• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن انگليسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
انگليسي (بازدید: 10259)
پنج شنبه 8/12/1387 - 21:7 -0 تشکر 93813
شروع سری سوم یادگیری لغات کاربردی

 

...: به نام او که همیشه و همه جا نظاره گر ماست :...

 

سلام دوستان خوبم

قصد داریم سری سوم یادگیری لغات کاربردی رو شروع کنیم.

اول از دوست خوبمون جناب هوای دوست گرامی تشکر میکنم که زحمت ارائه لغات و موضوع این قسمت رو عهده دار شدند.

دیگر دوستان هم که مایل به ارائه لغات مورد نظرشون هستند میتونند از طریق ایمیل ارسال کنند تا بعد از بررسی، در اختیار دوستان قرار بگیرد.

انشاءالله دراین تاپیک قصد داریم شش لغت رو بررسی کنیم. پس مجبوریم وقت زیادی روی هر لغت نگذاریم...یعنی حداکثر بهره در مدت زمان مناسب. (البته بستگی به استقبال دوستان هم دارد)

 در نتیجه 4 یا 5 روز برای هر لغت فکر میکنم کافی باشه.

انشاءالله اولین لغت رو در پست بعدی معرفی میکنم.

 

منتظر حضور و همکاری همه شما دوستان هستیم.

پیشنهادات و انتقادهای خودتون رو در حیطه ی سری سوم دراین تاپیک بیان کنید.

 

موفق باشید.

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

پنج شنبه 8/12/1387 - 21:15 - 0 تشکر 93815

سلام دوباره

لغت مورد نظر Fall در نقش فعل و اسم است.

مهلت  ارسال پستها، تا سه شنبه 13/12/87

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

شنبه 10/12/1387 - 9:44 - 0 تشکر 94102

Hello to everybody, and with special thanks to Havaye Doost. I didn’t exactly understand whether users are supposed to just read the information you present about the words or they are expected to give their comments. By the way, I’ve taken the following explanations about the word “fall” from Wikipedia English, The Free Encyclopaedia:

Fall may refer to:

The season of Autumn, also known as Fall

Falling, movement due to gravity

Free-fall, acceleration which is due only to gravity

Waterfall, a geological formation, more typically referred to as "falls" than simply "fall"

the height, corresponding to the potential energy, available in a water engineering project, for example to power a waterwheel

Astrological fall, a term for a planet in a form of debilitated essential dignity

Falling (forestry), various methods employed for cutting down trees; people employed in this practice are known as "fallers"

a woman"s hairpiece with long, free-hanging hair.

in sailing, a halyard, also known as a "fall", is a rope that straightly "falls" at the mast that hoists and lowers the sail

the sudden arrival of large numbers of migrating birds on an island or at a coastal headland due to drift migration

Fall (EP), a 1990 EP by British band Ride

F-F-F-Falling, a 2001 song by Finnish band The Rasmus

Falling (manga), a manga of the Japanese author Junji Ito

Albert B. Fall, a U.S. Secretary of the Interior who was involved in the Teapot Dome scandal

"Falls", a song by Avail from their 2002 album Front Porch Stories

Fall Records, a record label

Falling A Records, a record label

Fall (Clay Walker album), an album by Clay Walker

"Fall" (Clay Walker song), a single from this album

صبح امید

يکشنبه 11/12/1387 - 23:54 - 0 تشکر 94651

من ابتدا چیزهایی که در ذهنم میاد رو بیان می کنم .

فال خوب در اسم من معنی پاییزش رو میدانم . 

فعل افتادن و اصطلاحات زیبایی رو هم میشه باهاش درست کرد اجازه بدین در نظر بعدی اطلاعات دریافتیم از این کلمه رو قرار دهم من فعلا همینا رو میدونم !!!!!!!!!!!!!

خیلی زود تا حدودی به بیان کلمه خواهم پرداخت .

دوشنبه 12/12/1387 - 17:1 - 0 تشکر 94840

با سلام

خب، سری سوم هست و لغت موردنظر هم fall

ان شاءلله بهترین تحلیل هارو رو این لغت خواهیم داشت

واقعا استفاده و کاربرد fall بسیار گسترده هست حتی می شه وقت تحلیل رو هم اضافه کرد.

با فعل fall شروع می کنم کار رو:

این فعل معانی مختلفی می تونه داشته باشه که به صورت زیر هستند

 
دوشنبه 12/12/1387 - 17:2 - 0 تشکر 94841

To move or drop down from a higher position to a lower position

The book fell from his hands.

______________________________________________

To suddenly go down onto the ground after you have been standing, walking, or running, especially without intending to

Lizzie fell down and hurt her knee.

______________________________________________

To go down to a lower level, amount, price etc, especially a much lower one

He believes that educational standards are falling.

______________________________________________

To start to be in a new or different state

Albert fell silent and turned his attention to his food.

______________________________________________

To belong to or be part of a particular group, area of responsibility, range of things, or type of things

Many illnesses fall into the category of stress-related illnesses.

______________________________________________

To start doing something or being involved with something, often without intending to

I fell into conversation with some guys from New York.

______________________________________________

To happen on a particular day or at a particular time

Her birthday will fall on a Friday this year.

______________________________________________

 
دوشنبه 12/12/1387 - 17:3 - 0 تشکر 94842

اصطلاح Free-fall رو هم یه توضیح کوتاه بدم که دو کاربرد داره

یکی زمانی بکار می ره که یه نفر و یا یک چیز از ارتفاع به زمین می افته (سقوط آزاد) مثل:

The spacecraft is now in free-fall towards the Earth.

و دیگری زمانی که ارزش یک کالایی مثلا، به شدت و به صورت غیر قابل کنترلی پایین میآد مثل:

The economy is in free-fall.

 
دوشنبه 12/12/1387 - 17:5 - 0 تشکر 94843

این هم تصویری از Niagara falls یا بهتره بگم "آبشار نیاگارا"


لازم به ذکر هست که این آبشار در مرز دو کشور کانادا و آمریکا قرار داره که از لحاظ توریستی بسیار شناخته شده هست و برای تولید برق هم بکار می رود.

تا بعد...

 
سه شنبه 13/12/1387 - 0:27 - 0 تشکر 94965

Fall as a verb ( falls , falling , fell or fallen )

Go down quickly , Drop , come down : She fell the stairs and broke her arms .

Suddenly stop standing : He slipped on the ice and fell .( also Fall over : I fell over and hurt my leg)

Become lower or less : In the desert the temperature falls at nights ; Prices have fallen again . (Opposite : Rise )

Come or happen : Darkness was falling .

Fall as a Noun

A sudden drop from a higher place to a lower place : He had a fell from his horse.

Becoming lower or less : A fall in the price of industrial metals .

A place where water falls from a high to a low place : The Ortokand falls.

American English for autumn

Phrases

Fall about Brit. informal laugh uncontrollably

خندیدن غیر قابل کنترل : تنها چیزی که فهمیدم این بود که اصل ترکیب انگلیسی هست اما تا بحال جایی ندیدم به کار بره . شما شنیدین ؟

Fall apart break into pieces : The table fell apart when i sat on it

تکه تکه شدن ، خرد شدن ، غیر رسمی به معنای توانایی یا ظرفیت انجام کاری رو از دست دادن .

Fall asleep DOZE OFF, drop off, go to sleep : She fell asleep on the couch.

خوابیدن ، به خواب رفتن

Fall back RETREAT, withdraw, back off, draw back, pull back, pull away, move away : She fell back while she was close to win .

عقب کشیدن ، عقب نشاندن ، کناره گیری کردن

Fall behind become slower than others or not do something when you should do it : She’s falling behind with her school work because she goes out every evening.

کوتاهی کردن در انجام کاری ، عقب ماندن در کاری

ادامه دارد ....

One is never too old to learn .

سه شنبه 13/12/1387 - 15:51 - 0 تشکر 95078

سلام دوستان

ممنون از دوستان عزیزی که شرکت کردند.

با توجه به گسترده بودن این لغت، و همونطور که رو به آسمان گرامی هم فرمودند، خوبه زمانش رو زیاد کنیم.

فکر میکنم برای باز کردن این لغت کافی باشه، این چند روز فرصت اضافه رو، روی مثال کار کنیم.

منم میخواستم چیزایی بنویسم ولی فکر کردم ممکنه بازدهی نداشته باشه که دیکشنری رو باز کنم وبهش بیشتر اضافه کنم. چون مهم ها رو دوستان اشاره کردند ومنم خارج از اون با کاربرد و اصطلاح خاصی بر نخوردم. و برای نکات جالب مثل همون "آبشار نیاگارا "که اشاره کردند، تسلط و وقت بیشتری رو می طلبه.

حالا برای اون چیزایی که تعریف صورت گرفت جملات بیشتری رو بزاریم، میشه با رعایت ساختار جملات ساده ای بسازیم تا یادگیری رو هم راحتتر کنه.

از جناب ریسرچر هم خواهش میکنم نکاتی رو در حیطه ی لغات میدونن در اختیار ما هم قرار بدند. بهتره وقت رو روی چیزایی بذاریم که متداول تر هست، که ایشون مطمئنا بیشتر آگاهی دارند.ممنونم.

پایان زمان ارسال پست ها، تا جمعه 16 ام اسفند.

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

چهارشنبه 14/12/1387 - 1:50 - 0 تشکر 95250

سلام.

راستش من این تاپیک رو که خوندم نظرم در مورد بررسی لغات کمی تغییر کرد. واقعا کار قشنگی انجام شده و از رضای عزیز هم به صورت خاص ممنونم. کاربردهایی که مطرح شده کاملا درست هست تا اونجایی که من بلدم و چند مورد بود که برای من هم تازگی داشت و اگر میگفتن در مورد fall کاربردها رو بگو نمیتونستم به اونها اشاره کنم، اما واقعیت اینه که موارد پرکاربردی بودند. (همونطوری که میدونید fall بی قاعده است و fell و fallen گذشته و حال کاملش هستند).

من چیز خیلی خاصی به نظرم نمیرسه که اضافه کنم اما fall out رو هم اگر شنیده باشید (with somebody یا over something)، به معنی جر و بحث و جنگ لفظی هست و زیاد استفاده میشه. هم فعلی و هم اسم، مثلا:

They were falling out over freedom of speech there.

The Fallout over Obama and Jindal Speeches

خصوصا توی اخبار خیلی میشنوید این رو.

یک اصطلاح خیلی عمومی هست برای "عاشق شدن" که fall in love میگن بهش و ضرب المثل و تمثیلهایی هم به موازاتش ایجاد شده. در واقع معمول ترین اصطلاح برای بیان اینکه کسی عاشق کسی میشه، همین هست و شدیدا کاربردی ه که فکر کنم دوستمون محسن خسرو هم اشاره ای بهش کردند اما مشخصا ننوشته بودید و جاش خالی بود انگار.

fall apart هم زیاد شنیده میشه. هم پاره شدن (مثلا شکافتن لباس از درزها، درز میشه seam) فروپاشی و داغون شدن روحی. حالا ترکیب این دو تایی که گفتم توی این شعر هست:

once upon a time i was falling in loive, now i"m only falling apart

روزی روزگاری عاشق میشدم (در حال عشق ورزیدن بودم)، اما امروز دارم از هم میپاشم! (افسردگی و داغون بودن شدید روحی!)


برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.