در رابطه با این تعبیر باید نکاتی مورد توجه قرار گیرد.
نکته یکم:
آیا
درزمان ظهور حضرت، اسلام، برای همه مردم اجباری خواهد شد وهیچ انسانی
نمیتواند دارای مذهب دیگری باشد یا اینکه در آن زمان، از نظر گزینش دین،
و اختیار مذهب، همه مردم آزاد هستند و هر کسی میتواند به میل و اختیار
خود مذهبی را اختیار کند؟ دراین رابطه، روایات مختلفی وجود دارد که لازم
است در محل خود، به طور گسترده، از نظر سند و دلالتبه آنها پرداخته شود،
لکن به صورت اجمال، از برخی روایات استفاده میشود که کسی که در زمان آن
حضرت اسلام نیاورد، مجازات خواهد شد و در برخی دیگر از روایات آمده است:
«لم یبق اهل دین حتی یظهروا الاسلام و یعترفوا بالایمان.» ; (11)
«اهل هیچ دین و مذهبی بر مسلک و عقیده خود باقی نخواهند ماند، مگر اینکه اعتراف به ایمان کند و اسلام خود را اظهار سازند».
در همین زمینه، روایتی از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در ذیل آیه شریف
«هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون» (12)
وارد شده است که حضرت از مردم سؤال فرمودند:
اظهر
ذلک بعد کلا والذی نفسی بیده! حتی لا یبقی قریة الا و نودی فیها بشهادة ان
لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله بکرة و عشیا (13)
حضرت خطاب به
مردم فرمود: «آیا دراین زمان، خداوند، دین را برای همه مردم و جهانیان
اظهار فرموده است؟» و خود ایشان پاسخ فرمود: «هرگز; قسم به آنکه جان من در
دست او است (تحقق عینی این آیه شریفه، در زمان قیام قائم ما است) تا هیچ
قریهای باقی نماند مگر آنکه شهادت بر توحید، و نبوت صبح و شب، در آن سر
داده شود» .
از اصل آیه شریفه استفاده میشود که مساله خاتمیت پیامبر
صلی الله علیه و آله با خاتمیت وصایت گره خورده است، یعنی، با امامت ائمه
معصوم علیهم السلام و درنهایت، با ظهور آخرین وصی، خاتمیت پیامبر صلی الله
علیه و آله به بروز نهایی خواهد رسید. ازاین رو، بطلان این نظر که از سوی
برخی از روشنفکران ابراز میشود که «خاتمیت پیامبر، به این معنا است که
بعد از وی، بشر، با عقل خود میتواند راه خودرا طی کند و دیگر نیازی به
غیر ندارد» روشن میشود. از این آیه شریف، به خوبی استفاده میشود که
خاتمیت پیامبر به خاتمیت وصی نیاز دارد و اگر خاتم الاولیاء نباشد، دین،
به معنای کامل و نهایی خود نمیتواند بر همه مردم و عقول عرضه شود.از این
رو، در برخی از روایات از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسیده است که
حضرت فرمودهاند:
«مهدی این امت از ما است و خداوند، در آخرالزمان
دین را به دست او بر پا میدارد همان طوری که من در اول الزمان دین را بر
پا داشتم» . (14)
با قطع نظر از این نکته، از آیه شریف، به ضمیمه
روایاتی که در ذیل آن وارد شده است، استفاده میشود که دین اسلام، با ظهور
آن حضرت جهانی خواهد شد از طرف دیگر، طبق برخی از روایات، پیروان مذاهب
مختلف، مانند یهودیت و مسیحیت، در زمان حکومت آن حضرت، جزیه پرداخت
میکنند. (15)
بنابراین باید دید جمع میان این دو دسته از روایات چگونه است؟
در این زمینه، راههای متعددی برای جمع میتوانیم بیان کنیم:
راه یکم
بگوییم
دسته یکم دلالتبر غلبه دین اسلام بر سایر ادیان دارد. به این معنا که
درآن زمان، دین غالب مردم روی زمین، دین اسلام خواهد بود و در همه نقاط و
مناطق و اماکن، شهادت بر توحید و رسالتحضرت ختمی مرتبتخواهد بود، اما
این منافات ندارد که دربرخی از نقاط، عده محدودی، به همان دین خود باقی
بمانند و جزیه پرداخت کنند.
راه دوم
دسته یکم از
روایات را بر این معنی حمل کنیم که در زمان ظهور آن حضرت، هیچ کسی که
عنوان شرک را داشته باشد، نخواهد بود. اما پیروان مذاهب دیگر، اگر بر مذهب
واقعی خود، بخواهند میتوانند باقی بمانند. البته میتوان گفت، همان گونه
که در زمان ظهور حضرت، قرآن بر، طبق آنچه که واقعا بر پیامبر صلی الله
علیه و آله نازل گردیده، به مرحله، بروز و عمل میرسد، در آن زمان نیز کتب
آسمانی دیگر، به صورت غیر محرف، خواهد بود و تورات واقعی و انجیل واقعی
عرضه خواهد شد. در برخی از روایات - آمده است (درکتاب عقدالدرر، باب سوم،
ص 40 و 41) که حضرت مهدی را از آن رو «مهدی» میگویند که مردم را برای
استخراج کتاب نورانی به کوههای شام هدایت میکند و با تورات واقعی بر
یهود احتجاج میکند و جماعتی و یا کثیری از آنان، اسلام میآورند.
بازگشتحضرت عیسی علیه السلام نیز میتواند دلیلی بر این ادعا باشد.
راه سوم
ممکن
است روایاتی که میگوید: «اگر کسی اسلام نیاورد، گردن زده میشود» بر این
معنا حمل شود که کسانی که به حقانیت اسلام علم پیدا کنند، اما از روی عناد
و لجاجت نپذیرند، دچار چنین عقوبتی شوند، بنابر این منافات ندارد که
عدهای از یهود و نصاری که عناد و لجاجت ندارند، بر مسلک خود باقی بمانند.
اینها، سه طریق برای جمع میان این دو دسته روایات است که بر فرض
صحتسند هر دو، میتوان به یکی از اینها ملتزم شد و لو اینکه در نهایت،
نمیتوان اذعان به عرفی بودن همه این طرق کرد.