• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 17580)
سه شنبه 21/7/1388 - 21:2 -0 تشکر 158216
جایگاه مولانا در نزد اهل بیت(ع) (نقد مولوی)

بسم الله الرحمن الرحیم
 آیا آنانکه به صورت سطحی به « مثنوی » علاقه می ورزند،باور می کنند؟
آیا باور می کنند؟
چه را؟
در نظرات بعدی خدمتتان عرض خواهم کرد 
منتظر باشید 
---------------------------------
چرا ما اهل بیت پیامبر را رها ساخته ایم،قرآن وسخنان 14معصوم را رها کرده ایم وبه امثال مولوی چسبیده ایم.
آیا مولوی صوفی بوده؟
آیا تفکرات و اشعار مولوی مورد تایید اهل بیت(ع) بوده است؟

شنبه 9/8/1388 - 11:48 - 0 تشکر 161457

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم 

جناب tanbure_hag،بنده یقین دارم مولوی صوفی، سنی ومنفور در نزد  اهل بیت است واین را هم دلایلش را خواهم آورد،

اگر بنده گفتم تحقیق نکرده ام، ،چون بعضی مطالب بود که خودم به شخصه ندیده بودم(مثل قضیه کربلا و..)(چون مثنوی نخوانده ام وعلاقه به خواندن هم ندارم)

در ضمن بنده به شما عرض می کنم که سخن دیگران را برای بنده نیاورید ،اگر شما از چند نفر ادیب)که البته قابل احترام هستند)برای من دلیل مدعایتان را می آورید،بنده از بزرگترین فقها وعلمای اسلام سخنانی می آورم که مولوی را رد کرده اند،در ضمن یکی از دوستان در مورد منصور حلاج حرف زد،به آن شخص عرض می کنم که منصور حلاج لعنه الله علیه از طرف امام عصرلعن شده وحضرت حسین بن روح نوبختی نائب خاص آقا ،فتوای قتل او را صادر کرده 

همچنین بزرگان شیعه از قبیل شیخ مفید،پدر بزرگوار شیخ صدوق وفکر کنم خود شیخ وهمچنین علامه مجلسی مطالب جالبی در مورد این لهین دارند که مراجعه کنید ،(از این لعین طرفداری نکنید)(الان تازه فهمیده ام که در دبیرستان چه مطالب منحرفی را به خورد ما داده اند)

اما در پست های بعدی بعضی مطالب را در مورد مولوی شاید بیاورم 

خدانگدار

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

شنبه 9/8/1388 - 12:4 - 0 تشکر 161460

بسم الله الرحمن الرحیم

از آنجایی که شما نظر چند نفر را آوردید ،بنده هم نظر چند تن از فقها ومراجع تقلید را می آورم

موضع آیت الله نوری همدانی درباره­ی مولوی

آیت الله نوری همدانی، یکی دیگر از مراجع در قم نیز دوبار طی یک هفته مولوی را مورد حمله قرار داده­است.


آقای نوری همدانی ابتدا روز دوشنبه در دیدار با مسئولین هماهنگ کننده سازمان تبلیغات سراسر کشور گفت: «کتاب شعر مولوی از نظر ادب و تمثیل قابل استفاده است، ولی در این کتاب انحرافات بسیاری وجود دارد که با اصول و عقاید ما همخوانی ندارد و سبب منحرف شدن جامعه می­شود. »


وی مولانا جلال­الدین را شاعری منحرف معرفی کرده و گفت: « مولوی بینش درستی نسبت به اهل بیت نداشت و برخی از آثار او از اندیشه­های انحرافی سرچشمه گرفته است. »


ایشان یکی از دلایل منحرف خواندن مولوی را این دانسته که « مولوی کلمه مولا را در روایت من کنت مولاه فهذا علی مولاه به معنای دوست می گیرد در حالیکه در تفکر شیعی به معنای سرپرست و زعامت جامعه است. »


وی بـا اعتراض بـه بـرگزاری کنگـره­ی مـولـوی شناسی در تهران و تبریز گفت: « مراسمی که برای مولوی در چند روز اخیر بر پا شد، برای پیامبر و ائمه اطهار برپا نمی شود».


آیت الله نوری همدانی، روز چهارشنبه ۹ آبان نیز در حین برگزاری درس خارج فقه، بار دیگر مولانا جلال الدین را مور تهاجم قرار داد و گفت: « بعضی چند صفحه از مثنوی را خوانده­اند و تصور کرده­اند که کتاب خوبی است، اما اگر با دقت آن را مطالعه کنند با لغزش­های فراوانی مواجه خواهندشد. »


وی گفت: « ملای رومی، شاعر بسیار قوی است و در تمثیل خیلی مهارت دارد، اما نمی­توان مثنوی را به کسی داد تا از راهنمایی­های آن استفاده کند. »


آیت الله نوری همدانی در توضیح دلایل منحرف خواندن مولوی، این بار با اشاره به تمجید مولوی از منصورحلاج گفت: « این در حالی است که در جلد پنجاه و یک بحارالانوار توقیعی از امام عصر در انتقاد از حلاج آمده است. »


وی علاوه بر مولانا جلال­الدین، شاعرانی چون شیخ فریدالدین عطّار نیشابوری را مورد نقد قرار داد و گفت: « در کتاب تذکرة الاولیاء شیخ عطار، با عبارت­های پر آب و تاب، برای صوفی­ها چهره سازی شده­است و برخی چون، بایزید بسطامی، ذوالنون مصری و منصور حلاج را از ائمه علیهم السلام نیز بالاتر دانسته­اند. »


آیت الله نوری همدانی، در ادامه­ی سخنانش با انتقاد از رواج صوفی­گری در کشور، دراویش را از جمله دشمنان امام شیعه معرفی کرد و گفت: « در روایات به نقل از ائمه آمده است که صوفی­ها، دشمنان ما هستند. »


وی همچنین مدعی شد: « سلاطین جور و جباران روزگار مانند هارون الرشیدها و پادشاهان صفویه برای کسب وجهه­ی دینی خود به تقویت صوفی­ها و ساختن خانقاه­ها روی آوردند. »


‌آیت‌الله‌ نوری همدانی علّت اصلی مخالفت خود با برگزاری کنگره مولوی شناسی و انتشار آثار مولانا را نیز پنهان نکرد و با بیان اینکه « مولوی، صوفی و سنّی است »، گفت: « او ] مولوی [، ابوطالب ] عموی پیامبر اسلام [ را کافر و مشرک می­داند و در اشعار خود، ماجرای غدیرخم را لوث کرده­است. »

منبع:http://n-molavi.blogfa.com/post-2.aspx

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

شنبه 9/8/1388 - 13:32 - 0 تشکر 161466

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

اول خدمت جناب منتظر عشق محترم ،عرض می کنم که بنده روحم از ایمیل بازی با دوستان،خبر نداره

دوم اینکه اگه می دونستم که شما مدیر یا جانشین هستید شاید هیچ وقت اون تایپیک را باز نمی کردم(چون ارادت دارم خدمتتان)

سوم:به جناب تنبور (ببخشید دیگه حوصل کپی نام کاربری تون رو ندارم ،همین رو از ما قبول کنید(لبخند) )عرض می کنم که مولوی صوفی است وتوهین به او عین فرمانبرداری از ائمه است (چون ائمه صوفیان رو خیلی تند وصریح رد کرده اند) وهمانطور که می بینید با وجود اینکه شما باتندی با من رفتار کردید ،اما حتی یک بار هم به شما بی احترامی نکردم،

چهارم:شما که اینقدر ما رو به تفسیر علامه جعفری حواله می دید،بهتر است یک دور این تفسیر را بخوانید،چون ایشان هم بر مولوی اشکال گرفته اند مثلا یک نمونه اش جبر واختیار است

(ما نگفته ایم که مولوی حتی یک حرف راست نگفته اما چون صوفی وسنی است از او متنفر هستیم ،وارزشی برای دیگر حرفهایش قائل نیستم،حالا چه درست بگه ،چه غلط،به جای این بهتره سعی کنیم حرفهای ائمه رو که عین کلام الهی است عمل کنیم)

پنجم:شما می گویید من مطالب قبلی را بدون مدرک آورده ام؟ پس آن آدرس ها که از خود مثنوی است ،چه هستند جناب تنبور،بنده که شعر جعل نکرده ام،خود ایشان از عمر وحلاج و...تعریف کرده ،در ضمن اگر می شود دلیل اینکه منابع مطالب نامعتبر هستند را توضیح دهید(لطفا این کار را انجام دهید ،لطفا)

بعد از ثبت این مطالب هم ممکنه در بحث شرکت نکنم ،پس منتظر جواب نباشید(ببخشید)

اما ...

آیت الله صافی گلپایگانی اعلام کرد: « برگزاری کنگره هایی مثل مولوی تاسف بار است. » آیت الله نوری همدانی نیز آثار و اندیشه­های مولانا جلال­الدّین را انحرافی خوانده­است.

موضع آیت الله صافی گلپایگانی

این اظهارات در حالی بیان می شود که سال ۲۰۰۷ از سوی سازمان فرهنگی ملل متحد، یونسکو، به عنوان سال جهانی مولانا تعیین شده و اقصا نقاط جهان شاهد برگزاری کنگره­ها و مراسم بزرگداشت این شاعر پارسی سرا است.

براساس گزارش­های انتشار یافته در سایت رسمی حوزه علمیه­ی قم، آیت الله صافی گلپایگانی دو روز قبل در دیدار شورای علمی کنگره علامه بلاغی، از « ترویج بدعت­ها و ملاهی و مناهی در قالب کنگره­ی مـولـوی شناسی» به شدت انتقاد کرده­است.

آیت الله صافی گفته­است: « همان اندازه که برگزاری کنگره­هایی مثل علامه بلاغی برای اسلام و جامعه اسلامی مفید است، برگزاری کنگره­هایی مثل مولوی تأسف­بار است. »

وی برگزاری کنگره مولوی شناسی در تهران را که طی روزهای ششم و هفتم آبان ماه با حضور مقامات کشوری و همچنین محققانی از ۲۵ کشور جهان برگزار شد، موجب « ترویج بدعت­ها و ملاهی و مناهی» معرفی کرده و گفته است « برای مطرح شدن بعضی سخنان در این کنگره باید از امام عصر خجالت کشید. »

آیت الله صافی که اظهارات وی در سایت رسمی خود ایشان نیز انتشار یافته، دولت محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری ایران، را به خاطر تخصیص بودجه به برگزاری کنگره مولوی شناسی مورد سرزنش قرار داد و گفت: « پول­های زیادی برای ترویج این برنامه مضر خرج کرده­اند، و از مطالب بدعت­آمیز تا برنامه­ی رقص و سماع در این برنامه بوده است. »

وی در عین حال گفت: « به همان میزان که از خدمات ارزشمند دولت حمایت و تشکر می­کنیم، برگزاری کنگره مولوی را نیز محکوم می نمائیم. »

منبع: همان

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

شنبه 9/8/1388 - 13:32 - 0 تشکر 161467

نظر آیت الله سید عزالدین زنجانی درباره­ی مولوی(از شاگردان علامه طباطبایی)

فرمود:در اینكه ایشان ] مولوی[ اعتقاد به اهل بیت علیهم السّلام ندارند و مطالبی بسیار بسیار بد و زننده دارند، حرفی نیست.

مشرب ایشان، سنی است و عایشه را كه در مقابل حجت عصر امیرالمؤمنین علیه السلام لشگركشی كرد و جنگ جمل را به راه انداخت و دشمن مولای متقیان بود، را خاتون پاك معرفی می­كند.
بدبختی مولـوی این است كه ابوطالب علیه السلام را مشرك می­داند. بدبخت بیچاره می­گوید كه ابوطالب علیه السلام در جهنم، كفش آهنی از آتش دارد. در حالی­که حضرت ابوطالب علیه السلام معصومند؛ كما اینكه در زیارت ششم امیرالمؤمنین علیه السلام می­خوانیم : « اَشهَدُ اَنَّكَ طُهرٌ طاهرٌ مُطَهَّرٌ مِن طُهرٍ طاهِرٍ مُطَهَّرٍ . بلكه این عبارت به نظر من بالاتر از عصمت را می­رساند.

حضرت ابوطالب علیه السلام چه خدماتی كه به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نكردند تا مادامی كه زنده بودند كسی جرأت جسارت به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را نداشت.

اما در اینكه مولوی معلومات زیاد داشته حرفی نیست و منافات ندارد كه مولوی علیرغم عقائد نادرستش، حرف­های خوبی هم داشته باشد، حرف­هایی كه عالم پسند باشد.

اگر ما حرف­هـای خوب او را انكـار كنیم بـه او صدمه نمی­خورد، به مـا صدمه می­خورد چون این حرف­ها در تمام دنیا روشن است و جای انكار ندارد و اشكالی در گفتن حرف­های خوبش نیست، چنانچه در روایات هم آمده است.

] سپس معظم­له به حالت شوخی فرمودند: [ مولوی حرف­های خوبی دارد، كما اینكه چرچیل هم حرف­های بسیار خوبی داشت و لابد بوش هم حرف­های خوبی دارد.

منبع :همان

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

شنبه 9/8/1388 - 13:33 - 0 تشکر 161468

نظر آیت الله سید عزالدین زنجانی درباره­ی مولوی(از شاگردان علامه طباطبایی)

فرمود:در اینكه ایشان ] مولوی[ اعتقاد به اهل بیت علیهم السّلام ندارند و مطالبی بسیار بسیار بد و زننده دارند، حرفی نیست.

مشرب ایشان، سنی است و عایشه را كه در مقابل حجت عصر امیرالمؤمنین علیه السلام لشگركشی كرد و جنگ جمل را به راه انداخت و دشمن مولای متقیان بود، را خاتون پاك معرفی می­كند.
بدبختی مولـوی این است كه ابوطالب علیه السلام را مشرك می­داند. بدبخت بیچاره می­گوید كه ابوطالب علیه السلام در جهنم، كفش آهنی از آتش دارد. در حالی­که حضرت ابوطالب علیه السلام معصومند؛ كما اینكه در زیارت ششم امیرالمؤمنین علیه السلام می­خوانیم : « اَشهَدُ اَنَّكَ طُهرٌ طاهرٌ مُطَهَّرٌ مِن طُهرٍ طاهِرٍ مُطَهَّرٍ . بلكه این عبارت به نظر من بالاتر از عصمت را می­رساند.

حضرت ابوطالب علیه السلام چه خدماتی كه به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نكردند تا مادامی كه زنده بودند كسی جرأت جسارت به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را نداشت.

اما در اینكه مولوی معلومات زیاد داشته حرفی نیست و منافات ندارد كه مولوی علیرغم عقائد نادرستش، حرف­های خوبی هم داشته باشد، حرف­هایی كه عالم پسند باشد.

اگر ما حرف­هـای خوب او را انكـار كنیم بـه او صدمه نمی­خورد، به مـا صدمه می­خورد چون این حرف­ها در تمام دنیا روشن است و جای انكار ندارد و اشكالی در گفتن حرف­های خوبش نیست، چنانچه در روایات هم آمده است.

] سپس معظم­له به حالت شوخی فرمودند: [ مولوی حرف­های خوبی دارد، كما اینكه چرچیل هم حرف­های بسیار خوبی داشت و لابد بوش هم حرف­های خوبی دارد.

منبع :همان

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

شنبه 9/8/1388 - 13:35 - 0 تشکر 161469

بسم الله الرحمن الرحیم

همچنین در مکاشفه ای که برای آیت الله العظمی بروجردی (قدس سره) روی می دهد (ودو تن از مراجع تقلید یعنی آیت الله صافی گلپلیگانی وآیت الله فاضل لنکرانی آن را تعریف کرده ودر مجبه حوزه به ثبت رسیده)

مجله حوزه،شماره 43 و 44،فروردین و اردیبهشت و خرداد و تیر 1370،ویژه سی امین سال درگذشت آیت الله العظمی بروجردی نقل میکنم.حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در مصاحبه با این مجله گفته اند:
خودم از ایشان(مرحوم آیت الله العظمی بروجردی)شنیدم که به این مضمون میفرمود:من زمانی بود که مثنوی را مطالعه میکردم،روزی صدایی را شنیدم که میگفت او راه را گم کرده است،پس از آن مطالعه مثنوی را ترک کردم و به جای آن عده الداعی ابن فهد را برای مطالعه انتخاب کردم.
همین قضیه را در همان مجله آقای فاضل لنکرانی نیز از قول آیت الله العظمی بروجردی نقل کردند و البته ایشان اضافه فرمودند که ان صدا به آیت الله العظمی بروجردی گفت که مطالعه مثنوی را رها کن.

منبع: http://www.rahpouyan.com/Forum

نظر علامه مجلسی در عین الحیاه در مورد مولوی می نویسد: صفحه ای از مثنوی نیست مگر این که در جبر است

منبع همان

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

شنبه 9/8/1388 - 13:36 - 0 تشکر 161470

احادیثی در رد بر صوفیه

الان وقت آن است که در رد کلام آقای خیرالبریه،مطالبی را در خصوص متصوفه و موقف ائمه شیعه در مورد تصوف(عرفان)عرض کنیم:
روایات زیادی ضد اهل تصوف وجود دارد،بنده به ذکر چند روایت بسنده می کنم:

رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
لا تقوم الساعه علی امتی حتی یقوم
قوم من امتی اسمهم الصوفیه،لیسوا منی و انهم یحلقون للذکر و یرفعون اصواتهم،یظنون انهم علی طریقتی بل هم اضل من الکفار و هم اهل النار،لهم شهیق الحمار.
سفینه البحار محدث قمی،ج 2 ص
57

قیامت بر امت من برپا نگشته تا آنکه گروهی از امتم برخاسته که اسم آنها صوفیه است، آنها از من نیستند، و آنها برای ذکر حلقه میزنند و صداهای خود را بلند می کنند، گمان می کنند که بر راه طریقت من هستند، بلکه آنها از کفار گمراه ترند و آنان اهل آتش اند صدای الاغ دارند.

روایت دوم:
قد ظهر فی هذا الزمان قوم یقال لهم
الصوفیه،فما تقول فیهم؟فقال انهم اعدائنا فمن مال الیهم فهو منهم و یحشر معهم و سیکون اقوام یدعون حبنا و یمیلون الیهم و یتشبهون بهم و یلقبون انفسهم بلقبهم و یاولون اقوالهم الا فمن مال الیهم فلیس منا و انا منه براء؛و من انکرهم و رد علیهم کان کمن جاهد الکفار بین یدی رسول الله.
حدیقه الشیعه مقدس اردبیلی ص
562
مستدرک
الوسائل،ج 12 ص 323

به امام صادق
عرض شد که در این زمان قومی پیدا شده اند که به ایشان صوفی گفته می شود!درباره انها چه می گویید؟حضرت فرمودند:
آنها دشمنان ما هستند،هر کس به ایشان
تمایل داشته باشد از آنهاست و با آنها محشور خواهد شد،اقوامی خواهند بود(در آینده)که ادعای دوستی ما را دارند و به ایشان(صوفیه)تمایل دارند و تشبه به ایشان می کنند و خودشان را به القاب آنان ملقب می کنند و حرفهای آنان را تاویل می کنند؛آگاه باشید هر کس به آنها تمایل داشته باشد از ما نیست و ما از او بیزاریم؛کسی که آنان را انکار کرده و ردشان نماید همچون شخصی است که نزد رسول خدا با کفار جهاد کرده باشد...

این حدیث بسیار مهم
بود،و دقت در آن تکلیف بسیاری از مکاتب الحادی همچون تصوف(عرفان)و پیروان آن را مشخص می سازد،البته برای کسانی که واقعا بخواهند تابع اهل بیت باشند.

روایت سوم:
من ذکر عنده
الصوفیه و لم ینکرهم بلسانه و قلبه فلیس منا و من انکرهم فکانما جاهد الکفار بین یدی رسول الله
مستدرک سفینه البحار،ج 2 ص
389
حدیقه الشیعه ص 563


امام رضافرمودند:
کسی که نزد او ذکری از صوفیه شود و ایشان را با قلب و زبانش انکار نکند از ما نیست،و کسی که انکارشان کند مانند کسی است که نزد رسول الله با کفار جهاد کرده باشد.

روایت چهارم:
در حدیقه الشیعه مقدس اردبیلی از امام هادیروایت شده است که:
الصوفیه کلهم من
مخالفینا و طریقتهم مغایره لطریقتنا و ان هم الا نصاری و مجوس هذه الامه اولئک الذین یجهدون فی اطفاء نور الله والله متم نوره ولو کره الکافرون

همه صوفی ها از مخالفین ما هستند و راهشان مغایر با راه ماست،و آنها نصاری و مجوس این امت هستند،آنها کسانی هستند که در خاموش کردن نور خدا تلاش می کنند والله متم نوره ولو کره الکافرون.

روایت بسیاری ضد متصوفه و در رد ایشان وجود دارد،همین روایت اخیر روایتی طولانی است که بنده قسمت مهم آن را عرض کردم،دوستان می توانند جهت اطلاع از روایات به کتب مختلفی که ضد متصوفه منتشر شده است مراجعه کنند.برای افرادی که تازه بخواهند مطلع شوند کتابی همچون "رساله الاثنی عشریه فی الرد علی الصوفیه" اثر مرحوم شیخ حر عاملی بسیار مناسب است،که ترجمه آن با نام "نقدی جامع بر تصوف" منتشر شده است.

منبع:تالار گفتمان ایرانیان http://www.iranclubs.org/forums

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

شنبه 9/8/1388 - 13:36 - 0 تشکر 161471

این اشعار مولوی را ببینید:
چون جنید از جند او دید ان مدد...خود مقاماتش فزون شد از عدد

بایزید اندر مزیدش راه دید...نام قطب العارفین از وی شنید
چون که کرخی کرخ او را شد حرس...شد خلیفه عشق و ربانی نفس
پور ادهم مرکب ان سوراند شاد...گشت او سلطان سلطانان داد
ان شقیق از شق ان راه شگرف...گشت او خورشید رای و تیز طرف

توجه کنید:
جنید بغدادی،صاحب مقامات عالیه!
بایزید بسطامی،قطب العارفین.
معروف کرخی،خلیفه عشق و ربانی نفس!
ابراهیم ادهم،سلطان سلطانان!
شقیق بلخی،خورشید رای و تیز طرف!

شما را به خدا،چه کسی از شما نمی داند این جماعت از بزرگترین دشمنان اهل بیت بوده اند؟؟
چه کسی نمیداند که اینها بزرگان اهل تصوف بوده اند؟
مدح شدید مولوی و تمایلش به این افراد را دیدید؟با روایات پست قبل کنار هم بگذارید!
همین کافی است تا چهره حقیقی مولوی و نظر شیعه درباره او دانسته شده،نیازی به ادامه بحث نباشد؛اما ما باز هم برای رسوا کردن این شخص به بحث ادامه می دهیم!

فقط به عنوان یک مثال عرض بکنم،بایزید بسطامی شخصیتی بوده که ادعای خدایی داشته،و ندا میداده که:
لا اله الا انا فاعبدونی!
این مشرک،به هیچ عنوان به اعمال شرعی و اعتقادات اسلامی پایبند نبود و انها را زیر پا می نهاد،و عنادش به رسول گرامی اسلام به آنجا رسیده بود که می گفت در قیامت لوای من از لوای محمد بزرگتر است!!
نور چشم مولوی بهتر ازین هم نباید باشد!!
منبع :همان

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

شنبه 9/8/1388 - 13:38 - 0 تشکر 161472

سماع چيست و آيا کار دستي است و آيا مولوي سماع داشته است؟

جواب: با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر گرامي؛ از اينکه با مرکز مطالعات و پژوهش­هاي فرهنگي حوزه علميه مکاتبه نموده ايد صميمانه تشکر مي کنم.

جاي انکار نيست که روح عرفان در اعماق جان انسان ها ريشه دارد و از درون جان ها سرچشمه مي گيرد اين حديث نفس انسان ها است که از هر راه ممکن خود را به معبود خويش نزديک و نزديکتر سازند. انسان ها براي اين که در پيمودن اين راه دچار خطا و اشتباه نشوند و در جهت خلاف، قدم برندارند نيازمند راهنما هستند، پيامبران الهي و پيشوايان ديني در طول تاريخ راه شناخت و عرفان واقعي را به انسان ها نشان داده اند و لذا عرفان در همه اديان آسماني وجود دارد و يکي ازمشترکات اديان آسماني همين عرفان و توجه به امور معنوي است. اسلام که کاملترين اديان آسماني است در زمينه هاي عرفان نيز بسي غني تر و وسيع تر و گسترده تر است زيرا اسلام بيشتر از هر دين و مذهب ديگر روابط انسان را با خدا و جهان بيان کرده است. بذرهاي حقيقي عرفان اسلامي قرآن و سنت و سيره نبي اکرم ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ و امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ است و اين بذرها در طي مراحل قرب حق تا آخرين منازل چنان کافي هستند که ديگر نيازي نيست در سر سفره اجنبي نشست و مکتب عرفاني اسلامي چنان غني و وسيع است که ديگر نيازي به عرفان هاي ديگر نيست. منابع اسلامي قرآن و حديث و حالات و مناجات هاي رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ و ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ سرشار از شور و هيجان معنوي و الهي و مملو از اشارات عرفاني است و دعاهاي اسلامي مخصوصاً دعاهاي شيعه گنجينه اي از معارف و عالي ترين انديشه هاي معنوي است. به اصطلاح در متن اسلام سرمايه هاي عظيمي از معنويات نهفته است که مي توانند الهام بخش معنويات عرفاني باشند. ولي عجيب است که اين را از طرف عارف مسلکان ما کمتر مورد توجه قرار گرفته و افراد نادري توفيق پيمودن آن را پيدا کرده اند تا آن جا که خيلي ها چنين پنداشته اند که طريقه معرفت نفس امري است اختراعي که صاحب شريعت درباره آن چيزي نگفته است و همين امر باعث شده براي سلوک آداب و رسومي پديد آورند که در دين سابقه نداشت، اين شد که پيوسته بدعتي تازه به وجود آمد و سنتي شرعي ترک گرديد تا جايي که شريعت در طرفي قرار گرفت و طريقت در طرف ديگر و کار به ارتکاب محرمات و ترک واجبات و کنار گذاشتن تکاليف شرعي کشيد و عرفان بودايي، چيني، يوناني، هندي، زرتشتي و مسيحي جاي عرفان اسلامي را گرفت و به نام عرفان اسلامي شناخته شد و فرقه هاي متعدد تصوف و صوفي گري ظهور کردند.

بدين ترتيب عرفان اسلامي در جوامع اسلامي عملا نفي گرديد و تصوف و صوفي گري به جاي آن پذيرفته شد و در صدد تطبيق آن با مباني اسلام و اثبات عينيت آن دو برآمدند. اين انحراف بزرگ براي اولين بار در عالم تسنن به وقوع پيوست.

يکي از آداب و رسومي که صوفيان براي سلوک خودشان به عنوان بدعت پديد آوردند سماع است. حالا سوال اين است که سماع چيست؟

براي پاسخ به اين سوال توجه به مطالب زير لازم است: 1. سماع: شنيدن، سرور و پايکوبي و دست افشاني صوفيان است.[1]

2. کتابهاي مناقب، بر اين متفق القول هستند که مولانا بعد از خلوت با شمس الدين تبريزي، روش خود را بدل ساخت و به جاي اقامه نماز و مجلس وعظ به سماع نشست و چرخيدن و رقص بنياد کرد و به جاي قيل و قال مدرسه و اهل بحث گوش به نغمه جانسوز ني و ترانه دلنواز رباب نهاد، با اين که در آغاز کار و پيش از آن که، ذره وار در شعاع شمس رقصان شود، سخت به نماز و روزه مولع بود چنان که هر سه روز يکبار روزه گشادي و شب تا به روز در نماز بودي و در سماع و رقص در نيامده بود و در صورت عبادت و تقوي کمال حاصل مي کرد و از تجليات الهي برخوردار مي گشت چون آفتاب حقيقت شمس بر مشرق جان او تافت و عشق در دل مولانا کارگر افتاد و شمس را به رضايي برگزيد به اشارت او به سماع درآمد و پيش از آن حالات و تجليات که از پرهيز و زهد مي ديد در صورت سماع بر او جلوه گر گرديد.[2] سلطان ولد فرزند مولانا مي گويد:

نيست اين را نهايت آن سلطان باز گو چون شد از فراق و چسان

روز و شب در سماع و رقصان شد بر زمين همچو چرخ گردان شد

بانگ و افغان او به عرش رسيد ناله اش را بزرگ و خرد شنيد

يک زمان بي سماع و رقص نبود روز و شب لحظه اي نمي آسود.[3]

3. افلاکي در شرح حال جلال الدين رومي نوشته: در آن غليان شور و سماع که مشهور عالمان شده بود ازحوالي زرکوبان مي گذشت، مگر آواز ضرب تق تق ايشان به گوش مبارکش رسيده از خوشي آن ضرب شور عجيبي در مولانا ظاهر شد و به چرخ درآمد، شيخ نعره زنان از دکان خود بيرون آمد و سر در قدم مولانا نهاده بيخود شد، مولانا او را در چرخ گرفته، شيخ از حضرتش امان خواست که مرا طاقت سماع خداوندگار نيست، همانا که به شاگردان دکان اشارت کرد که اصلا ايست نکنند و دست از ضرب باز ندارند، همچنان از وقت نماز ظهر تا نماز عصر مولانا در سماع بود.[4]

4. زرين کوب مي گويد: رقص در نزد مولوي اهميت خاصي داشت، خود مولانا حتي در کوچه و بازار هم بسا که با اصحاب به رقص در مي آمد، چنان که يک بار در بازار زرکوبان اين حالت بر وي دست داد، و گويند حتي جنازه صلاح الدين زرکوب را نيز به اشارت مولانا، با رقص و دف به قبرستان بردند.[5]

نتيجه: با توجه به نصوص فوق به خوبي روشن است که سماع، سرور و پاي کوبي و دست افشاني صوفيان است که مولوي مرتبه شديد و با وجد نشاط آن را داشته است.

منابع براي مطالعه بيشتر:

1. عرفان و تصوف، داوود الهامي.

2. صوفي چه مي گويند، جواد تهراني.

3. رساله تحقيق در احوال زندگاني مولانا جلال الدين محمد، بديع الزمان فروزانفر.



[1]. سجادي، سيد جعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبيرات عرفاني، ص 477، کتابخانه طهوري، تهران.

[2]. فروزان فر، بديع الزمان، رساله در تحقيق احوال و زندگاني مولانا جلال الدين محمد، ص 70، چاپخانه ملي، تهران.

[3]. الهامي، داوود، عرفان و تصوف ص 276، انتشارات مکتب اسلام به نقل از تاريخ تصوف ص 398، دکتر غني.

[4]. فروزان فر، بديع الزمان، رساله در تحقيق احوال و زندگاني مولوي، پيشين.

[5]. زرين کوب، عبدالحسين، ارزش ميراث صوفيه، ص 6 ـ 65.

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

شنبه 9/8/1388 - 13:43 - 0 تشکر 161474

جواب حضرت آیت الله سید صادق شیرازی به سوال بنده:

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیكم

جواب: در حدیث شریف است که: کتاب و گفته‌های انسان ترجمه اعتقادات و نوایای او است. و طبق همان می‌توان نسبت به او قضاوت کرد.

جواب موسسه تحقیقاتی ولی عصر:

سنی بودن مولوی محرز و افكار و عقائد بعضا منحرف او نیز بر همگان روشن است . لزومی ندارد كه كسی از او دفاع كند ؛ چون سنی بودن وی هیچ خدشه‌ای بر ما وارد نخواهد كرد .

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.