با سلام!
خوب بالاخره ای کشتی به گل نشسته کارگاه به
مدد ملوان زبل نه ببخشید مهدی مکلارن یه تکونی خورد(البته نباید سریش شدن ما رو
ندید گرفت!!!). ما در تامل و تفکر در مورد موضوع مطرح شده به نتایج نه چندان
درخشانی رسیدیم که در ادامه می نویسیم:
عوامل خنده زا عبارتند از:
*جناس. در واقع منظور نوع طنزی هست که بر
پایه ی شباهت بین دو کلمه پایه گذاری میشه. مثال:
- گفتی این دوستت کجاییه؟
- چینیه.
- پس باید خیلی مواظب باشه تا نشکنه!
*مبالغه
یا اغراق رو که بقیه دوستان هم به اون اشاره کردند فقط به عنوان مثال:
- چرا اینقدر خسته ای؟
- آخه روزی چهل و هشت ساعت کار می کنم.
*وقایع
غیر منتظره. این نوع طنز رو بیشتر در فیلم ها دیدیم. مثلا وقتی شخص در کیفش رو باز
می کنه اولین چیزی که بیرون میاره فرمون ماشینش باشه.
*تکرار خیلی از داستان های طنز بر پایه ی
تکرار یک مسئله شکل می گیرند. مثال:
در یک روز بارونی شخصی با لباس شیک و مرتب
برای شرکت در یک جلسه ی مهم از خانه خارج میشه اما به محض رسیدن به اولین چهارراه
ماشینی با سرعت از کنار اون رد میشه و تمام لباس اون رو خیس و گلی می کنه. شخص به
سرعت به خونه بر می گرده لباس عوض می کنه و مجددا راهی محل جلسه میشه. اما اینبار
یکی از مغازه دارها سطل آب کثیفی رو که می خواد خالی کنه به اشتباه روی اون می
ریزه. مرد مجددا به سرعت به خونه میره و بعد از تعویض لباس اینبار تصمیم می گیره
که با تاکسی تلفنی به محل جلسه بره. همه چیز به خوبی پیش میره و بدون هیچ حادثه ای
وارد ساختمان مورد نظر میشه ولی درست پشت در سالنی که جلسه در اون تشکیل میشه با
آبدارچی برخورد میکنه و تمام چایی ها روی اون خالی میشه...
*غلغلک. البته غلغلک پدیده ایست که به طور
کامل شناخته نشده اما در زمره ی عوامل خنده آور دسته بندی می شود. به کار بردن آن
در متون طنز دشوار است زیرا هیچکس قادر به غلغلک دادن خود نیست. مگر اینکه شخصی را
به همراه متن برای غلغلک دادن خواننده بفرستید.
فعلا خداحافظ!