• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن صندلی داغ > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
صندلی داغ (بازدید: 25927)
دوشنبه 13/7/1388 - 15:37 -0 تشکر 156397
صندلی داغ گویایی خاموش...

و خدا هست

سلام

 

قبل از هر چیز بابت فاصله ای که بین دو صندلی افتاد عذر میخوام.

صندلی داغ جدید رو اینبار با کاربر خوب و نسبتا فعال! انجمن " گویای خاموش " عزیز پی میگیریم. 

دوستان محبت کنند برای سوال پرسیدن حتما قوانین انجمن رو در نظر داشته باشند و توصیه میشه حتما سند معرف انجمن رو مطالعه کنند. ( یاد آقای مکلارن بخیر...)

توضیح دیگه ای رو لازم نمیبینیم و فقط میگم پیش به سوی سوزاندن... اونقدر بسوزونید تا به حرف بیاد خاموش ه انجمن ها 

 

برقرار باشید

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
جمعه 8/8/1388 - 13:12 - 0 تشکر 161351

به نام هستی هستا

سلاااااااام

میلااااااااااد نووووووووور بر همه ی عاشقان و شیعیان مبااااااااارک

گویاااااااااا جااااااااااان

اومدم آخرین سوالاتمو بپرسم ازت آخه گفتی امروز روز آخره سوزیدنته:

1-گویا قبل از صندلی ه داغ و بعد از صندلی ه داغ؟(تشریح کن اینو)

با شکلک با هر چی که دوست داری؟!

2-از صندلی داغت چی یاد گرفتی؟به چیزیم رسیدی؟

3-گویا صندلیت واسم خیلی مفید بود باعث شد بیشتر بشناسمت و از این بابت خیلی خوشحالم،تو هم همین حسو داری آیا؟

4-نظرت راجع به رز صورتی قبل و بعد از صندلی؟

بگو که چقدر شناختیش؟

قبل از صندلی چه حسی نسبت بهش داشتی و بعد از صندلی چه حسی؟

فکر می کنی خوب شناختیش؟

5-شاید این جمعه بیاید شاید...

بقیشو بگو؟و حستم بگو؟

برات دعا می کنم خیلی خیلی

تو هم برام دعا کن خیلیییی

مراقب گل من آبجی ه من مهربون من باش

به خدا میسپارمت

هميشه بايد رفتني باشه ، تا بودني احساس بشه .  

همراه ما باشيد در :انجمن د انشجويي

    http://img.tebyan.net/Big/1388/11/1341061741261678981114214248198168411517821.jpg

 

 

 

 

جمعه 8/8/1388 - 15:35 - 0 تشکر 161362

به نام خدا

جناب alireza2932 گرامی

سلام

علیک سلام

هنوزم میشه سوال کرد اگه میشه تا کی این بنده خدا وقت دارن!؟

البته مخاطب این سؤال ظاهراً مدیر محترم بودن، که خودشون هم همون دیروز پاسختون رو دادند.

اما دیدم بد نیست من هم دوباره جهت اطلاع شما و نیز دوستانی که صحبت آنشرلی عزیز رو نخوندند یادآوری بکنم که:

دوستـــــــان!

با سپاسگزاری فراوااااااان از محبتتون که واقعاً هم من رو شرمنده کردید، باید عرض کنم که طبق گفته ی آنشرلی عزیز، دیگه فرصت پرسش تموم شده.

و من فرصت دارم تا شب به سؤالات باقی مانده پاسخ بدم.

موفق

ممنون، شما هم موفق و مؤید باشید.

میلاد امام رضا (ع) رو به شما دوست گرامی تبریک عرض می کنم.

این حدیث هم هدیه ی من تقدیم به شما به پاس حضورتون:

بهترین و ارزنده ترین خصلت ها: انجام کارهای نیک، فریادرسی بیچارگان و برآوردن آرزوی آرزومندان است.

امام رضا (ع)

 

بخشيدن يعني آزاد کردن يک زنداني...

و کشف اين که آن زنداني خودت هستي!

 

جمعه 8/8/1388 - 16:0 - 0 تشکر 161368

به نام خدا

Aansherly عزیییییییییز

و خدا هست

با نام و یادش...

سلام

سلام عزیز

گویا جان ممنون بابت پاسخ ها. کیف کردم :)

به خصوص فال ها

قربااااانت!

و در مورد فال ها، من که نیت خودت رو نمی دونستم، اما اونی که خودم نیت کردم، به نظرم خییییلی قشنگ اومد...

بیت آخرش که محشر بود!

Alireza گرامی تا امروز دیگه سوالاتتون روبپرسید که گویا جان فردا شب گزارش کار رو بذارن که من شنبه صبح تاپیک رو قفل کنم

:)

( مرسی از هاوایی عزیز که من رو به دربون تشبیه کردن :D )

راستی گویا جان اگه وقت شد و برگشتم که خودم میذارم اگه نه لطف کن غول انتهایی ه صندلی داغ رو هم از یه صندلی آقای طهوری کپی کن و جواب بده

چشم.

متشکرم

قربانت

میلاد امام رضا (ع) رو هم تبریک می گم بهت.

هدیه ی من رو هم بپذیر، حدیثی از صاحب این روز بزرگ:

سرآمد طاعت الله تعالی صبر و رضاست.

امام رضا (ع)

 

بخشيدن يعني آزاد کردن يک زنداني...

و کشف اين که آن زنداني خودت هستي!

 

جمعه 8/8/1388 - 16:33 - 0 تشکر 161372

به نام خدا

_Aarsoo_ عزیییییییییز

http://up4teb.persiangig.com/image/274.jpg
به یادش...
سلام
سلاممممممم
ممنونم گویا جان . حرفایی که زدی میدونم از ته دل بود . همه اونایی رو که گفتی . اون ترس و ....
باور می کنی گاهی اونقدر غرق کتاب میشم که انگار همین الان داره اون اتفاقات میفته . 
میگم یعنی الان خرمشهر چه خبره ؟ عراقیا چقدر جلو اومدن ؟ استرس می گیرم
بعضی جاهاش واقعا برای من خواننده زجرآوره چه برسه به ایشون که خودش بوده دیده ، انجام داده 
غسالخونه و جنازه های سوخته و تیکه تیکه و جنین و تعرضات ناموسی عراقیا و رفتن به خط و گلوله و خمپاره . واقعا خیلی سخته
:"(
تو همین روزای عزیز بیشتر از قبل میخوایم که هرجا جنگی هست زود تموم شه . 
آرزوی همیشگیم : پرواز کبوتر صلح تو یه آسمون آبی 
الهی آمین...
.........................
راستی غویا جان . نوای آسمانی گفت که ازت تشکر کنم که به یادش بودی . دسترسی به نت و کامپیوترش محدود شده ، نتونست خودش بیاد و بگه 
ممنون گلم!
سلام منم بهش برسون و بگو جاش توی صندلی خالی بود، اما خوب اونم گرفتار بوده و منم راضی به زحمتش که نبودم.
این گل رو از طرف من بهش بده:
و میلاد امام رضا (ع) رو بهش تبریک بگو، و این حدیث رو هم از طرف من بهش هدیه بده. البته اگر تونستی، وگرنه اصلاً به زحمت نیفتی ها.
کسی که بخواهد بی نیازترین مردم باشد، باید به آن چه نزد تعالی الله است اطمینان داشته باشد.
امام رضا (ع)
شاد باشین 
تو هم همین طور عزیز دلم.
این حدیث هم تقدیم به خودت:
با دوستان فروتن باش، از دشمن احتیاط کن و با عموم مردم گشاده رو باش.
امام رضا (ع)

 

بخشيدن يعني آزاد کردن يک زنداني...

و کشف اين که آن زنداني خودت هستي!

 

جمعه 8/8/1388 - 17:34 - 0 تشکر 161382

به نام خدا

جناب A_V_B_2066 گرامی

به نام خدا

با نام و یادش...

سلام

علیک سلام

با تبریک میلاد اما رضا (ع)

من هم میلاد امام رئوف، ضامن آهو، حضرت علی بن موسی الرضا (ع) رو به شما تبریک عرض می کنم.

به سوالام جوابای خوبی دادین و ممنون ازتون.

لطف دارید، خوشحالم که راضی بودید.

فکر می کنم آخرین پستم تا قبل از اتمام صندلیتون باشه.اومدم آخرین حرفامو بزنم (شما بخونید آخرین آتیشا رو به پا کنم :)

بفرمایید.

 لهجه ی بعد دانشگاهتون با قبل دانشگاهتون چقدر تغییر کرد؟ معمولا اونایی که زبان می خونن " ر " رو یه جوری میگن .چرا؟ 

راستش من از قبل از دانشگاه هم یه کم تلفظ بعضی حروفم فرق کرده بود، آخه یه 3-4 سالی قبلش زبانکده رفته بودم و به هر حال بیگانه نبودم با انگلیسی.

آره بعضی جاها و توی بعضی کلمات گاهی یه کم "ر" و به خصوص "ل" رو متفاوت می گم! اما همیشه که نه! فقط گاهی که از دهنم در بره! :دی

اما "ر" رو زیاد نه، بیشتر همون "ل".

البته!!!!! توی کلمات فارسی نه هاااا!!

منظورم توی کلمات انگلیسی ای ه که توی فارسی هم کاربرد دارن. یا وقتایی که توی بعضی از علوم (مثلاً کامپیوتر، فیزیک و...) از کلمات انگلیسی استفاده می کنیم. این طور وقتا معمولاً همه همون کلمه رو با لهجه ی فارسی می گن، اما من اونارو معمولاً (و نه همیشه) یه ذره با لهجه می گم. این طور وقتا به نظر بعضی ها یه کم غیرعادی می یاد!

مثلاً برای "ل"، خوب ببینید، کلمه ی help رو که فرضاً موقع استفاده از کامپیوتر گاهی ازش استفاده می کنم ممکنه یه کم متفاوت با بقیه بگم. خوب لابد می دونید که تلفظ "ال" در این کلمه یه کم غلیظ ه.

اتفاقاً این طور وقتا داداشم چپ چپ نگاهم می کنه که ایششش! حالا مثلاً که چی؟!!  :دی

بعد به شوخی مثلاً می گه تا تلفظ درستش (درست از نظر اون، همون تلفظ اشتباه فارسی ه!) رو نگی مثلاً جوابت رو نمی دم و اینا!! :دی

 می تونید بگید : ررررررررررررررر ؟ (از اون "ر" ها که انگار قل قل می کنه ها) زبون من که استعدادشو نداره :D 

بله بلدم بگم! :دی

البته این ربطی به تلفظ "ر" توی انگلیسی نداره ها!

 تو جواب بچه ها گفتید یه نفری بود از ثبت مطلب قدیم که دلتون می خواست بیاد اینجا... اسمشو نگفتید... حالا بگید

اون وقت برای نگفتنم دلیل داشتم. حالا هم به همون دلیل لطفاً از من اسم نخواهید.

 به من میاد مدیر کدوم انجمن باشم؟ (عجب سوالی شد :) نوموخوام

ارتباطات و فن آوری اطلاعات

دانش و فن آوری

خوب بهتون می یاد دیگه!

دوست داشتید تو جنگ تحمیلی یه مقدار از خاک عراقو مال خودمون می کردیم؟

نه، اصلاً...

اگه تو جنگ تحمیلی عراق خوزستان و می گرفت الان شما کجا بودید؟ چیکار می کردید؟ به عربی مسلط می شدین مثل اینیگیلیسی تون؟ تبیان هم میومدید؟

خوب در اون صورت ممکن بود قبل از اشغال خوزستان ما به شهر دیگه ای رفته باشیم، در اون صورت که دیگه احتمالاً برنمی گشتیم!! درسته استانمون ه، اما نمی رفتیم تحت اختیار عراق که!!

اتفاقاً یه بار (فکر کنم اواخر جنگ بود) که عراقی ها تا چند کیلومتری اهواز اومده بودن، ما یه مدت رفتیم مشهد (شاید یک یا دو ماه) تا آب ها از آسیاب بیفته.

اما اگر خدای نکرده اون اتفاق وحشتناک و بد میفتاد و ما هم نمی تونستیم جایی بریم...

خب ممکن بود عربی هم یاد بگیرم، نمی دونم!

تبیان رو هم که اصلاً نمی دونم! اگر اون وقت هم باهاش آشنا می شدم خب شاید آره، می یومدم.

حوصله تون که سر میره چیکار می کنید؟ زیاد سر میره؟

کم و زیادش رو نمی دونم، چون این بستگی به شرایط آدم توی یه دوره ی خاص داره.

اما وقتی حوصله م سر می ره، ممکنه بیام نت و به خصوص تبیان! گاهی تلویزیون. یا مثلاً مطالعه.

ولی گاهی هم پیش می یاد این قدری بی حوصله می شم که کلاً حال هیییییچ کاری رو ندارم! در اون صورت همین جوری می شینم تا خوب شم!!

مهربونی رو باید از کی یاد گرفت ؟

در وهله ی اول از خدا!

بعد از معصومین (ع)...

و از بین مردم عادی هم، خوب باید از کسانی یاد گرفت که محبتشون حقیقی و از ته دل ه و نه ظاهری.

چرا بعضی از مضوعاتو زیاد توضیح میدین؟ و اینکه انصافا نمی شد خارج دانشگاه زبانو یاد بگیرید و مترجم بشید؟

باید برم خاک های جاروم رو پاک کنم!!

سوال قبلیمو تلافی کنید!

وقتی آدم با چند ترم کلاس کامپیوتر می تونه کامپیوتر یاد بگیره، مگه بیکاره این همه بره دانشگاه برای چهار کلمه(!!!) معلومات کامپیوتری؟!! :پی

اگه اینا رو بهتون بگن تو جواب چی میگین؟ یک کلمه یا یک عبارت کوتاه پیلیز

عمرا

حتماً!!!

نخیر خانوم

چرا اتفاقاً!!!

کچل

خودتی!!

بی منطق

مُرده ی منطق شما هستم!

مهربون 

خوبی از خودتونه!

خودت خواستیاااا

اوکییییی!

هوم؟؟

اوهوم!

می دونم ولی نمی گم ()

همون عبارت لهجه دار رو ترجمه کردید دیگه؟!! :دی

می گم: خب نگو!!

(این پاسخ ها به شوخی بودنا! در مواردی کمی دور از ادب جاب دادم که عذر می خوام! شوخی بودن.)

 و آخری؛ بعد صندلی باید دفتر و امضا کنید. اگه اونی رو که برای امضا میذاریدو نمیذاشتید چی میذاشتید؟

طبیعتاً یه چیز دیگه می ذاشتم! :دی

تمام شد.خسته نباشید و خدا قوت.

سلامت باشید. ممنووووونم.

در ضمن در مورد اون قضیه ی تشبیه و در بونی و کلید داری و اینا من چیزی نمی دونم.کلا سرایداری و اینجور چیزا رو تکذیب می کنم. به قول خودش اوهوم

بله دیگههه! توی این تکذیبیه تون هرچی تونستید به دوست جونم گفتید!!

راستی دماغتونو کی عمل کردید؟  (اینم آخرین آتیش:D)

جااااان؟!!

مثلاً خواستید یه دستی بزنید؟!!

نه هنوز که عمل نکردم! :دیییییییی

در پناه حق (آتیشامو حلال کنید)

شما هم در پناه حق باشید.

شما هم اگر حرفی زدم که خوشتون نیومد حلالم کنید (گرچه اگرم چیزی بوده به روم نیوردید).

تشکر می کنم از حضور فعال و خیلی خوب و ارزشمندتون توی صندلی داغم.

ان شاءالله یه روزی توی صندلی داغتون جبران کنم!!

   2066

گویای خاموش 

مجدداً عیدتون رو تبریک عرض می کنم

و

این حدیث رو هم از من بپذیرید به پاس حضور خوبتون:

آن که در راه حق صبر کند، الله تعالی بهتر از آن چه در برابرش صبر کرده است بدو عوض خواهد داد.

امام رضا (ع)

 

بخشيدن يعني آزاد کردن يک زنداني...

و کشف اين که آن زنداني خودت هستي!

 

جمعه 8/8/1388 - 18:13 - 0 تشکر 161391

سلااااااااام

در رو نبندید!

خواهش میکنم من قول دادم بیام!

آخییییش

خب

گویا جان خوبی؟
خسته نباشی خانومی

سریع برم سراغ سوالام....واقعا شرمندم اینقده دیر.. اما هیج جا پر رنگ نبودم! میدونی دیگه...

1-قشنگترین قسمت نماز که خیلی دوستش داری؟

2-قشنگترین سوره ای که دوستش داری؟

3- زیباترین آیه ای که تا حالا شنیدی؟

3-آخرین کتابی که خوندی؟ اسم چی بوده و کِی؟

4- اخرین کتابی که خریدی؟ قیمتش چند بوده؟

4- آخرین اس ام اسی که خوندی چی بوده ؟ کِی و از طرف چه کسی؟

5-آخرین بار که ایمیلتو چک کردی چه موقع بود؟

6-آخرین بار که عکس گرفتی چه موقع بود و از چی گرفتی و با چی گرفتی؟

7-آخرین آهنگی که گوش دادی چی بود؟

8-اخرین بار که قرآن خوندی کی بود؟

9-آخرین بار که ظرف شستی کی بود؟!

10-آخرین بار که خندیدی؟ و گریه؟!

11-اولین بار که خدا رو با تمام وجودت حس کردی یادته؟ کی بود و چجوری؟

12-اولین بار که خودتو شناختی کی بود؟

13- صندلی داغ چقدر به خودشناسیت کمک کرد؟

14-آخرین باری که لغت انگلیسی حفظیدی کی بود؟ اگه یادته آخریش چی بود؟

15- بین زبانهای آلمانی، اسپانیایی، فرانسوی با کدوم بیشتر اشنایی داری؟ یه جوری هم ثابت کن که بیشتر اشنایی!

16-اگه یه استاد به گردنت خیلی حق داشته باشه و خدای نکرده از دستش بدی، چطوری میشه یه کوچولو از کاراش رو جبران کرد؟

17-آخرین بار کسی رو نصیحت کردی یادته؟ در مورد چی بود؟

18-آخرین بار که یه بنده خدایی رو کتک زدی! کی بود؟ و چرا؟

19-آخرین بار که محبتت رو به کسی هدیه دادی کی بود و به چه کسی؟ چرا این کار رو کردی؟

20-بهترین هدیه ای که گرفتی و دادی چی بوده؟

21- 5 تا جمله ی کاربردی انگلیسی که حفظ کردنشون خالی از لطف نیست بگو(یعنی بنویس!)

خب ممنونم خانومی پیشاپیش.

راستی عیدت هم مبارک!

خوش باشی

التماس دعا...

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

جمعه 8/8/1388 - 23:29 - 0 تشکر 161426

به نام خدا

_Aarsoooooooooo_ ی عزیییییییییییییییییییییییییییییییییز!!

سلام
سلام
عید همگی مبارک 
عید تو هم مبارک عزیز
غویا ! قویا ! گویا !
تکلیفت رو معلوم کن بالاخره با کی کار داری؟!!!
برو کمیسیون پزشکی ، نامه بیار بدونم عمق سوختگیت چقدره شاید دلم به رحم اومد از خیر نثر اونا گذشتم :دی 
:دی
ممنونم برای جوابات . این مدت خیلی بهت زحمت دادم ، هیزم آوردم ، آتیش زدم ، نفت ریختم روش ، شعله ور شد 
سوختی و دم نزدی :دی 
ممنون از سؤالات...
این مدت خیلی لطف کردی، خیلی زحمت کشیدی، صندلی رو نه با هیزم و نفت، که با حضور قشنگت گرم کردی، ممنونم
حیف که تو صندلیت نبودم...
( سنایی شاعر قرن 5 و 6 هجری می باشد )
ممنون، می دونستم همون حدوده، دقیقش رو نمی دونستم!  ;)
آخرین سوالام . نمیدونم پرسیده شده یا نه .
بپرس خانوم
بعد از صندلی گویای خاموش چه تغییری میکنه ؟ صندلی براش مفید بوده ؟ هووووووووم ؟ معرفتت زیاد شده ؟ نسبت به خودت ؟ دیگران ؟ هااااان ؟ 
شاید توی گزارش پایانی بیشتر در این رابطه توضیح بدم.
اما صندلی خیلی برام خوب بود، همون طوری که فکرش رو می کردم. و به همین خاطر قبول کردم بشینم روش.
گویای خاموش بعد از صندلی توی تبیان ممکنه به همون گویایی باقی بمونه.. شایدم یه کم خاموش تر بشه و به انجام یه کارایی برسه که براش لازم ه... گرچه فکر نکنم بتونم این کار رو بکنم.. تبیان شده جزئی از زندگی گویای خاموش. به هر حال ان شاءالله خواهم بود خدمتتون...
اما برای خودم و شناخت خودم و آینده ی بعد از صندلی خودم...
راستش بیشتر از قبل فهمیدم که خیلی چیزها رو بلد نیستم که باید یاد بگیرم...
به یه چیزایی بیشتر فکر کردم... حتی می خوام سر فرصت بشینم و دقیق سؤال و جواب هام رو بخونم تا یه برنامه ریزی ای بکنم برای کارهایی که باید بکنم...
نسبت به دیگران هم تا حد زیادی به چیزهایی پی بردم که قبلاً بهشون دقت نکرده بودم...
کلاًخیلی خوب بود...
 اینو بخون : خمش کردم ، زبان بستم ولیکن .. منم گویای بی گفتار امشب 
بذار این سوالو بپرسم که زندگی بدون صندلی رو چگونه پیش بینی میکنی ؟ ( قول بده مصداق بیت بالا نشی هاااا)
چقدر مصراع دومش حال گریه داره برام...
کاش می تونستم از یه چیزایی دل بکنم و بشم گویای بی گفتار... نه، بشم گویای ناگویا...
نه اصلاً همون گویای خاموش!
( شایدم خاموش خاموش  :(  )
در جریان هستی که هر کی رو صندلی میشینه ، بعدها یه اتفاق خوب ( که برای من نا خوب بود ) براش میفته . فکر میکنی برای تو چه اتفاق خوبی بیفته ؟
من فقط باتنیست رو فهمیدم که بعدش رفت مکه!
اما بقیه رو نمی دونستم!
چرا برای تو ناخوب بود؟! هوم؟!!!
دعا کن برای من خوب باشه...
نیاز به یه اتفاق خوب دارم...

وای چقدر دپرسانه نوشتم! ببخشید!
 اما نه، من خوبم! خیلی خوب! اصلاً می خوام گویای بهتری بشم، خیلی بهتر از سابق 

از احادیثی هم که برام گذاشتی ممنونم گویا 
قربانت عزیز


 این هم یه سوپ ریز دیگه (مولوی هم از اسمت زیاد استفاده کرده ها :دی )
منم ضراب و عشقت چون ترازو .. از این خاموش گویا چند گویم
چقدر نااااااااز...
این اشعارت خیلی حالم رو جا می یارن! خیییییییلی قشنگن...
خووووووششششششششش گذشتتتتتتتتتتتتتتتت
به منم همین طور.
حضورت خیلی برام ارزشمند بود.
ممنون که حتی وقتی هم نبودی با بسته ی سؤالات زیبات همراهیم کردی.
خیلی ممنون...
راستییییییی!
بعد از هر پستی که برای جوابت می زنم هی می خوام یه چیزی بگم هی یادم می ره!! الآن تقریباً دو روزه!!
می خواستم بگم:
امضات محشره...
کم نظیره...
پر از حس ه...
می دونی من پاییز رو چقدر دوست دارم...
می دونی بارون پاییزی منو توی چه حال و هوایی می بره...
وای آرسو این امضات پر از حس های بی نظیره...
حیف که عادت داری زود امضاهات رو عوض کنی!! هق...
وای اصلاً اینو سند کن برام من همین طوری فقط نگاش کنم!! :دی
شاد باشین 
تو هم شاد باشی عزیزم
از ته دل برات آرزو می کنم، دعا می کنم که شاد باشی و از ته دل بخندی... طوری که آرسوانت از خنده جاری بشن! (می دونستی توی این خصلت مثل من هستی؟! :دی)
این هدیه هم تقدیم به آرسوی عزیزم:
نزدیکترین حالات بنده به پروردگارت حالت سجده است.
امام صادق (ع)

 

بخشيدن يعني آزاد کردن يک زنداني...

و کشف اين که آن زنداني خودت هستي!

 

شنبه 9/8/1388 - 1:20 - 0 تشکر 161433

فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ

 گویاااااااااااااااااااااا

سلااااااااااااااااااااااااااااااااام

خدا قوت عزیزم

گویا با چند سوال بشدت کوتاه! در این دیر هنگام شبانه

در خدمتت هستم

1. چرا مسنجر رو دیر به دیر ان میکنی؟

2. چرا هر وقت میایان نمیشی و نامرئی میای؟

3. اگر یکی همیشه واست نامرئی بیاد و واسه همه روشن چه حسی بهت دست میده؟

 4. اگر یکی با روشن شدن ایدیت خاموش کنه خودش رو و جوابت رو نده! چه واکنشی داری؟

5. گویا دلت میخواست یکی بیاد تو صندلیت ولی نیومد..کی بود اون؟

6. چرا تفاسیری که از اخرین تصاویر کردی جالب نبود؟

7. چقدر سوختی تو این صندلی؟

8. دعایی که همیشه تو قنوت میخونی  و دوستش داری چیه؟

9. منفورترین ادم ها چه کسانی هستند روی کره ی زمین؟

10.  چه کسانی با تو ناسازگارند تو با چه کسانی؟

11. تکمیل کن: با بیش از سه کلمه

دوست دارم زیر باران....

برف ها نماد.....

استواری کوه مرا به یاد....

دلم برای او تنگ است که.......

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

شنبه 9/8/1388 - 6:51 - 0 تشکر 161434

به نام خدا

سلام و صبح همه ی دوستان به خیر

توجه!              توجه!

با تشکر از همه ی دوستانی که من رو مورد لطف خودشون قرار دادند، و حتی توی وقت اضافه و حـتـــــی توی پنالتی ها ( :دی ) باز هم بنده رو شرمنده ی خودشون کردند و از سؤالات قشنگشون من رو بی بهره نداشتند، به هر حال باید اعلام کنم که:

الآن حدود 24 ساعت است که فرصت پرسش تمااااااام شده است!

خواهشمندم سؤال دیگری ثبت ننمایید!!

همین طوری هم از قولی که به مدیر دادم کلی عقب موندم!

من می بایست تا دیشب صندلی رو تموم کنم، اما هنوز مشغول پاسخ دادن به سؤال هایی هستم که دوستان دیروز ثبت کردند، و اگرچه خارج از وقت تعیین شده بود (که البته احتمالاً دوستان اطلاع نداشتند)، با این حال خودم رو ملزم می دونم حتماً بهشون پاسخ بدم، چون این سؤالات لطف شما به بنده رو نشون می دن.

ولی لطفاً دیگه سؤالی پرسیده نشه.

طوری نشود که بیش از این شرمنده ی مدیر بشوم... 

متشکرم از همه ی دوستانم...

 

بخشيدن يعني آزاد کردن يک زنداني...

و کشف اين که آن زنداني خودت هستي!

 

شنبه 9/8/1388 - 7:30 - 0 تشکر 161436

تبیان ارور می زنه و من تقریباً هیچ پاسخی نمی تونم ثبت کنم!

یا لااقل پاسخ هایی که توشون کپی پیست انجام می دم ثبت نمی شن! چرا؟!!!

:(

منم که همش باید کپی پیست کنم برای پاسخ ها!

عجبا!

تا دقایقی دیگر دوباره امتحان می کنم.

 

بخشيدن يعني آزاد کردن يک زنداني...

و کشف اين که آن زنداني خودت هستي!

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.