یوهوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
سلام به همه ی دوستای خوبم
آنشرلی شما که رفتی البته دیروقت بود ولی میموندی تا ده یازده میدیدی چی شد ؟
جشن شد
دست زدیم خندیدیم خیلی حال داد واقعا شاد شدم من یک روحیه ی بسیار مثبت و پر انرژی بر من وارد شد به قدری که الان هم پر از انرژیم
بچه هایی که زودرفتند کیک نجوم رو از دست دادند ، دکتر نوروزی کیک رو ریخت رو زمین و همه دست زدیم و هورا کشیدیم عالیییییییییییییییییییییییییییییی بود کلاهامون رو هم پرت کردیم هوا
البته ما رو برگردوندیم دیدیم بچه های تبیان مجلس شادی و سور رو ترک کردند و واقعا متعجب شدیم !!!! شاید بهشون سازگار نبود هههههههههههههههه با رضا و مسعود و سعید تا آخر مراسم وایستادیم و واقعا روحمون تازه شد
سعید که قاطی کرده بود بس که توضیح داده بود خوشش اومده بود هی داد میزد بلوتوثتو روشن کن خانوم و آقا ، بچه و بزرگسال دختر و پسر بلوتوثیهههههههههههههههههههههههه مجله میدیم سیدی دیر اومدین تدیگشم خوردند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یکی از نکات عالی از این جشن برای من یادگیری ابزار آلاتی چون اسطرلاب ، دیوار جداری ( البته اینو هنوزم اسمشو بلد نیستم :-) ذات الحدق و بقیه ی وسایل نجوم باستانی که در غرفه بودشو خیلی دیگران رو جذب می کرد .
خانمی از شاگردان جناب گمینی هم با اسطرلاب خودشان به جمعمون اضافه شدند و توضیحاتی بیشتر رو دادند که از ایشون هم تشکر می کنم ، از خانم معرفتی چرا تشکر نکردی آنشرلی ایشون هم واقعا زحمت کشیدند فقط ابتدا که اومده بودند چون به شکل خیلی غیر مناتظره ای وارد غرفه شدند و همچون مهمان رفتار کردند بنده متعجب شدم ولی بعدا ایشون هم به جمع غرفه دارها پیوستند و غرفه رو با وجودشون و اطلاعات علمیشون تورانی تر کردند ، حضور خانوم رمضانی هم عجیب غریب بود یک آن جلوم دیدم به این که خانوم رمضانیه :-) چرا اخه مهمون !!! سلام علیک احوال پرسی و ایشون متاسفانه به جمع غرفه داران چند صد نفری ما نپیوستند :-)) و از تو غرفه نموندند چند تا از بچه ها نیومدند یادم رفت به هومن بگم بیاد دلم برای هومن با شخصیت ویژش تنگ شده .
یه نکته دیگه گنجیان معروف شد :-)
گنجیان رو اخبار جوانه حتما ببینید و همچنین در روزنامه ی دوچرخه :-)
سعید جون امضا میدی ، بذا کارگردان شم خودم می برمت بازیگرت می کنم همچین خیلی باحالی :-))
در این بین کاپیتان تیم خانوم جانی پور بود :-)) یه لحظه خانوم جانی پور خیلی عصبانی شده بود همچین که ایشون دیدند غرفه با وجود تماشاگرنمایی چون شاه شوریده سران ریخت و پاشه با یک لحن ناظمگون غرفه رو متحول کردند و ناگهان سه پایه ی دوربین رو آوردند بیرون من گفتم شاید می خوان حمید رو بزنند :-)) نه دیدم دارند وسایل رصد رو آماده می کنند و همین که دوربین سوار شد و آماده شد اصلا دیگه تو غرفه ی تبیان نمی شد حرکت کرد تبیان در یک کلام ترکید با غرفه ی باحالش انجمن نجوم ترکوند .
البته در آینده ی نزدیک تمامی محنوای علمی این رصد رو براتون شرح میدم این بیشتر حاشیه های جالب و به یاد ماندنی و خاطره گون اولین نمایشگاه نجوم تبیان است .
من که منتظر خانواده ی نجوم دوست تیردراپ بودم ولی نیومدند که حداقل ما خاطره ی تلخ گذشته از همایش تهرانی ها رو فراموش کنیم :-)
خانوم تیردراپ میومدین نرگس و اون یکی :-)))) با ساعت آفتابیومون عکس مینداخت یه پسر بچه اومد با مادرش عکس انداخت خیلی باحال بود :-))
این وسط گنجیان یه پسر بچه رو خیلی ناراحت کرد خدا گنجیان رو ببخشد !!!! پسره اومد گفت من می خوام یاد بگیرم گنچیان گفت تو نمی فهمی بچه ای پسر بچه اخلاقش مثل خودم بود دستشو کرد تو جیبش بعض گرفتش یه نمکی هم اشک تو چشاش بود البته به خاطر مغروریتش گریه نمی کرد فقط تا می تونست از گنحیان دور شد من حدس می زنم داشت می گفت هی پسره با اون عینکت یه روزی من اونجا میشینم تو میای التماسم می کنی برات توضیح بدم !!!! البته این اندیشه ی خودمه ها !!!!!
اما دیگه چی آهان عکسها حالا بذارید عکسا بیاد چه عکسایی وای ببینید فقط عکسا رو من با جانشینم چه لاوی ترکوندم :-)) می خوام عکسو قاب کنم بذارم سر در انجمن سینما :-)))
دیشب همه چی عالی بود و یه روز فراموش نشدنی بود غرفه ی ما پر بازدید ترین و پر بازده ترین غرفه بود و این رو فقط مدیون تلاش بچه های پاک انجمن هستیم .
حالا که خندیدیم یه کمی هم گریه خوبه !!!!
حاشیه های گریه دار :
جناب گنجیان با وجود کار زیاد از صبح تا ساعت دوازده شب همراه انجمن نجوم کار کرد و صحبت کرد و داد زد و بلوتوث داد
مسعود اسدی با درس زیاد قبول کرد بیاید و همراه ما باشد .
محسن خسرو درسهایش را رها کرد و یکشنبه باید در سر کلاس گریه کند و استاد او را سرزنش کند که چرا تنبلی !!!! استاد نجوم بودم ای اون نجوم بخوره تو سرت درس بخون !!!
ممل همیشه فعال که هیچکس نفهمیده است فعالیت او چیست همه چیز را پذیرفت و زحمت کشید !!!
لازم به ذکر است جناب گنجیان به صورت رایگان سیدی زد و به صورت رایگان هدیه داد بدون حتی یک تبلیغ از شرکتش و من واقعا به نوبه ی خودم از ایشون تشکر می کنم و واقعا این عزیزان نباشند معلوم نیست چه بر سر نجوم تبیان بیاید .
آنشرلی و آرسو با تمام مشکلاتی که با درس و دانشگاه داشتند حضور داشتند مثل همیشه افتخار تبیان بودند .
خانم جانی پور نیز مطمئنا درگیر درس هستند در این جشن شرکت کردند و غرفه ی تبیان را ارج دادند من به نوبه ی خودم از ایشون تشکر می کنم و از بزرگان انجمن حتی خواستم جهت قدردانی برای شما عزیزان که ترین های انجمن هستین هدایایی رو در نظر بگیرند که امیدوارم موافقت شود .
خانم معرفتی که مسئول توضیحات لب تاپ بودند فکر کنم نشریه رو توضیح می دادند و سیدی نجومی رو که ترتیب داده بودیم .
آقای رضا هادی زاده چرا من اسم ایشون رو الان می گم واقعا معذرت می خوام مسدول روابط عمومی ما و واقعا با روابط خوبی که ایشان دارند و ایجاد می کنند ما تونستیم بیشترین امکانات رصد خانه را با آنکه مهمان بودیم بگیریم .
جناب کلامی که حتما مثل همه ی ما از درسشان زدند اومدند .
جناب جعفر کلامی که در برهه ای بودند و ایشان هم در حال حاضر در اوج کار و درس هستند و آرزوی موفقیت براشون دارم .
جناب پارسای عزیز و دوست داشتنی که باز از کار و درسشان زدند و شرکت کردند .
پدر آقای محرم پور من از پدر گرامی ایشون که محبت کردند واقعا لطف کردند تشکر می کنم ، ایشون فردی نازنین و محترم و بسیار عزیز هستند و من و دوستان دیگر رو تا مقصد هایمان رساندند و واقعا ایشون نبودند من تا ساعت سه هم به خونمون نمی رسیدم و ساعت 11 و نیم خونمون بودم ، من از پدر نازنین و گرانقدر محمد محرم پور تشکر می کنم ، هر چه قدر در توصیف ایشون بگم کم گفتم دیدارهای کوتاهی داشتم با ایشون ولی همیشه به من انرژی مثبت دادند حتی حضور ایشون و واقعا در توصیف کمالات ایشون بنده ناتوانم .
خانم رمضانی و دوست دیگری که من اسمشون رو یادم نیست واقعا کم لطفی کردند البته سایت سر نمی زنند ولی کاش میشد بیشتر تو غرفه باشند و به هر حال تشکر می کنم وقت گذاشتند و به غرفه سر زدند امیدوارم در آینده پویا تر و فعال تر در انجمن باشند .
فکر کنم همه رو گفتم به غیر از شاه شوریده سران که بماند ...
البته از حمید جان تشکر می کنم من هر جا که حمید باشه اونجا خاطره انگیز می شه برام چون حمید برخلاف شخصیت همیشه منتقدش خیلی دوست داشتنیه و دل پاکی داره و برای همین همیشه دوستش داشتم .
هنوزم حرف دارما
حالا می خوام از کسایی که نبودند گله کنم و بگم ضرر کردین
اولین اسم مهران دوست یگانه ام و بی نظیرم در تبیان
مهران جان کجایی تو تا مسعود رو تنها دیدم گفتم مهران کو پس اونم گفت مهران نمیاد
مهران ما منتظرت بودیما کاش میومدی خیلی خوش گذشت میومدی تیم من و تو و رضا آنلاین تکمیل می شد :-))
البته یه نکته رم بگم یکی دیگه از خانوم های انجمن نجوم به صورت پنهانی اومدند ولی فکر می کنم من ایشونو دیدم :-)) عزیزان من پنهانی نیاید :-)) ما همه با هم دوستیم و در این برنامه ها دوست داریم کنار هم باشیم و از بودن کنار هم لذت ببریم .
نفر بعدی مهران خاکبانه : مهران عزیز که من به شخصیت شما خیلی علاقه مندم کاش می بودین و لذت می بردین این برنامه شما رو کم داشت چون کاملا تمام غرفه تاریخی و باستانی بود و شما هم که تماما باستانی هستید :-)) و می تونستید باشید و بازدید کنندگان را به باستان ایران علاقه مند می کردین .
نفر بعدی جناب ملکان : ملکان جان مگه میشه جایی باشم شما نباشی شاد باشم ( اینو خالی بستما) ملکان خیلی دلم تنگ شد برات نبودی (اینم خالی بود) کاش میومدی ( این واقعیت بود:-)*)
یکی از پسرهای انجمن نجوم که اسمشو بلد نیستم هم کاش میومد منتظرت بودیم متاسفانه اسمتو نمی دونم .
نبودن مهدی مکلارن هم دیگه عادت شده یادش کرامی باد محروم ! مهدی مکلارن جوان ناکام
دیگه فکر کنم همه چیزو گفتم
با اینکه خیلی حرف دارم
در یک تاپیک مستقل به بیان محتوا و گزارش علمی جشن می پردازیم و همچین در وبلاگ بکس تهران که وبلاگ خودمه تو تبیان تمامی عکسها و در این انجمن عکسهای مربوط به روز نجوم قرار داده خواهد شد .
روز خوبی بود
به امید خدا برنامه های بعدی رو خواهیم پرداخت
در پناه ایزد یکتا باشید