با سلام
داداش بوفن انقدر حال میده که نگو
البته وجدانا گناه دارن بنده خدا ها
البته دوستان ببخشید که بعضی از خاطره های من اصلا مسخره کردن نیست و فقط یه خاطره از دوران مدرسه هست
خب بریم سر خاطره مدرسه خودمون
زنگ ورزش بود یا اینکه معلم نداشتیم اومدیم ورزش میکردیم
مشکل مدرسه ما این بود که ماشین های معلم ها پشت دروازه بود و احتمال داشت که شیشه بشکنه
خب ما اونروز خیلی فعال بودیم
دوستم یه شوت زد خورد به دیوار و برگشت خورد به شیشه جلوی ماشین ناظممون فکر کنم که شیشه ترک برداشت البته تقریبا نابود شد
ما به روی خودمون نیاوردیم
بازی داشت ادامه پیدا میکرد که یک شوت دیگه رفت و خورد به ماشین معلممون (فکر کنم شیشه عقب بود )
بعد از اون دیگه فهمیدن و ما رو فرستادن کلاس
گفتن باید نفری 2000 تومان بیاریم اما ما نیاوردیم و نفری فکر میکنم 2 نمره از انضباطمون کم شد
البته این ماجرا درس خوبی برای مسئولین مدرسه شد تا یه پارکینگ برای مدرسه درست کنن و دیگه ماشین ها رو پشت دروازه نزارن
نکته : شاید من بعضی از جا ها رو به علت فراموشی اشتباه گفته باشم اما در کل اصل ماجرا همینه
موفق باشید و پایدار