تبیان، دستیار زندگی

بسم الله الرحمن الرحیم

نمیدانم شاید این بحث در انجمن قبلا ایجاد شده بوده است اما به هر حال چهباشد و چه نباشد مهم است.

اثبات ولایت فقیه:

عقلی1:

انسان اجتماعی آفریده شده است پس نیاز به جامعه دارد.

برای دوری از هرج و مرج جامعه نیاز به قانون و قانون برای اجرا نیاز به حکومت دارد.

بهترین قانون را کسی میداند که از همه نیازهای انسان باخبر است.پس بهترین قانون و حکومت, قانون و حکومت الهی است.

قانون الهی توسط وحی بر پیامبران نازل میشود.پس بهترین قانون دست پیامبران و بهترین حکومت حکومت نبوی است.

پس از پیامبران قانون الهی نباید زمین گذاشته بشود.وگرنه همه زحمات پیامبران و وحی و... همه الکی می بود و ضمنا هرج و مرج میشد.پس بعد از انبیا نزدیکترین افراد به آنها که ائمه هستند حکومت الهی را دارند.

در زمان غیبت آخرین امام هم(مانند مرحله پنجم که توضیح داده شد)نباید قانون الهی زمین گذاشته بشود.وگرنه زحمات انبیا و ائمه الکی تلقی می بود و هرج و مرج می شد.پس در زمان غیبت امام نزدیکترین افراد به امام از لحاظ علم و تقوا و تدبیر حاکم جامعه است.

سرکار خانم /جناب آقای golha

از مطالب زیبایی که گذاشتید خیلی خیلی تشکر می کنم و ازشون حتما در ویژه نامه استفاده می کنم

دوستان دیگری هم که مطالب دارند و یا متن و نظر شخصی  در مورد عید سعید - ولایت فقیه - مام معظم رهبری - شهید دکتر علی شریعتی دارند حتما ارائه کنند استفاده می کنیم.

بازم دست همگی درد نکنه

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام دوستان هر گونه اشکال و یا ایرادی در دریافت فایل ها داشتند اطلاع بدن تا اصلاح بشه

توجه : کلیه فایل ها با فرمت پی دی اف ذخیره شده و حداکثر یک مگابایت ظرفیت داره

معنا و مفهوم ولایت مطلقه فقیه

امام خمینی ( قدس سره)در صفحه 33 کتاب شئون و اختیارات ولی فقیه می آورند: « اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت ] آگاهی به قانون الهی و عدالت [ باشد ، به پا خواست و تشکیل حکومت داد ، همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم (ص) در امر اداره ی جامعه داشت ، دارا می باشد و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند.»

(ولایت مطلقه ی فقیه )

 بیعت با رهبر در اردوگاه

یکی از مهمترین و غم انگیز ترین خاطرات اردوگاه این بود که در صبح روز چهاردهم خرداد ماه سال 68 در حالیکه من و بعضی از بچه ها وسط اردوگاه در حال قدم زدن و گرم صحبت بودیم ناگهان متوجه شدیم همه به صدای بلند گویی که همیشه ترانه های مبتذل پخش می نمودند جمع شده به خبری که در حال پخش شدن بود گوش فرا دادند. من هم با اشتیاق به طرف آنها دویده و به خبری که توسط بخش عربی اخبار بیان میشد توجه نمودم خبر مربوط به رحلت حضرت امام خمینی (ره) بود بچه ها در بهتی دلهه آور بسر برده و سپس بغض ها ترکید، صدای گریه های بلند اردوگاه را از خود پر نمود این نوع ماتم و گریه زاری آنقدر شدید برای عراقی ها ترسناک بود که خیلی سریع سوت کشیده و دستور داخل باش صادر کردند بچه ها در حالیکه سر و صورتشان پر از اشک بود وارد آسایشگاه شدند. عراقی ها در اقدامی با دست و پاچگی شروع به پخش ترانه های مبتذل در بلند گوها نموده و به خیال خود قصد تغییر فضای اردوگاه کردند. نیم ساعت بعد وقتی آرامش نسبی به اردوگاه حکمفرما شد دوباره صوت بیرون باش زده شد . ولی این بار هیچکس از اردوگاه بیرون نیامد حتی آشپزها.عراقی ها خیلی سریع فرمانده اسرای ایرانی را احضار کردند و علت را جویا شدند. فرمانده عراقی اردوگاه سرهنگ محمد کریک که نسبت به دیگر افسران عراقی منطقی تر بود گفت که به بچه ها بگوئید بیرون بیایند. محرم فرمانده ایرانی اسرا که خود از شدت غم و اندوه شوکه شده بود با سختی توانست خود را کنترل کند و به فرمانده عراقی ها بگوید علت تمرد بچه ها ، پخش ترانه از بلندگو های اردوگاه است .فرمانده بلافاصله دستور قطع موسیقی را داد و بجای آن نوار قرائت قرآن از بلند گو ها پخش شد و پخش صوت حزین قرآن تا سه روز متوالی ادامه داشت. افرادی که هنوز با اصل خبر با نگاه تردید می نگریستند، مخفیانه به سراغ رادیو پنهان شده اسرا رفتندو به دنبال صحت و سقم خبر بودند. متاسفانه خبر درست بود و حضرت امام (ره) در ناباوری عجیب اسرا رحلت کرده بودند. تا قبل از پخش خبر جانشینی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای بچه ها ضمن اینکه اشتهای خود را کاملا از دست داده بودند ، در افسردگی زودرسی بسر می بردند با پخش آن خبر روحیه بخش ، به مقدار زیادی از فشار روحی بچه ها کاسته شد و امید به فردایی مطمئن در دل بچه ها جان گرفت. بچه ها در حرکتی نمادین ، با روحانی اردوگاه بیعت نموده و وفاداری و سربازی ود را نسبت به مقام معظم رهبری تا آخرین قطره خون اعلام نمودند.

منبع : خاطرات جهادگران آزاده استان خوزستان

ولایت فقیه داراى جنبه‏هاى مختلف است: از جهتى مسأله‏اى كلامى و از جنبه دیگر جزء فقه است:
یكم. مسائل علم كلام از دو ویژگى برخوردار است:
1. مربوط به خدا و افعال و صفات او مى‏شود.
2. دفاع از دین در برابر شبهات به شمار مى‏آید.
مسأله ولایت فقیه هر دو ویژگى را دارا است: از یك طرف مربوط به فعل خداوند است و آن اینكه آیا خدا همان‏گونه كه پس از رحلت پیامبر اكرم(ص)، جانشینى در امر حكومت نصب كرده، در زمان غیبت امام معصوم(ع) نیز جانشینى برگزیده است؟ از طرف دیگر مسأله ولایت فقیه، مورد شبهات كلامى فراوانى است؛ مانند اینكه آیا حكومت فقیه در عصر حاضر مى‏تواند كارا باشد؟ آیا ولایت فقیه با آزادى سازگار است و... كه پاسخ به آن از وظایف علم كلام است.
دوم. هر آنچه به رفتار انسان و وظیفه عملى او ارتباط پیدا مى‏كند، جزء فقه است و مسأله ولایت فقیه، داراى این ویژگى نیز مى‏باشد. مانند اینكه آیا تصدّى ولایت بر فقیه واجب است؟ حیطه وظایف او چیست؟ وظیفه مردم در برابر ولایت او چیست؟
پس ولایت فقیه از جهتى كلامى است و از جنبه دیگر فقهى. هر مسأله كلامى كه به رفتار انسان مرتبط است، چنین مى‏باشد؛ مانند مسأله امامت معصوم كه از یك جهت كلامى و از جهت دیگر فقهى است. جهت كلامى آن قبلاً ذكر شد و جهت فقهى آن، مانند اینكه حكم بغات (كسانى كه علیه امام به مبارزه مسلحانه برخیزند) چیست؟ وظیفه متقابل امام و مردم چیست؟ و....
مسأله ولایت فقیه از این نظر كه یك بحث فقهى نیز به شمار مى‏رود، فقها در نوشته‏ها و مباحث فقهى خود از آن بحث كرده‏اند. شكى نیست كه در مسائل مربوط به فقه (یا همان فروع دین)، تقلید نه تنها جایز؛ بلكه نسبت به بسیارى از افراد لازم است.براى‏مطالعه بیشتر ر.ك:
الف. جوادى آملى، عبدالله، ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت)، ص 143 و 144 و صص‏351 - 359.
ب. مصباح یزدى، محمدتقى، نگاهى گذرا به نظریه ولایت فقیه، ص 79 به بعد.
پ. همان، پرسش‏ها و پاسخ‏ها، ج 1.

عقلی2:

1) ولایت بر اموال و اعراض و نفوس مردم از شئون ربوبیت الهی است و تنها با نصب و عزل خدای متعال مشروعیت می یابد.

2) این قدرت قانونی از جانب خدای متعال به پیامبران و امامان(معصومین) داده شده است.

3) در زمانی که مردم از حضور معصوم در جامعه محرومند یا باید خداوند از اجرای احکام اجتماعی اسلام صرف نظر کرده باشد یا اجازه اجرای آن را به کسی که اصلح از دیگران است داده باشد.

4) اما این که خداوند در زمان عدم دسترسی جامعه به معصوم از اجرای احکام اجتماعی اسلام صرف نظر کرده باشد مستلزم ترجیح مرجوح و نقض غرض و خلاف حکمت است.بنابر این فرض دوم ثابت میشود که اجازه اجرای احکام توسط کسی که اصلح از دیگران است داده شده باشد.

5) فقیه جامع الشرایط یعنی فقیهی که از 2ویژگی تقوا و کارآیی در مقام مدیریت جامعه برخوردار باشد صلاحیتش از دیگران بیشتر است.

نقلی(حدیث):همه روایات عینا ترجمه شده است به جز یكی دو تا كه به هر حال مضمون و محتوای آن ها هم درست است.

1- امام جعفر صادق(ع):علما وارثان پیامبرانند.

2- امام جعفر صادق(ع):علما امانت دارانند.

3- امام علی(ع):رسول خدا(ص) فرمودند:خدایا بر جانشینان من رحم کن.گفته شد:ای رسول خدا چه کسانی جانشینانت هستند؟فرمودند:کسانی که بعد از من می آیند و حدیث و سنت مرا روایت میکنند.

4- امام موسی کاظم(ع):فقهای مؤمنین دژهای اسلامند مانند دژ شهر مدینه برای آن.

5- امام صادق(ع):رسول خدا(ص) فرمودند: فقها امانت داران پیامبرانند آنجا که داخل نشوند در دنیا.

گفته شد:ای رسول خدا و چه چیزی داخل میکند آنها را در دنیا؟

فرمودند:پیروی از پادشاه.پس هنگامی که انجام دادند آن را از آنان دوری کنید بر دینتان.

6- پیامبر(ص):روز قیامت افتخار میکنم به علماء امتم.پس خواهم گفت علماء امتم مانند پیامبران پیشینند

7- در فقه رضوی آمده است(احتمالا امام رضا(ع)):ارزش فقیه در این زمان مانند ارزش پیامبران بنی اسرائیل است.

8- گفته شد به امیر المؤمنین(ع):چه کسانی بهترین مردمند بعد از امامان؟

فرمودند:علماء هنگامی که نیکوکار شوند.

9- پیامبر(ص):برتری عالم بر مردم مانند برتری من بر نزدیکهایشان(اموال خصوصی) است.

10- خداوند تبارک و تعالی به حضرت عیسی(ع): بزرگ بدار علماء را و بشناس برتریشان را.پس قطعا من برتری دادم آنها را بر تمام مخلوقاتم به جز انبیاء و پیامبران.مانند برتری خورشید بر ستارگان.و مانند برتری آخرت بر دنیا و مانند برتری من بر تمام چیزها.

11- امام صادق(ع): پادشاهان حاکمان بر مردمند و علماء حاکمان بر پادشاهان.

12- امام زمان(عج):و اما در حوادثی که اتفاق می افتد پس رجوع کنید در آنها به روایت کنندگان حدیث ما.پس آنها قطعا حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنها.

13- امام صادق(ع):نگاه کنید به مردی از خودتان که میداند چیزی از قضایای ما را.پس آن را قرار دهید بین خودتان(به قضاوت)پس قطعا قرار دادم او را قاضی.پس برای گرفتن حکمی به سوی او بروید.

14- امام صادق(ع):قرار دهید بین خودتان مردی را از کسانی که میشناسند حلال و حرام ما را.پس قطعا من قرار دادم او را قاضی.

15- امام صادق(ع):نگاه کنید به کسی از خودتان که روایت می کند حدیث ما را و نگاه میکند در حلال و حرام ما و میشناسد احکام ما را.پس باید حکم او را بپذیرید.پس قطعا من قرار دادم او را بر شما حاکم.پس هنگامی که حکم کرد به حکم ما و قبول نکرد(کسی)آن را پس قطعا حکم خدا را کوچک شمرده است و ما را رد کرده است و هر کس ما را رد کند خدا را رد کرده است و او در حد شرک به خداست.

16- در روایتی طولانی از امام حسین(ع) آمده است: آن برای این است که کارها و احکام اجرا شود به دست علماء به خدا.امینان بر حلال و حرامش.

سلام

به قول عزیزی این دنیا، جای تسخیر کردن است. افراد یکدیگر را مسخر خود می کنند. علت واضح و مبرهنش این ضعف ها ونیازهای ماست بلندی قد و زیبایی و کو اهی قد وکم وزنی و پر زوری که بگذریم، برخی عالم ترند و دانشمند تر ،یکی نانواتر است یکی تولید کننده یکی سوفر یکی کارمند و یک رئیس اینها همه دلایل نابی برای این است که ما تسخیر شویم . حال حتما یکی مدیر تر است ویکی کمتر اصلا برخی وانایی اداره کردن چیزی ندارند. هیچ تمایلی برای مدیر شدن هم ندارند.

پس باید کار را به کاردان داد.

تا بعد یا حق