• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 4503)
جمعه 13/7/1386 - 13:36 -0 تشکر 14973
نامه ای برای یک مسافر...

به نام خدایی که در کمین ستمکاران است

سلام

این جا محلی است برای شناخت بیشتر امام زمانمون (عج) برای زنده کردن قلب های مریضمون.

امامی که غایبند البته از چشم های پر از گناه ما.

امامی که درپس یکی از همین جمعه‌ها ظهور خواهند کرد (اگر خدا بخواهد)

منتظر همکاری شما منتظران ظهور منجی عالم بشریت مهدی موعود حضرت اباصالح (عجل الله تعالی فرجه) هستیم


اینم تاپیک گل نرگس یا اباصالح المهدی ادرکنی که منتقل شد....

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
سه شنبه 29/11/1387 - 22:12 - 0 تشکر 91455

به نام او که مهربان است

 مهربان ترین است

یابن الحسن

دلم گرفته از این روزهای تکراری

به جای جایِ دلم سرکشیده بیماری

اگر تو پدر منی، پس از حال و روزم به خوبی باخبری... می دانبی که ماندن در این دنیا را برای خود چه سخت کرده ام

پدرم! هیچ از تو نمی خواهم... جز این که دستم را بگیری و مرا به سلامت ایمانی به سرای باقی منتقل کنی؛ هرگاه که مشیت الهی بر آن تعلق گرفته باشد

بابای مهربانم! امروز فهمیدم تمامی چیزهای این دنیا (بجز شما) هیچ ارزش ذاتی ندارند و اگر ارزشمندند فقط به سبب حجم و عمق ارتباطشان با شماست

پس به دست مهربان خودت، این پسر سر به هوایت را از هیچی و پوچی نجات بده؛ ارزشمندش کن و قلبِ ارزشمندان از دوستانت را به سویش متمایل گردان

دلم تنگه بابایی!... خودت بیا... می دونم که اصلا لیاقت ندارم؛ ولی مگه به لیاقته؟

 

 

خدایا ریشه ی شادی های مرا در غم دیگران قرار مده... 

 

پنج شنبه 29/12/1387 - 20:14 - 0 تشکر 100428

دیروز عصر تو فضای خالی خیال مرا پر کرده بود و غبار سیمین گذرت بر آوار آیینه‌ها پیدا بود. دیروز وجودم خستگی را بیش هر روز دیگر احساس می‌کرد و صدای تپش پنجره‌ها غریبانه‌تر به گوش می‌رسید و دلم تنهاتر از همیشه در بیراهه‌های سکوت به دنبال تو می‌گشت. چشمم بی‌تابی می‌کرد و می‌خواست اندکی از بغض‌های دلش را بر گستره ورق جاری کند و این حکایت ناگفته را آغاز کرد:

ای بهترین می‌دانی تو تنها کسی هستی که من شبها در ناله جیرجیرک‌ها و هق‌هق پیچک‌های خشک در خیالش تا سپیده صبح بیدار می‌مانم و من آن تخته‌پاره‌ام که سال‌ها در ساحل خاموش سیل‌خور امواج است و یا قایق پهلوگرفته در دل اقیانوس که سال‌ها در آرزوی ساحل نمناک بغض‌ها را به اعماق گلو می‌کشاند و هرگاه اشکی از چشمانش جاری می‌شود سرش را زیر آب می‌کند تا قطره اشکش در دل دریا گم شود. چقدر دوریم از هم آنجا تو هستی در بیکرانه وجود و اینجا که من هستم در کنج خاطرات تار که این ظلمت بی تو بودن را حتی فانوس قلبم را هم روشن نمی‌کند.


 

 

خدایا ریشه ی شادی های مرا در غم دیگران قرار مده... 

 

پنج شنبه 29/5/1388 - 13:43 - 0 تشکر 143757

بله شما درست میگی

کاشکی عشق دروغ نبود

يکشنبه 1/6/1388 - 22:56 - 0 تشکر 145546

سلام

مهدی جان !

شما که خاک رو به یه نظر کیمیا میکنین  .....نوکرتم میشه یه گوشه چشمی هم به ما کنین

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

پنج شنبه 6/11/1390 - 1:39 - 0 تشکر 421820

رساله‏ای كه نوشتم ز اشك ناز فروشم

نه شد كه بر تو فرستم نه شد كه باز بپوشم

گناه و درد به یك سو غم فراق به یك سو

تمام عمر دو بار گران نشسته به دوشم


گلایه هست و لیكن نمانده حال گلایه

تو درسئوال بكوش و مبین چنین‏كه‏خموشم

ز پای گرچه بیفتم وصال تو ندهد دست

ولی چه چاره كه باید تمام عمر بكوشم

اگر چه بی كس و كارم اگر چه هیچ ندارم

به عالمی سر مویی ز زلف تو نفروشم

قسم به دیده جوشان قسم به خانه بدوشان

كه تا نیامدنت جز به خُمّ اشك نجوشم

به حال بی كسی من كسی نكرد عنایت

ثمر نداد فغانم، اثر نكرد خروشم

دل گرفته علاجی بغیر گریه ندارد

من آن علاج به دستم من آن پیاله به دوشم

چگونه هست میسّر كه رانی از در لطفت

مرا كه قید تو بر گردن است و حلقه به گوشم

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

پنج شنبه 6/11/1390 - 17:12 - 0 تشکر 421964

روزی که دنیا انتظارش را میکشد چه زیباست روز ظهورش

 

 

دوران خوش آن بود که با دوست به سر شد ***باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود  

 

 

 

 

 

 

سه شنبه 18/11/1390 - 21:54 - 0 تشکر 428277

سلام
مهدی جان! تا كی باید گلهای بهاری پژمرده شوند و تا كی باید برگهای سبز به زمین بریزند و چقدر باید پرندگان از این سو به ان سو هجرت كنند تا تو بیایی؟؟؟

هر كس كه با زندگي ميسازد ميبازد. بازندگي نساز زندگي را بساز.
جمعه 21/11/1390 - 11:49 - 0 تشکر 429356

به نام خدا

من و هفته ای که بی تو سر شد و من و جمعه ای که رو به آخره
من و خونه ای که دلگیره برام منو بغضی که باهام هم سفره
چشم خشکیده امو با چی تر کنم، وقتی بغض تو گلوم نمی شکنه

وقتی دلتنگی آدمای شهر ، قده تنهایی دنیای منه
یه نفر می یاد و روی غربتم خط قرمز می کشه همین بهار
این زمستونو چه جوری سر کنم تو سکوت جمعه های انتظار

سردی نگاهمو ازم بگیر دوری تو مثل کابوس برام
یه نشونه از خودت به من بده همه جمعه ها را دنبالت می یام
.

خداوندا ! دستانم خاليند و دلم غرق آرزوها ، يا با قدرت بيکرانت دستانم را توانا گردان يا دلم را از آرزوهاي دست نيافتي خالي کن ...
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.