تبیان، دستیار زندگی

سلام

از مسافرت برگشته بودم كه یهویی ازوجود یه پاكت نامه توی خونه با خبرشدم

وقتی دیدم مال تبیانه ذوق زده شدم...

همینطوری قلبم تالاپ تالاپ میكرد...

یعنی چی میتونه باشه این موقع شب؟؟(صبح بودخداییش)

پاكت رو كه بازكردم..كارتی كه یا مقلب القلوب و.......خوشگلش كرده بود،

با اون گلای نرگس قشنگش،خودش رو لو داد...

بعد هم هفت سلام انجمن های تخصصی تبیان وبعد هم تبریك خانم حسینی....

ولی چون اسم كوچیك گیرنده رو ننوشته بودنفهمیدم مال من بود یا خواهرم...

درهرصورت از تبیان متشكرم وسال خوبی رو برای همه ی مسئولان تبیان

وهمچنین خود سایت تبیان عزیزم آرزو میكنم

سلام

یه دوست بسیار خوفه خوف خیلی خوف برای من کارت تبریک فرستاد ولی از این تبیان اصلا دودی بلند نمیشه از دوست گرامی خودم ترجیح میدم اسمشو نگم واسم کارت تبریک فرستاد از همینجا ازش تشکر میکنم ولی این تبیان اصلا هیچی برام نفرستاد.

در کل کارت تبریک فقط یکی فرستاد اونم رفیق شفیق خوفم ... بود.

من نه مدیرم نه تائید نهایی و هیچی نیومده حتی یک تبریک خشک و خالی تو صندوق پیام ولی واسه شما اومده

به نام خدا سلام

من همچنان اعتماد به نفسمو حفظ می کنم و منتظر می مونم برام کارت بیاد :دی

چرا امسال تبریک نوروزی فرستاده نشد به کاربران ؟ یه دلگرمی بود برای همه

دلاتون بهاری

به نام خدا سلام

اومدم جامعه بشریت رو از نگرانی در بیارم

کارتم امروز رسیییییییییییدددددددددد

البته کارت من یه شکل دیگه ست .

اعتماد به نفس کار خودشو کرد

به افتخار تبیان و خانوم احمدی و خانم حسینی یه کف مرتب

به افتخار پست هم یه کف مرتب که از 28 اسفند الان کارت منو اورده

از همه متشکرم 

بسم رب المهدی

"یعنی چی میتونه باشه این موقع شب؟؟(صبح بود خداییش)"

کلی خندم گرفت  .... بابا بی خیال !
اما  غرض از مزاحمت اینکه یه کارت تبریک هم برای من اومد که میخوام حالت  وصولش رو وصف کنم . البته اینو بگم که ازمن تنها تبریک خانم احمدی مدیر خوبمون رو داشت و لاغیر از دیگران ! از خانم حسینی نبود داخلش !

بگذریم ؛ توصیف رو بگم :

"صبح بود ، تاریخش رو یادم نیس ! دوم سوم عید بود . داشتم خواب خوبی میدیدم ! صدای زنگ بیدارم کرد ! کی میتونه باشه این موقع صبح! با خودم گفتم هنوز افتاب نزده دید و بازدید شروع شد  . با چشمان خواب آلود آیفون رو برداشتم گفت اقای.... . از پست هستم ! خیالم از بابت مهمان اومدن که راحت شد  با همان حالت که خواب تو چشمام بود رفتم در رو باز کردم . کارت رو که تحویل داد گغت امضا کنید....دیگه نفهمیدم چی شد  فقط میدونم یه خط خطی کردم و با سر رفتم تو در  . این بنده خدا چی فکر کرده با خودش دیگه الله اعلم ! اخه نمیگه مردم خوابند صبح مزاحم نشم ! خلاصه تقصیر خودش بود دیگه . طبیعت خواب آلودگی همینه ! ..... اومدم داخل و یکم با دقت دیدم ؛ به بهههههههههههه از تبیانههههههه ! دیگه خواب و این حرفها معنا نداشت ! "

خوشحال ترین حالت خوندن اون کارت زمانی بود که دیدم نام خانم احمدی به عنوان مدیر انجمن درش درج شده !
من هم از همین جا خدمتشون تبریک میگم و امیدوارم سال خوب و خوشی رو داشته باشند و همواره سالم و با نشاط زندگی کنند.

از بین دوستان دیگر هم  فکر میکنم به دست مدیر انجمن نصف جهان هم رسیده  باشه . جناب "منهم" هم ! به علت .... بهشون نرسیده  . گفتن نگین !

خیلی حرف زدم . شرمنده همگی . سالخوبی داشته باشید . علی علی

....وخدایی که در این نزدیکی است.

سلام دوستان

لازم به ذکره که من هم کارت تبریک گرفتم . وهمین جا از سرکار خانم احمدی و سرکار خانم حسینی بی نهایت سپاسگزارم و سال نو رو خدمتشون تبریک میگم .

به نام یکتا دنیادار بی صفت ...

سلام ، منم تبریک میگم این ایامو که البته هوا داره کم کم منو میترسونه !!!!!!!

نکنه 13 به درم اینجوری باشه ...

آقا واسه منم نیومده !!!!!!!!

میدونستم نیومده ولی حالا هویجوری واسه دل خشکنک رفتم صندوقمونو دیدم ولی خدایی ضایع شدم ، میلمم باز هویجوری چک کردم اما خبری نبود که نبود ...

باشه اشکال نداره ، خدای مام بزرگه ....

فک کنم توقع زیادی دارما نه ؟؟؟؟؟؟

آخه 2 روزه اومدیم انجمنا ، چه چیزا چه حرفا !!!!

کلنگ از آسمون افتادو نشکست !!!!!!!!

لابد کاسه ای زیر نیم کاسش هست !!!!!!!!

به آینده امیدوار باشیم كه همیشه روشنه...

هو العزیز

سلام

اول از همه فرارسیدن سال نو را به همه دوستان تبیانی تبریک عرض می کنم

راستی کارت تبریک به دست ما هم نرسیده