• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 3745)
سه شنبه 20/5/1388 - 14:32 -0 تشکر 140979
"حاجی واقعا حاجی شد!"

با سلام

 

 




 
 
یک فرقه برآنند که این همت بود
گویند گروهی که ترا قسمت بود
ای آمده از دیار وحی,آگه باش
نی همت و نی قسمت و این دعوت بود
 
و اینک خبر خوشحال کننده که یکی از کاربران تبیانیمون اونی که همه دوسش دارند داره میره حاجی بشه
 
اگه گفتید اون کیه؟
 
آره خودشه همون که بهش میگن حاجی!
 
کدوم حاجی؟
 
خب حاجی قدرت الله دیگه!
 
حاجی جون قسمت شد که بری نه دعوتت کردند!
 
حاجی قدرت الله واقعا حاجی میشه!
 
راستی حاجی جون داری میری ما رو از یاد نبرا تازه قبلش ما شیرنی ازت میخوایم.
 
نه نه نه شیرینی چیه شام باید بدی...آره جونم!
 
حاجی جون جایزه مبارکت باشه راستی خدا طلبت کرده!
 
و دوستان گرامی اینم لینک اعلام برنده مسابقه!
 
با تشکر آنلاکر

 

گر مرد رهی ، غم مخور از دوری و دیری / دانی که رسیدن هنر گام زمانست
سه شنبه 20/5/1388 - 15:36 - 0 تشکر 141001

به نام هستی بخش عالم

*سلام قولا من رب الرحیم*

خوش بحالتون ..ایشا الله سفر پر باری داشته باشید ...خدا سفر با معرفت رو نصیبتون کنه ...هر کجا رفتید ..مدینه...بقیع....عرفات...مشعر...منا...مسجدالحرام.....غار حرا ....خلاصه هرکجاییکه رفتید دعا برای بچه های خوب تبیان رو یادتون نره ...قدر این سفر رو خوب خوب بدونید از لحظه لحظه سفر استفاده کنید .....اونم تو این سن .....اگر تونستید یک ختم قرآن در مدینه ویکی درمکه داشته باشید خیلی خوبه

بیشتر برای فرج امام عصر عج ...سلامتی رهبر دعا کنید .......

خوش بحالتون ...

موفق باشید ...سفرتون بی خطر ....

میعادگاه دوست

ای عاشق مشتاق که خواهان لقایی

در راه طلب گم شدهای بیسر و پایی

میعاد گه دل بر جانانه همین جاست

یک لحظه به خود آ و نظر کن که کجایی

با عجز بر این خاک گران مایه بنه سر

گر آمدهای بر در سلطان به گدایی

دست طلب انداز به دامان وصالش

شاید برسی از ره لطفش به نوایی

تو بندگیآموز که آن شاهد یکتا

داند روش بنده نوازی و خدایی

او خوانده تو را بر سر خوان کرم خویش

شرمنده چرایی تو ز بیبرگ و نوایی؟

بیپرده کند جلوه گری از در و دیوار

تو ناله و فریاد بر آری ز جدایی

معشوق بود بر سر پیمان محبت

زشت است اگر بر سر میعاد نیایی

قبله دلها

ای منا ای سرزمین اهل دل

ای ز اشک انبیا خاک تو گل

ای منا ای وادی افروخته

ای ز آه خسته دلها سوخته

در کجای دامنت ای خاک پاک

مصطفی صورت نهاده روی خاک

در کجا ای خاک خیزد از زمین

بانگ لبیک امیرالمومنین

در کجای دامنت از هر دو عین

بوده جاری در دعا اشک حسین

جایگاه قبله دلها کجاست

خیمه گاه مهدی زهرا کجاست

دوست دارم رو در آن صحرا کنم

گفت و گو با یوسف زهرا کنم

دعوت حق

یک فرقه برآنند که این رحمت بود

گویند گروهی که تو را قسمت بود

ای آمده در دیار وحی آگه باش

نی همت و نی قسمت، این دعوت بود

مُجرم محرم

کن سعی که باصفا چو زمزم باشی

در قرب به گل، پاک چو شبنم باشی

ای مُجرم محرم، به حرم حرمت دار

مُحرم که شدی، بکوش مَحرم باشی

شب مشعر

شب مشعر شب راز و نیاز است

درِ رحمت به روی خلق باز است

رسد آواز «هَل مِن تائبٍ» باز

گنهکاران، کنون وقت نیاز است

بیایید ای گنهکاران بیایید

که حق بخشنده و بنده نواز است

فغان و ناله و آهِ گنهکار

به تاریکیِّ شب بس چارهساز است

نفس باقی و فرصت هست در دست

الا ای عاصیان هنگام راز است

قبله ابروی تو

ای حــریــم کـعبـه مـحـرم بـرطـواف کــوی تـو

مـن بـه گِـرد کـعـبـه مـیگـردم به یاد روی تو

ما و دل ای مهدی دین بر نماز استادهایم

من به پیش کعبه، دل در قبله ابروی تو

گرچه بر مُحرم بود بوییدن گلها حرام

زندهام من ای گل زهرا به فیض بوی تو

بهر قربانی نه جان دارم که قربانی کنم

موقع احرام اگر چشمم فتد بر روی تو

دست ما افتادگان را هم در این وادی بگیر

ای که مِهر از مُهر جاءالحق بود بازوی تو

حجّ واقعی

حجّاج سوی کعبه زِ هر جا که رو کنند

باید رضای حق همه جا جست و جو کنند

اول تنی که غرق گنه بود سالها

با آب توبه از دل و جان شست و شو کنند

بیرون ز تن کنند لباس ریا و کبر

احرام از تواضع و خُلق نکو کنند

لبیک گو شوند خدا را به راستی

نی بر دروغ هر وله وهای و هو کنند

بینند در طواف خدا را نه خانه را

تا روی دل به صورت و معنا به او کنند

سعی صفا و مروه کنند از صفای دل

چون جهد درد دویدن خود سو به سو کنند

شایسته نیست اهل ریا را در این مقام

از آب پاک زمزمشان در گلو کنند

حق خوانده است دشمن خود این گروه را

آنان که منکرند بگو رو به رو کنند

حریم کبریایی

بر یار آمدم من به حریم کبریایی

نکند که کار من هم بود از سر ریایی

به امید رحمت او شدم از دیار راهی

چه زیان که این گدا هم برسد به یک نوایی

به خدای کعبه گفتم که ببخش بندهات را

که ندارد او پناهی به درت کند دعایی

منم آن نیازمندی که به درگهت رسیدم

تو مران مرا از این در که ندارم آشنایی

به شنیدم از عراقی که ز راه بیریایی

به سرود این سخن را در خانه خدایی

«به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند

که برون در چه کردی که درون خانه آیی

به قمار خانه رفتم همه پاکباز دیدم

چو به صومعه رسیدم همه زاهد ریایی»

تو «جنانی» با چه رویی به حرم قدم نهادی

نکند که هاتف غیب به تو داده یک ندایی

راز عشق

کعبه ای مأمن عشق اللّه

یاد تو خاطره بسم اللّه

رهروان گرد تو پرواز کنند

تا که خود را به تو دمساز کنند

همه لبیک کنان در حرکت

تا بیابند ز هستی برکت

اشک ریزان به تو میاندیشند

این چه حالی است؟ که دور از خویشند

از کنار حَجَرآغاز سلام

بعد از آن رکن یمانی به تمام

رکن غربی و عراقی در پیش

در همین حال فراغم از خویش

فارغم از خود و دنیای خودم

غرق در خاطر و رؤیای خودم

ای خدا کعبه دل جای تواست

روح و جانم همه مأوای تواست

هفت دور ملکوتی است طواف

که کند هر کسی با خویش مصاف

جنگ با خویش جهاد کبری است

این برای همه کس بس اولی است

از صفا ره به سوی مروه بری

گویی از بودن خود بیخبری

بازگردی زره مروه دگر

به صفا میبری ره بار دگر

هفت بارت شده این ره تکرار

که نشاید بروی غافل وار

چون رسی بر لب زمزم به سرور

میشوی از سر خود خواهی دور

در برِ حِجرچو هاجر صفتان

با خدا باش و کلامش میخوان

واجب آنست که در پشت مقام

تو نمازی بگزاری چو امام

عرفاتست شکوه عرفان

تو بیندیش به اصل ایمان

مشعر آن دشت پر از رمز وجود

بهر ما خاطرهای زیبا بود

در منی دل ز تمنّا بردار

هستی خویش در این ره بسپار

زائران حرم پاک خدا

ای همه پاکدل از سعی صفا

لب گشودید به لبیک خدا

نشوید از در این دوست جدا

غم خود بر در اللّه برید

مگر از راز رهش بیخبرید؟

خود به دریای وجودش سپرید

به خدا زین ره و دریا، نَبُرید

دل من یاد تو را کرده خدا

نشوم لحظهای زین یاد رها

جای، جای حرمت با تفسیر

شده بر قلب و وجودم تصویر

وصف الحال حجاج

هاجر صفتان لطف خدا یافتهاند

از مروه جان تا به صفا تاختهاند

در چشمه پر شکوه آب زمزم

عشقی ابدی ز بهر خود ساختهاند

در طوف طواف حاجیان میگفتند

لبیک خدا و زنگ دل میشستند

در پهنه بیکران بیت معبود

خاک ره دوست با مژه میرفتند

در حِجْر

چه مهجور و پریشان حالم

هاجر صفتم ز سوز دل مینالم

در محضر اللّه به لطف سبحان

با دور شدن ز خود بسی خوشحالم

کعبه

در میانِ پهن دشت این جهان

در ورای این زمان و این مکان

در فراسویِ نگاهِ این بشر

آدمِ وامانده ترس و خطر

در کنارِ خیمه فرعونیان

در کنارِ خانه دیو و ددان

در جوارِ خانهِ زندانِ و تن

خانه تو خانههای ما و من

آدمِ فرسوده از رنج نفاق

خانهای میجست اندر کوه قاف

تا در آن خانه بگرید بهر خویش

از برای غربتش در جمع و کیش

بغضِ او سنگین تر از سنگین بود

چونکه دوستش دشمنِ بد کین بود

خسته از رنجِ زمان اندر زمین

گریه میکرد تا که یابد غیر از این

در پی یار عزیزی بود او

تا بگوید حیله مکر و عدو

در زمین میگشت تا یابد نشان

خانهای از دوستِ خوبِ آسمان

آدمی در جستجوی کعبه بود

چونکه لبریز از غم و از غصّه بود

خانهای تا دردِ دل را وا کند

غیر از این خانه در او نجوا کند

جبرئیل آمد از ربّ کبیر

ای خلیل دستانِ دوستم را بگیر

بندهام اندر زمین جامانده است

در میانِ خصم تنها مانده است

بازوی همّت ببند و کار ساز

خانهای دیگر برایِ او بساز

تا در آن خانه رها از فوت و فن

حیلههای خصم را گوید به من

کعبه حق این چنین بُنیاد شد

بنده عاشق بسی دلشاد شد

چونکه یارش در کنارش خانه داشت

با نزولش دفترِ عشق را نگاشت

کعبه یعنی قبلهگاه عاشقان

عاشقانِ رسته از بند جهان

هست کعبه قبلهگاهِ خواستن

خواستنِ حق غیر حق پیراستن

کعبه یعنی عشقِ انسان در جهان

که فرو افتاده است از آسمان

هست کعبه خانه امنِ زمین

زادگاهِ عشق امیر المؤمنین علیهالسلام

کعبه باشد خانه فخر جهان

چون خدا را در زمین سازد عیان

کعبه یعنی نقطه ثِقل شرف

حافظِ امنِ جهان از هر طرف

«ک» کعبه یعنی کلّ این جهان

سایه ربّ است در این لا مکان

«ع» کعبه معنی عبد و عبید

عاشق و معشوق از او آمد پدید

«ب» کعبه بنده او باش و بس

چون به غیر او نداری دادرس

«ه » کعبه یعنی هر آنچه که هست

در جوارِ قدرت حق نیست است

کعبه باشد یادگار بوالبشر

کشتی امنِ سفر در هر خطر

خانه کعبه سیادت میکند

حجّ او دین را حفاظت میکند

عشقِ حق از حجّ او آید پدید

چونکه دل قفل است و آن باشد کلید

عشق بازی را طریقت لازم است

هر طریقت را شریعت لازم است

هست کعبه خطِّ سیر این جهان

مبدأ شرع و شروع تا آسمان

کعبه یعنی قبلهگاه مسلمین

قطعهای از عرش در نافِ زمین

حجّ او درسِ برابر میدهد

سعی او بویِ برادر میدهد

در صفا و مروهاش حاجی شوی

چونکه از خود بگذری ناجی شوی

عشق کعبه ست این که غوغا میکند

محشری هر ساله برپا میکند

نامِ او دل را مُعطّر میکند

عاشقِ اسلام و رهبر میکند

کعبه درس عشق بهتر میدهد

دلِ بَرَد آنچه دلاور میدهد

میـقـات

بهوش ایدل كه میقات است اینجا

محل نفى و اثبات است اینجا

از اینجا ساز وحدت مى شود ساز

از اینجا مى شود پرواز آغاز

از اینجا باید آهنگ سفر كرد

یقین خویشتن را بارور كرد

محل نیت پاك است اینجا

مكان رشد ادراك است اینجا

اگر دارى سر پیوند با دوست

برآر از دل خروش دوست یا دوست

در این ره گرچه بى شیب و فراز است

مكن وحشت توكل چاره ساز است

توكل بر خداى خویشتن كن

زجان اثبات حق و نفى من كن

برآ از چاه شب چون مهر خاور

زممكن رو بسوى واجب آور

چو غنچه جامه جان را قبا كن

صدف را از گهر دیگر جدا كن

چو عریان از وجود خویش گشتى

تهى از نخوت و تشویش گشتى

به آب توبه جان را پاك گردان

شكوفا غنچه ادارك گردان

صفا دادى چو بیرون و درون را

بخوان اناالیه راجعون را

حدیث مرگ قبل از مرگ این است

طریق وصل حق جویان چنین است

بگو یارت مرا ثابت قدم دار

به پاكى در دو عالم محترم دار

رهایم كن الهى از دو روئى

بده بر فطرتم آئینه خوئى

صفاى صبح صادق بر دلم ده

به قرب خویش در دل منزلم ده

صفا چون یافتى شكر خدا كن

بدور از خویشتن شك و ریا كن

مبادا شعله شك بر فروزد

گل پاك یقینت را بسوزد

ز وسواس و ریا كارى بپرهیز

مكن این شعله را در خویشتن تیز

نگیرد تا غرورت دامن هوش

بحق رو كن بكن خود را فراموش

بریز از دیده اشك و هاى و هو كن

درون را چون برونت شستشو كن

چو بیرون و درونت پاك گردید

دلت روشن تر از افلاك گردید

بپوش احرام و ترك ما و من كن

بدست خود منیت را كفن كن

كفن كن خویش را بى خویش آنگاه

بر آراز پرده پر شور دل، آه

بگو یارب دگر كارم تمام است

بمن جز شوق وصل حق حرام است

قدم در دامن محراب بگذار

به سجده سر چنان مهتاب بگذار

پس آنگه لب زجام شوق تركن

خروشان نغمه لبیك سر كن

بگو لبیك یا معبود لبیك

مرا تنها توئى مقصود، لبیك

مهمان حرم

شكر خدا زیارت پیغمبر آمدیم

توفیق یار شد كه سوى این در آمدیم

ما لایق حضور تو هرگز نبوده ایم

لطف تو بود اینكه به این محضر آمدیم

آلوده ایم و از گنه خویش شرمسار

با دستهاى خالى و چشمِ تر آمدیم

اى مهربانِ بنده نواز و بزرگوار

ما خائف از محاسبه محشر آمدیم

ما دلشكسته ایم، و لیكن امیدوار

ما را ز خود مران كه بر این باور آمدیم

با آرزوى دیدن مهدى ـ عج ـ در این دیار

از مروه تا صفاى تو چون هاجر آمدیم

بوى گلى است در عرفات از حضور تو

سوى گل وجود تو ما با سر آمدیم

ما داغدار كوچِ هزاران ستاره ایم

گریان ولى ز داغِ گل دیگر آمدیم

داغ بزرگ، مدفن پنهان فاطمه است

ما در پى زیارتِ این مادر آمدیم

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 20/5/1388 - 15:49 - 0 تشکر 141005

به نام خدایی که همین نزدیکی هاست

سلام

حاجی بهت تبریک میگم،آخر حاجی شدی!

من که اول از همه تبریک گفتم!

پس شیرینی من رو زودتر بده!

تهران منتظرت هستیم برای گرفتن شیرینی و البته ناهار!!!

سربلند و پیروز باشین...

التماس دعا

كار ما نیست شناسائی "راز" گل سرخ
كار ما شاید این است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشیم...
سه شنبه 20/5/1388 - 15:50 - 0 تشکر 141006

سلام

قدرت الله بببین عازم بیت الله است

میهمان بر سرخوان كرم الله است

كرده آهنگ بقیع وحرم پاك رسول

بر غریبی ائمه به بقیع آگاه است

او بگردد زپی قبر خفی زهرا(س)

فكر مظلومیت عشق ولی الله است

چون زیارت بكند خانه زهرا وعلی

بوسه زن بر در آن خانه آل الله است

حاج قدرت كه رود حاجی باالحق گردد

نائب ما به كنار حرم الله است

زیارت قبول والتماس دعا

                          این نیز بگذرد.....
سه شنبه 20/5/1388 - 15:52 - 0 تشکر 141007

به نام خدا

سلام

منم تبریک می گم بهتون جناب حاج قدرت الله

اونجا که رفتین حتما ما را هم دعا کنین

خداوندا ! دستانم خاليند و دلم غرق آرزوها ، يا با قدرت بيکرانت دستانم را توانا گردان يا دلم را از آرزوهاي دست نيافتي خالي کن ...
سه شنبه 20/5/1388 - 16:9 - 0 تشکر 141010

حاجی دعا کن تو روخدا ما رو هم

حاجی حاجی شد

 

                             /کجايند ان مردان بي ادعا/

سه شنبه 20/5/1388 - 16:21 - 0 تشکر 141014

به نام خدای مهربون

سلام

حاجی  بالاخره واقعا حاجی شدی پس

همون جایی که هستی وایسا

وایسا

من دارم میام اصفهان

من شیرینی یا شام یا نهار یا هر چیزی که می خوایی بدی رو قبل از رفتن میام میگیرم

نذاری در بریا

ادامه صحبت ها ان شاء الله خدا بخواد حضوری میام خدمتت

یاعلی

الهی و ربی من لی غیرک... 

سه شنبه 20/5/1388 - 16:48 - 0 تشکر 141025

هو العزیز

سلام

وای چه جالب

حاجی خودمون واقعا دارن حاجی می شند

یادمه روزای اولی که دیدمتون را یادته یا نه

جلسه اولی که دفتر اصفهان رفتیم و نام کاربرتون را گفتید همه چه احساسی داشتند؟

یادمه حتی توی جلسه مدیران در تهران هم باز نام کاربری تون همش یک چیز را فریاد می زد و انون اینکه حاجی مون بالاخره قراره از طریق تبیان حجی بشه.

از این به بعد نمی دونم چی صداتون کنم

خوبه بگیم حج حجی ! خوبه؟

مشرف شدید ما رو هم یادتون نره ها

راستی بی خبر نری ها

««« تبیان »»»

 

سه شنبه 20/5/1388 - 17:38 - 0 تشکر 141043

سلام

من هم تبریك میگم به دوست خیلی خوبم حاج قدرت الله عزیز...

انشالله كه به سلامت بری و سلامت هم برگردی...

همه بچه های انجمن رو هم اونجا دعا كن ... (منو بیشتر :D)

سوغاتی هم یادت نره :-"

به آینده امیدوار باشیم كه همیشه روشنه...

♫♫ باغچه ♫♫(کلیک کنید)

هر آمدنی رفتنی هم دارد...

ولی ایکاش رفتن ها زیباتر از آمدن ها بودند.....

خدانگهدار همگی

سه شنبه 20/5/1388 - 19:8 - 0 تشکر 141060

سلاااااااااام

به به...به مباركی ومیمنت..

خوب دیگه...شیرینی رو زودباشیدآماده كنید كه این شیرینی خوردن داره

چون ازمدتهاپیش ما خودمون رومهیا كردیم واسه شیرینی خوردن..

بازم تبریك میگم

خوش باشید

یا حق

دعا میكنم كه خداازتو بگیرد،هرآنچه كه خداراازتو گرفت...دكترعلی شریعتی

    

 

سه شنبه 20/5/1388 - 19:23 - 0 تشکر 141065

به نام ایزد منان

سلام

آدم دیگه نمی دونه چی بگه.

فقط و فقط و فقط تبریک.

هر چی اعصابم امروز به هم ریخته بود و خبر بد می دادن به من، همشون با شنیدن خبر مشرف شدن شما از بین رفت. حقیقتا می گم.

حاجی به یاد همه باش.

دعا برای همه بکن، مشکل دارا، مریض دارا و خلاصه همه وهمه.

خدا طلبیدتون قدرشو بدونین.

«یا علی»

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.