه ممات.ولی مثال شمشیر شما و مثال کتک زدن به قصد دفاع آقا مصطفی یه کم اشکال داشت که عرض می کنم:
در سیره ی هیچیک از پیامبران و امامان نیست که خودشون جنگ راه انداخته باشن و خودشون زمینه ی شمشیر زنی را مهیّا کرده باشن.(در نهج البلاغه هست که امام علی علیه السّلام خطاب به نظامیان فرمود:مبادا به دشمن حمله کنید زیرا خوش نمی دارم شما آغازگر جنگ باشید)؛(امام حسین علیه السّلام هم در روز عاشورا فرمود:مبادا تیر اوّل از جانب شما باشد).
پس شمشیر ایشان سلاحی نبود که وقتی دیدن دشمن داره از کوچه رد میشه یا تو بازار اومده تا خرید کنه،فرصت رو مغتنم بشمارند و به طرفش حمله کنن و اونها رو بزنن.
به جرأت باید گفت:در رفتار هیچ یک از امامان علیهم صلوات الله بی ادبی نبوده.وقتی که مالک اشتر نخعی اونطور جوانمردانه با دو جوانی که به طرفش زباله پرت کردند رفتار کرد معلومه که رفتار الگوهای مالک چگونه بوده است؟
مگه این بزرگوارن کفش نداشتن؟کی ما خوندیم یا شنیدیم که ایشان به طرف دشمنانشون کفش درآوردن پرتاب کردن؟کجا نوشته شده اصلاً اجازه ی چنین کار به درو از انسانیت رو حتّی به أصحاب و یاران خود داده باشن؟نهج البلاغه رو بخونید ببینید امام علی علیه السّلام خطاب به یاران خود چه فرمودن وقتی شنیدن اونها دارن به معاویه دشنام میدن.فرمودن:
"من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید...خوب بود به جای دشنام می گفتید:خدایا!خون ما و آنها را حفظ کن،بین ما و آنها را اصلاح فرما و..."(خطبه ی 206/پرهیز از دشنام به دشمن)
هیچ انسان عاقلی،دفاع از خود و ارزش ها رو نفی نمی کنه.بلکه دفاع از اسلام و نظام اسلامی با توسّل به شیوه های غیر اسلامی و غیر انسانی رو نکوهش می کنه.به قول حضرت حجّة الاسلام محمّدمطهّری:"دفاع از یک نظام اسلامی،با توسّل به شیوه های غیراسلامی و حتّی غیر انسانی همانقدر موفّقیت آمیز است که کسی بخواهد با شرابخواری از سنّت نبوی پاسداری کند!"
چنین رفتارهای خلاف شرعی چه با آقای جرج بوش،چه با آقای صفّار،و چه با حجّة الاسلام آقای کروبی؛به دور از شأن بندگان مؤمن خدا،مسلمانان و شیعیان است و آنکه دست به چنین کارهایی می زند هرچند در ظاهر عدّه ای را راضی نگاه می دارد ولی در باطن دست به عملی زده که خداوند را ناراضی کرده است و برخلاف این فرموده ی امام موسی کاظم علیه السّلام عمل نموده که:"مایه ی سرفرازی ما باشید و نه مایه ی سرافکندگی ما"
اگه قرار باشه این اعمال با دلایلی چند توجیه بشن و مُهر تأئید بخورن،پس عدّه ای هم می تونن دیگر مسئولین رو با توجیهاتی چند مورد بی حرمتی ها قرار دهند.
باسپاس