سلام
تا حالا از خودم مطلب طنز ننوشته بودم نمی دونم چی بگم
این متن تقریبا شبیه فیلم نامه هستش اگه بد بود ببخشید بذارید پای تازه کاریم
البته اول کار بگم که اصلا هدف در این متن توهین به کسی نبوده واین داستان کلا خیالی بوده دنبال مدرک نگردید که نیست
نکته:این پارتی فقط مردونس دوستان منحرف نشید فقط
بازیگران:ممل92،مک لارن،محسن خسرو،جعفر، shine month (مانث)
شروع:
نصفه شب ساعت 2/پای اینترنت
مانث:سلام داش مک لارن فردا شب دارم می رم پارتی خونه دوستا میای دیگه
مکلارن:آره داش بدجوری پایه ام به بچه ها هم خبر بده بیان
مانث:رو چشم داش پس میدان نازی آباد اول جردن منتظرتم
فرداش/ شب/ سرقرار
مانث:به به داش مکلارن خودمون (ماچ ماچ)
مانث:به به داش ممل گل گلاب (ماچ ماچ)
مانث:به به داش محسن بامرام (ماچ ماچ)
مک لارن:داش مانث این جعفر چرا نیومد
مانث:داش مک لارن هر چی بهش گفتم نیومد می گه بابام اجازه نمیده
مکلارن:بی خیالش بابا بذارخونه بمونه یه دفعه جوجو نخورتش هه هه هه (همه می خندند)
تو ماشین/به سمت پارتی
مانث:عشق من یادم کن....
محسن خسرو:داش مانث بی خیال شو چی می خونی اون ضبطو روشن کن حالشو ببریم
(صدای ضبط:کجاس بگو اونکه برات می مرده کو...)
ممل:این چیه گذاشتی خیلی ستمه بیا من یه سی دی دارم بذار حال کنیم
(صدای ضبط:دی جی علی گی تور گوپ.. گوپ...)
ممل:حالا شد گوبس... گوبس... (همراه با حرکات موزون که خودتون می دونید چه جوری دیگه)
مکلارن:ایول بابا خیلی باحالی گوبس... گوبس...(همراه با حرکات موزون)
محسن خسرو:یو هووووووووووو گوبس گوبس (همراه با حرکات موزون)
(توجه:به علت کمبود وقت فعلا از پلیس خود داری می کنیم)
نصفه شب/جلوی در مهمونی
مکلارن:آخیش چه حالی داد بچه ها بریم تو
محسن خسرو:بچه ها وایسید ببینم یکی از دور داره میاد!!!!
ممل:این که جعفر خودمونه!!!!!!!!!
مانث:به به داش جعفر چی کار کردی تو که گفتی بابام اجازه نمیده که
جعفر:چیش..... داشتو دست کم گرفتی بابامو پیچوندم دیگه
مانث:ایول خیلی کارت درسته
ممل:بچه ها جمع مون که جمع شد پس چرا معطلید بریم تو دیگه
همون شب/ تو پارتی
(رقص نور،آهنگ در حال کوبیدن)(به علت مسائل امنیتی و جانی و اخلاقی آهنگ رو نمی نویسم)
جعفر:اااااااااا اینجا چه باحاله حالا باید چی کار کنیم
مانث:فعلا این قرصها رو بگیرید فاز و بگیرید تا بعد...
(بعد از خوردن قرص)
مکلارن:چه حالی میده یوهوووو این ماشینه چه سرعتی داره همونی که می خواستم مک لارنه(این یه تیکه ماشین بودا) گوبس گوبس....
محسن خسرو:هورررررررررررررررااااااااااااااااااااااااااااا گوبس گوبس...
مانث:گوبس گوبس...
ممل:ایول رفتم فضا..... این ستاره چقدر شبیه مریخه!!!!!!
(تلفن جعفر به صدا در میاد)
جعفر:بابا من حالم خیلی خوبه الان عروسی پسر عموام....
بازم همون شب/پلیس وارد می شود
(پلیس درحال دستگیری)
ممل:اینا چقدر شبیه پلیسای خودمون مگه تو فضا هم پلیس ما داریم
مک لارن:آهان دارم اول می شم آقا شما اینجا تو ماشین چی کار می کنی چرا حلقه دستم می کنی
محسن خسرو:داش مانث اینا دیگه کین چرا سیبیل دارن؟؟؟!!!!!
مانث:گوبس گوبس... آقا وایسا من این یه حرکتو برم حال کنی
جعفر:بابا چرا اومدی اینجا من که گفتم عروسی پسر عموه نمی خواست بیای من خودم بر می گشتم
چند ساعت بعد/ تو زندان
جعفر:ای بابا کاش عروسی پسر عمو نمی رفتم
مکلارن:حیف شدا اگه آقا نمی یومد پیشم الان اول شده بودما
محسن خسرو:من هنوز نفهمیدم اون یارو چرا سیبیل داشت؟؟؟!!!!
ممل:چه آقای مهربونی بود بهم گفت بیا بریم تو فضا بگردونمت همه جا رو بهت نشون بدم
مانث:اااااااااااااااااااه هنز شما تو توهمید بی خیال شید جون من
پایان
The End
دوستان امیدوارم خوشتون اومده باشه
در پناه حق