• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خراسان > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خراسان (بازدید: 5108)
دوشنبه 29/4/1388 - 13:8 -0 تشکر 133968
زمین گیر شدن یك شورشی در مشهد

به نام خدا

دوستان سلام

 

طبق آخرین اخبار رسیده، یكی از شورشیان تبیان كه چند روزی به مشهد سفر كرده بود  تا دامنه اغتشاشات خود را در این شهر نیز گسترش دهد، قبل از رسیدن به هدف خود، در یكی از بیمارستانهای این شهر زمین گیر شد.

در این اتفاق كه عصر جمعه آغاز شد و در روز شنبه به اوج خود رسید، یكی از اعضای داخلی بدن این شورشی ( كه به احتمال فراوان نقش اصلی در شورشهای این شخص داشته )  در جای تنگ و تاریك خود طاقت نیاورده و قصد منفجر شدن را داشت.

این عضو داخلی كه در ابتدای روده بزرگ قرار دارد، آپاندیس (appendix) نام دارد و مركز توطئه چینی داخلی این شخص بود كه  طی یك عملیات انتهاری توسط متخصصین زبده جراحی بیمارستان قام (عج) مشهد بیرون آورده شد.

امید است با خارج شدن این عضو زاید، و متلاشی شدن مركز شورش های داخلی این شخص، ازین پس شاهد آرامش بیشتر در ادامه فعالیتهای این شورشی سابق باشیم.

 

همه با هم برای بهبودی هر چه سریعتر این دوست خوب دعا می كنیم.

 

در ادامه تصویر چهره نادم این شورشی و تصاویری از دیدار  چند تن از اعضای تبیانی از این شخص قرار خواهیم داد.


 با توجه به تقاسیر انجام شده خیلیها با این شورشی اشنا شدند و اگه كسی نشناخته به زودی با بهبودی كامل و رهایی از چنگال بستر بیماری حضورا خدمت خواهد رسید و به تشریح كامل وقایع این چند مدت خواهد پرداخت تا شما هم بیشتر با ایشان اشنا شوید.

 

اللَّهُــــــــمّے صَــــــلٌے  و سَلّـــــمّے علَےَ مُحمَّــــــــدْ وَ آلِےَ مُحمَّـــــــــدْ و عجِّـــــــلْ فرَجَهُــــــمّے
 
 
جمعه 2/5/1388 - 23:6 - 0 تشکر 135180

به نام ایزد منان

سلام

عبدالله خان عکس کاملا دیده می شه.

«یا علی»

دوشنبه 5/5/1388 - 21:58 - 0 تشکر 136202

با سلام

از همه دوستان ممنونم!

یه موضوعی رو بگم اینجا اینکه فکر میکنید شورشام کم شده نوچ باید بگم عمرا تازه حس شورشیم بیشتر شده انگار او یه خورده کوچولو که بش میگن آپاندیس مرکز کم کردن شورش بود حالا که احساس شورش بیشتر شده!

خب بازم از تک تک دوستان ممنونم مخصوصا دوستانی که حاضر شدند از جمله جناب آقای رضازاده و دیگر دوستان.

آره دیگه همه آپاندیسیس ها رو دو روزه مرخص می کردند منو سه روزه میدونستند که همین که برم بیرون شورش میکنم منو بسته بودند به تخت این پرستارای بی چاره هم خسته شده بودند بی چاره ها!

البته تو این رومی که بودند یه صفای دیگه داشت اصلا کلی حال داد ولی از یه طرفم فشار روانی بیشتر از فشار جسمانی بود خیلی بد بود ولی خوب بود!

در هر صورت امیدوارم گذرتون به عنوان بیمار به بیمارستان درمانگاه و ... نیفته! ولی برید بیمارستان خوبه عیادت بیماران خوبه بیشتر اینکه این بیماران درد جسمی داشته باشند درد روحی دارند خودم به شخصه دیدم امیدوارم هفته ای یکبار بتونم برم بیمارستان عیادتشون شما هم برید بعد این واقعه فهمیدم که دعاهام نسبت به بیماران باید بیشتر بشه.

از همه دوستان بازم ممنونم از لطفشون!

خب جواب دوستان هم در ادامه  میدم الان باید کمی استراحت کنم (اونم زوری!)!!!

فعلا بابای

با تشکر آنلاکر

گر مرد رهی ، غم مخور از دوری و دیری / دانی که رسیدن هنر گام زمانست
سه شنبه 6/5/1388 - 15:47 - 0 تشکر 136449

با سلام

جناب _Aarsoo_

ممنون از لطفتون با دعای شما حالم بهتر شده :D

جناب ENIAK_ab

همش تقصیر این عبدالله هست همین که اولین روز منو دید نمیدونم چی شد افتادم تو خونه موندم دیگه بعدشم سر کلم تو بیمارستان و بستری شدن باز شد ای رفیق نا رفیق :-" اون نونی که سر صبحی بهمون دادن یه چیزی توش بود عبدالله نه نبود عبدالله یه چیز قاطیش کرد :-"

رفیقا همه بچه های خوب بودند رفیق بد نداشتیم همه خوب بودند!

کدوم قسمت؟ سرکار؟ ها؟ چی؟

جناب Laahoot

به لطف دعاتون خوب شدم برگشتم البته اینبار به قدرت تر شورش میکنم نا جور حالا ببین!

جناب گویای خاموش

خب خوب شدم خوب شدم خوب شدم با دعای دوستان گرامی به خیر گذشتا میترکید بد بختی بود و قضایایی داشت سر این موضوع که خالی از لطف نبود!

جناب moorche22

آره شک نکن کار حسین طهوری بود جای منو لو داد اینا هم اومدن حال گیری راستی این که چیزی دیگه من دیگه نوشابه نمیخورما زور نکنید نمیخورم اه اه این چی بود نوشابه!!! یا گاز اشک آور بود! نه بابا این آپاندیس محل جلوگیری از شورشا بود الان که نیست شورشام بیشتر میشه فکر نکن حال گیری میکنم اندش همین الانم معلومه جوابایی که تو این چند روز دادم فکر کنم یه خورده از حد قدیمش اونورتر رفته!

عجب زنگ میزنی چرا نیومدی؟ حالتو بگیرم؟ آره چرا نیومدی آها یادم نبود کنکور داشتی =))

از رو تختم بلند شدم بعد از سه روز روز دوم باید مرخص میشدم تعطیل بود نذاشتند برم!

جناب  sistergol

آخی؟ مگه من بچم آخی دلت سوخت؟ ع فکر کنم دلت برای شورشام تنگ شده ها؟ یه حالی از همتون بگیرم الان تو اون تاپیکه من چقدر سوتی میدم شما ها رای بدید ببینید چه کنم! خب دیگه خوب شدم!

جناب sayeh74

خوب شدم برگشتم! خوب خوب فقط یه ماهی باید مواظب باشم خوبه خوبم!

جناب حاج قدرت الله

زنگ نزدیا هوی چرا زنگ نزدی آ؟ اون شب تو زنگ زدی یا حاجی؟ خب تو فکر کنم ولی کار دار شدیا =))

ماشالله زحمت کشیدی حاجی یادم باشه بیام ازت شیرینی بگیرم حاجی همونایی که قبلا گفتم :-"

جناب  _Aarsoo_

گذر هیچ کس به عنوان بیمار به بیمارستان نیفته ولی به عنوان عیادتی برید خوبه دل اون بیماران شاد میشه بفرما بیایید یه سر بریم عیادت بیماران ثواب داره به خدا!!!

جناب hosseintahoori

ای حسین خائن چرا تقصیرا رو گردن سعید میندازی تو بودی که به تک تیر اندازات گفتی منو نشونه برند باشه دارم واست حالاصبر کن هم حاله تو هم حال تک تیر اندازاتو میگیرم فقط بشین و نظاره کن حالا میایی رو دست من بلند میشی هان فکر کردی کشکه هان؟!

جناب  buffun

اومدم بگو بینم برنامه هات چیه خودم قاطی پاتی کردم کلی برنامه دارم این گواد وی بی هم که آخر در خواست نداد به بخش دانلود راجع به اون مسابقه ای که گفتم آخر چی شد حسین؟

جناب jafar

یه جعفر و یه انجمن غیر اون که کسی نیست مخلص هر چی رفیق با مرام هستیم!

جناب princesorkh

من که روز سوم بستری شدن مرخص شدم البته روز دوم باید مرخص میشدم از شانس بدم تعطیل بود اون روز حالا هم بعد چند روز برگشتم شهر عشقی خودم بابل 0111 عشق است همه جای ایران سرای من است البته بابل با بقیه کلی فرق دارد!

جناب  2fsemperatour

 حالا که میخندی بزار یه چیز دیگه بگم بیشتر بخندی عبدالله اونجا شده بود خبرنگار تبیان یه موبایل گرفته بود عکس میگرفت دوربین موبایلش که کم آورد رفت سراغ موبایل نفر بعد و بعد و بعد البته تو گوشی همه اونایی که اونجا بودن عکس برداری صورت پذیرفت البته اونایی که گوشیشون دوربین داشت!

داداش منم از جمله اون کسانی بود که عکس میگرفت و عکس این شخص که فیلم بردار و عکاس بود رو هم گرفت که در پست بعدی براتون میفرستم تا قیافه عکاس رو هم ببینید.

جناب Mamal92

نمیدونم چی شد مملی یهو پیش اومد این آپاندیسه اومدیم مشهد گفت دیگه من خسته شدم از دست شورشات قابل کنترل نیست دیگه داشت میترکید که جلوش گرفته شد پزشکا گفتند بیا برو برای تحقیقات علمی! راستی تو اتاق عمل که بودیم از این ماسکا آوردند رو صورتم بزارند بهم گفتند نفس عمیق بکش چند بار کشیدم اثری نداشت اون سر دسته پزشکا گفت گاز و بیشتر کن بعد چند ثانیه دیگه نفهمیدم چی شد! سر بهوش اومدنم همه رو دق دادم بهوش نمیومدم که مریض بعدی که باید میومد مونده بود رو دست دکترا میگفتند سریع خارجش کنید این شورشی رو اه همه جا شورش رو در آورده :-"

نه بابا مملی کجا شکنجه تازه اونجا از ترس خیلی خوب میرسیدند اینجا هم به خاطر نور زیاد هست که اینطوری شده من که داشتم از خنده تو اون اتاق میمردم واسم بد شده بود روزای آخری نزدیک بود دل و رودم بریزه بیرونه آخه این هم اتاقیا مگه ول میکردند ما رو از خنده کشدند! کلا همشون ماه بودند.

کمپوت آناناس کجا بود یا کمپوت گیلاس دیدم یات کمپوت آلبالو دیگه حالم بد شد رفتم سراغ آب میوه اونجا همش آناناس بود گفتم برید یه آب پرتقال بیارید این چیه دیگه از بس آناناس خوردم شدم عین هو آناناس!

خب دیگه در هر لحاظ به اینترنت باید وصل بود قربونش برم این ارتباطات چه پیشرفتی داره تو چت یاهو هم صفای دیگری داره :D

جناب haditak

اون داداشت رو ندیدی زوم کرده بود رو نوشتت هی با سه تا گوشی عکس میگرفت یه نمونه عکسم از اون دست خطت تو گوشی داداش منه میگم که عبدالله اونجا شده بود خبرنگار تیم اعزامی انجمن تبیان! هادی بچه مظلوم هست تو عکسا معلومه!راستی هادی لباس کارت کو؟

جناب Aansherly

تنکس وری ماچ شما خوبی؟ ولی فکر نکنی بی خیال میشم من کارم گیر گیر دادن فکر نکن بی خیال گیر دادن میشم خب بازم مزاحم میشیم تو قسمت صندوق انتقادات اینبار با دو سه حدیث دیگه!!!

جناب A_V_B_2066

خب انشالله یه جای دیگه زودتر خبر دارت میکنم ها! نه بابا ماله من نیست ماله داداشمه عروسیش نزدیکه خودم بهت میگم بیا غمت نباشه بابا لااقل اونجا میبینمت خب دیگه دیگر دوستانم دعوت میکنم اشکال نداره که داره؟

اسما چیه بابا من نه از تو شماره دارم نه آدرس وگرنه داشتم خبرت میکردم دیگه! تو چت یاهو هم که به کسی محل نمیزاری!!!

جناب abdollah4424

اگه دستیارم بشی شورش که هیچی جنگ به پا میکنم حالا این سعیدم میخواست شکل و ریختش لو نره اون عکس و انداخت بچه ها اون قیافه مکس رو ببینید خیلی مظلومه هر کس بره پلوش جیکش در نمیاد بچه ساکت ساکت اینو هادی تا آخرش ساکت بودند ای خدا این طلبه ها چطوری روشون باز میشه میرند بالا منبر حرف میزنند منظورم به آقا هادیه!این مکسم که میبنید صداش تو انجمن انقدر بلنده وگرنه روش نمیشه سرش رو بگیره بالا مثله فیلم دل شکسته به قول اون دختره سرش همینطوری پایینه میره میخوره به دیفال!

جناب  max2000

آره بابا خوب شدم البته تو هم انقدر صدات تو انجمن و چت بلند نباشه تو دنیای واقعی هم لا اقل جیک بزن بدونیم صدات چطوریاست!

جناب garfyd

اشکالی نداره الانم نرو چون من بابلم از تو که توقع نداشتم از این چند نفر داشتم که اومدند(شوخی کردما از شماها هم توقع نداشتم فقط این عبدالله باید میومد!)

جناب filsof

حتما اومدم میچتیدم با هم حالا تو هم یکم فعالیتت بیشتر بشه تو انجمنا بهتره ها مثله من نمیشی ببین این عوارضش بود دور بودم از انجمنا اینطوری شدم!

جناب حس غریب

تنکس وری ماچ خوب شدیم رفت پی کارش اون آپاندیس خب حالا شما خوبی؟ نه ......................ويرايش توسط مدير................... اگه میتونی انجمن طنز اون بحث من چقدر سوتی میدم رو امضا کن تا حال گیری شروع بشه!

جناب  ovaselector

رو به راه راه به رو رو به کدوم راه کنم؟ ها آره رو به را شدم شما خوبی؟ ما هم خوبیم فقط اینکه الان دسترسیم به این اینترنت کم شده همش گیر و پا پیچ یه ماهی بشه راحت بشیم میگم خوبم میگه نه برو استراحت کن بی خیال نمیشند که!

جناب  mohsen394

خب دیگه بچه مازرونی کی زمین گیر بیه که حالا زمین گیر دواشه فکر نکن هنوز من ته جا خوار صوبت کمه ها نا تره جو نیره تو ساروی هستی من بابلی ته حال گیرمه الان شیراز دری بی خیال برو ساری تره کار دارمه حالا هاریش خب دیگه اینم به زبون خودمون بود که خودش میفهمه بسه!

جناب  tear drop

واقعا خدا بهشون صبر جمیل داده بود چه پرنسل خوبی داشتند البته با دو سه تا داد و بی داد!بی خیال دیگه تموم شد خوب شدیم یکی از ساده ترین و راحت ترین جراحی ها همین جراحی آپاندیس هست پس بی خیال! شما لو نده من خودم همه رو یکی یکی میگم تو عکس صبر کنید!

جناب hayat_e_tayebe

آ؟ کدوم طرح اقتصادی؟ میشه بگی یادم نمیادا!این سعید و بی خیال این واسه این که کسی لو نره اون عکس و انداخت ولی دیگه خبرنگار انجمن عبدالله عکسای درست حسابی گذاشت!

جناب abdollah4424

خب این عکسا رو کی قرار دادی عبدالله؟ چقدر روشن هستند وای! همه لو رفتین پس حرفی نموند چرا خودمم نمیدونم آخه قبلش یکی یه کارایی کردش!

جناب goolha

این کاربر فعال سر به سر همه اینایی که تو این تاپیک پست دادن گذاشته ها عجب بابا به دل نگرفتند خیلی ممنون شما خوبی ما بهتریم!

جناب abdollah4424

منم این عکس و نمیبینم کوشش؟ خب دیدم! چرا عکس منو رو تخت خوابیدم انداختی میخوام استراحت کنم ای بابا این هادیم باید تو تمام تصاویر باشه نمیشه که نباشه!

خب عکس عبدالله در پست بعدی

با تشکر آنلاکر

گر مرد رهی ، غم مخور از دوری و دیری / دانی که رسیدن هنر گام زمانست
سه شنبه 6/5/1388 - 16:17 - 0 تشکر 136464

با سلام

حامد جان کاش آپاندیست سالم بود و نیاز به عمل نداشت 

الان همه ما رو تیر بارون میکنی  

در مورد عکس ها من از شما اجازه گرفتم و اون عکس رو قرار دادم

به هر حال خوشحالم که خوب شدی

امام زمان (عج) : اگر شیعیان ما به عهد و پیمانی که با ما بسته اند وفادار بودند فرج من به تاخیر نمی افتاد.   

سه شنبه 6/5/1388 - 19:2 - 0 تشکر 136536

با سلام

به علت اینکه عکس عبدالله تو گوشی داداشم مفقود شد با عرض پوزش نمیشه قرار داد البته یه کلیپ تصویری هست ولی فقط تا حد عکس مجاز هستیم پس بی خیال این دفه رو در رفتی عبدالله!

با تشکر آنلاکر

گر مرد رهی ، غم مخور از دوری و دیری / دانی که رسیدن هنر گام زمانست
پنج شنبه 8/5/1388 - 0:0 - 0 تشکر 136962

و خدا هست

تنکس وری ماچ شما خوبی؟ ولی فکر نکنی بی خیال میشم من کارم گیر گیر دادن فکر نکن بی خیال گیر دادن میشم خب بازم مزاحم میشیم تو قسمت صندوق انتقادات اینبار با دو سه حدیث دیگه!!!

بفرمایید

قدمتون به روی چشم.

اونقدر انتقاد کنید که بالاخره.....

دور نیست

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
شنبه 10/5/1388 - 12:59 - 0 تشکر 137674

بنام خدا

با سلام و عرض ادب و احترام

وای خدای من چرا پاسخ من ثبت نشده حتما دستهایی تو کاره،منکه میگم کار اونطرفی هاست ،همه جا میایند و اخلال میکنند.

الحمدلله بخیر گذشت و این خطر از بیخ گوش حامد جان رد شد،تازه داشتیم جمع تبیانی ها تو مشهد جمع میشدیم که یک شورشی راه بندازیم اما شورشی های مشهد کارمون رو از نطفه خفه کردند،آخه اونا فهمیده بودند سر دسته شورشی ها اومده،من بیچاره رو هدف گرفته بودند و راننده های مشهدی رو مامور ترور من کرده بودند که نتونسن منو ترور کنند،منکه این طرح ترور رو از اونطرفی ها می بینند،خواستن تلافی کنند که نشد. 

جاتون خالی جمع تبیانی ها تو مشهد و در حرم امام رضا(ع)  جمع بود،و برای همه تون دعا کردیم مخصوصا برای آقا مهدی یزدانی که با پیامکش ها التماس دعا داشت، داشت خوب پیش میرفت که با یک توطئه روبرو شدیم که حامد انلاکر راهی بیمارستان شد،الحمدلله بخیر گذشت.

عجب پسر مظلوم و دوست داشتنی ای،برعکس قلم تند و تیزش،خیلی صبور و جذاب، شب جمعه تا دعای کمیل تو حرم با هم بودیم،قرار بود دوباره همدیگرو تو حرم ببینیم که هر چی زنگ و پیامک زدم جوابی نشنیدم ،تا بالاخره بعد از ظهر که زنگ زدم،گوشی رو از بستگان حامد برداشته و خبر بدی شنیدم،اولش که فکر کردم تصادف کردند ولی بعد شنیدم که آپاندیسش اووت کرده، که خیلی نگران شدم و گفتند که عملش کردند و بیهوش است و بالاخره اینکه با آقا عبدالله و بقیه دوستان ،جناب هادی تک و اقا سعید و حاج آقا روح الله(مکس) فردا رفتیم ملاقات آقا حامد،که برامون باور کردنی نبود،فهمیدیم که اسیر یک توطئه شدیم.

این سفر در ایام مبعث پیامبر بسیار با صفا بود  و بعد از اینکه جناب رئیس جمهور هم تشریف آوردند و اون استقبال بی نظیر از مردم خونگرم مشهد و زوار امام رضا (ع)،که با دوستان به استقبال و مراسم سخنرانی رفتیم.

اما با بیماری حامد جان کمی برنامه مون به ریخت،داشتیم مهیای یک همایش تبیانی میشدیم،که مشکل بیماری دوست خوبمون برنامه مارو به هم زد اما راجع به انجمن های تخصصی تبادل نظر داشتیم.

افضل العبادة انتظار الفرج‏

یاران همه رفتند جامانده ام من           ازکاروان عشق وامانده ام من

شنبه 10/5/1388 - 15:45 - 0 تشکر 137719

سلام

وای خوبی ؟

اشکال نداره بخیر گذشت !

آقا ما هم آخر ماه رمضون بود آپاندیسمون ناکس نامرد شورش کرد برعلیه من، گفت میخوام با یه عملیات تروریستی خودمو بترکونم !

مام سری رفتم سازمان سرکوب عملیات ترورستی آپاندیسا !

گفتن نه ! باید بری تیمارستان این دیوونه رو روانکاوی کنیم منسرفش کنیم !

ما هم گوش به فرمان رفتیم ، آقا اونام موندن توش ، گفتن باید مامور خنثی کننده بمب بیاد ، آقا حالا با روشهای سرخ پوستی با دود بهش خبر دادن ، گفتن بیا! اونم گفت خرم مرده! با چی بیام ؟

خلاصه شاتل چلنجر فرستادیم به کمکش که توی راه ترکید ! (معلوم بود ناکس آپاندیسه رفیق مفیق خیلی داره) واسه همینم مجبور شدیم سایوزو بفرستیم !

بالاخره اومدن دیدن نه بمبش خنثی نمیشه ، گفتن چی کار کنیم چی کار نکنیم ؟ ورداشتن از تو بدن ما و با ویجر فرستادن از منظومه شمسی بره بیرون (حتما بمبش اتمی بود نامرد)

خلاصه که قسمت نبود شرم از روی زمین کم بشه !

سلامت باشید

در پناه حق

شنبه 10/5/1388 - 16:56 - 0 تشکر 137748

با سلام

وای حاجی نگو که دلم خونه نگو چه برنامه هایی داشتم داشتم سر صبحی با عبدالله در مورد مسابقه فوتبال صحبت میکردم روز قبلشم که با شما داشته میگفتم داور بازی باشی گفتم با هادی یه تیم بشیم به اونا گل بزنیم نشد دیگه برنامه فوتبالمونم لغو شد اینو راست میگه حاجی همه اونجا به قصد کشت به طرف حاجی میومدند ماشینا انگار عقده تو دلشون بود یعنی راننده هاشون خطرناک بود اون روزی که احمدی نژاد اومد من از ساعت 1 اونجا بودم تا حاجی هنوز اون اختتامیه تموم نشده اومد سر قرار همیشگی نشستیم منتظر شدیم تا جناب دکتر بیاد صحبت کنه تو این گیر و دادم یه زنگ زده بودم سعید بیاد که با کمی تاخیر اومد آخه جاده ها رو بسته بودند و سعیدان مجبور شد پیاده بیاد تا حرم بعدش سه تایی با پسرخالم که همراهم اومده بود نشستیم منتظر احمدی نژاد شدیم واقعا با اینکه اطلاع رسانی کمی کرده بودند جمعیت خیلی زیادی جمع شده بود خودم کپ کرده بودم با گوشی داداشم ازش عکس گرفتم و سعیدم با گوشی داداشم رفت از وزیراش عکس بگیره که گرفت میخواستم اینجا بندازم ولی بی خیال خیلی کلیپ داریم از مشهد ولی کلیپ مجاز نیست وگرنه میزاشتم دوربین مخفی هم داریم تو مشهد ولی دیگه اینا رو نمیشه لو داد.آخه قبلش توسط سعید دوربین مخفی لو رفت ولی دوربین مخفی هستا!شوخی کردم همون روز پاکش کردم:D

با تشکر آنلاکر

گر مرد رهی ، غم مخور از دوری و دیری / دانی که رسیدن هنر گام زمانست
يکشنبه 11/5/1388 - 7:18 - 0 تشکر 137907

با سلام

خب حالا که همه دوستان گزارش های خودشون رو از این سفر دادن بزارید منم یه گزارش کوچیک بدم

از چند روز قبل از سفر میدونستم که حاجی کلیف با خانواده و حامد میخوان برن مشهد

از این ور ما هم میخواستیم بریم

پس میتونستیم یه همایش تبیانی خوب برگزار کنیم که سعی میکنم تا یه قسمتاییش رو براتو بگم 

ما حدودا ساعت 3 نیمه شب جمعه رسیدیم مشهد  

رفتیم تا خونه رو پیدا کردیم و وسایل رو جابه جا کردیم نزدیک اذان شد

رفتیم صحن جامع رضوی نماز خوندیم ، اومدیم بیایم که شنیدیم سخنران دعای ندبه پناهیانه ، پس موندگار شدیم

یه زنگ زدم به حامد ( شاید حامد زنگ زده باشه ، دقیق یادم نیست ) گفت مسجد گوهر شاد هست

با هم قرار گذاشتیم و همدیگه رو دیدیم

نشسته بودیم با هم حرف میزدیم که دیدیم یکی از خادم ها داره نون پخش میکنه و آورد به ما هم داد 

بعد از اون ما رفتیم خونه که استراحت کنیم 

حامد گفت من حرم میمونم

ظهر رفتیم برای نماز جمعه اومدیم زنگ زدم حامد حامد گفت حالم زیاد خوب نیست و نمیام

زنگ زدیم به حاجی کلیف با کلی دردسر پیداشون کردیم

شب بعد حدود ساعت 1 نیمه شب صحن جمهوری حاج منصور مراسم داشت که من رفته بودم اونجا که حامد اس ام اس داد که آپاندیسش اوت کرده 

صبحش اس ام اس داد که باید عمل بشم  و بعد از ظهر زنگ زدم به گوشیش که یکی از فامیل های حامد گوشی رو جواب داد و گفت حامد اتاق عمله

ما هم قبل از اذان مغرب با حاجی کلیف و بقیه دوستان (مکس و سعید) قرار گذاشتیم که فردا بریم دیدن حامد

البته معمولا من و هادی و فیلسوف تو این چند روز قبل از نماز مغرب با حاجی جلسه تشکلیل میدادیم 

یکشنبه حدود ساعت 2:15 دقیقه همه جمع شدیم و حرکت کردیم به سمت بیمارستان قائم 

حاجی زود تر از ما رفت بالا پیش حامد  ، ما ( من ، هادی تک ، فیلسوف ، سعید و مکس ) یه چند باری اتاق رو گم کردیم  تا بالاخره اتاق رو پیدا کردیم و رفتیم پیش حامد

ما هم رفتیم نشستیم رو تخت که یه مقدار استراحت کنیم ، بعد از چند دقیقه حس عکس برداری من گل کرد 

شروع کردم از در و دیوار عکس گرفتن 

اونم چه عکسایی ، همگی در سطح المپیک 

امام زمان (عج) : اگر شیعیان ما به عهد و پیمانی که با ما بسته اند وفادار بودند فرج من به تاخیر نمی افتاد.   

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.