تبیان، دستیار زندگی

 با سلام.حتماً تا به حال شماهم با سخنان،ابیات،أمثال و دل نوشته هائی مواجه شده اید که موجبات خشم،اندوه،تأسّف،ویا شکّ شما نسبت به اعتقادات دینی را فراهم آورده وشما را برای چند دقیقه،چند ساعت،چند روز،چند ماه،و حتّی چند سال!به وادی تأمّل و تحیّر کشانده است.چه بسا همین سخنان،ابیات و...-درست یا نادرست-وارد فرهنگ ما مسلمانان شده و هر از گاهی بر زبان برخی رانده یا از نوک قلم بعضی تراوش کرده است.قرار است-إن شاءالله-در این تاپیک،با یاری همدیگر، به بررسی، و سپس قبول یا ردّ این قبیل سخنان؛ابیات؛ضرب المثل ها؛گفته ها و نوشته ها و...بپردازیم.لطفاً شماهم یاری کنید.باشد که کردارمان برمبنای سخنان و اعتقادات سست و بی پایه ساخته نشود.زیرا:هستند کسانی که خوب حرف می زنند امّا حرف خوب نمی زنند. با سپاس از همگی شما. 

سلام به همگی،

لطفا منو راهنمایی کنید:

"من در کلبه فقیرانه خویش چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری...

من چون تویی دارم و تو چون خود نداری..."

لطفا به این جمله که گفته میشه از یکی از امامان هستش تامل کنید...

من که مطمئن نیستم از یکی از امامان باشه، لطفا اگر منبا موثقی میشناسید بفرماییدو بعد اینکه

من رو توجیح کنید که این جمله نقض مالکیت خداوند نیست.

متشکرم

مسعود گرامی من فکر می کنم این مورد مربوط به فرمایشات امام سجاد (ع) باشه

سلام

درسته این سخن از فرمایشات حضرت زین العابدین (ع) می باشد.

متشکرم از شما مهدی جان

 ولی موضوع اینه که آیا این جمله مشکلی نداره و اینکه آیا به نظر شما کمی نسبت  به فرمایش یک امام بزرگوارغریب نیست؟

اگر منبع موثقی هم میشناسید لطفا ذکر کنید.

سلام

شما داشتن را چی معنی میکنید؟

مالکیت؟

مثلا وقتی میگین ، "اشکالی نداره...خدارو که دارم"...نقض مالکیت کردین

به نظر من که بصورتی بزرگ بودن خدا را نشان میدهد

و افتخار به این که همچون کسی را داریم...فقط او

سلام به شما jtayeb عزیز،

متشکرک از اینکه نظر دادید،

اما من منظورم این بود که چرا نقل شده و که ایشون میفرمایند " من دارم و تو نداری" واینکه بخاطر ناملموس بودن این سخن دوست داشتم صحت اون تایید بشه.

امیدوارم منظورم رو متوجه شده باشید واینکه من فقط میخواهم متوجه این امر بشوم و اطمینان حاصل کنم ،همین .وچیزی رو نقض نمیکنم.

متشکرم

سلام علیکم

البته من نمی دانم این جمله از کجاست اما نکته ای را باید مد نظر داشت و آن این است که این کلام یک مناجات عاشقانه و عارفانه است نه یک سخن علمی

وقتی ما به حقیقت یک سخن پی خواهیم برد که جنس آن کلام را بشناسیم 

سلام

"خب من که نگفتم شما چیزی رو نقض کردید...اون جمله پرسشی بود ...اشکال من بود که علامت سوال نگذاشتم...این طوری...( اگه...مالکیت خدا رو نقض کردین؟)"

من دارم و تو نداری...خب خدای دیگری وجود ندارد... من خدا دارم و تو نداری ...بنظرم بگونه ای وحدانیت خدا را نیز گوشزد میکند.

بســــــــــــــــــــــــم الله

با سلام

اون دسته از دوستانی که معتقدند این سخن از حضرت زین العابدین(ع) می باشد لطفاً آدرس و منبع این سخن را هم ذکر کنند تا شاید بتونیم با دقت بیشری در موردش صحبت کنیم . اما در مورد محتوای این جمله باید حق رو به کسانی بدیم که از آن اشکال گرفتند زیرا هر کسی به خودش احاطه دارد پس دارای خودش است پس خداوند هم خودش برای خودش حضور دارد (حقیقتاً). اما اینکه یک موجودی خدا را از آن جهت که خدا است دارا باشد محال است ، زیرا لازمه آن این است که از خداوند برتر و جامعتر باشد و این شرط را حتی امام معصوم هم ندارد ، اما ممکنه منظور از داشتن خدا ، محبت اون باشه (مجازاً).و از مجاز تا حقیقت فاصله از زمین است تا آسمان.

سخن آخر اینکه عشق واقعی مرحله فراتر از عقل است ولی خلاف عقل نیست تا بعد سخنان عاشقانه معصومین خلاف عقل باشد.

سلام علیکم

البته این جمله صحیح است که عشق خلاف عقل نیست اما کدام عقل ، عقل و قلب سلیم ؟ عقل و قلبی که در آن شرک است؟ عقل عالم ؟ عقل جاهل؟ عقل مسلم؟ عقل کافر؟ یا عقل معصوم؟