شعــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر و مشـــــــــــــــــــــــــــــــــاعـــــــــــــــــــــــــــــــــره ...سلام رفقا... یه تاپیک جالب تو کانون بود گفتم اینجا باشه بد نیست.شاید بتوان فهمید کیا واقعا با ادبیات انس دارن. این مسابقه مشاعره ی تعیینی هستش و شما با حرفی شعرتون رو شروع می کنید که نفر قبل برای شما تعیین کرده و دوباره شما وقتی شعرتون رو نوشتید برای نفر بعد یه حرف دلخواه می نویسید شعــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر و مشـــــــــــــــــــــــــــــــــاعـــــــــــــــــــــــــــــــــره
Into the sorrow of the night Through the valley of dark dispair Across the black sea of iniquity Where the wind is the cry of the suffering There came a glorious saving light The light of eternal peace Jesus Christ, the King of Kings.
...*.*.*.*.*.,وبلاگ من در تبیان.*.*.*.*.*...
کل آیتم ها 599
مردان رهت که سرمعنی داننداز دیده ی کوته نظران پنهانندر
دوران خوش آن بود که با دوست به سر شد ***باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود
روزها فکرمن ایناست همه شب سخنمکه چرا غافل از حال دل خویشتنمه
هر چند به دریا دل ماهی گیر استبیچاره اسیر بازی تقدیر استف
فلک باخت از سهم آن جنگ رنگبود سهمگین جنگ شیر و پلنگ
یادم رفت ببخشید.« ج »
جای مهتاب، به تاریکی شب ها تو بتابمن فدای تو، به جای همه گل ها تو بخندفریدون مشیری(م)
ما آبروی فقر و قناعت نمی بریمبا پادشه بگوی که روزی مقدر است«ک»
کام اغیار چو شیرین به شکر خند کنیتلخکامان غمت را به چه خرسند کنی؟ل
لطف حق باتو مداراها کند چون که از حد بگذرد رسوا کند«س»
سراپایم چمن شد بس گل حسرت دمید از منچه رنگارنگ گل هایی توان هر روز چید از منن