سخن از پیوند سست دو نام

و هم آغوشی در اوراق کهنه ی یک دفتر نیست

سخن از زندگی نقره ای آوازی ست

که سحر گاهان فواره ی کوچک میخواند

ما حقیقت را در باغچه پیدا کردیم

در نگاه شرم آگین گلی گمنام

سخن از پچ پچ ترسانی در ظلمت نیست

سخن از روزست و پنجره های باز

و اجاقی که در آن اشیاء بیهوده می سوزند

و زمینی که ز کشتی دیگر بارور است

و تولد و تکامل و غرور

سخن از دستان عاشق ماست

که پلی از پیغام عطر و نور و نسیم

بر فراز شبها ساخته اند

متن کارت عروسی ملیکا شریفی نیا

بسمه‌تعالی شأنه

انجا كه عشق همراه یك طوفان به بلندای اسمان میرود و جون ریكهای روان به همه جا می نشیند قصه ای اغاز می شود
قصه ای كه در تنگترین و داغترین قفس تعصب اسیر و بیمار است
كرجه باد بوی كلهای محمدی را با خود دارد كرچه خاك زبان یكرنكی و صداقت است و كرچه اسمان پاك و گسترده است
اما این هنگام كه جای خالی امید پیداست و ایا در میان این همه عظمت كه هر طلوع و غروب با زبان عشق اغاز می شود میتوان شاهد طنین دل انكیز فرشته ای از اسمان مهر باشی و او را بخوانی؟
اكنون یك اشنا با دل ***مسعود***
با كوله باری از عشق كه بر شانه ی قویش سنكینی می كند به سوی تو امده
او را بپذیر تا در طولانی ترین راهها مرید مكتب محبت تو باشد

به نام انكه مروارید عشق را در صدف قلبها نهاد
به لطافت گلهای شقایق**

به تپش قلب دو عاشق**

به مهر و محبتی كه هر كس در قلب خود دارد

و ان را تقدیم به دیگری می‌كند**
سوكند كه اینهمه زیبایی و احساس**

عروس و داماد

عهدو میثاق ز جان بسته و با یاری حق ما شده اند

خانه ای ساخته اند در بلندای وفا

در و دیوار همه عشق است و صفا

خانه ما را با قدمهای خود گرم و نورانی کنید

انجا كه عشق همراه یك طوفان به بلندای اسمان میرود و جون ریكهای روان به همه جا می نشیند قصه ای اغاز می شود
قصه ای كه در تنكترین و داغترین قفس تعصب اسیر و بیمار است
كرجه باد بوی كلهای محمدی را با خود دارد كرجه خاك زبان یكرنكی و صداقت است و كرجه اسمان باك و كسترده است
اما این هنكام كه جای خالی امید بیداست و ایا در میان این همه عظمت كه هر طلوع و غروب با زبان عشق اعاز می شود میتوان شاهد طنین دل انكیز فرشته ای از اسمان مهر باشی و او را بخوانی؟
اكنون بك اشنا با دل ***مسعود***
با كوله باری از عشق كه بر شانه ی قویش سنكینی می كند به سوی تو امده
او را ببزیر تا در طولانی ترین راهها مرید مكتب محبت تو باشد

به نام انكه مروارید عشق و در صدف قلبها نهاد
به لطافت كلهای شقایق**به تبش قلب دو عاشق**به مهر و محبتی كه هر كس در قلب خود دارد**و ان را تقدیم به دیكری میكند
سوكند كه اینهمه زیبایی و احساس**اینهمه محبت و اشتیاق و این همه تبش روحم همه برای توست
ووووووو
عشقم فقط برای توست

به نام خالق مخلوقات

با سلام و صلوات بر محمد و ال محمد (ص)

من از همونی که خود مسئول تایپیک نوشته خوشم مییاد

بنام مهرآفرين مهرگستر

كنار آشنايي تو آشيانه می‌كنم

فضای آشيانه را پر از كرانه می‌كنم

كسی سئوال می‌كند به خاطر چه زنده‌ای

و من برای زندگی تو را بهانه می‌كنم

اميدواريم كه گل وجودتان زيباترين نقش باغ خاطره اين روز باشيد

آخر این هفته جشن ازدواج ما به پاست

با حضور گرم خود در آن صفا جاری کنید

ازدواج و عقد یک امر مهم و جدی است

لطفا از آوردن اطفال، خودداری کنید!

بر شکم صابون زده، آماده سازیدش قشنگ

معده را از هر غذا و میوه ای عاری کنید

تا مفصل توی آن جشن عزیز و با شکوه

با غذا و میوه آن جشن افطاری کنید

البته خیلی نباید هول و پرخور بودها!

پیش فامیل مقابل آبروداری کنید!

میوه، شیرینی، شب پا تختی ام هم لازم است

پس برای صرفه جویی اندکی یاری کنید!

گر کسی با میوه دارد می نماید خودکشی

دل به حال ما و او سوزانده، اخطاری کنید!

موقع کادو خریدن، چرب باشد کادوتان

پس حذر از تابلو و ساعات دیواری کنید!

هر چه باشد نسبت قومی تان نزدیک تر

هدیه را هم چرب تر، از روی ناچاری کنید!

در امور زندگی، دینار اگر باشد حساب

کادو نوعی بخشش است، آن را سه خرواری کنید!

گرم باید کرد مجلس را، از این رو گاه گاه

چون بخاری بهر تنظیم دما، کاری کنید

ساکت و صامت نباشید و به همراه موزیک

دست و پا را استفاده، آن هم ابزاری کنید!

لامبادا و تانگو و بابا کرم یا هر چه هست

از هنرهاتان تماما پرده برداری کنید!

البته هر چیز دارد مرزی و اندازه ای

پس نباید رقص های نابه هنجاری کنید!

حرکت موزون اگر در کرد از خود، دیگری

با شادباش و دست و سوت از او طرفداری کنید!

کی دلش می خواهد آخر در بیاید سی دی اش؟

با موبایل خود مبادا فیلمبرداری کنید!

در نهایت، مجلس ما را مزین با حضور

بی ادا و منت و هرگونه اطواری کنید!